زاینده رود در حال مرگ ؛ دغدغه های کارناوال

سال ۱۳۷۹ بود که برای نخستین بار زاینده رود در میان اصفهان از جوش و خروش افتاد. آب در آن رودخانه ی رقصان از حرکت باز ایستاد و تنها خاطره ی زمزمه اش را در ذهن ها باقی گذاشت.

خشک شدن زاینده رود

سال 1379 بود که برای نخستین بار زاینده رود در میان اصفهان از جوش و خروش افتاد. آب در آن رودخانه ی رقصان از حرکت باز ایستاد و تنها خاطره ی زمزمه اش را در ذهن ها باقی گذاشت.

آن روزها کسی باورش نمی شد که زاینده رود هم مرگ را تجربه کند. هیچ کس نمی توانست باور کند که آن همه زیبایی و سرزندگی به یک باره از نصف جهان رخت ببندد و برود. عابرانی که هر روز از روی سنگ فرش های پل ها عبور می کردند و از صدای پای آب لذت می بردند، حالا چشم انتظار بازگشت دوباره ی حیات  به  زنده رود بودند. روزها گذشت تا اینکه پس از گذشت ماه ها در سال 1380 نوای آب بار دیگر در میان شهر نواخته شد و صدای شادی مردمان، تبدیل به یکی از به یادماندنی ترین موسیقی ها گردید.

این همه خوشی و شادمانی نتوانست بساط خود را در اصفهان ماندگار کند و در سال 1387 باز هم سکوت در میان زاینده رود طنین انداز شد. باز هم انتظار در چشمان مردمان این دیار خانه کرد و ماند. چندی بعد در سال 1388 باز هم صدای شادی عبور آب از زاینده رود، لبخند را بر صورت ها نشاند. این بار هم ماجرا ختم به خیر شد…

با وقوع این جریانات، خشکسالی و پرآبی زاینده رود هر بار تیتری تازه برای خبرها شد. آنقدر این ماجرا ادامه یافت که امروز کسی آخرین رقص آب را در زاینده رود به خاطر نمی آورد…
آنچه که از این جلوه ی خدادادی بر جای مانده تنها ترک هایی است که از شرم بر چهره ی زاینده رود خودنمایی می کنند. پل هایی که هر یک روایتی تاریخی برای خود دارند و شکوه و عظمت این شهر باستانی را به نمایش گذاشته اند دیگر نمی توانند خود را در آب نظاره کنند و از دیدن بازتاب زیبایی هایشان لذت ببرند.

امروز می خواهیم دغدغه ای تلخ را در کارناوال به نمایش بگذاریم؛ دغدغه ای که گویی دارد به فراموشی سپرده می شود…

با ما همراه باشید…

اصفهان
اصفهان
photo by Morteza Akhniaa
اصفهان
photo by Hadi Dadar

زاینده رود تاوان کدام اشتباه را پس می دهد؟

خشک شدن یک رودخانه ی پرآب چیزی نیست که تنها در اثر یک اتفاق و یا اشتباه رخ داده باشد. اتفاقی که امروز گریبان زاینده رود را گرفته در نتیجه ی عوامل مختلفی رخ داده است. روزهای اول فقط  بحث خط لوله انتقال آب به یزد بود اما بعد ها پای کرمان، کاشان و قم و استان های دیگر نیز به این ماجرا باز شد.

چندی بعد برداشت بی‌رویه  آب در بالادست رودخانه و در محدوده سد زاینده رود تا پل کَله هم مطرح گردید تا آنجا که به طور متوسط میزان آب پمپاژ شده از رودخانه به بیش از کل میزان آب ورودی از تونل دوم و تونل چشمه لنگان به زاینده رود رسید.

کم کم سر و کله ی صنایع بزرگ، پالایشگاه و نیروگاه‌ها در حاشیه ی رودخانه هم پیدا شد که روز به روز با برداشت بی رویه آب و آلوده نمودن آن صدمات جبران ناپذیری را به آن وارد نمودند.

همه این اتفاقات یا به عبارت بهتر، اشتباهات دست به دست هم دادند تا هر یک زخمی را بر تن این رود وارد آورند و درد کهنه ای را از خود بر جای بگذارند…

خشک شدن زاینده رود
photo by Ali Sadeghgoli
خشک شدن زاینده رود
photo by Ali Sadeghgoli

خشک شدن زاینده رود چه اثری از خود به جای می گذارد؟

آنچه در اثر خشک شدن زاینده رود در اصفهان رخ داده است از جوانب متعددی قابل بررسی است :

1- مرگ پل های تاریخی ؛ حیات تاریخ در خطر است…

 در جای جای زاینده رود پل هایی وجود دارند که ارتباط میان دو سوی این رودخانه را میسر می کنند. هر کدام از این پل ها سازه هایی تاریخی هستند که شکوه هنر معماری ایرانی را در تاریخ به تصویر می کشند اما این پل ها زمانی معنا پیدا می کنند که رودی جریان داشته باشد و رطوبت و آب بقای آنها را تضمین کند.

حیات این پل های تاریخی به آب وابسته است. حالا غصه ی دوری از این مایه ی حیات به جانشان افتاده و روز به روز ترک های چهره شان را بیشتر می کند. شاید آن ها هم شرمنده اند! شرمنده ی مردمانی که به امید تماشای آب بر روی آنها می ایستادند و امروز چشمشان تنها به زمینی کویری روشن می شود.

اصفهان
photo by Livia Comandini

2- زوال گردشگری ؛ نصف جهانی که از رونق می افتد…

در چهارگوشه ی جهان مردمان بسیاری لحظه شماری می کنند تا به سوی نصف جهان بیایند و نمایش تاریخی این شهر را از نزدیک ببینند…

پل های تاریخی یکی از مهم ترین جاذبه های شهر اصفهان به شمار می آیند. هر یک از این سازه ها هنر و معماری ایرانی را به هر عابری نشان می دهند و بی تفاوت ترین انسان ها را غرق در تماشای خود می کنند. پل هایی که بسیاری از گردشگران را از سراسر دنیا به اصفهان می کشانند تا تصویری تازه از ایران را در ذهنشان حک کند…

حالا همین گردشگران هم با حسرت به این پل ها می نگرند و هنوز هم به نجات این آثار تاریخی امید دارند…

شاید هم با بازگشت به وطنشان تصویر تلخ این رود خشک را به عنوان یادگاری با خود ببرند… سوال اینجاست که آیا کسی برای دیدن رودی خشک و از رونق افتده دوباره به اصفهان باز می گردد؟! آیا بلایی که ما بر سر جاذبه هایمان می آوریم آسیبی جدی را بر بدنه ی صنعت گردشگری وارد نمی آورد؟

اصفهان
photo by Faramarz serajian
اصفهان
photo by Ali Shakhsian

3- نابودی کشاورزی ؛ پاسخی برای دست های خالی کشاورزان هست؟

زاینده رود غیر از آنکه شکوه خاصی را به شهر اصفهان می بخشید منبعی برای تامین آب زمین های کشاورزی هم بود. کشاورزانی که با محصولات خود به بازار رونق می دادند و از برکت همین آب زندگی خوبی داشتند. اما حالا خیلی هایشان از چشم انتظاری خسته شده و به شهر پناه آورده اند. شهری که با مشکلات کار و مهاجرت به استقبالشان آمده است…

اصفهان
photo by Ali Sadeghgoli
اصفهان
photo by Mohammad Arif Alizada

4- هوای آلوده ؛ گرد و غباری که به جان اصفهان می افتد…

پیش تر از این عابران کنار پل می ایستادند تا نسیم خنکی بوزد و صورتشان را نوازش کند… حالا که آبی در بستر این رود جاری نیست آنچه که آن نسیم خنک با خود همراه می کند و به این سو و آن سوی شهر می برد گرد و غباری است که از کویری میان شهر بر می خیزد…

زاینده رود
photo by Ali Shakhsian
خشک شدن زاینده رود
photo by Ali Shakhsian

5- طبیعت در حال مرگ ؛ همه چیز به شهر ختم نمی شود…

دیدن پل های تاریخی در حال مرگ، نگاه پر حسرت کشاورزان و صنعت گردشگری آسیب دیده را کنار بگذارید؛ شاید چهره ی امروز اصفهان آنقدرها هم به چشم نیاید وقتی بدانید که باتلاق بین المللی گاوخونی نیز چشم انتظار آب زاینده رود مانده است و دارد نفس های آخر را می کشد!

حالا حیات جاندارانی که حاشیه ی این تالاب رابرای زیستن انتخاب کرده اند هم در خطر است. شاید مشکلات دیگر به چشم کسی نیاید اما چگونه می توان از این اتفاق ناگوار چشم پوشی کرد؟!

اصفهان
photo by Zahra Baghban

مرور خاطرات شیرین…

امروز تنها چیزی که زیبای های زاینده رود را به نمایش می گذارد، تصاویر ثبت شده در گذشته است…

تصاویر به یاریمان می آیند تا خاطره ی رود خروشان از ذهن هیچ کس پاک نشود!

اصفهان
photo by Yun He
اصفهان
photo by Parsa Kiyani
اصفهان
photo by Rafi Nourinia

کویری در دل رود…

شاید هنوز تصویر روزهای پرآب این رودخانه در ذهن بسیاری از مردم زنده مانده باشد. اگر کسی برای یک بار هم که شده راهی اصفهان شده و در کنار یکی از این پل ها گذر آب را به تماشا نشسته باشد نمی تواند تصویر امروز آن را باور کند…

تفاوت امروز زاینده رود با یک کویر تنها وجود پل های تاریخی بر بستر آن است…

اصفهان
photo by Ali Sadeghgoli
اصفهان
photo by Ali Sadeghgoli

آیا می توان به زنده شدن این رود امیدوار بود؟

شاید این سوال خیلی ها باشد اما هیچ کس جوابی برای آن ندارد! هنوز بسیاری امیدوارند که باز هم شاهد شب های زنده رود باشند. بارها و بارها به یاد روزها و شب های به یادماندنی در ساحل آن می نشینند و به مرور خاطرات شیرینشان می پردازند… اما خاطرات هر چه قدر هم که شیرین باشند، نمی توانند تلخی این حادثه را از ذهن پاک کنند…

لمس تفاوت روزهای زندگی و مرگ زاینده رود

اصفهان
photo by Merthan Kortan
اصفهان
photo by Arash Maleki
اصفهان
photo by Faramarz serajian
اصفهان
photo by Matou Vin

سخن آخر

آنچه که خواندید دغدغه ای بود که این روزها کام بسیاری را تلخ کرده است اما آیا تماشای این دغدغه تلخ می تواند راه چاره ای برای آن باشد؟

آیا هیچ یک از مسئولین به غیر از نظاره کردن این رود خشک به فکر احیای دوباره ی آن هستند؟

چرا باید چنین اتفاقی برای یکی از مهم ترین جاذبه های کشورمان بیفتد؟

اینها سوالاتی هستند که بدون پاسخ مانده اند و بسیاری به دنبال پاسخ آنها هستند…

کارناوال امیدوار است که مسئولین بیش از پیش برای حل این مشکل تلاش کنند.

از این پس در کنار سر زدن به گوشه و کنار ایران و دنیا می خواهیم از مشکلات و دغدغه های گردشگری این مرز و بوم نیز با شما سخن بگوییم.

دغدغه هایتان را در مورد میراث طبیعی، تاریخی و فرهنگی کشور عزیزمان با ما در میان بگذارید…

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر