به گزارش خبرگزاری مهر، در پی وقوع حادثه تروریستی در اهواز که به شهادت جمعی از هموطنان انجامید، حزب کارگزاران سازندگی ایران بیانیه ای تحلیلی منتشر کرد.
در این بیانیه آمده است:
«به نام خدا
حمله تروریستی به رژهی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و شهروندان غیرنظامی بهخصوص کودکان و زنان دقیقا در نیمروز سی و یکم شهریورماه 1397 در سالگرد آغاز جنگ تحمیلی عراق–ایران و در آستانهی سفر دکتر حسن روحانی به مقر سازمان ملل متحد اقدامی تصادفی نیست؛ بلکه نشانهای از ارادهی طراحان و حامیان این جنایت برای تشدید فشار به ملت و دولت ایران است:
1- انجام این عملیات در آستانهی سفر رئیسجمهوری و در حالی که دولت ایران اراده کرده است مناسبات منطقهای کشور را بهبود بخشد و استراتژی مذاکرات منطقهای با همسایگان ایران را در دستور کار قرار دهد معنادار است. دولت جمهوری اسلامی از چندی پیش گفتوگو بر سر صلح در یمن را پذیرفته و مقدمات آن را آغاز کرده بود. دربارهی سوریه نیز از آغاز «روند آستانه» دولتهای ایران، ترکیه و سوریه وارد گفتوگوهای راهبردی شده بودند و در غیاب عربستان ائتلافی منطقهای را تشکیل دادهاند. در عراق نیز با درایت نهاد مرجعیت شیعه عبور از بحران کنونی قابل پیشبینی است. در چنین شرایطی ایجاد یک شکاف تازه منطقهای با رفتاری تروریستی به شدت مشکوک و تاملبرانگیز است.
2- تعیین زمان این اقدام در سالروز آغاز جنگ تحمیلی و در خاک خوزستان یادآور ماموریتی است که به صدام حسین و رژیم بعثی عراق داده شد تا با دمیدن بر طبل «شوونیسمِ عرب» میان شهروندان ایران و همهی مسلمانان جهان شکاف ایجاد کند. صدام حسین با آمیزش شوونیسم و میلیتاریسم و توتالیتاریسم سعی کرد اجماعی منطقهای علیه ایران ایجاد کند و نزاع عرب–عجم را چه در داخل ایران و چه در خارج از ایران (در منطقه خاورمیانه) تشدید کند. گروه تروریستی «الاحوازیه» با این حمله در واقع به نوعی تبلیغات برای خود دست زد و به کمک رسانههای وابسته به غرب و عربهای دشمن ایران مانور تبلیغاتی ایجاد کرد. اما همانطور که تیغ صدام دست اعراب حامی او را در منطقه برید، این بار هم چاقو دستهاش را خواهد برید.
3- با وجود این جنایت علیه ملت ایران در این فاجعه سبب رسوایی آنان شد. حمله به کودکان و زنان و شهروندان غیر نظامی و دفاع غیورانهی سربازان جمهوری اسلامی یادآور حماسههای ملی ایران در دفاع مقدس شد. عکسهایی که به همت خبرنگاران ایرانی از این جنایت مخابره شد، در اوج رفتارهای غیرحرفهای رسانههایی مانند BBC و ایران اینترنشنال –که حتی از تروریسم نامیدن این فاجعه خودداری کردند– به نماد مظلومیت ملت ایران بدل شد. تروریستها سعی داشتند با حمله به غیرنظامیان هزینه همراهی ملت با دولت را بالا ببرند اما در عمل به پیوند ملت و دولت ناخواسته کمک کردند.
4- با وجود این ضروری است با هوشیاری نهادهای امنیتی و نظامی ضمن آسیبشناسی علت وقوع این حادثه از نظر طراحان، حامیان و عاملان و مبلغان آن فقط به برخورد قضایی و نیز واکنش نظامی بسنده نشود. مردم ایران در انتظار رمزگشایی از جعبه سیاه حادثه هستند و باید به صورت همزمان هم برخوردهای امنیتی صورت گیرد و هم زمینههای وقوع این حوادث شناسایی شود. چگونگی نفوذ تروریستها، عملیات آن ها، علت عدم پیشبینی و پیشگیری از این حادثه باید در یک پروسه سریع اداری و قضایی و امنیتی مورد توجه قرار گیرد.
