سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت 7:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
نبوغ حناچی فوَران کرد؛ «کیروش» در شهرداری تهران!
پیروز حناچی، شهردار اصلاحطلب تهران اخیراً طی اظهاراتی گفته است:
«ما برای تیم ملی میرویم، مربی خارجی میگیریم... مگر شهرسازی کشور از تیم ملی کشور کمتر است!؟ ما باید قبول کنیم که خیلی از تجربیات را نداریم. ما باید قبول کنیم که تجربه تعادل منطقهای در مقیاس کلانشهر را بطور کامل نداریم.
ما تجربیاتی که میکس میکند سیاستهای اقتصادی را با سیاستهای تعادل منطقهای در کشور؛ تجربه نکردیم.
در تمام کشورهای اروپایی، شما هرچقدر به مرکز کلانشهر نزدیک میشید هزینهها افزایش پیدا میکند و هرچقدر از کلانشهر دور میشوید، هزینهها به شکل معنیداری کاهش پیدا میکند و مردم به اختیار و بدون اینکه خدمات ملی و سلامتشان را از دست بدهند ترجیح میدهند که اطراف را (برای سکونت) انتخاب کنند.»[1]
*شبیه اظهارات حناچی را 3 سال قبل و در صحبتهای نعمتزاده، وزیر سابق صمت نیز شنیده بودیم که گفته بود: همانطور که در بخشهای ورزشی مربی خارجی به کشور میآوریم در بخش صادرات نیز برای توسعه بازارهای صادراتی نیازمند ورود مدیران اقتصادی خارجی هستیم. [2]
کما اینکه در صحبتهای کسانی دیگر از چهرههای جریان چپ هم نظیر این حرف عجیب را شنیدهایم.
به سخن دیگر اینکه میتوان گفت طرحی به نام «واردات مدیر خارجی» یکی از موارد مورد علاقه ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان است.
این در حالیستکه به نظر میرسد «ناکارآمدی» و علاقه قلبی برخی آقایان به آنسوی آب! است که سبب جاری شدن چنین صحبتهایی بر زبان آنها میشود.
البته از باب کنایه بایستی مطرح کرد که وقتی دولت فکر میکند توانایی حل مشکل «آب خوردن» را هم ندارد و وقتی اصلاحطلبان با 4 شهردار و سرپرست هم برای تهران کاری نمیکنند و فقط به کشف بزرگ «گران کردن تهران» میرسند؛ حتما بایستی مدیر خارجی وارد کنند تا این فوران ناکارآمدی و نبوغ مرتفع شود.
در اشاره به اظهارات حناچی بیان دو نکته ضروریست:
یکم: ایران اسلامی کشوری است که بعنوان مهد هنر معماری و زیست شهری در جهان شناخته میشود.
از طرفی استفاده از تجربیات سایر ممالک هیچ اشکالی ندارد اما اینکه مدیران اصلاحطلب شهرداری تهران توان بهرهبرداری از این تجربیات را جز با «واردات مدیر خارجی» ندارند مسئله دیگریست!
دوم: مسئله گران کردن تهران و اخذ مالیات محلی از مردم این شهر، از زمان روی کار آمدن اصلاحطلبان در شورای شهر پنجم مطرح شد. [3] [4]
این در حالیست که اولاً شهرداری تهران منابع مالی و درآمدی کم ندارد و چشم دوختن به کیسه مردم کاری غلط به نظر میرسد، ثانیا کلانشهرها اساساً گران هستند و عزم بر گرانسازی بیشتر جز یک رفتار ناعادلانه و ناشی از ناکارآمدی مدیریتی و نگاه سرزنشگونه به مردم نیست.
البته این مقوله از یک جریان خاص سیاسی که با رأی مردم بر شورای شهر و شهرداری تهران استیلا یافته و در عین حال معتقد است مردم «لشکر قابلمه بدستها» هستند و تنها هنر بزرگ مدیرانش نیز شرکت در مجلس رقص دختران نوجوان، تعدیل نیرو [5] و یا طرح واردات مدیر خارجی است؛ به هیچوجه جای تعجب ندارد.
