واکنش توسعه دهندگان به کنسول Xbox One X: این دستگاه یک هیولا است

شهر مومبای یا بمبئی سابق با جمعیتی بیش از ۱۳ میلیون نفر، نه تنها یکی از پرجمعیت‌ترین شهرهای هند بلکه جزو شش شهر شلوغ دنیا نیز هست. مامور ۴۷ در چهارمین ماموریتش نیز قدم به همین شهر می‌گذارد که در دنیای بازی نیز به اندازه کافی بزرگ و شلوغ طراحی شده.

واکنش توسعه دهندگان به کنسول Xbox One X: این دستگاه یک هیولا است

شهر مومبای یا بمبئی سابق با جمعیتی بیش از 13 میلیون نفر، نه تنها یکی از پرجمعیت‌ترین شهرهای هند بلکه جزو شش شهر شلوغ دنیا نیز هست. مامور 47 در چهارمین ماموریتش نیز قدم به همین شهر می‌گذارد که در دنیای بازی نیز به اندازه کافی بزرگ و شلوغ طراحی شده.

خود را در نقش یک مامور مخفی قرار دهید که باید سه شخصیت مهم را از میان بردارد و حالا احتمالا فکر می‌کنید که شهری پر سر و صدا چون مومبای بدترین مکان ممکن برای کشتن مخفیانه و بی‌دردسر این اهداف است. اما راستش را بخواهید، باید بگویم که سخت در اشتباه هستید.

یکی از اهدافم در برجی نیمه کاره سکونت دارد که از ورودی ساختمان گرفته تا هر طبقه را ده‌ها محافظ، بی‌وقفه نگهبانی می‌دهند. هدف دیگر تقریبا چندین کیلومتر آن طرف‌تر و در محله ای قدیمی فعالیت می‌کند که باز هم چند بادیگارد لحظه‌ای تنهایش نمی‌گذارند. اما جالب‌تر  از همه این که به هیچ وجه نمی‌دانم هدف سومم چه شکلی است و برای پیدا کردنش باید شهر بزرگ بمبئی را زیر و رو کنم و دنبال سرنخ باشم.

  • سازنده: IO Interactive
  • ناشر: Warner Bros
  • پلتفرم‎ها: پلی استیشن 4، پی سی و ایکس باکس وان
  • پلتفرم بررسی: پلی استیشن 4

نیم ساعتی در شهر می‌چرخم و استراتژی‌های مختلف را آزمایش می‌کنم اما هیچ کدام به نتیجه ای نمی‌رسند. تصمیم می‌گیرم مرحله را کامل از اول ریستارت کنم و این بار در همان دقیقه اول خود را در محله زاغه نشینی پیدا می‌کنم که ساکنین آن از همسایه‌ای شکایت دارند و می‌گویند رفتار مشکوکی دارد.

در درجه سختی آخر حتی پیدا کردن این دوست عزیز هم سخت است.

به ساختمانش سری می‌زنم و کشف می‌کنم که او آدمکش رقیبی است که می‌خواهد از راه دور و با سلاح تک تیرانداز هدف اولم را نیست و نابود کند. سریع هیجان زده می‌شوم و از پشت بیهوشش می‌کنم، به پشت سلاح تک تیراندازش می‌روم و منتظر می‌مانم تا هدفم در تیررس قرار بگیرد اما این اتفاق هیچ وقت نمی‌افتد.

تصمیم می‌گیرم بار دیگر مرحله را شروع کرده و این بار کمی صبر به خرج دهم. از دیالوگ‌هایی که آدمکش با خودش می‌زند، می‌فهمم که هدف مشترکمون قرار بوده به اتاقی که سلاحش به سمت آن نشانه رفته، قدم بگذارد ولی هنوز این اتفاق نیافتاده. حالا کامل متوجه فرصت پیش آمده می‌شوم، وظیفه من است که او را به آن اتاق بکشانم.