5- به موازات آسیبشناسی امنیتی ضروری است با جامعهشناسی دقیق حادثه از آن برای تقویت امنیت ملی ایران بهره برد: برخلاف افرادی که معتقدند ترور فقط یک فاکتور امنیتی است ما نباید از زمینه اجتماعی آن غفلت کنیم. ترور از نظر اخلاقی و سیاسی نزد هر انسان خردمند و صلحدوستی محکوم است اما تبدیل ترور از یک کنش فردی به تروریسم (به عنوان یک ایدئولوژی) خطر بزرگی است. خوشبختانه برخلاف نظر اپوزیسیون جمهوری اسلامی با وجود محرومیتهای مردم خوزستان نه ترور و نه تروریسم در این منطقه مقبولیت اجتماعی ندارد و اقدام ناشیانه این تروریستها هم سبب شد، وحدت ملت و دولت ایران حداقل در حفظ امنیت بیشتر شود اما نباید از طمع دشمنان در توجیه تروریسم غافل شد و باید خدمت به مردم خوزستان را بیشتر و بیشتر کرد. همان مردمی که در انتخابات سال 1396 شعار میدادند «گرچه هوا نداریم اما هوایت را داریم» امروز قربانی تروریسم شدهاند و هنوز از نظام فاصله نگرفتهاند. ضرورت دارد خدمت به همه ملت بهخصوص مردم خوزستان در حدی باشد که هیچ امیدی در دل خصم وجود نداشته باشد.
6- و سرانجام مهمترین و فوریترین نقطه رسیدگی به ابعاد این فاجعه آسیبشناسی ساماندهی تبلیغاتی آن است. ما «کارگزاران سازندگی ایران» هشدار میدهیم که تراکم مطالبات اجتماعی از ریزگردها و بحران آب و هوا و کار و بیکاری در واقعیت و تبدیل آن به مطالبات سیاسی در فضای مجازی و رسانهای به یک سناریو و توطئه سازمانیافته از سوی دشمنان ایران (و نه فقط جمهوری اسلامی ایران) خواهد انجامید. با کمال تاسف برخی تحلیلگران و روشنفکران خارج از کشور هم در عمل در این سناریو بازی میکنند و با نادیده گرفتن تروریسم حتی در لفظ و خبر، به کسانی یاری میرسانند که تمامیت ارضی ایران و وحدت ملی کشور را نشانه رفتهاند و مطابق معمول از خوزستان این پارهتن ایران شروع کردهاند.
7- کارگزاران سازندگی ایران ضمن عرض تسلیت شهادت عزیزانی که در این حادثه غمانگیز جان پاکشان را از دست دادند، از نظام جمهوری اسلامی ایران میخواهد توان امنیتی و نظامی خود را نه فقط در برخورد، بلکه در پیشگیری از این گونه فجایع به کار گیرد. امنیت ملی ایران گوهری است که با چهل سال تجربه نیروهای مسلح کشور به دست آمده است و باید در گذار از تجربه تروریستهای داخلی، جنگ تحمیلی و نفوذ خارجی آن را حفظ و تقویت کرد.
دولت نیز باید به فکر آلام و مصائب مردم بهخصوص مردم خوزستان باشد. حضور غیر تبلیغاتی دولتمردان در خوزستان یک ضرورت است. باید هوای مردم را داشته باشیم و در سطح سیاست خارجی اینگونه اقدامات خللی در ارادهی ما برای صلح با همه اعراب از خلیج فارس تا دریای مدیترانه ایجاد نکند. نباید اهداف تروریستها را ناخواسته برآورده کرد و ضمن نشان دادن اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران در حفظ امنیت ملی خود همزمان بهانهها را از بنیادگرایان مسلح سلب کرد.
گفتوگو با روشنفکران مستقل ایرانی چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور اعم از فارس و عرب در این مقطع یک ضرورت ملی است. باید ضمن به رسمیت شناختن حق نقد و حتی اعتراض میان واکنشهای وطنفروشانه و میهندوستانه خط فاصله ایجاد کرد و ارزشهایی چون میهندوستی، صلحطلبی و بهبودخواهی و مشارکتجویی را جایگزین وطنفروشی، تروریسم و تجدیدنظرطلبی و براندازی کرد. تقویت رسانههای ملی اعم از چاپی و مجازی و تصویری در این راه یک ابزار مناسب است.
ایران یک موجودیت ازلی و ابدی است که از آغاز تاریخ بوده و تا پایان آن خواهد ماند. ایران فراتر از فارس و عرب و کرد و ترک و لر و همهی اقوام ایرانی است و اکنون همه ایران در سوگ شهروندانش در اهواز سیاهپوش است اما رسوایی تروریستی اهواز با همه مصائبش فرصتی است برای هوشیاری ما در برابر اتحاد دشمنان ایران: ایران بیدار است.»