سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
ادعای یک مقام سابق امنیتی درباره انقلابی نبودن ایران!
«علی ربیعی»، وزیر سابق کار و از فعالان اصلاحطلب به تازگی طی اظهاراتی در یک نشست پیرامون آسیبهای اجتماعی که سایت جماران متن آنرا منتشر کرد، گفته است:
«هر دورهای آسیبهای خاص خود را دارد و امروزه شاهد گذار از جامعه(ای) با ارزشهای انقلابی به جامعهای با ارزشهای نسل جدید و علاقهمند به توسعه هستیم.»[1]
*اصلاحطلبان مدتهاست که اصرار دارند جامعه ایرانی از فضای انقلابی و ارزشهای اصیل خود دور شده و به مقولات دیگری علاقهمند شده است!
محافل تحلیلی اما معتقدند چنین چیزی صحیح نیست و علاقه را بایستی منطقاً از روی رفتارهای عمومی سنجید.
رفتارهای عمومی مردم ایران نیز اعم از شرکت گسترده در انتخاباتها، حضور گسترده در تشییع شهدا (مثل آنچه در تشییع شهدای غواص و یا شهید حججی رخ داد) حضور جوانان کشور و حتی متولدین دهه 70 در میدانهای جهاد سیاسی و نظامی، رفتارهای همگرای ایرانیان در شبکههای اجتماعی پس از رخدادهای منجر به ناامنی، شناخته شدن شعار «مرگ بر آمریکا» بعنوان نماد اصلی مردم ایران، اردوهای جهادی دانشجویان و پزشکان، حضور مقامات دولت در سفرهای استانی و مناطق دورافتاده کشور، گسترش امور خیریه و... به وضوح نشان میدهد که رفتار مردم و حاکمیت تغییری نکرده و حتی با انرژی و بصیرت بیشتری به سمت مبانی انقلابی گرایش دارد.
این محافل همچنین معتقدند القاگری و اصرار اعضای ستاد جریان سیاسی خاص مبنی بر عبور جامعه از فضای انقلابی از آنرو صورت میگیرد که پروژههای آنها صرفاً در این حالت است که میتواند وارد فاز اجرایی شود وگرنه جامعهای که به اسطورگی امام حسین(ع)، نقش عاشورا در انقلاب اسلامی و مبانی اصیل حرکت امام راحل معتقد باشد هرگز مایل به پیشبرندگی پروژههای سیاسی کلان اصلاحطلبان نیست و فیالمثل در بحث «فتنه اقتصادی» کارایی چندانی نخواهد داشت!
گفتنیست، حسین مرعشی نیز چند سال قبل در همین زمینه گفته بود: «باید از این فضا (شعارهای انقلابی!) عبور کنیم و البته امروز هم از این فضا عبور کردهایم!»[2]
مرعشی همچنین در مقطعی دیگر در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا گفته بود:
باید بررسی کرد که آیا منافع ملی ما این است که در منطقه یک کشور پیشتاز انقلابی باشیم یا یک کشور اقتصادی؟ این دو اولویت کاملا با یکدیگر متضاد است که در برخی موارد نمیتوان آنها را با یکدیگر جمع کرد!
او پس از همین صحبتها نیز در گفتوگو با اعتماد اظهار کرده بود: ما باید مشخص کنیم که میخواهیم همچنان یک دولت انقلابی داشته باشیم یا به دنبال دولتی مستقل هستیم که میخواهیم به مسائل داخلی بپردازیم و ایران و جمهوری اسلامی را تقویت کنیم»؟![3]
***
عبور کمدی_درام از روحانی
روحانی زمین خورد، جهانگیری و عبدی جرأت پیدا کردند
عباس عبدی از تئوریسینهای اصلاحطلب طی یادداشتی که اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد درباره اظهارات اخیر اسحاق جهانگیری مبنی بر اینکه من در دولت اختیار برکناری منشی خودم را هم ندارم! نوشته است:
«دور اول گذشت ولی در دور دوم (حضور جهانگیری در سمت معاون اولی روحانی) قضیه قدری پیچیدهتر شد. اینبار اصلاحطلبان و به طور مشخص آقای جهانگیری مستقیمتر وارد عرصه شدند و به نوعی به یار کمکی آقای روحانی در انتخابات وارد شد و شاید برای آقای جهانگیری این نوعی از خودگذشتگی فراتر از انتظار بود، کاری که انجام داد و بهطور قطع امروز باید از آن پشیمان باشد. اینبار تصور آن بود که گروه اقتصادی دولت در زیرمجموعه معاون اول عمل کند. من نمیدانم که آیا این را با آقای روحانی شرط کردند یا خیر. اگر شرط کردند و معاون اولی را پذیرفتند در این صورت در اولین لحظهای که خلاف آن را دیدند باید کنارهگیری میکردند و اگر شرط نکردند که هیچ ادعایی نمیتوانند داشته باشند.»[4]
*صحبتهای عباس عبدی میتواند مصداق تجاهلالعارف باشد چون او بهتر از هرکسی میداند که اولاً رئیسجمهور روحانی به اذعان اصلاحطلبان هرگز اهل «شرطپذیری» نبوده و نیست و ثانیاً اصلاحطلبان هم هیچ شرط و پیششرطی در هیچ جایگاهی برای رئیسجمهور روحانی نداشتهاند و فقط از هر مقطع و محلی که رئیسجمهور به آنها اجازه حضور داده، به احسن وجه استفاده سیاسی کردهاند. (ضمن اینکه اصلاحطلبان با علم به همین خصلت رئیسجمهور روحانی بود که دو دوره متوالی انتخابات از وی حمایت کردند و خود را «فدائیان روحانی» نامیدند)
ما به آقای عبدی این صحبتهای "الیاس حضرتی" را یادآوری میکنیم که گفته بود: اصلاحطلبان برای حمایت از روحانی هیچ شرطی ندارند.[5]
همچنین اگرچه عبدی شاید خود بهتر میداند! ولی ما از باب تذکر به او یادآوری میکنیم صحبتهای رسول منتجبنیا را که در بعد از انتخابات 96 از این گفت که اصلاحطلبان اشتباه کردند که بدون هیچ شرطی از روحانی در دوره دوم نیز حمایت کردند. او با ابراز تأسف از نگرفتن تعهد از روحانی توسط اصلاحطلبان تأکید کرده بود:
«بنده در ماههای پایانی دولت یازدهم نیز به صراحت عنوان کردم که بزرگان جریان اصلاحات باید فارغ از هرگونه تعارفات و رودربایستیها به صورت جدی با آقای روحانی گفتوگو و مذاکره کنند. متاسفانه اصلاحطلبان در اغلب جلساتی که با آقای روحانی برگزار کردهاند دغدغهها و مطالبات خود را به صورت جدی با ایشان مطرح نکردهاند و اغلب این جلسات به صورت دوستانه برگزار شده است. اصلاحطلبان باید به صورت جدیتر با این مساله برخورد میکردند و با طرح شروط و گرفتن تعهد از آقای روحانی همه ظرفیتهای خود را در انتخابات ریاستجمهوری به میدان میآوردند.»[6]
مسئلهای که تجاهل احتمالی عباس عبدی را بیشتر به رخ میکشد؛ صحبتهای اصلاحطلبان در ایام انتخابات ریاستجمهوری 96 است که خودشان اذعان داشتند رئیسجمهور روحانی برای پذیرفتن نامزد پوششی بودن اسحاق جهانگیری اکراه دارد و این مسئله اصرار اصلاحطلبان است.[7][8]
ما همچنین به آقای عبدی روزهای دولت یازدهم را یادآوری میکنیم که محافل تحلیلی_رسانهای از این میگفتند که روحانی حتی اگر اصلاحطلبان را تبعید هم بکند آنها باز دست از حمایت روحانی برنمیدارند. و یا روزهایی را که اصلاح طلبان میگفتند «روحانی حتی اگر نخواهد هم به زور از او حمایت میکنیم»!
این شرایط به وضوح نشان میدهد که اساساً مسئله ادعای طرح شرط اصلاحطلبان با رئیسجمهور روحانی یک «لاف در غریبی» بیشتر نیست که عباس عبدی به هنگامه روشن شدن ضعفهای روحانی آنرا رواداری میکند.
از باب رندی نیز باید اشاره کرد که ناراستی آقای جهانگیری در مسئله نداشتن اختیار به قدر کافی تلخ هست که نیازی به تلختر شدن آن با تجاهلالعارف عمدی عبدی و جدا کردن حساب اصلاحطلبان از دولت با یک نمایش کمدی_درام نباشد.
گفتنیست، برخی فعالین سیاسی معتقدند شکستها و ناکارآمدیهای "دولتِ اصلاحطلبان و اعتدال" موجب شده است که برخی نزدیکان و منصوبین روحانی علیه رئیسجمهور در موضع شجاعت و جسارت قرار گیرند و با ژست مدعی بودن برای روحانی، پا در راه پروژه از پیش طراحی شده «عبور از روحانی» بگذارند.
***
«مثل اصولگرایان باشید...»؛ کنایه یک کارگزارانی به اصلاحطلبانِ شورای شهر
«علی جمالی» عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در یادداشتی در هفته نامه صدا که با عنوان «لابی برای ماندن شهردار زیبنده اصلاحطلبان نیست» در کنایه به اصلاحطلبان عضو شورای شهر نوشته است:
«کمتر از دو سال از شروع به کار شورای شهر تهران میگذرد ولی متأسفانه حدود نیمی از این زمان را شهرداری تهران در بلاتکلیفی به سر برده است. این اتفاق در مقایسه با مدیریت با ثبات اصولگریان در طول دوازده سال بر شورا و شهرداری تهران یک نقطه ضعف محسوب میشود.»
او میافزاید: ساکنان کلانشهر تهران بیش از هرچیز نیازمند خدمات روزمرهای هستند که با تغییرات پیاپی از آنها دریغ شده است.
*غلامحسین کرباسچی، دبیر کل حزب کارگزاران نیز پیش از انتخاب افشانی، در صحبتهایی با بیان اینکه اصلاحطلبان، شهرداری تهران را بین زمین و هوا نگه داشتهاند، گفته بود:
«٤ سال این شورا میتواند کار کند که یک سال از آن، در شک و تردید چه کسی را معرفی کنیم یا چه کسی را معرفی نکنیم سپری شده است. متاسفانه مهمترین دغدغه امروز اعضای شورای شهر آن است که چه کسی میثاقنامه را امضا کرده است. از میان ٢٨ کاندیدای معرفی شده، ٢٥ نفرشان آمادگی و توانایی اداره شهر تهران را ندارند. این نوع رفتار غیر از آنکه آبروی شورای شهر تهران را میبرد، آبروی اصلاحطلبان را هم برخواهد برد.»[9]
غیر از او، محمد عطریانفر هم در همان دوران خواستار ورود خاتمی به پرونده انتخاب شهردار تهران شده بود.
این اظهارات برای این است که کارگزارانیها معتقدند شهردار تهران بایستی «محسن هاشمی» باشد. اما اصلاحطلبان ستادی از آنجا که محسن هاشمی نمره اصلاحطلبی پایینی دارد؛ اجازه این کار را به هیچ قیمتی ندادهاند.
آگاهان کشور پیش از این هشدار داده بودند که اصلاحطلبان هرگز توانایی تکرار کارنامه مدیریت اصولگرا و جهادی قالیباف و شورای چهارم را در تهران ندارند و این مسئله آنها را با یک چالش بزرگ در پیشگاه افکار عمومی با عنوان «وضوح بیشتر ناکارآمدی اصلاحطلبان» مواجه خواهد کرد.
***
1_ https://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-1037247
2_ http://fna.ir/V8YPR0
3_ https://www.farsnews.com/news/13940510001181
4_ http://etemaadonline.ir/content/240046
5_ https://www.khabaronline.ir/detail/566398/Politics/parliament
6_ http://www.armandaily.ir/fa/news/main/195220
7_ mshrgh.ir/713080
8_ mshrgh.ir/712569
9_ http://www.icana.ir/Fa/News-Print/379905