سرتان را درد نمی‌آورم، به برج او نفوذ می‌کنم، نقاش اختصاصی اش را تنها گیر می‌آورم و با پوشیدن لباس‌هایش شخصا به هدفم خبر می‌دهم که آماده کشیدن پرتره اش هستم. به اتاق می‌آید، ژست می‌گیرد و آدمکش دیگر با شلیک یک گلوله دقیق به سر زحمتم را کم می‌کند، آن هم بدون اینکه کسی به من مشکوک شود.

بگذارید در یک پاراگراف چند تا از سوال‌های احتمالی مهم‎تان را پاسخ دهم. هیتمن 2 از لحاظ گرافیک و جلوه‌های بصری تقریبا هیچ تفاوتی با نسخه قبلی ندارد، هسته گیم‌پلی نیز بی‌تغییر باقی مانده و تنها چند المان و وسیله جدید به بازی اضافه شده. اما این طراحی مرحله یا لول دیزاین است که در هیتمن 2 حرف اول و آخر را می‌زند.

به طور کلی بخش داستانی بازی به 6 ماموریت محدود می‌شود که هر کدام در نقطه ای متفاوت از دنیا روایت می‌شوند. تقریبا برای تمام کردن هر 6 مرحله، می‌توانید خشاب‌ها را پر کرده و به هر جنبنده ای که می‌بینید، شلیک کنید. اما نه تنها شوتینگ سخت بازی این کار را کمی مشکل می‌کند، بلکه خودتان هم از این کشتار بی‌مورد و شلخته هیچ لذتی نمی‌برید.

این تصویر انواع روش ها و داستان هایی را نشان می دهد که در ماموریت وجود داشته و من تنها تعداد محدودی را کشف کردم.

در درجه سختی آسان و متوسط بازی نیز با دنبال کردن استوری‌ها (که در نسخه قبلی Opportunities نام داشت) شاید بتوان هر مرحله را در مدت زمان حدودی 1 ساعت و کمتر به پایان رساند، به این شکل تمام کردن کل بخش داستانی Hitman 2 تقریبا 8 ساعت به طول می‌انجامد.

اما هیتمن به خصوص بعد از ریبوتش در سال 2016، یکی از آن بازی‌هایی نیست که بخواهید پشت سر هم مراحل را پشت سر بگذارید و زودتر به پایان برسید، به خصوص که حالا نسخه دوم یکی از کلیشه ای‌تر ین و سطحی‌تر ین داستان‌ها را دارد که با کات سین‌هایی کم خرج و تصویر ثابت همراه شده و به جرات حوصله سربر است.

هیتمن قبلی با عرضه چند قسمتی اش بدون آنکه متوجه شویم، نشان داد که چطور باید به شکل درست بازی را تجربه کنیم. فاصله زمانی بین انتشار هر اپیزود، مخاطب‌ها را تشویق می‌کرد تا بار دیگر همان مرحله را تکرار کنند تا این بار داستان‌های فرعی دیگر و روش‌های جدیدی برای کشتن اهداف کشف کنند. حالا هیتمن 2 شاید دو الی سه برابر روش بیشتر و جالب‌تر  در اختیارمان قرار می‌دهد اما خود بازی به صورت یکجا عرضه شده است.

نسخه سال 2016 به من یاد داد که چگونه باید Hitman 2 را بازی کنم. تمام کردن مراحل و فهمیدن داستان هیچ اهمیتی ندارد، حتی می‌توانید از همان اول آخرین مرحله را بارگذاری کنید و تقریبا کامل متوجه پایان داستان شوید. اما با هر بار تکرار مرحله جزییات جدید و جذاب دیگری کشف می‌کنید و خود بازی نیز پاداش‌هایی بیشتری برای شما در نظر می‌گیرد.

فکرش را می کردید روزی مجبور شوید برای کشتن یک نفر خود را در نقش یک جسد قرار دهید و دیگران برایتان عزاداری کنند؟

متاسفانه هوش مصنوعی Hitman 2 بی‌نقص نیست. زمانی که درست کار کند، از هوش بالا و منطق خوب آن شگفت زده می‌شوید و در موارد دیگر از بی‌خیالی و بخشندگی زیادش حرص خواهید خورد. برای مثال، هیتمن 2 یکی از آن بازی‌هایی نیست که با قدم گذاشتن به یک منطقه ممنوعه، تمام محافظ‌ها یا نیروهای امنیتی بدون کمترین تردیدی شما را به گلوله ببندند. همه آن‌ها فرصت زمانی خوبی در اختیارتان قرار می‌دهند تا متوجه اشتباه خود شده و از منطقه خارج شوید.

در موارد مشابه دیگر نیز عملکرد هوش مصنوعی مناسب و کم ایراد است، آن‌ها به هیچ وجه متوجه قتل یا حرکت مشکوکی از سمت شما نمی‌شوند مگر آنکه با چشمان خود شما را در حال انجام آن ببینند یا شاهدی به آن‌ها خبر دهد. همین ویژگی کمک می‌کند تا بسیاری از اوقات فرصت آن را داشته باشید تا خراب کاری‌های خود را تا دیر نشده، جبران کنید.

در واقع باید اعتراف کنم اتفاقا برخی از بهترین لحظات بازی زمانی رقم زده می‌شوند که نقشه و استراتژی اولیه شما شکست می‌خورد، مجبور می‌شوید به سرعت تغییر چهره و ظاهر داده و با عواقب اشتباه خود مواجه شوید اما همانطور که گفتم گاهی هوش مصنوعی کمی بیش از حد مهربان می‌شود و با نوازش آرام خود شما را از دنیای چالش برانگیز و سخت بازی بیدار می‌کند.

بمبئی، چالشی دوست داشتنی و سخت

همان سناریو مقدمه را در نظر بگیرید، زمانی که تیر شلیک شد من تنها کسی بودم که در اتاق حضور داشتم و واضح‌تر از آن مامور 47 در حال کشیدن پرتره ای از کارگردان فقید بود که او را با نشانه تک تیراندازی روی سرش به تصویر می‌کشید. اما هیچ کدام از این سرنخ‌ها برای محافظ‌هایش کافی نبودند تا به من شک کنند و همه آن‌ها کمتر از 30 ثانیه بعد به زندگی عادی و روتین خود برگشتند.

یا مورد دیگری بود که با پوشیدن لباس یکی از محافظان به نزدیکی هدفم رفتم و درست در چند سانتی متری چند محافظ دیگر مامور 47 با صدای نسبتا بلند به او گفت چاشنی ای در دست دارد که مرگ و زندگی او به آن وابسته است و گویا این مسئله برای هیچ کدام از بادیگاردهایش اهمیتی نداشت.

اما فارغ از این موارد، هر ماموریت Hitman 2 مملو است از داستان‌های فرعی و روش‌های خلاقانه ای برای کشتن که بارها شما را به تکرار دوباره آن‌ها دعوت می‌کند. ابزارها و امکاناتی که با هر بار تمام کردن مرحله آزاد می‌شوند، قوائد بازی را به طور کامل تغییر می‌دهند.

آن اتاق در بسته ای را که کنجکاو بودید ببینید به کجا می‌رسد، به یاد می‌آورید؟ حالا این بار وسیله ای در اختیار دارید که در آن را باز کنید. اگر برای بار سوم مرحله را از داخل پارکینگ شروع کنید و دیگر نیازی نباشد که پلیس‌ها را دور بزنید، چطور؟ یا چی بهتر از آنکه سلاح تک تیراندازی در بالا پشت بام یک ساختمان پنهان کنید و از راه دور هدفتان را از پا در آورید.

تیراندازی آن هم تو محله ای که تقریبا همه همسایه ها مامور مخفی هستند، بدترین ایده ای است که می تواند به سرتان بزند.

