«چون مواد‌مخدر مصرف کرده بودم حالت عادی نداشتم و دوستم را هل دادم.» این اعترافات پسر 17ساله‌ای است که بعد از مصرف مواد‌مخدر دوست نوجوانش را که لبه پنجره نشسته بود از طبقه ششم پایین انداخت و جانش را گرفت.
به گزارش به نقل از همشهری، نیمه شب 25مرداد‌ماه امسال صدای عجیبی خواب ساکنان بلوار امام حسین بندرعباس را آشفته کرد. چند نفری که از خانه‌هایشان بیرون آمده بودند جلوی یکی از ساختمان‌ها با پیکر بی‌جان جوانی 17ساله روبه‌رو شدند. او از ساکنان ساختمان بود و خانه‌شان در طبقه ششم قرار داشت. هرچند دقایقی بعد امدادگران اورژانس خود را به محل حادثه رساندند و پسر نوجوان به بیمارستان منتقل شد اما او جانش را از دست داده بود.
در شرایطی که علت این سقوط مرگبار معلوم نشده و مرگ پسر نوجوان مشکوک بود به دستور محسن مینا، بازپرس جنایی بندرعباس تحقیقات برای روشن شدن علت این سقوط مرگبار آغاز شد. شواهد نشان می‌داد شب حادثه فقط متوفی و یکی از دوستان صمیمی‌اش در خانه حضور داشته‌اند. بنابر این ممکن بود دوست متوفی از علت سقوط با خبر و در آن نقش داشته باشد به همین دلیل کارآگاهان به تحقیق از وی پرداختند. او گفت: آن شب به خانه دوستم رفته بودم تا تنها نباشد. بعد از اینکه شام خوردیم من خوابیدم و از دوستم خبری نداشتم تا اینکه چند ساعت بعد وقتی بیدار شدم فهمیدم در خانه نیست و از طریق همسایه‌ها متوجه شدم که او از پنجره بیرون افتاده و فوت شده است. من نمی‌دانم که او چطور سقوط کرده است.
پسر نوجوان قصد داشت وانمود کند که مرگ دوستش حادثه بوده یا اینکه او دست به‌خودکشی زده است. با وجود این در ادامه کارآگاهان به شواهدی دست یافتند که نشان می‌داد این سقوط مرگبار حادثه نبوده است. دوربین‌های مداربسته محوطه مجتمع مسکونی لحظه سقوط را ثبت کرده بودند. از سویی سرایدار بعد از وقوع حادثه دیده بود که چراغ آپارتمان که تا آن زمان روشن بوده خاموش شده است. این یعنی دوست متوفی تا هنگام سقوط بیدار بوده و تلاش می‌کند رازی را مخفی کند.
در این شرایط بود که متهم بازداشت شد و تحت بازجویی‌های فنی قرار گرفت. هرچند او اصرار می‌کرد که بی‌گناه است اما زمانی که در برابر بازپرس مینا قرار گرفت در اعترافاتی هولناک گفت که همراه دوستش مواد‌مخدر ال اس دی مصرف کرده و او را از طبقه ششم پایین انداخته است.
متهم در اعترافاتش گفت: آن شب من و دوستم در خانه ال اس دی مصرف کردیم. بعد از آن حال هر دو نفرمان بد شد. درست یادم نیست به خاطر چه موضوعی اما با یکدیگر درگیر شدیم و او که جثه بزرگ‌تری داشت من را کتک زد. چند ساعت گذشت و من به اتاق دیگری رفته بودم تا اینکه وقتی سراغش رفتم دیدم او لبه پنجره نشسته است. ناخودآگاه یاد کتک‌هایی افتادم که چند ساعت قبل خورده بودم. به طرف پنجره دویدم و ناگهان او را هل دادم و پایین انداختم. باور کنید آن زمان حالت عادی نداشتم و نمی‌دانم چرا چنین کاری کردم.
به‌دنبال اعترافات متهم او روز سه‌شنبه به محل وقوع جنایت منتقل شد. پسر نوجوان درحالی‌که دستبند به‌دست داشت در حضور بازپرس جنایی و کارآگاهان پلیس آنچه را که در شب حادثه رخ داده بود جزء به جزء بازگو کرد. او گفت: آن شب مقدار زیادی مواد مصرف کرده بودم. با اینکه قبلا هم چندین بار مواد‌مخدر مصرف کرده بودم اما نمی‌دانم آن شب چطور شد که از خود بیخود شدم و دوستم را از طبقه ششم پایین انداختم. براساس این گزارش متهم در بازداشت به سر می‌برد و تحقیقات در این‌باره همچنان ادامه دارد.