گفتنیست، پیش از این هم مطرح شده بود که به نظر میرسد طرح صحبتهایی مثل گرانکردن تهران، تعدیل نیروهای شهرداری و... در کنار ناکارآمدی آشکار اصلاحطلبان در شهرداری میتواند دلیلی باشد بر عزم جریان سیاسی خاص برای «به آتش کشیدن تهران» و ایجاد آشوب خیابانی با ناراضیکردن مردم. [6]
** روابط عمومی شهرداری تهران در توضیح این اظهارات حناچی ضمن تکذیب «واردات مدیر خارجی» توضیح داده است که استفاده از دانش کارشناسان خارجی ضروری است: «بدیهی است زیست شهروندان در جهان امروز به هم پیوسته است و تبادل روزافزون دانش کارشناسان حوزههای مختلف با یکدیگر فارغ از ملیت آنها امری ضروری است؛ آنچه اهمیت دارد داشتن رویکرد مبتنی بر فرهنگ اسلامی ایرانی در جهت گیری اصلی شهرداری تهران است. لذا شهردار تهران علاوه بر استفاده توانمندیهای داخلی، انتقال تجربیات و دانش کارشناسان خارجی را نیز در برخی زمینهها در کنار توان داخلی مناسب میداند، لذا استفاده از مدیر خارجی تکذیب میشود، آنچه مسلم است اعتماد و اطمینان به متخصصین داخلی و به ویژه کارشناسان شهرداری سرلوحه شهرداری تهران است.»
***
«ظریف» بود که خطر طالبان را دفع کرد!
«سیدمحمد صدر»، فعال اصلاحطلب و از دیپلماتهای سابق به تازگی در بخشی از مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا، پیرامون محمدجواد ظریف گفته است: ظریف بهترین و قوی ترین وزیر خارجهای است که جمهوری اسلامی به خود دیده است.
او همچنین با اشاره به موضوعات افغانستان و عراق اظهار داشت:
انجام مذاکرات در جهت ایجاد حکومت مطلوب در افغانستان برای مردم این کشور و دفع خطر طالبان در مرزهای شرقی کشور، از زحمات او (ظریف) بود.
صدر تأکید میکند: پس از سقوط صدام و طالبان ظریف از طریق دیپلماسی به گونهای عمل کرد که منافع جمهوری اسلامی به صورت کامل تامین شد! [7]
*صحبتهای صدر در حمایت از اظهارات چندی قبل ظریف بیان شدهاند. اظهاراتی که ظریف در آنها مدعی پولشویی گسترده نهادهای نظام در کشور میشود و از این میگوید که ذینفعان این نهاد علیه وزارت خارجه فضاسازی میکند!
محافل تحلیلی کشور، این صحبتهای ظریف را فاقد سند و مدرک، گِرای به غرب برای تحریم بیشتر ایران و فشار برای تایید نهایی CFT ارزیابی کردهاند. [8]
اظهارات صدر مبنی بر نقش محوری ظریف در دفع شرّ طالبان و قطعنامه 597 نیز یک جانبداری سیاسی بیمبنا بیشتر نیست و اگرچه آقای ظریف در آن مقطع بعنوان یک کارمند وزارت خارجه و در ذیل مدیریت دکتر ولایتی، وظایفی را انجام داده است؛ اما اینکه نقش محوری داشته است؛ اصطلاحاً از آن حرفهاست!
در قضیه طالبان گفتنیست که این آمادگی رزمی سپاه پاسداران در داخل کشور و فعالیتهای برون مرزی سردار سلیمانی در تقویت و حمایت «احمد شاه مسعود» و مجاهدین افغان بود که طالبان را از طمع به مرزهای شرقی کشورمان بر حذر داشت.
جالب آنکه در آن مقطع به دلیل وجود تهدید طالبان، حتی بحث حمله سپاه به طالبان نیز مطرح شد که مقام معظم رهبری بنا به دلایلی با این طرح مخالفت کردند و قضیه صرفاً در مجرای حفظ آمادگی سپاه و فعالیتهای مستشاری نیروی قدس در افغانستان به پیش رفت و منجر به موفقیت نیز شد.
***
پس از ظریف، شکوریراد هم معترض سپاه شد
«علی شکوریراد»، فعال اصلاحطلب و دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی به تازگی طی اظهاراتی که خبرگزاری خبرآنلاین آنها را منتشر کرد، گفته است:
«مداخلات امنیتی در همه امور، بهخصوص از سوی نهاد اطلاعاتی موازی که خارج از دولت شکلگرفته، روزبهروز افزایشیافته است. این نهاد که رسمیت لازم را ندارد، غیر پاسخگوست و عملاً با استفاده از انتساب به رهبری، نهاد امنیتی و قانونی کشور را نیز به چالش کشیده و بهتدریج به محاق میبرد. نمونه آن پرونده فعالان محیط زیستی است که نهاد امنیتی قانونی کشور رسماً و بر اساس صلاحیت قانونی خود اتهام جاسوسی آنها را انکار میکند، ولی آنها این اتهام را همچنان وارد میدانند و حتی تشدید کردهاند. بیچاره متهمان پرونده که هزینه چالشهای نهادهای امنیتی کشور با یکدیگر را با تحمل اتهام فساد فیالارض، که بالاترین اتهام است، میپردازند.»
او همچنین تصریح میکند: نهادهای امنیتی باید سرویسدهنده به نهادهای سیاسی باشند! [9]
*قبل از شکوریراد، محمدجواد ظریف هم در اظهاراتی بدون سند و مدرک در اشاره به یک نهاد خاص از پولشویی گسترده آنها و فضاسازی علیه وزارت خارجه خبر داده بود. [10]
علت این هجمههای اخیر به سپاه روشن نیست...
لکن این نکته محرز است که ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان در منصههایی که دچار چالش باشند بلافاصله انگشت اشاره را به سمت نهادهای کلان کشور از قبیل سپاه، شورای نگهبان و... دراز میکنند و همواره در همین منصهها بوده است که شنوای اظهارات شاذ اعضای ستاد مذکور بودهایم.
جالب آنکه حتی یکی از اصلاحطلبان چندی قبل صراحتاً از این گفت که مسئول وضع موجود کشور «شورای نگهبان» است!
لازم به توضیح است که در اظهارات شکوریراد یک مغالطه مهم وجود دارد و آن اینکه نهادهای امنیتی کشور، حکم دهنده و مجازاتکننده مجرمان امنیتی و جواسیس نیستند و این قوه قضائیه است که بعنوان مرجع داور، مستندات پروندههای امنیتی را بررسی و بر اساس آن حکم صادر میکند.
ضمن اینکه اظهارات فوق مبنی بر اینکه «نهادهای امنیتی باید سرویسدهنده به نهادهای سیاسی باشند»! بصورتی سلیس و شفاف، ماهیت نگاه خطرناک اصلاحطلبان به مقوله حکومت، سیاست و امنیت را آشکار میکند... نگاهی خطرناک که موجب ظهور قتلهای زنجیرهای، بازجوییهای خشن و بازجوهای نقابدار در اردوگاه جریان چپ در دهههای گذشته شد.
چه اینکه نهادهای امنیتی کشور، جز تأمین امنیت برای همه و حفاظت از تحقق متن و روح قانون اساسی در سایه ولایت فقیه، هیچ وظیفهای در قبال نهادهای سیاسی خرد و کلان ندارند.
***
1_ mshrgh.ir/911414
2_ http://tn.ai/893890
3_ mshrgh.ir/843327
4_ mshrgh.ir/843327
5_ mshrgh.ir/909500
6_ mshrgh.ir/909500
7_ http://www.irna.ir/fa/News/83098405
8_ mshrgh.ir/910512
9_https://www.khabaronline.ir/news/825338
10_mshrgh.ir/910512