اضافه شدن این تجهیزات و آزاد شدن امکانات دیگر به کنار، هر کدام از میشن استوری‌ها نیز راهی متفاوت، خلاقانه و حتی آسان‌تر  برای کشتن اهداف در اختیارتان قرار می‌دهند.

این استوری‌ها در واقع داستان‌هایی فرعی هستند که بین برخی از شخصیت‌ها و NPCهای محیط به صورت دیالوگ رد و بدل می‌شوند. تمامی این داستان‌ها فرصتی برای شما هستند تا از آن‌ها برای نزدیک شدن به اهداف خود سو استفاده کنید. توضیحات همه این استوری‌ها در درجه سختی آخر نیز غیر فعال شده و کشف کردن آن‌ها و اجرایشان کاملا به خود شما بستگی دارد.

بنابراین حالا می‌توانید درک کنید که چرا ممکن است مدت زمان تجربه بخش داستانی بازی حتی به بیش از 30 ساعت هم برسد و هر بار هیجان انگیزتر و عجیب‌تر از قبل شود.

کمی زنگ تفریح

هر چقدر زمان که صرف بخش داستانی کردید و با هر ترتیبی که ماموریت‌ها را به پایان رساندید، در نهایت زمانی می‌رسد که دیگر چندان انگیزه و علاقه ای برای تکرار مراحل ندارید. اما نگران نباشید چرا که بخش‌های دیگر Hitman 2 نیز می‌توانند تا مدت‌ها شما را سرگرم خود کنند

این همان بلندگویی است که هم در این بررسی و هم پیش نمایش بازی از آن می گفتیم.

یکی از این بخش‌های جدید که از نسخه موبایل این سری الهام گرفته، بخش Sniper Assassin است. در این قسمت از بازی همه چیز تغییر می‌کند و حالتی طنز و کژوال‌تر  به خود می‌گیرد. همچنان باید سه هدف و همه بادیگاردهای آن‌ها را در یک مجلس عروسی از میان بردارید اما این بار با یک سلاح تک تیرانداز و در فاصله ای بسیار دور که در جای خود نیز ثابت هستید.

چالش اصلی این است که با پیدا شدن تنها یکی از جنازه‌ها، تمامی اهداف شروع به فرار می‌کنند و در این صورت تنها مدت زمان محدودی در اختیار دارید تا با نشانه گیری دقیق و با احتساب سرعت دویدن و فاصله، چند هدف در حال حرکت را بکشید. برای آنکه جنازه ای دیده نشود و همه چیز آرام جلو برود هم باید به سراغ روش‌های غیرمعمول و عجیبی بروید.

سلاح تک تیرانداز شما چون یک ضد هوایی قدرتمند اهداف بیچاره را چندین متر پرتاب می‌کند و حتی گلوله‌هایی محدودی در اختیار دارید که از دیوار نیز رد می‌شوند و یا در محدوده ای کوچک شوک ایجاد می‌کنند. یکی از روش‌ها این است که با شلیک مداوم به یک جسد، آن را به استخر یا حوضچه ای هدایت کنید. راهکار دیگر این است که محیط را خوب زیر نظر بگیرید تا قتل‌های خود را چون یک حادثه شوم جلوه دهید. برای مثال کمتر کسی فکر می‌کند که هدف شما بر اثر شلیک گلوله به بلندگو بالا سرش کشته شده وقتی صدای شلیک گلوله به گوش نرسد.

متاسفانه بخش اسنایپر بازی تنها به یک ماموریت و همان سه هدف تکراری محدود می‌شود اما این بخش را می‌توانید همراه دو نفر دیگر آنلاین و به صورت رقابتی بازی کنید و همچنین IO Interactive، سازنده بازی، وعده داده که محتویات رایگان جدیدی نیز به این بخش اضافه خواهد شد.

