ماهان شبکه ایرانیان

گزارش مشرق؛

چه کسانی خانواده‌ کارکنان بی‌بی‌سی فارسی را تحت فشار گذاشته‌اند؟ + عکس و سند

جمشید برزگر در شرایطی مقارن با انتخابات ۱۳۹۲ ، در بی‌بی‌سی فارسی ساختار انتخابات و عالی‌ترین مقامات نظام را در حالی به چالش می‌کشید که برادرش در تهران مشغول ساختن فیلم انتخاباتی محمدرضا عارف بود.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق -  هر شبکه فارسی زبان در ابتدای فعالیت، به دلیل کنجکاوی از سوی افکار عمومی مورد توجه قرار می‌گیرد و پس از مدتی اگر رضایت مخاطب عام راجلب نکند، به دلیل تکثر، تعدد و فضای رقابتی موجود ، مخاطبانش را از دست خواهد داد. به عنوان مثال در میان شبکه‌های خبری - سیاسی فارسی زبان، صدای آمریکا فاقد جذابیت است و بخش‌های خبری این شبکه حتی از سوی مخاطبان فارسی‌زبان خارج از کشور، مورد استقبال قرار نمی‌گیرد.

صدای آمریکا به شکل فرمولیزه شده از همان ساختار شبکه‌های سیاسی لس‌آنجلسی، یعنی یک میز ثابت با یک یا چند مجری و ارتباط مخابراتی یا اینترنتی گاه به گاه مخاطبان، یک سیاق ثابت در برنامه سازی را طی چهل سال اخیر، استفاده می‌کند.این شبکه و نمونه‌های مشابه با اینکه تلاش می‌کنند برنامه‌های سیاسی و خبری تولید کنند اما تولیدات غیر سیاسی آنها مورد توجه قرار می‌گیرد؛ مثل جنگ فرهنگی شباهنگ یا مستندهایی که بازه زمانی 1385 تا 1388 تحت عنوان «چهره‌های ماندگار» پخش می‌شد. چون مجموعه شبکه‌های صدای آمریکا به صورت خانوادگی آپلود می‌شود، بسیاری از تحلیل‌گران رسانه می‌گفتند جذابیت صدای آمریکای انگلیسی، مبتنی بر سرگرمی برای مخاطب داخل، بیشتر از بخش فارسی این شبکه است.

این مقدمه با استناد به یک تحقیق میدانی، نشان می‌دهد که شبکه‌های خبری - سیاسی وابسته به انگلستان و آمریکا به دلیل حاکمیت کلیشه‌ای مدیران و سردبیران ایرانی، هیچگاه در حوزه رسانه دستاورد بزرگی را کسب نخواهند کرد. قواعد بازی جذب مخاطب با افزایش شبکه‌های سرگرمی‌ساز، در میان مخاطبان ایران تغییر کرده و گرایش به شبکه‌های سرگرمی، بیشتر از شبکه‌های سیاسی است. حتی شبکه‌های سیاسی لس‌آنجلسی، دیگر با اقبالی روبرو نمی‌شوند، چون این برنامه‌ها از منظر ساختاری عمدتا تک نفره، مونولوگ و مجری محور هستند.

«بی‌بی‌سی فارسی» یکی از آن شبکه‌های خبری -سیاسی است که همزاد هرج و مرج‌های سیاسی منتج از وقایع 88 است که بواسطه این رویداد مورد توجه قرار گرفت اما دو سالی است که در سراشیبی سقوط قرار گرفته و اقبال گذشته نسبت به این شبکه وجود ندارد. این شبکه با افت شدید مخاطب مواجه شده و در چند سال اخیر، حتی اپوزیسون خارج از کشور نیز به آن روی خوش نشان نمی‌دهد.

دامنه واکنش‌های منفی در خارج از کشور چنان گسترش یافته که «کانال تلگرامی آمدنیوز» از بدو تاسیس، مواجهه‌ای خبری وسیعی با این شبکه تلویزیونی داشته و حمله سایر شبکه‌های فارسی زبان با افشاگری درباره مشی سیاسی گردانندگان (وابستگی به اصلاح طلبان)، اعتبارش را به چالش کشیده است.

