خبرگزاری ایسنا - سهیلا صدیقی: «آن شب پس از ترک اهواز همه چیز مرتب بود تا اینکه حدود ساعت 8 شب به نزدیک کوههای حسنآباد قم رسیدیم. یک دفعه سیستم برق هواپیما به طور کامل از کار افتاد و تاریکی همه جا را فراگرفت. تنها چراغهای حرم عبدالعظیم (ع) دیده میشدند. بر اثر قطع برق، موتورهای هواپیما نیز خاموش شدند و سیستم هیدرولیک هدایت از کار افتاد.
فکوری ابتدا به کابین خلبان آمد و با چراغقوه سعی کرد که مشکل را برطرف کند و بعد برای باز کردن دستی چرخها رفت. این طور احساس میشد که فکوری فهمیده است مشکل فراتر از قطع برق است. هواپیما با سرعتی آهسته و به طور افقی به سمت زمین در حرکت بود. به همین دلیل هواپیما در بیابان فرود آمد. از آنجا که یکی از چرخها قفل نشده بود، هواپیما به یک سمت خم شده و روی زمین کشیده شد.
کمکخلبان با بازکردن پنجره از هواپیما خارج شد و لحظاتی بعد هواپیما با 8000 پوند سوخت منفجر شد. 45 دقیقه بعد یک بالگرد برای کمک به بازماندگان حادثه به محل آمد.»
آنچه خواندید، مربوط به ماجرای سقوط هواپیمای سی-130 ارتش با شماره پرواز 505 در منطقه کهریزک تهران از زبان محمود خرمدل کمکخلبان این پرواز بود که منجر به شهادت افراد مهمی چون ولیالله فلاحی، یوسف کلاهدوز، محمد جهانآرا، جواد فکوری و سیدموسی نامجو شد. این اتفاق تلخ عملا معادلات جنگ ایران و عراق را تغییر داد زیرا فتح خرمشهر به 8 ماه بعد از آن موکول شد و جنگ بیش از 7 سال دیگر ادامه یافت.
اگر با دقت به اسامی کشتهشدگان این پرواز نگاه کنید، متوجه خواهید شد که اهمیت آنان تا جایی بود که نیروی هوایی ارتش، وزارت دفاع، ستاد مشترک ارتش و قائممقام سپاه پاسداران در یک روز با خلأ فرماندهان خود مواجه شدند و معادلات جنگ تغییر کرد.
اما آیا این یک سقوط ساده بود؟
این حادثه در پی موفقیت عملیات ثامنالائمه و شکست حصر آبادان به وقوع پیوست؛ زمانی که فرماندهان نظامی برای ارائه گزارش این پیروزی به امام (ره) عازم تهران بودند.
سرهنگ صولتی سرخلبان پرواز که از این سانحه هوایی نجات پیدا کرد، در اینباره گفته است: «پس از بلند شدن از فرودگاه و طی مسافتی ناگهان صدای انفجاری که ناشی از خرابیهای برق بود بلند شد و به دنبال آن چهار موتور هواپیما از کار افتاد و البته به گفته یکی از خلبانان زبده نیروی هوایی، هواپیما حامل اجساد شهدا بوده که گروههای معاند با کار گذاشتن بمب داخل شکم یکی از اجساد قبل از بارگیری نقشه انفجار و ساقط کردن هواپیما را داشتند که متأسفانه موفق شدند از عدم بازرسی اجساد استفاده کرده و یکی از مهلکترین ضربات را به ارتش در حال جنگ ایران بزنند.»
هوشنگ صمدی فرمانده تکاوران دریایی مدافع خرمشهر اما در مصاحبهای علت سقوط پرواز سی - 130 را شلیک پدافند خودی میداند و در سؤال خبرنگاری که علت سقوط هواپیمای فرماندهان جنگ را جویا میشود، چنین پاسخ میدهد: «هواپیما را با موشک پدافند زدند و باعث سقوط آن شدند. در آن زمان من و یکی دیگر از فرماندهان ارشد نیز قرار بود با این هواپیما به تهران بیاییم. افضلی فرمانده نیروی دریایی در بندر امام حضور داشت.»
این در حالی است که برخی کارشناسان نیز معتقدند این سقوط، خرابکاری بوده و در ادامه ترورهای تابستان سال 1360 قرار داشته است.
اما در این پرواز چه شخصیت های مهمی برای همیشه از دست رفتند؟
محمد جهانآرا
محمد جهانآرا یکی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنگ ایران و عراق بود. او به علت خدمتگزاری در دفاع و شکستن حصر آبادان از خاک خوزستان، سال 1370 یعنی 10 سال بعد از شهادتش درجه سرلشگری دریافت کرد.
او در سال 1358 فرماندهی سپاه خرمشهر را به عهده گرفت و همزمان جهاد سازندگی خرمشهر را نیز پایهگذاری کرد و با شروع جنگ ایران و عراق دوش به دوش مردم از شهرش دفاع کرد.
مرثیه مشهور «ممد نبودی ببینی» پس از آزادسازی خرمشهر توسط جواد عزیزی از رزمندگان خرمشهر سروده و نخستین بار توسط «حسین فخری» همرزم او بر سر مزارش خوانده شد و یکسال بعد توسط غلام کویتیپور همزمان با سالگرد آزادی خرمشهر خوانده شد.
جواد فکوری
امیر سرلشکر خلبان جواد فکوری، فرمانده نیروی هوایی و وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران بود. او در سال 1338 در کنکور سراسری شرکت کرد و در رشته پزشکی پذیرفته شد ولی به خاطر علاقه زیادی که به خلبانی داشت، با انصراف دادن از تحصیل در دانشگاه، در مهرماه همان سال وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی شد.
فکوری دو بار در سالهای 1342 و 1356 برای تحصیل و آموزش خلبانی جنگنده اف-4 به آمریکا رفت اما پس از انقلاب 1357، به خدمت نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران درآمد و با شروع جنگ ایران و عراق به عنوان یکی از طراحان عملیاتهای نیروی هوایی ایران به کار خود ادامه داد.
جواد فکوری در طراحی عملیات کمان 99 و عملیات اچ-3 و عملیات اوسیراک شرکت داشت.
او نیز پس از شهادتش، به درجه «تیمسار سرلشکر» ترفیع یافت.
ولیالله فلاحی
فلاحی پس از اخذ دیپلم در مهرماه سال 1330 وارد دانشکده افسری شد و با درجه ستواندومی در رسته زرهی از آن دانشکده فارغالتحصیل شد و سپس در لشکر 92 زرهی خدمت خود را شروع کرد.
او به دلیل مخالفتهایش با حکومت پهلوی از سال 1330 تا 1352 چهار بار به زندان افتاد اما به دلیل تفکر و دانش بالایی که داشت از افسران زبده قابل احترام ارتش شاهنشاهی بود که همواره مورد احترام فرماندهان ارشد ارتش قرار داشت.
فلاحی با درجه سرهنگدومی به همراه گروهی از افسران ایرانی به عنوان ناظر صلح سازمان ملل در آتشبس ویتنام از سال 1351 تا اواسط 1353 را در این کشور گذراند و در 12 مهرماه 1357 پس از گرفتن درجه سرتیپی به شیراز منتقل شد و به عنوان معاون فرماندهی مرکز پیاده شیراز به کار خود ادامه داد.
او پس از پیروزی انقلاب اسلامی بازنشسته شد؛ با این حال به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش منصوب و با اوجگرفتن دوباره درگیریها در آغاز تابستان 1358، بار دیگر در منطقه حاضر شد و فرماندهی یگانهای ارتش را به عهده گرفت.
تیمسار فلاحی در 28 مرداد 1358 به سمت ریاست ستاد مشترک ارتش برگزیده شد و در سال نخست جنگ با عراق، راهبردهای دفاعی ایران را هدایت کرد.
او در سخنانی گفته بود: «من وجب به وجب خاک خوزستان را به علت محل خدمت اولیهام میشناسم. با توجه به پیشروی سریع عراق آرزو داشتم که ارتش عراق زمینگیر شود که چنین شد. اکنون تنها یک آرزوی دیگر دارم. تنها آرزویم این است که ارتش متجاوز عراق را از اطراف آبادان تا مارد عقب بنشانم.»
سرانجام با طراحی و اجرای پیروزمندانه عملیات ثامنالائمه و رفع حصر آبادان آرزوی تیمسار فلاحی برآورده شد و وضعیت راهبردی جنگ دگرگون و زمینه برای پیروزیهای بزرگ آینده فراهم شد.
یوسف کلاهدوز
یوسف کلاهدوز قائم مقام سپاه پاسداران بود که در سال 1344 وارد دانشکده افسری ارتش شد. او به دلیل تیزهوشی و استعداد فراوان در ارتش توانست به گارد شاهنشاهی منتقل شود. در بخشهایی از زندگینامه وی آمده است: «از او پرسیدند چرا با توجه به موقعیتی که داری، شاه را نمیکشی؟ وی در پاسخ گفته بود باید دستور برسد، نباید خودسرانه عمل کرد و بی گدار به آب زد زیرا من از آیتالله خمینی دستور میگیرم.»
از جمله اقدامات او پس از انقلاب اسلامی تشکیل سپاه پاسداران به فرمان امام (ره) و راهاندازی واحدهای آموزشی سپاه و توسعه آن بود. همچنین او در تدوین اساسنامه سپاه نقشی اساسی داشت. آخرین مسئولیتش نیز قائممقامی فرماندهی سپاه بود. او در کنار این وظیفه در شورای عالی دفاع نیز نقش مؤثری را بر عهده داشت.
سیدموسی نامجو
سرلشکر سیدموسی نامجو از نظامیان عالیرتبه نیروی زمینی ارتش و وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران بود. او پیش از انقلاب 1357 به سمت عضو هیئت علمی دانشکده افسری منصوب شد که این مسئولیت، بعد از انقلاب به ریاست دانشکده ارتقا یافت. نامجو اولین فرمانده دانشکده افسری جمهوری اسلامی ایران بود که در سال 1358 دستاندرکار تحول اساسی در دانشکده افسری بود.
پس از شهادت مصطفی چمران، نماینده فرمانده کل قوا در شورای عالی دفاع بود و مدتی بعد در نقش وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به خدمت پرداخت.