درگیری بین زنوشوهر وقتی به خانه پدرزن کشیده شد، دعوای خونینی به راه انداخت که در آن داماد خانواده با واردآوردن ضربه چاقو برادرزن را کشت.
به گزارش خبرنگار ما، این درگیری یک سال قبل اتفاق افتاد؛ زمانی که مردی به نام جلال برای صحبت با همسرش که قهر کرده بود به خانه پدرزنش رفت، اما درگیریای که در آنجا رخ داد، منجر به قتل برادرزن جلال شد. با توجه به دستگیری جلال و شکایت اولیایدم در دادسرای جنایی تهران متهم تحت بازجویی قرار گرفت.
او اعتراف کرد برادرزنش را کشته است، چون او را مقصر قهر همسرش میدانست. با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه 8 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.
در ابتدای جلسه محاکمه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و خواستار صدور حکم قانونی دراینباره شد. در ادامه اولیای دم در جایگاه قرار گرفتند. آنها درخواست صدور حکم قصاص کردند. با توجه به اینکه مقتول فرزند صغیر داشت، نماینده دادستان از سوی رئیس قوه قضائیه برای فرزندان صغیر نیز درخواست قصاص کرد.
در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل عمدی را رد کرد و گفت: من چندین سال بود که با همسرم زندگی میکردم با هم مشکل پیدا میکردیم، اما همسرم در نهایت برمیگشت و من را دوست داشت، ولی دفعه آخر خانوادهاش قبول نمیکردند آشتی کند.
روز حادثه من برای دیدن همسرم رفتم، اما یکدفعه اعضای خانوادهاش از خانه بیرون آمدند. بهجز برادرزن و پدرزنم کسانی دیگر هم بودند، آنها به سمت من حمله کردند. هفت یا هشت نفر بودند. من خیلی ترسیدم، وقتی به سمت من یورش آوردند چاقویی را که همیشه در جیبم بود، بیرون آوردم تا از خودم دفاع کنم. برادرزنم به سمت من آمد و میخواست من را بزند که من یک ضربه به او زدم.
متهم گفت: من قصد کشتن او را نداشتم و چاقو را هم همیشه با خودم حمل میکردم و اینطور نبود که با انگیزه دعوا چاقو با خودم برده باشم. من فقط میخواستم همسرم را ببینم و با او حرف بزنم و اصلا نمیدانم چرا به سمت من حمله کردند.
در ادامه قاضی بخشهایی از گزارش کلانتری را برای متهم خواند و گفت: در این گزارش آمده است وقتی که تو به خانه پدرزنت رفتی قصد داشتی دعوا درست کنی و با عربدهکشی سعی داشتی آنها را بترسانی.
مردم هم با پلیس تماس گرفتند و وقتی پلیس به محل رسید، بهجز پدرزن و برادرزنت کسی آنجا نبود. چطور مدعی هستی هشت نفر از اقوام همسرت آنجا بودند؟
متهم این اظهارات را قبول نکرد و گفت: من این گزارش را قبول ندارم، آنها به من حمله کردند و من از ترس و ناراحتی دست به این کار زدم.
ضمن اینکه قصدم فرار از دست برادرزنم بود تا بتوانم خودم را نجات دهم و نمیخواستم او را بکشم. با پایان گفتههای متهم، وکیلمدافع او در جایگاه حاضر شد و دفاعیات خود را مطرح کرد. با پایان جلسه دادگاه هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.