آدمکش برتر

بخش رقابتی Ghost Mode نیز یکی از ویژگی‌های جدید Hitman 2 است که حتی در حال حاضر در خود بازی نیز در وضعیت بتا قرار دارد. در گست مد، شما و حریف خود از یک نقطه کار خود را شروع می‌کنید و هدف مشترکی هم دارید اما هر کدام در جهانی متفاوت مشغول به کار هستید. بنابراین اگر شما همه را به رگبار ببندید و بی‌شمار گلوله در ثانیه به پرواز در آیند، در دنیای رقیب‎تان همه چی آرام و طبیعی است.

اهداف را باید بدون سر و صدا و توجه دیگران نابود کنید و در غیر این صورت امتیازی به دنبال نخواهد داشت. هر زمانی که شما و یا حریفتان هدفی را از پا در آورد، فرد دیگر تنها 20 ثانیه فرصت دارد تا او هم دست به کار شود و امتیازی از دست ندهد. هر شخصی که زودتر به امتیاز 5 برسد، برنده بازی خواهد بود، اما باید به خاطر داشته باشید که کشتن هر کاراکتری جز هدف، یک امتیاز منفی دارد.

کافیست کمی زرنگ باشید تا با لباس مبدل مناسب راحت به چند متری هدف خود برسید در حالی که حریفتان هنوز در حال درجا زدن است.

هیجان گست مد واقعا بالا است و باید اذعان کرد سناریوهای جالبی که در تریلرهای این بخش به نمایش در آمده بود، بیشتر از آنچه که فکرش را می‌کردم پیش می‌آمد. اینکه هر دو ما درست در یک زمان به هدفمان رسیده و همزمان شلیک کنیم با این تفاوت که در دنیای او صدها مامور پلیس در تعقیبش هستند اما من با لباس مناسب موفق شدم خودم را بی دردسر به هدفم برسانم.

اما مشکل کوچک این است که سرعت بالای این بخش و آسان بودن کشتن اهداف کاملا در تضاد با مراحل داستانی بازی است که کمی اهمیت مهارت و شناخت شما از محیط را زیر سوال می‌برد. همچنین کافیست تا سه امتیاز از حریف جلو بیافتید تا به احتمال زیاد او اینترنت خود را قطع کند و بازی به پایان برسد، آن هم بدون آنکه جریمه ای در انتظارش باشد.

ولی در هر صورت باید توجه داشت که این بخش در وضعیت بتا قرار دارد و انتظار می‌رود تا در آینده هم محتوای بیشتری به آن اضافه شده و همچنین دستخوش تغییرات فراوانی شود.

اولین Elusive Target بازی به نظر می رسد جذاب ترین آن ها هم باشد.

در نهایت هم باید بگویم که به نظر می‌رسد IO Interactive همچون نسخه گذشته برنامه بلند مدتی برای پشتیبانی از هیتمن 2 و ارائه محتوای جدید دارد، یکی از جالب‌تر ین این برنامه‌ها، Elusive Target‌ها هستند. اهدافی که در زمانی محدود به بازی اضافه شده و هر شخص تنها یک بار فرصت دارد تا ماموریت خود را به درستی انجام دهد.

اولین هدف این نسخه نیز تا کمتر از 45 ساعت دیگر در دسترس قرار می‌گیرد و او کسی نیست جز بازیگر معروف هالیوود شان بین (Sean Bean). با این تفاسیر، فکر نمی‌کنم این روزها برای طرفداران سبک مخفی کاری، انتخابی بهتر از Hitman 2 وجود داشته باشد. راستی اگر نسخه اول بازی را هنوز تجربه نکردید، حالا این فرصت را دارید تا همه ماموریت‌های آن را در قالب هیتمن 2 و با ویژگی‌های جدید آن امتحان کنید.


  • ارزش تکرار بسیار بالا
  • بخش های جذاب و متنوع
  • بروزرسانی مداوم
  • لول دیزاین فوق العاده
  • چالش های سخت تر

  • گرافیک از تاریخ گذشته
  • کمی مشکلات هوش مصنوعی
  • داستان سطحی و میان پرده های خسته کننده

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان