ماهان شبکه ایرانیان

خانه مجردی؛ فرار از ازدواج یا انزواطلبی؟

«سوئیت ۶۰ متری مناسب زندگی مجردی، ۵۰ متر زیرزمین با امکانات کافی مناسب برای مجرد، آپارتمان ۴۰ متری فقط خانم مجرد و

روزنامه ایران -یوسف حیدری، گزارش نویس: «سوئیت 60 متری مناسب زندگی مجردی، 50 متر زیرزمین با امکانات کافی مناسب برای مجرد، آپارتمان 40 متری فقط خانم مجرد و...» پشت شیشه املاکی‌ها چشمانم به این آگهی‌ها خیره می‌شود.

یکی از املاکی‌ها که متوجه تعجبم می‌شود با خنده می‌گوید: «این روزها مشتری مجرد خیلی زیاد شده و معمولاً به زیرزمین و اتاق زیر شیروانی هم راضی می‌شوند!» شما چه تصویری از خانه مجردی دارید؟

تنهایی و عزلت

«تنها زندگی کردن انتخاب من بوده و اگر خانواده‌ام تهران هم زندگی می‌کردند بازترجیح می‌دادم مجردی خانه اجاره کنم. از 13 سالگی کار می‌کنم و اولین حقوقم 250 هزار تومان بود و بعد از آن هم هیچ وقت از خانواده پول نگرفته‌ام. 14 سالگی هم اولین مسافرت تنهایی‌ام را تجربه کردم.»

این حرف های مرتضی است، جوان 34 ساله‌ای که از مجردی و تنهایی‌اش راضی است و می‌گوید برای زندگی‌اش حریم قائل است.

البته معتقد است زندگی تنهایی با زندگی مجردی تفاوت‌هایی دارد: «زندگی مجردی یعنی اینکه زیر بار مسئولیت نروی و دنبال تفریح و گذران باشی اما زندگی تنهایی یعنی عزلت یعنی تنها خودت باشی!

«مارگریت دوراس» نویسنده فرانسوی در کتاب «نوشتن، همین و تمام» می‌گوید بین تنهایی و عزلت تفاوت بنیادی وجود دارد.عزلت یعنی تنهایی خود خواسته. زندگی در عزلت با زندگی مجردی که برخی تصور می‌کنند تفاوت دارد.

گاهی شرایط طوری پیش می‌رود که تصمیم می‌گیری خودت باشی و من 15 سال است که خودم هستم و تنها زندگی می‌کنم. خانواده‌ام اراک زندگی می‌کنند و سال های اول بارها می‌پرسیدند از این تنهایی خسته نمی‌شوی؟ ولی بعد از مدتی متوجه شدند آرامش دارم.»

خیلی از جوان‌ها فکر می‌کنند تنهایی و کم کردن روابط اجتماعی و خانوادگی می‌تواند آنها را زودتر به هدف برساند. مرتضی هم یکی از آنهاست: «دوست دارم وقتی به خانه می‌روم مسئولیت چیزی را نداشته باشم. به همین دلیل هیچ وقت همخانه نداشتم چون با داشتن همخانه باید مسئولیت‌هایی را هم قبول کنید. حاضر هستم کرایه بیشتری بدهم اما همخانه نداشته باشم.

خانه‌ام گارد و حریم من است و این من هستم که اجازه می‌دهم چه کسی وارد حریم بشود یا نشود. ارتباط خیلی از دوستان و اطرافیان هم به همین دلیل با من کم شده. اما این خلوت برای من خیلی مهم است. من یک فرد کاملاً اجتماعی هستم ولی در خانه برعکس.

تا به امروز در هر خانه اجاره‌ای که زندگی کرده‌ام صاحبخانه بعد از اتمام قرارداد از من عذرخواهی کرده و پرسیده چرا از خانه شما هیچ سر و صدایی بیرون نمی‌آمد و هیچ رفت و آمدی نداشتی؟ همیشه قوانین مربوط به آپارتمان نشینی را رعایت کرده‌ام. حتی وقتی به خانه می‌رسم سعی می‌کنم چراغ‌ها خاموش باشند.»

خوش به حالت

حتماً شما هم شنیده‌اید که می‌گویند خوش به حالت مجردی و خرجی نداری و به خودت می‌رسی و هرچیزی که دلت خواست برای خودت می‌خری و تفریح می‌روی و از این حرف‌ها. اما راستش این نگاه عمومی خیلی هم درست نیست.

محسن یکی از مخالفان این نظر است. او با تجربه سال ها زندگی مجردی معتقد است هزینه زندگی یک مجرد کمتر از یک خانواده چند نفره نیست.

او برای حرف‌های خودش دلیل هم دارد. یک خانواده 4 نفره همان قدر مواد غذایی تهیه می‌کنند که یک فرد مجرد باید تهیه کند درحالی که خانواده مادر دارد و پخت و پز و کارهای خانه را انجام می‌دهد و هزینه‌ها را کنترل می‌کند.

من مرد تنهای شبم

از همه مهم تر اینکه توزیع مواد غذایی سیستم خانواده را ملاک می‌گیرد نه مجردها را. مثلاً سبزی بسته‌ای و خیلی چیزهای دیگر برای مصرف یک نفر وجود ندارد.

«من علاقه‌ای به آشپزی ندارم ولی شستن لباس و ظرف را دوست دارم. همین هزینه‌های زندگی‌ام را بالا برده است.به اعتقاد من عزلت خودخواسته چیز بدی نیست و از طرف دیگر نمی‌توانم ازدواج کنم چون ترجیح می‌دهم زیر بار چالش بزرگ اقتصادی که خانواده‌ها را درگیر کرده نروم.»

دوره هیجان‌انگیز

محمد زندگی مجردی را از دوران دانشجویی آغاز کرد. سال های اول زندگی مجردی رفت و آمد دوستانش زیاد بود و این رفت و آمدها روی درس و دانشگاهش تأثیر گذاشت: «دانشجوی دانشگاه تنکابن بودم و فاصله شهر ما تا دانشگاه 4 ساعت بود. آن روزها تصور خاصی از خانه مجردی داشتم و دوست داشتم جایی تنها باشم و کتاب بخوانم. به کلبه و یک خانه محقر هم راضی بودم.

رفت و آمد دوستانم زیاد بود و وقتی خانه‌ای نزدیکی دریا اجاره کردم این رفت و آمدها بیشتر هم شد. این شلوغی‌ها باعث شد تا از درس و دانشگاه هم عقب بمانم و کمتر فرصت استراحت پیدا کنم. تصور می‌کردم خانه مجردی یعنی جایی که دوستانم به راحتی رفت و آمد کنند و هر ساعتی که دوست داشته باشم از خانه بیرون بروم یا نیمه شب راحت به خانه برگردم بدون اینکه مجبور باشم به کسی توضیح بدهم.»

محمد 33 سال دارد و معتقد است زندگی مجردی یک دوره هیجان انگیز طلایی دارد که بعد از مدتی تمام می‌شود.

من مرد تنهای شبم

محمد از روزی که به تهران آمد این‌گونه می‌گوید: «وقتی تهران آمدم دوباره زندگی مجردی را این بار در پایتخت ادامه دادم. اوایل دوستانم رفت و آمد زیادی داشتند و همین باعث اعتراض همسایه‌ها می‌شد ولی توجهی به اعتراض آنها نمی‌کردم و می‌گفتم این خانه را اجاره کرده‌ام و اختیار آن را هم دارم.

همسایه‌ها نگاه جالبی به خانه مجردی نداشتند و همیشه ظاهر خانه هم به هم ریخته بود. با گذشت چند سال روابط با دوستانم را محدود کردم و ارتباط با همسایه‌ها بهتر از گذشته شد و سعی کردم خانه‌ام همیشه مرتب باشد.

فهمیدم این شکل زندگی نیاز به چارچوب دارد. همیشه این تصور را از زندگی مجردی‌داری که باید حسابی خوشگذرانی کنی درحالی که نبود چارچوب باعث لطمه‌های جبران ناپذیری می‌شود. درکل خیلی از جوان‌هایی که رو به زندگی مجردی می‌آورند دنبال استقلال هستند و می‌خواهند خودشان برای زندگی تصمیم بگیرند.»

محمد می‌گوید: «بارها از نزدیک شاهد زندگی جوان مجردی بوده‌ام که بسیار شلخته بوده. در اکثر خانه‌های مجردی یک چیز قطع است؛ گاهی تلفن، آب یا برق. اکثر کسانی که زندگی مجردی دارند اهمیت زیادی به نظافت نمی‌دهند و می‌توان آثار خاموش کردن سیگار را روی فرش دید.»

محمد معتقد است کسی که تصمیم دارد مجرد زندگی کند یا مجبور به زندگی مجردی است باید چارچوبی برای زندگی‌اش مشخص کند: «باید بداند که مسئولیتش از قبل بیشتر می‌شود. باید غذا پختن یاد بگیرد تا بتواند شکم خودش را سیر کند. هر شب تخم مرغ خوردن آسیب زیادی به سلامتی انسان می‌زند.

باید یاد بگیرد که چه میوه‌ای مناسب است و فرق گوشت خورشتی با آبگوشتی چیست؟ باید تعیین کند که چه کسانی به خانه رفت و آمد داشته باشند و اگر وسایلی خراب شد باید خودش آن را تعمیر کند.»

حریم خصوصی

یکتا سه سالی است که زندگی مجردی را تجربه می‌کند. وقتی از همسرش جدا شد تصمیم گرفت به جای بازگشت به خانواده تنها زندگی کند. 32 سال دارد و از زندگی مجردی کاملاً راضی است

«خانواده‌ام اصرار داشتند پیش آنها زندگی کنم اما می‌خواستم تنها باشم. زندگی در کنار خانواده قوانین خاصی دارد که با زندگی تنهایی متفاوت است. در زندگی مجردی با محدودیت‌های کمتری مواجه می‌شوی.

مثلاً هر زمانی که دوست دارم آشپزی می‌کنم یا فیلم تماشا می‌کنم بدون اینکه کسی بگوید چرا دائم فیلم تماشا می‌کنی یا چرا با ما حرف نمی‌زنی و...»

من مرد تنهای شبم

یکتا روی حریم خصوصی خانه مجردی تأکید دارد و می‌گوید: «متأسفانه کلمه خانه مجردی در ذهن بعضی‌ها تداعی‌کننده جایی است که در آن بی‌بند و باری رواج دارد و حرمت‌های اخلاقی رعایت نمی‌شود درحالی که به اعتقاد من این‌گونه نیست.

من از همه زندگی این تنهایی را دوست دارم و نمی‌خواهم آن را از دست بدهم. من برای اطرافیان چارچوبی از زندگی‌ام مشخص کرده‌ام و آنها هم به حریم من احترام می‌گذارند. البته تنها زندگی کردن مشکلات زیادی هم دارد. گاهی ممکن است خسته شوی یا نتوانی وسایل خراب خانه را تعمیر کنی یا وقتی مریض شدی کسی نباشد که از تو پرستاری کند اما من با همه این مشکلات سعی می‌کنم استقلال خودم را حفظ کنم.»

همه ما گاهی به تنهایی و عزلت نیاز داریم حتی برای دوره‌ای زندگی مجردی را تجربه‌ کرده‌ایم اما چه اتفاقی افتاده که خیلی‌ها آن را برای همیشه می‌خواهند و حاضرند برایش بجنگند؟ تحمیل شرایط کار و زندگی در کلانشهرها، گسترش دانشگاه‌ها و تحمیل این شکل از زندگی به جوانان یا روند نابسامان ازدواج و طلاق؟

وزیر «تنهایی»

تجرد‌گرایی در جامعه امروز در حال افزایش است و نمی‌توان این واقعیت تلخ را کتمان کرد. دکتر امان‌الله قرایی‌مقدم جامعه شناس با بیان اینکه دولت و مسئولان کشور باید فکری اساسی در این زمینه کنند می‌گوید:

«افزایش تجردگرایی در کنار طلاق زنگ خطری است که از سال‌ها قبل به صدا درآمده است. بر اساس آمار 33 درصد از جمعیت کشور را مجردان تشکیل می‌دهند و من 6 ماه قبل در مطلبی پیشنهاد دادم مانند کشور انگلستان ماهم وزیر تنهایی داشته باشیم.

به اعتقاد من چندین عامل در افزایش تجرد مؤثر است. یکی از دلایلی اصلی فرار از مسئولیت است. چون بسیاری از خانواده‌ها در تعلیم و تربیت فرزندشان مسئولیت پذیری را آموزش نمی‌دهند و این پسر یا دختر وقتی به سن جوانی رسید با توجه به مشکلات اقتصادی و درک نادرستی که از ازدواج دارد حاضر به تشکیل خانواده نمی‌شود.

از سوی دیگر افزایش طلاق در کشور دلهره زیادی در میان جوانان ایجاد کرده و به این ترتیب آنها ترجیح می‌دهند یک زندگی بدون مسئولیت و تجردی را در پیش بگیرند. حال در این میان برخی از جوانان تصور می‌کنند در زندگی تجردی استقلال پیدا می‌کنند درحالی که به عقیده من آسیب این نوع زندگی بسیار بیشتر از زندگی در کنار خانواده است.»

من مرد تنهای شبم

به املاکی خیابان کرمان می‌گویم واقعاً دیگر سختگیری قدیم درمورد اجاره دادن خانه به مجردها نیست؟ می‌گوید: «پسر خودم دانشجواست و مشهد مجردی زندگی می‌کند. می‌دانم اگر ازدواج هم نکند، بعد از این راضی نمی‌شود به خانواده برگردد.»

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان