ماهان شبکه ایرانیان

قرارمون یادت نره...

پیرزن با کمری خمیده و در حالی سرفه‌های خشکی می‌کند، از روی تخت بلند می‌شود و با دقت از داخل کمد کنار تختش، کیف بزرگی را بیرون می‌آورد، لباس‌هایش را با آرامش خاصی مرتب می‌کند و بدون آن که حرفی بزند، وسایلش را از روی میز کوچک کنار تخت جمع کرده و در داخل کیفش می‌گذارد.

قرارمون یادت نره...

در حالی که کاملاً مشخص است برای عزیمت به جایی آمده می‌شود، هم‌اتاقی‌اش که زن سالخورده و مریض احوالی است، او را صدا می‌زند و یادآور می‌شود که «این بار هم کسی برای بازگرداندن او به خانه‌اش نخواهد آمد!» ولی پیرزن که حال و حوصله بحث ندارد، بی‌اعتنا به کارش ادامه می‌دهد...

پرستار در حالی که تسبیح‌های نذری ما و همراهمانمان را در میان جمع سالمندان توزیع می‌کند، با نگاهی ترحم‌آمیز به پیرزن، از او می‌خواهد تا کمی آرام بگیرد.

ساعت از پنج بعدازظهر گذشته و پیرزن بی‌قراری می‌کند، در کناری با کیف پر از وسایلش نشسته و از پشت پنجره به خورشید در حال غروب، چشم دوخته است، دلش همچون سیر و سرکه می‌جوشد و با نگرانی مدام تکان تکان می‌خورد.

هم اتاقی‌اش که حالا تسبیحی مشکی رنگی از پرستار هدیه گرفته و همراه با در دست گرفته هر دانه‌اش، ذکری زیر لب می‌خواند با آرامش خاصی بیرون را نگاه می‌کند.

پیرزن پس از نیم ساعت بی‌قراری و انتظار در حالی که اشک‌هایش را پاک می‌کند، کیفش را باز می‌کند تا وسایلش را داخل کمد جا دهد و پرستار با مهربانی تخت پیرزن را مرتب می‌کند و با وعده این که وسایل را دوباره سرجایش خواهد گذاشت از او می‌خواهد که روی تخت دراز بکشد و استراحت کند.

پرستار سپس به سمت من می‌آید و در پاسخ به نگاه سئوال‌برانگیز می‌گوید: «واقعاً دلم برایش می‌سوزد. چند سالی است که با این شرایط زندگی می‌کند، هر روز آماده می‌شود و منتظر پسرش می‌ماند.»

او ادامه می‌دهد: «آخرین بار پسرش او را به آسایشگاه آورد و به او وعده داده که ساعت پنج عصر به دنبالش می‌آید و او را به خانه می‌برد ولی پس از گذشت ماه‌ها هنوز این اتفاق نیفتاده اما با این حال پیرزن هر روز مثل همیشه برای رفتن به خانه اماده می‌شود و در انتظار فرزندش می‌نشیند.»

پرستار در حالی که نگاهش را به سمت پیرزن می‌چرخد، می‌گوید: «عروس خانواده با مادرشوهرش اختلافاتی داشته که در نهایت از شوهرش می‌خواهد بین او و مادرش یکی را انتخاب کند!»

محمد حسین غنیمت، معاون توانبخشی اداره کل بهزیستی استان یزد در گفت‌وگو با ایسنا، لزوم فرهنگ‌سازی در مورد تکریم سالمندان در جامعه را یادآور می‌شود و تصریح می‌کند: متاسفانه سالمندان که روزگاری از بزرگان خانواده‌ها محسوب و مورد احترام و تکریم قرار می‌گرفتند، با گذشت زمان در فضای برخی خانواده‌ها به شکل یک فرد مزاحم نمود یافته‌اند.

وی اضافه می‌کند: متاسفانه به دنبال کم رنگ شدن نقش خانواده‌ها نسبت به سالخوردان، دیگر سالمندان کمتر در محیط خانواده نگهداری می‌شوند هر چند که بهزیستی بر فرهنگ‌سازی در این زمینه متمرکز شده است.

این مسئول با بیان این که 70 درصد سالمندان استان با فرزندان و همسر خود زندگی می‌کنند، اظهار می‌کند: حدود 25 درصد از سالمندان هیچ‌گونه حمایتی نمی‌شوند و تحت پوشش نهادهایی مانند کمیته امداد، بهزیستی قرار ندارند و حتی از خدمات بیمه‌ای نیز بهره‌مند نیستند.

غنیمت با بیان این که هفت درصد از سالمندان به صورت تنها زندگی می‌کنند، از این نوع سالمندان و همچنین سالمندان کهنسال به عنوان سالمندانی یاد می‌کند که بیش از سایر سالمندان در معرض خطراتی مانند سالمندآزاری، افسردگی و آسیب‌های فیزیکی هستند.

این مسئول با بیان این که فرهنگ‌سازی بر پذیرش سالمندان از سوی خانواده‌ها و رفع مشکلات این قشر بسیار حائز اهمیت است، عنوان می‌کند: برنامه‌هایی در این زمینه با عنوان آشتی نسل اول و سوم به همت بهزیستی استان در تمامی شهرستان‌ها به صورت متداوم اما به صورت نمادین در هفته سالمندان برگزار خواهد شد.

گزارش از فاطمه رهبر یزدی، خبرنگار ایسنا


قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان