به گزارش ایسنا، هنوز دو هفته از فرمان رییس سازمان مدیریت بحران کشور برای آمادگی در برابر حوادث فصل سرما نگذشته بود که بارش باران و جاری شدن سیلاب در شش استان کشور ثابت کرد که مدیریت بحران در کشور ما همچنان حداقل برای برخی مسئولان شبیه به یک شوخی است، چرا که بارشهای اخیر باران نیز علیرغم آنکه از سوی هواشناسی پیشبینی شده و اخطارهای لازم در موردش صادر شده بود، باز هم غافلگیرشان کرد و بر اساس آخرین آمارها تاکنون دستکم 9 نفر جان خود را از دست داده و میلیاردها تومان خسارات به تاسیسات زیربنایی، خانهها، راهها، شهرها و ... وارد شده است.
بخشنامه بیاثر؟
این در حالی است که اسماعیل نجار، رییس سازمان مدیریت بحران کشور در روزهای پایانی شهریور و در آستانه آغاز فصل سرما طی نامهای به استانداران و روسای شورای هماهنگی مدیریت بحران کشور، آنان را ملزم به رعایت و انجام اصول 15گانه در برابر بحران کرده بود. او در گفتوگو با ایسنا درباره این بخشنامه و اصول تاکیدشده در آن گفته بود: «با توجه به اینکه در آستانه فرا رسیدن فصل پاییز و زمستان هستیم و در این ایام نیز وقوع حوادث طبیعی فصلی ناشی از بارندگیهای باران، برف و کولاک در مناطق کوهستانی و همچنین تغییرات نابههنگام جوی افزایش مییابد، لذا از تمامی استانداران و روسای شورای هماهنگی مدیریت بحران کشور خواسته شد که در راستای ارتقاء آمادگی خود برای مقابله با هر نوع حادثه احتمالی، مواردی را رعایت کنند که نخستین مورد آن پاکسازی معابر و آبراهههای زیرگذر جادهها و خطوط ریلی است که باید در تمام استانها و شهرها انجام شده و گزارشی از آن ارائه شود.»
نجار با بیان اینکه باید تمهیدات لازم در مجموعه درونشهری بهویژه در مسیلها و رودخانههای داخل شهرها توسط شهرداریها انجام شده و نسبت به پاکسازی و لایروبی انهار و قنوات اقدام شود، گفته بود: »رصد و بازبینی دورهای پلهای کمارتفاع توسط دستگاههای اجرایی ذیربط که عمدتا به هنگام جاری شدن سیلاب سبب مسدود شدن مسیر رودخانه و انحراف آب و بروز خسارات جانی و مالی میشود نیز، جزو مواردی است که باید در دستور کار قرار بگیرد. همچنین ضرورت دارد تا اقدامات بازدارنده برای جلوگیری از ساختوسازها در حریم و بستر رودخانهها انجام شد و با متجاوزان به حریم و بستر رودخانهها برابر مقررات، برخورد قانونی لازم انجام شود.»
رییس سازمان مدیریت بحران کشور «پایش و پیشبینی بههنگام بارش و اعلام هشدارهای لازم از طریق رسانههای محلی» را، از جمله دیگر تدابیر مقابله با سیلاب اعلام کرده و تاکید کرده بود: «تخلیه حاشیهنشینان رودخانهها و سکونتگاههای پرخطر و تاکید بر جلوگیری از اسکان مردم در تفرجگاهها و مناطق گردشگری حریم رودخانهها و مسیلهای درونشهری و برونشهری در معرض خطر سیل در مواقع اضطراری با توجه به اخطاریههای سازمان هواشناسی و هشدار های این سازمان، باید با همکاری نیروی انتظامی و راهور، شهرداریها، سازمان میراث فرهنگی، گردشگری صنایع دستی و مراجع قضایی انجام شود.»
صدور این بخشنامه که با استناد به ماده 9 قانون تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور و تبصره 1 ذیل آن ضروری است، اما گویا چندان از سوی مقامات استانی و مدیرانکل بحران، جدی گرفته نشده است که نتیجه آن، سیلاب روزهای اخیر در شش استان کشور بوده است.
بحران بیمدیریت؟
در این میان بحث جایگاه قانونی سازمان مدیریت بحران کشور هم مطرح است، سازمانی که قانون آزمایشی آن در سال 85 اجراء شده و پس از چندین دوره تمدید، از سال 93 تاکنون بدون قانون مصوب ادامه فعالیت میدهد و در عین حال از همین سالها نیز لایحه آن در مجلس شورای اسلامی در انتظار تصویب است.
به نظر میرسد عدم توجه کافی مجلس به قانون جدید مدیریت بحران، سبب بیتوجهی دیگر دستگاهها به نقش، جایگاه و دستورات و اخطارهای این سازمان شده است، بهطوریکه در سالهای اخیر بسیاری از بخشنامهها و دستورات این سازمان علیرغم ابلاغ بدون اثر مانده است
بحران را باور نداریم
مرتضی اکبرپور، معاون آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران کشور درباره چرایی بیتفاوتی و عمل نکردن سازمانهای دیگر به دستورات و ابلاغیههای سازمان مدیریت بحران کشور، به خبرنگار ایسنا میگوید: «اینطور نیست که سازمانها به دستورات مدیریت بحران بیتفاوت باشند، اما زیرساختها برای اجرای این دستورات فراهم نیست و متاسفانه همین امر سبب میشود تا دستگاههای دیگر نتوانند دستورات مدیریت بحران را اجراء کنند.»
اکبرپور، درگیری سازمانها به امور «روزمره» را عاملی برای غفلت از انجام اقدامات مقابلهای و پیشگیرانه میداند و میافزاید:«متاسفانه سازمانهای ما آنقدر درگیر امور روزمره خود شدهاند که از اقدامات زیربنایی غفلت شده است. نمیشود ما در یک بیابان «لم یزرع» بایستیم و فرمان بدهیم «جنگل شو" و بعد این بیابان هم به جنگل تبدیل شود. برخی از سازمانهای ما هم همینطورند و متاسفانه یا امکاناتش را ندارند، یا منابع مالی و اعتباری کافی در اختیارشان نیست و اگر هم هست، محدود است.»
او در ادامه حرف اصلی را میزند و درباره اینکه چرا تاکنون نسبت به تامین این امکانات و منابع اقدامی نشده است، میگوید: «متاسفانه باور به بحران در میان بسیاری از مسئولان وجود ندارد و البته مردم هم همینطور هستند. جایگاه سازمان مدیریت بحران جایگاه خوبی است و اتفاقا در همین قانون فعلی این سازمان نیز جایگاه مدیریت بحران متناسب با الگوهای بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیاست. اما همان بحث باور به بحران مطرح است. دیدیم که در ماجرای زمینلرزهای که سال گذشته تهران را تحت تاثیر قرار داد، مردم چه رفتاری از خود بروز دادند. اینها به ما نشان داد که متاسفانه مردم هم نمیدانند در زمان بروز حوادث مختلف اعم از سیل و زلزله و ... چه کاری انجام دهند.»
سهم صداوسیما در آموزش؛ کمتر از انتظار!
اکبرپور در پاسخ به این پرسش ایسنا که مگر صداوسیما متولی آموزش عمومی به شهروندان نیست؟، اینطور توضیح میدهد: «صداوسیما خیلی میتواند به ما کمک کند، اما متاسفانه تاکنون این اتفاق رخ نداده است. نقش صداوسیما هم از اعلام اخطاریهها و هشدارها به مردم و هم در آموزش شهروندان نقش ویژهای است و ما انتظار داریم که با سازمان مدیریت بحران کشور همراهی کند. طبق قانون مدیریت بحران، وظایف مربوط به صداوسیما باید در شورایعالی مدیریت بحران کشور تدوین و به مجلس ارائه شود تا از طریق مجلس تصویب و برای اجراء به این سازمان ابلاغ شود. اما تاکنون این اقدام انجام نشده است. در حال حاضر همکاری ما با صداوسیما در قالب کارگروهها انجام میشود که این همکاری کمتر از انتظار ماست و متاسفانه این دوستان نیز برای اقدامات دیگر درخواست منابع اعتباری از ما دارند که ما چنین منابعی را در اختیار نداریم.
غیبت در جلسات شورایعالی مدیریت بحران؛ از احمدینژاد تا روحانی
بر اساس قانون، ریاست جلسات شورای عالی مدیریت بحران بر عهده رییس جمهوری است. این قانون از سال 85 یعنی یکسال پس از رسیدن محمود احمدینژاد به ریاست دولت، اجرایی شد اما تاکنون نه احمدینژاد و نه روحانی در جلسات شورای عالی مدیریت بحران حضور نیافتهاند. اکبرپور در اینباره میگوید: «درست است که روسای جمهور در این جلسات حاضر نشدهاند، اما طبق قانون وزیر کشور، قائممقام رییس جمهوری در شورای عالی مدیریت بحران است و تاکنون جلسات زیادی به ریاست وزیر کشور تشکیل شده است. علاوه بر آن در سالهای اخیر در چندین جلسه جناب آقای جهانگیری، معاون اول رییس جمهور به عنوان نماینده ویژه رییس جمهور در این جلسات حاضر شده که این نشان دهنده توجه ویژه به مدیریت بحران است.»
معاون سازمان مدیریت بحران کشور درباره سرانجام قانون جدید سازمان مدیریت بحران کشور و وضعیت فعلی این سازمان نیز، به ایسنا میگوید:« از سال 93 قانون قبلی سازمان مدیریت بحران کشور دیگر تمدید نشده و یک حالت مراعا درباره این قانون وجود دارد. اما رییس جمهور، دبیر شورای عالی امنیت ملی و وزیر کشور طی نامهنگاریهایی خواستهاند که این قانون زودتر در مجلس تصویب و برای اجراء ابلاغ شود و من امیدوارم قبل از بررسی قانون بودجه سال 98، قانون جدید مدیریت بحران کشور از کمیسیون شوراهای مجلس شورای اسلامی به صحن مجلس آمده و بررسی شود.»
تکرار تجربه
به نظر میرسد با رویه فعلی، پس از اینهم شاهد تکرار تجربههای تلخ از حوادث طبیعی قابل پیشبینی باشیم، کما اینکه نجار نیز در گفتوگوی روز گذشته خود با ایسنا به آن اشاره کرده و میگوید: «با فرا رسیدن فصل پاییز احتمال جاری شدن سیلابهای مخرب در سطح استانها بسیار محتمل بوده و از طرفی با توجه به تجارب گذشته و حوادث اخیر در برخی از استانها و وقوع خسارات جبرانناپذیر ناشی از عدم رعایت نکات ایمنی و نبود آمادگی قبلی، بیم آن میرود که بار دیگر حوادث، تکرار و اموال، احشام و جان انسانها در معرض خطر سیل، آبگرفتگی و صاعقه قرار گیرد.»
بیم رییس سازمان مدیریت بحران کشور از تکرار تجربیات تلخ گذشته، گویا در همان عاملی ریشه دارد که معاونش به آن اشاره کرده؛ «باور نکردن بحران» در میان مسئولان؛ و البته معلوم نیست بارش چند برف و باران دیگر در کشور لازم است تا این بار دیگر نه مردم و نه مسئولان غافلگیر نشوند و بالاخره بحران را باور کنند.
ایسنا- مهدی بابایی