خبرگزاری مهر-گروه فرهنگ: مرحوم رسول ملاقیپور فیلم «سفر به چزابه» را در سال 1374 میسازد. بیست و سه سال قبل از این. در یکی از سکانسهای ماندگار فیلم، علی(فرهاد اصلامی) دوست آهنگساز علی(مسعود کرامتی) که کارگردان سینماست، مواجهه عجیبی با یک رزمنده آذری زبان دارد. رزمنده وقتی در دست وحید تلفنی همراهی میبیند و از او میشنود که این تلفنی تازه است و بدون سیم میتوان با آن تماس گرفت، از وحید میخواهد که شماره منزلش در شهر خود را بگیرد. وقتی رزمنده با تلفن شروع به صحبت میکند افرادی از جمله مردی ناشناس و دخترش مارال پشت خط میآیند و هرچه او خود را معرفی میکند، نمیشناسندش. دختر آن رزمنده که شهید شده اما در سفر سیمنایی ملاقلیپور توانسته با دنیای روزگار خودش ارتباط برقرار کند؛ از شنیدن صدای دخترش خندان میشود، عشق به او دوباره در درونش جوانه میزند اما ارتباط برقرار نمیشود. صدای او به درستی شنیده نمیشود. گویی این دستگاه تازه و بدون سیم، تمامی راههای تماس میان آن رزمنده و دنیای امروز را قطع کرده است.
از این دست ارتباطهای ناتمام و گاه فراموش شده این روزها کم نیستند. ارتباطهایی که در زمان برقراری در این مرز و بوم، خبرهای عجیبی را رد و بدل میکردند. صدایی از حسینیهای محقر و کوچک در شمال شهر تهران؛ جماران بلند میشد، دستور یا امر و گاه خواهشی مولوی و ارشادی و به دنبالش در دورترین نقاط ایران و گاه خارج از ایران و در آن سوی خط ارتباطی این صدا، صدها نفر نه با صدا که با جانشان پیام را میشنیدند و به اصلاح ارتباط کامل میشد.
این روزها صاحبان صدا و آغازکنندگان این دست ارتباطها در اطراف ما کم نیستند. راویان برجای مانده از هشت سال حماسه آفرینی. مخاطبان پیامهای کامل شده با پیام پیر جماران و خالقان پیامهای نو برای انقلاب اسلامی که به دنبال چشم و گوش و دلی برای شنیده شدن و کامل شدن پیامی هستند که رسالت انتقالش را بر دوش دارند؛ رسالتی که امروز در بازگویی و بازآفرینی کارزاری است که تجربهاش کردند و درسهایش امروز به کار گوشهای جوانی میخورد که در کار ساخت فردای انقلاب اسلامی هستند.
روز گذشته هشت راوی از سالهای دفاع مقدس، هشت صدا و هشت ایجاد کننده این چنین پیامی به دیدار با مقام معظم رهبری نائل شدند. دیدار با رهبری که گرچه خود پرچمدار ایجاد ارتباط میان نسلهای مختلف انقلاب و بازگویی و بازخواهی آرمانهای انقلاب اسلامی بوده است اما همیشه گوش شنوایی نیز برای دیدن و تکمیل کردن پیام مبارزانی داشته و دارد که سازندگان بنمایه انقلاب اسلامی هستند، مبارزانی که معنای تازهای از دفاع را با روایتهایشان از دفاعی مقدس برای زیست در روزگار زر و زور و تزویر جهانیان دارند.
وقت طلایی انقلاب اسلامی را از دست ندهیم
رهام بخش بخش حبیبی، از رزمندگان استان کهکیلویه و بویر احمد، شهرستان باشت است. سردار پاستاری در مرزبانی انقلاب اسلامی. او که شب گذشته میهمان برنامه شب خاطره در محضر رهبر انقلاب اسلامی بوده است، به روایت خودش از 23 آذر 59 در حالی که هنوز شانزده سال کامل نداشته است قدم به جبهه میگذارد و تمامی هشت سال را جز ایامی که در بیمارستان بستری بود در جبهه گذرانده است. داشتهاش از این دوران هشتاد ترکش ریزی است که همنفس سالهای سال او هستند و مقیم تنش که خود از آنها با عنوان یادگاری یاد میکند
حبیبی روایت کردن از دفاع مقدس به ویژه با میزبانی رهبر انقلاب اسلامی را فدیه و هدیهای از جانب خداوند بر میشمرد و میگوید: عشق ما به رهبرمان مهمترین توفیقی است که خداوند در اختیار ما قرار داده است.
از حبیبی درباره جانمایه آنچه از جنگ برای روایت برایش باقیمانده سوال میکنیم و میگوید: در آن سالها معیار خوبی انسانهای در معرض نبرد، میزبان تبعیتشان از دستور مولا و امامشان بود این مساله به ویژه در میان رزمندگان ظهور و بروز داشت. مقام معظم رهبری از منظر این تبعیت پذیری برای ما سرآمد بودند. امروز میبینیم که چقدر از بزرگان انقلاب به خاطر غرورشان فراموش شده و از یاد رفتهاند ولی ولایتپذیری و تبعیت از امر ولی جان مایه پایمردی و استواری در انقلاب اسلامی باقی مانده است.
اما جان کلام او پیامی است که این روزها به دنبال مخاطبانی برای آن است تا کار ارتباطی خود را تکمیل کند: در نظامیگری قانونی داریم با عنوان وقت طلایی. بر اساس آن وقتی حریف به شما شلیک میکند بین سه تا پنج ثانیه وقت داری تا در واکنش به او طوری به سمتش شلیک کنی که نتواند سرش را بلند کند و به اصطلاح بخوابد روی زمین. الان در انقلاب اسلامی دشمن فهمیده است که ریشه انقلاب رهبر اسلامی است. اگر مردم گوش به فرمان او نباشند و در صحنه را خالی کنند، وقت طلایی به دست دشمن خواهد افتاد. تا به امروز دشمن هر چه کرده نتوانسته از ما وقت طلایی را بگیرد. شما در همین حادثه تروریستی خوزستان دیدید که چطور مردم وقت طلایی را از دشمن گرفتند و چگونه شهدا را تشییع کردند. باید دقت کنیم تا این وقت طلایی در اختیار دشمن قرار نگیرد.
شفاف و صادقانه با مردم روبرو شویم
فاطمه جوشی زنی است میانسال از جانبازان و رزمندگان انقلاب اسلامی در آبادان. او نیز از میهمانان رهبر انقلاب اسلامی در نشست شب خاطره شب گذشته بود. جوشی به روایت خودش در زمان دفاع مقدس مسئول بسیج بانوان سپاه آبادان بوده و ساماندهی بخش وسیعی از بانوان فعال در جبهه و پشت جبهه در جبهه جنوب به ویژه در آبادان بر عهده وی بوده است.
او راوی خاطرات عمیق و تکاندهندهای از مقاومت مردمی و باور مردم به انقلاب اسلامی است. وی در همین رابطه میگوید: وقتی که انقلاب پیروز شد در منطقه جنوب مسدول آموزش بانوان بودم. همیشه به آنها میگفتم فکر کنید دشمن همین الان پشت سر شماست؛ باورشان نمیشد و جدی نمیگرفتند. اما وقتی جنگ شروع شد، این باور و تجربه مقابله با آن به کار آمد. بسیاری از زنان داوطلبانه در جبهه ماندند. در آبادان ما 150 بانوی داوطلب داشتیم که در تمام طول حصر در شهر آبادان و روستاهای آن به مردم خدمت میکردند. از امداد به بیماران و کمک به مجروحان و حتی شستشوی پیکر شهدا تا خدمات فرهنگی به بانوان و جمعآوری اطلاعات نظامی برای رزمندگان.
جوشی میگوید بانوان در دفاع مقدس در عرصههایی وارد شدند که جز آنها کسی قادر به انجام آنها نبود. فکر کنید در موقعیتی که آبادان نه آب داشت و نه برق، ما در ایام جشن مراسمی هرچند مختصر برگزار میکردیم تا روحیه مقاومت مردمی نشکند. این حضور تعیین کننده بود و حتی میتوان گفت که پشت هر رزمنده عقبهای از زنان نیز در حال فعالیت بودهاند.
وی که راوی کتاب شماره پنج نیز به شمار میرود میگوید: برای اینکه بدانید مفهوم مقاومت یعنی چه باید بگویم که ما شش ماه در آبادان امکان استحمام نداشتیم و پس از آن نیز برای هر نفر تنها سه دقیقه زمان بود. باید اسم ده نفر را میدادیم که یک نفر بتواند حمام کند. فرهنگ دفاع مقدس امروز مهمترین راهی است که میتواند به مردم راه را برای برون رفت از وضعیت فعلی کشور نشان دهد. ما در ایام دفاع مقدس به طور مشخص روزهای زیادی را داشتیم که فقطیک وعده در روز امکان غذا خوردن داشتیم. همان را هم گاه فرصت خوردنش پیش نمیآمد.
جوشی البته به این نکته نیز اشاره دارد که برای مردم آنطور که باید و شاید درباره دفاع مقدس و استقامت ما در آن صحبت نشده است. باید این اتفاق به صورت وسیعی رخ بدهد و شک ندارم که با این کار مردم خود داوطلبانه استقامت خواهند داشت. باید با مردم شفاف صحبت کرد تا باور شد. جوانهای الان چیزی از جوانان حاضر در دفاع مقدس ندارند، شما همین روزها و در جریان حمله تروریستی به شهر اهواز دیدید که جوانان چطور در فضای مجازی به تکفیر این اتفاق پرداختند. باور نکردنی است. باید این جوانان را جذب فرهنگ دفاع مقدس کرد و به آنها آگاهی داد.
استقامت؛ پیام امروز دفاع مقدس برای ماست
سردار حمید سرخیلی از دیگر راویان خاطرات دفاع مقدس در برنامه شب خاطره در محضر رهبر انقلاب در شب گذشته بود. از رزمندگان نیروی زمینی سپاه و از مدیران ارشد بنیاد حفظ آثار در هرمزگان. زاده آبادان است و بزرگشده در این شهر. از بدو شروع جنگ در آبادان با این رویداد درگیر میشود و به گفته خودش نخستین مسئولیتش حفاظت از صدا و سیمای آبادان بوده است.
وی در حاشیه خاطراتی که از جنگ تحمیلی دارد به روایت جالبی از دیدار با رهبر انقلاب اسلامی در ایام دفاع مقدس بیان میکند: در سالهای جنگ شنیدیم که آقا آمدهاند آبادان و در قرارگاهی در هتل آبادان جلسه دارند. خودم را رساندم به هتل. شنیدم که گفتند جلسه تمام شده و آقا آمدند. اما گویا از در اصلی نیامده بودند. خودم را رساندم به در پشت که یک پلکان فلزی داشت. آقا داشتند از پلکان پایین میآمدند. من یک دوربین لوبیتل همراهم بود و شروع کردم به عکس انداختن از ایشان. شش عکس شد از پایین آمدن ایشان از پلکان فلزی در پشت هتل و بعد فیلم دوربین تمام شد. در همان موقع آقا گفتند شما خودت در عکس نیستی، بیا و یکی هم با خودت بگیر که گفتم فیلم دوربین تمام شد.
از او بعد از خاطرات درباره مهمترین درس دفاع مقدس برای روزگار کنونیمان سوال میکنیم و پیامی که این مقاومت هشتساله برای این روزهای کشور دارد. سرخیلی میگوید: انقلاب اسلامی در شرایطی پیروز شد که جوانان ما در صحنه بودند. هفتاد درصد رزمندگان ما جوان بودند و بیتجربه که البته در طول جنگ با میدان دیدن، صاحب تجربه شدند. ما با آزمون و خطای جنگ به امروزمان رسیدیم و حالا دیگر اجازه آزمون و خطا نداریم. امروز صاحب تجربه هستیم و باید آنها را متراکم کرد. نکته این است که امروز هم با وجود این تجارب باید به جوان پرشور انقلابی را میدان داد و از او خواست که تجربه متراکم دفاع مقدس را به کار ببندد.
سرخیلی ادامه میدهد: مساله و آسیب ما این است که نتوانستهایم مدیریت کشور را جوان کنیم. باید به جوان امروز اعتماد کرد کما اینکه رهبر انقلاب این کار را کردهاند. آن زمانی که بیتجربه بودیم و دست خالی آن حماسهها در جنگ را آفریدیم و امروز که صاحب تجربه هستیم و همه امکانان باید راهی پیدا کرد تا بتوانیم این تجربهها و امکانات و ظرفیتهای جوان را به هم متصل کرد. نباید به کسی امیدوار بود جز استفاده از توانمندی داخلی که همه جانبه هست.
وی جان کلامش را اینکونه خلاصه میکند مهمترین پیام دفاع مقدس برای امروز ما مقاومت و ایستادگی و عدم ترس از دشمنان است. ما با این رمز به همه چیز دست پیدا خواهیم کرد.
راویان و بازماندگان از هشت سال مقاومت نظامی در برابر دشمنی که پشت سر خود سپاهی از تمام جهانیان تدارک دیده بود چنین روایت میکنند که مقاومت و اعتماد به جوانان و نیروی عطیم داخلی آنها رمز عبور از بحرانهایی است که کشور ما را در تلاطم خود میآزماید. این تاکیدی است که رهبر انقلاب اسلامی نیز سالهای سال است که در کلام خود راوی و بازگو کنده آن هستند و صد البته مردم ایران نیز تکمیل کننده پیام ارتباطی ایجاد شده با آن.
این روزها کشور صورت تازهای از مقاومت در برابر زیادهخواهی را در محک تجربه دارد. در این مسیر هم راه روشن است و هم همراه و هم بلد راه و صد البته بیراههها. باید در این سفر پرخطر دل به بلد راه سپرده و همراه شد در مسیری که آینده روشنش وعده الهی است.