موضع‌گیری علیه «بی‌بی‌سی‌فارسی» تا جایی ادامه پیدا کرد که خواننده رپ معاند، علیه این شبکه تلویزیونی اقدام به خواندن قطعه‌ای می‌کند که این هجویه شنیداری در میان مخالفان و معاندان تبدیل به سمبل مبارزه با بی‌بی‌سی‌فارسی می‌شود. مخدوش شدن اعتبار بی‌بی‌سی‌فارسی، میان مخالفان، ریشه در وقایع سال 88 دارد و با فاصله گرفتن از این رویداد، بی‌بی‌سی فارسی عملا برنامه خاصی برای ارائه ندارد.

بی‌بی‌سی فارسی در 10 سالگی به پایان رسید

مشکلات بی‌بی‌سی فارسی شبیه گرفتاری‌های ساختاری و فرمی صدای آمریکاست. هر آنچه به لحاظ ساختار صادق صبا، بنیانگذاران و برنامه سازان در ابتدای این فعالیت شبکه بنا نهادند، همچنان حاکم است و علی رغم تغییرات مدیریتی، هیچ دگرگونی در ساختار تولیدات این شبکه رخ نداده است. در ابتدای این سطور نیز اشاره به شبکه صدای آمریکا شد تا مشابهت رویه زوال هر دو شبکه تطبیق داده شود. در واقع ساختار رادیویی انوشیروان کنگرلو  در 1979  همچنان نقشه‌ راه صدای آمریکا در برنامه‌سازی است.

 فرم خاص و ثابت این شبکه‌ها به مخاطب گریزی منجر شد و البته هوشمندی مدیران سیما در حوزه خبرسازی و پخش برنامه‌های تحلیلی جذاب، به کسادی زودهنگام بی‌بی‌سی فارسی و نمونه‌های مشابه دامن زد.

تلاش سعودی‌ها برای خارج کردن رقیب

از سوی دیگر رسانه‌های سعودی تازه متولد شده برای رقابت با وابستگان این شبکه تلویزیونی، اقدام به استخدام پرسنل شناخته‌شده این شبکه‌ می‌کنند و کوچ صادق صبا از بی‌بی‌سی فارسی به «ایران اینترنشنال» موید تقابل رسانه‌های وابسته به سعودی با این شبکه فارسی لندنی است.

بی‌بی‌سی فارسی مخاطبان پسا هشتاد و هشتی خود را در نیمه دهه 90 از دست داد و برنامه‌های کلیشه‌ای و شکل روتین این شبکه سبب شد، از مدار مخاطبان خارج شود و به صورت همزمان اپوزیسون خارج نشین، تبلیغات گسترده‌ خود را علیه این شبکه با شدت بیشتری ادامه می‌دهند، تا جایی که مانوک خدابخشیان گزارشگر ورزشی پیش از انقلاب، بی‌بی‌سی را شبکه اصلاح طلبان وابسته به مسعود بهنود، مهاجرانی، گنجی و... خطاب می‌کند که در دوران زمامداری حسن روحانی عملا کارکردی ندارند.

بی‌بی‌سی فارسی  در 1397 به گل نشست؟

خروج صادق صبا از این شبکه، تکرار کلیشه‌ای و روتین برنامه‌های خبری و غیر خبری بی‌بی‌سی فارسی، مخالفت اپوزیسون چندپاره با این شبکه‌، رقابت فراسازمانی، عواملی است که دست به دست هم می‌دهد تا 1397 پایانی برای این شبکه خبری باشد. مخاطبان این شبکه آنچنان افت می‌کنند که در ترفندی تازه، این شبکه تلویزیونی که ساعات پخش برنامه‌هایش از هشت تجاوز نمی‌کند، برنامه‌هایش را به صورت 24 ساعته پخش می‌کند. 

عملیاتی روانی برای جلوگیری از انحلال بی‌بی‌سی فارسی

به تدریج زمزمه‌های انحلال شبکه به گوش می‌رسد. برخلاف بی‌بی‌سی عربی که با وجود تعدد شبکه‌های همزبان فراوان، به توفیق بزرگی دست یافته، اداره این شبکه توسط باند روزنامه نگاران اصلاح نتوانسته انتظار مدیران بالادستی بی‌بی‌سی را برآورده کند. 

بی‌بی‌سی فارسی برای بازگرداندن اعتبار از دست رفته‌اش، برای اینکه در کانون توجهات قرار گیرد و در معرض خطر تعدیل و تعطیلی قرار نگیرد، دست به انجام یک عملیات روانی فرامتنی می‌زند تا اینبار خود شبکه در سر خط خبرها قرار گیرد. کارکنان بی بی سی چون عاقبت این شبکه را پیش‌بینی‌می‌کنند، قبل از حاد شدن شرایط فعلی، دست به ساختن یک دروغ بزرگ می‌زنند. در 25 اکتبر 2017 بیش از 150 نفر از کارکنان فعلی و سابق بخش فارسی بی‌بی‌سی به سازمان ملل متحد شکایت می‌کنند.

بی‌بی‌سی  چهارشنبه 25 اکتبر (سوم آبان) در بیانیه‌ای اعلام کرد که این شکایت را از طرف کارکنان بی‌بی‌سی فارسی و با قید فوریت به دیوید کی، گزارشگر ویژه حمایت و ترویج حق آزادی بیان و عقیده و همین طور عاصمه جهانگیر، گزارشگر ویژه وقت سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران تحویل داده است. بی‌بی‌سی می‌گوید شکایت به سازمان ملل در پی آن صورت گرفته که مقام‌های ایران تحقیقاتی کیفری علیه 152 نفر از کارکنان فعلی، سابق و همکاران بی‌بی‌سی فارسی به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» آغاز کردند.

کارکنان بی‌بی‌سی فارسی ادعا می‌کنند بر اساس قراری که دادگاهی در تهران صادر کرده دارایی‌های این گروه از کارکنان بی‌بی‌سی فارسی مسدود شده و آنها از فروش دارایی‌هایی خود مانند ملک و حتی خودرو در ایران محروم شده‌اند. این ممنوعیت، در مواردی همچون اموالی که از خانواده به ارث می‌رسد، بر اعضای خانواده این کارکنان هم اثر می‌گذارد و آنها را نیز از فروش و تقسیم این اموال محروم می‌کند. بیانیه‌ بی‌بی‌سی این اقدام را محروم کردن کارکنان بی‌بی‌سی فارسی از "حقوق اولیه انسانی" خوانده و گفته است که این کار با قانون اساسی ایران هم مغایرت دارد.

دیوید کی، گزارشگر ویژه سازمان ملل به خبرنگار بی‌بی‌سی فارسی در نیویورک گفت: "به تازگی شکایتی رسمی از طرف بی‌بی‌سی دریافت کردیم که روزنامه‌نگاران بی‌بی‌سی و خانواده آنها به خاطر کارشان که روزنامه‌نگاری است در پنج تا نه ماه گذشته و شاید هم بیشتر زیر فشار قابل ملاحظه‌ای قرار داشتند. ما مثل هر مسئله دیگری این موضوع را به دولت ایران اطلاع دادیم و به طور مستقیم با دولت ایران در این باره گفت‌وگو خواهیم کرد.ما نگرانی عمیق خود را در این مورد به دولت ایران در چند روز گذشته ابراز کردیم.

چرا دفتر حقوقی رئیس جمهور دروغ خبرنگار بی‌بی‌سی را دنبال نکرد؟

این عملیات روانی توسط کارکنان بی‌بی‌سی فارسی به صورت مستمر ادامه پیدا می‌کند تا جایی که کنفرانس خبری حسن روحانی در شهر نیویورک را تحت تاثیر قرار می‌دهد. خبرنگار بی‌بی‌سی انگلیسی در کنفرانس خبری روحانی، در سئوالی از رئیس جمهور، این مسئله را در جمع خبرنگاران، مطرح می‌کند. این اتفاق در شرایطی افتاد که هیچگاه سندی دال بر آزار خانواده‌های کارکنان بی‌بی‌سی فارسی ارائه نشد و این سئوال، صرفا عملیاتی روانی، بر اساس ادعاهای خبرنگاران بخش فارسی است.

متاسفانه تیم رسانه‌ای - حقوقی همراه رئیس جمهور برای این سئوال خبرنگار بی‌بی‌سی پاسخ روشنی برای ارائه نداشت و حسن روحانی از کنار این سئوال خبرنگار به سادگی عبور کرد. اما استناداتی دال بر کذب بودن این ادعا وجود دارد و این مسئله باید از سوی مشاوران حقوقی رئیس جمهور پی‌گیری و خبررسانی کاملی در این مورد صورت پذیرد. دفع عملیات روانی بی‌بی‌سی در این مورد، ممکن است به انحلال این شبکه منجر شود، چون به صورت منطقی این شبکه نمی‌تواند تصمیمات کلان دولت بریتانیا را در قابل ایران برآورده کند.

لذا در ادامه گزارش به دو مورد از نمونه‌های حقیقی و حقوقی در مورد وابستگان و خانواده‌های کارکنان بی‌بی‌سی فارسی اشاره خواهیم کرد که در بدنه فرهنگی کشور فعال هستند.

نویسنده سریال سه فصلی ستایش با بالاترین دستمزد در صدا و سیما

سینا مطلبی روزنامه‌نگار و وبلاگ نویس سابق از سردبیران شبکه بی‌بی‌سی فارسی فرزند سعید مطلبی و از شاگردان سابق مسعود کیمیایی در کارگاه آزاد فیلم است. او نخستین روزنامه‌نگاری است که در جریده گزارش فیلم، ماجرای ملاقات مسعود کیمیایی و بهرام بیضایی را با سعید امامی منتشر کرد.

سینا مطلبی و همسرش فرناز قاضی‌زاده

او همچنین همسر فرناز قاضی‌زاده است که هر دو در روزنامه نشاط همکار بودند و در مهرماه 1380 با یکدیگر ازدواج کردند.سینا مطلبی فرزند سعید مطلبی فیلمنامه نویس سریال مشهور و معروف سریال ستایش است که فصل سوم این سریال در حال فیلمبرداری است. سریالی که علی رغم اعتراض گسترده رسانه‌ها به محتوای سریال، تولید آن به فصل سوم رسید.

"مطلبی" همکار سابق ایرج قادری است که پس از انقلاب، در کسوت فیلمنامه نویس سال‌های متمادی در سینما و تلویزیون ملی ایران فعالیت‌هایش را ادامه می‌دهد و این فعالیت‌ها با یک جایگاه ممتاز و خاص همچنان ادامه دارد. علی رغم ادعاهای بی‌بی‌سی فارسی در اذیت و آزار وابستگان افرادی که  در این شبکه فعالیت می‌کنند، سعید مطلبی با تلویزیون ملی ایران در کسوت فیلمنامه نویس همکاری می‌کند و مطالب گاهی جهت‌دار خود را  آزادانه در مطبوعات منتشر می‌کند.

 سینا مطلبی و فرناز قاضی‌زاده نقش مهم و پررنگی را در این شبکه ایفا می‌کنند و اگر جمهوری اسلامی قصد اذیت و آزار خانواده مطلبی را داشت، خاص‌ و ویژه‌ترین دستمزد را به نویسنده فیلمنامه ستایش پرداخت نمی‌کرد. حداقل ساده‌ترین روش اذیت و آزار خانواده‌های کارکنان بی‌بی‌سی، قطع همکاری تلویزیون ملی ایران  با سعید مطلبی است.

 پیش تولید سریال ستایش در سال 1388 آغاز می‌شود و مدیران سیما علی رغم آگاهی و وابستگی سینامطلبی و فرناز قاضی‌زاده با نویسنده سریال ستایش ، همکاری خود را ادامه می‌دهند و این همکاری همچنان ادامه دارد. اگر جمهوری اسلامی قصد آزار خانواده مطلبی را داشت،  بهترین و متفاوت‌ترین دستمزد را بابت نگارش این سریال پرداخت نمی‌کرد و تهیه کننده سریال می‌تواند به این موضوع گواهی دهد. سینا مطلبی در کسوت شاگرد بزرگترین لطمه را به مسعود کیمیایی زد و مطالب خصوصی خروج او از کشور و فائقه آتشین و ملاقات‌هایش با سعید امامی افشا کرد و در این سال‌ها بر اساس شنیده‌ها در میان اهالی سینما، هیچ کمک مالی برای پدرش ارسال نکرده است و تلویزیون منبع معاش سعید مطلبی است، آیا بازهم می‌توانیم ادعا کنیم که جمهوری اسلامی مشغول اذیت  آزار خانواده‌های کارکنان بی‌بی‌سی فارسی است؟!

برادر کارشناس بی‌بی‌سی که فیلم تبلیغاتی محمدرضا عارف را ساخت

یکی از کسانی که ایده اجرایی شدن گروه سینمایی هنر و تجربه را در حوزه مدیریت دولت یازدهم مطرح کرد، مجید برزگر است. گروهی سینمایی که در مطبوعات سینمایی طی چند سال اخیر با انتقادات فراوانی مواجه شده است. بدون تردید برزگر هم در راه‌اندازی این گروه سینمایی نقش موثر و پررنگی داشت. در واقع سینمای جشنواره‌ای و آثاری که اقبالی برای اکران نداشتند در این گروه سینمایی اکران می‌شوند و سازندگان چنین آثاری به جای حضور در جشنواره ‌های خارجی و تبدیل شدن به فعالان سیاسی، بخش عمده‌ای از انرژی خود را صرف اکران فیلمشان در این گروه سینمایی می‌کنند و کمک‌های دولتی قابل اعتنایی شامل آثارشان می‌شود.

دو فیلم فصل باران‌های موسمی و پرویز از این کارگردان، در گروه هنر و تجربه با بیشترین تسهیلات دولتی اکران شده است. مجید برزگر  در دولت دوم احمدی‌نژاد، فصل باران‌های موسمی را با موضوعی ملتهب ساخت که بی‌تردید مدیران فعلی سازمان سینمایی در شرایط کنونی ، در دولت دوازدهم حاضر به اعطای پروانه ساخت فیلمی مشابه این اثر نخواهند بود.

 در سال 1388 در روزهایی که جمشید برزگر روی آنتن بی‌بی‌سی فارسی مشغول رتق و فتق هرج و مرج منتج از وقایع 1388 بود، برادرش مجید برزگر در تهران مشغول ساختن فیلم با پروانه نمایش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دهم بود که ضمن اعتنای پروانه ساخت، او نیز مانند سایر سینماگران از تسهیلات ویژه سازمان سینمایی فارابی بهره‌مند شد.

نکته جالب در مورد برزگر این است که تهیه‌کننده فیلم فصل باران‌های موسمی از این کارگردان، مدیرعامل فعلی خانه سینما ، منوچهر شاهسواری، است و کلیدی‌ترین نکته در مورد او این است که برزگر سازنده فیلم تبلیغاتی محمدرضا عارف در انتخاب 1392 است.  پس از روی کار آمدن دولت یازدهم برزگر بواسطه رابطه حسنه سعید آرمند تهیه‌کننده فیلم پرویز، اغلب مراسم‌های افتتاحیه و اختتامیه جشنواره‌ فیلم فجر را کارگردانی می‌کند. حتی این اتفاق هم در دولت احمدی‌نژاد می‌افتد و نمی‌توان رابطه خوب برزگر را با بدنه مدیریتی سینما منکر شد. این اتفاق در حالی می‌افتد که برادرش جمشید برزگر تندترین انتقادات را علیه جمهوری اسلامی و مقامات عالی نظام به عنوان تحلیل‌گر  شبکه «بی‌بی‌سی» فارسی مطرح می‌کرد.

اگر رئیس جمهور در برابر خبرنگارانی که از رسانه‌های سراسر جهان به کنفرانس خبری ایشان آمده‌ بودند، به همین دو مورد در مورد وابستگان و خانواده‌های کارکنان بی‌بی‌سی فارسی اشاره می‌کردند، خبرنگار این شبکه نمی‌توانست نقش مدعی العموم را در میان سایر خبرنگاران رسانه‌های مهم جهان ایفا کند و پیگیری این مورد توسط امور حقوقی و رسانه‌ای دفتر ریاست جمهوری می‌تواند پایانی برای مظلوم‌نمایی این شبکه باشد. این بخش از ناشنیده‌های برای افکار عمومی بسیار جذاب است که «بی‌بی‌سی‌ فارسی» در مراجع قضائی داخل کشور علیه یکی از روزنامه‌های رسمی در تهران شکایتی را ثبت می‌کند و این شکایت در مراجع قضایی در حال پیگیری است. عنوان شکایت این شبکه «تهمت و افترا» است و در دادگاه جمهوری اسلامی به این شکایت رسیدگی می‌شود. با این حساب  چگونه ممکن است که جمهوری اسلامی اراده‌ای برای آزار وابستگان و خانواده‌های کارکنان این شبکه را داشته باشد؟!

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان