ماهان شبکه ایرانیان

بیماری همه‌گیر بعدی چیست؟

ویروس‌هایی که از بمب اتم مرگبارترند!

آنفلونزای اسپانیایی یکی از جدی‌ترین بیماری‌های مسری‌ای بود که انسان در قرن گذشته با آن مواجه شد. اما ویروس‌های دیگری نیز هستند که برخی می‌توانند حتی مرگبارتر باشند.

ویروسهایی از بمب اتم مرگبارترند!
 
فرادید؛ آنفلونزای اسپانیایی یکی از جدی‌ترین بیماری‌های مسری‌ای بود که انسان در قرن گذشته با آن مواجه شد. اما ویروس‌های دیگری نیز هستند که برخی می‌توانند حتی مرگبارتر باشند.

به گزارش فرادید به نقل از بی‌بی‌سی، با ارتش پادشاه تازۀ انگلستان آمد. چند روز پیشتر، ده‌ها هزار در زمین گل آلرد بوسورث در لسترشایر، برای جان خود جنگیده بودند. آنجا در تابستان 1985، رقابت تلخ میان هنری تودور و ریچارد سوم در نهایت حل شد؛ وقتی که ریچارد سوم در میدان نبرد بوسورث جان داد.
 
هنری تودور که نامش به هنری هفتم تغییر یافته بود، ارتش پیروزش را به لندن برد. او نمی‌دانست که در آنجا با خطر مرگبار به کل متفاوتی روبرو خواهند شد.

اولین نشانه، احساس ضعف عمومی بود که به سرعت به لرز، درد و سردرد منجر می‌شود. سپس نوبت عرق ریختن بود. قربانیان به شدت عرق می‌ریختند که باعث عطش سیری‌ناپذیر و هذیان می‌شد. در نهایت، کشش غیرقابل کنترلی نسبت به خوابیدن پیدا می‌کردند. اگر تسلیم می‌شدند، احتمالاً می‌مردند. نرخ مرگ‌ومیر ناشی از این بیماری 50 درصد بود.

ارتش با خودش یک بیماری غریب و ناشناخته آورده بود. این بیماری که نامش را "عرق انگلیسی" گذاشته بودند، شهر را فراگرفت و تنها در عرض شش هفته، 15000 نفر را کشت. در نهایت شیوع بیماری فروکش کرد، اما پیش از آن اروپا را در نوردید و همه جا به انبوه عزاداران افزود؛ و هر از گاهی باز می‌گشت. دوران وحشت بیماری در طول نسل بعدی تودور‌ها نیز ادامه یافت و در طول قرن بعدش، چهار بار دیگر قدرت‌نمایی کرد.

پسر هنری هفتم، هنری هشتم، وحشت‌زده بود. در یکی از شیوع‌های ویرانگر این ویروس، او هر شب در تختی متفاوت می‌خوابید، تا بتواند ویروس را سردرگم کند. این ویروسی بود که ناگهان سروکله‌اش پیدا می‌شد و در عرض چند ساعت به مرگ می‌انجامید؛ یک تاریخ‌نگار آن دوره نوشته: "بر سر ناهار شاد و سرحال و در شام مرده بود. " ظاهراً این ویروس اشتهای خوبی هم برای اشراف داشت و جان بسیاری را در دربار گرفت.

تا امروز، هیچکس دقیقاً نمی‌داند که چه چیزی باعث بیماری اسرارآمیز عرق انگلیسی می‌شد. اما نظریۀ اصلی در این زمینه این است که این ابرشیوع، ناشی از آنفلونزا، ابولا، یا دیگر بیماری‌های مشهوری که نامشان اغلب به گوشمان می‌رسد، نبوده است.

در عوض، مضنون یک نوع هانتاویروس بود. یک خانوادۀ نادر از ویروس‌ها که معمولاً جوندگان را آلوده می‌کنند.
 
ویروسهایی از بمب اتم مرگبارترند!

همۀ بیماری‌های مسری کار مظنونان مشهور نیست. اگرچه رسانه‌ها باعث می‌شوند که یک سری پاتوژن‌های سوپراستار را در خاطر داشته باشیم، نقش بد درام بعدی جهان ممکن است اکنون در جا‌هایی که فکرش را نمی‌کنیم در حال شکل گیری باشد و ممکن است حتی ویروسی باشد که هنوز کشف نشده است.

کوین اولیوال، یک اکولوژیست بیماری آمریکایی، می‌گوید: "به نظر من، احتمال اینکه همه‌گیری بعدی ناشی از ویروسی تازه باشد، بسیار زیاد است. اگر به سارس که اولین بیماری همه‌گیر قرن 21 بود نگاه کنید، ویروسی ناشناخته بود که به مردم حمله کرد و در جهان شایع شد. در نتیجه سابقۀ همچین چیزی وجود دارد. ویروس‌های بسیار زیادی وجود دارند که ما نگرانشان هستیم. "

اولیوال تنها نیست. اوایل امسال، بیل گیتس، موسس مایکروسافت، هشدار داد که بیماری همه‌گیر بعدی ممکن است چیزی باشد که تاکنون ندیده‌ایم. او پیشنهاد کرد که همچون آماده شدن برای جنگ، خود را برای ظهور آن آماده کنیم.

بنا به گفتۀ پاتوژنی که ممکن است شیوع بزرگ و مرگبار بعدی را رقم بزند، احتمالاً میکروارگانیسم رازآلودی است که هنوز به وجودش پی نبرده‌ایم.

البته یافتن میکروب‌های مرگبار که هنوز پنهان هستند، یا شناسایی اینکه کدام پاتوژن کمترشناخته‌شده و نادر که در حال حاضر می‌شناسیم ممکن است تهدیدمان کنند، کار آسانی نیست. برای شکار آن‌ها چه باید کرد؟ و از کجا می‌فهمیم که کدام یک از آن‌ها ممکن است اوج بگیرند؟

اوایل سال جاری، دانشمندان دانشگاه جان هاپکینز گزارشی با هدف پاسخ به این سوالات منتشر کردند. آمش آدالجا که رهبری این تیم را برعهده داشت، می‌گوید: "دلیل پژوهش ما این بود که همه در رشتۀ من چیز‌هایی را مطرح می‌کنند که به نظرشان بیماری همه‌گیر بعدی را رقم خواهد زد، چرا که ترسناک هستند یا قبلاً منجر به شیوع شده‌اند؛ کسی سعی نمی‌کرد که بفهمد چه چیزی در پاتوژن‌ها به آن‌ها امکان می‌دهد تا این ظرفیت بالقوه را داشته باشند. مردم فقط فهرست‌هایی که دیگران ایجاد کرده‌اند را می‌گیرند و به آن‌ها اضافه می‌کنند. چه دلیلی دارد که آنفلونزا در صدر لیست باشد؟ چرا پیش از 2016 به زیکا فکر نمی‌کردم؟ و چرا به آمدن ویروس نیل غربی به ایالات متحده فکر نکرده بودیم؟ "

در قلب این پژوهش این ایده قرار داشت که پاتوژن‌های همه‌گیر، اساساً عجیب هستند. از میان میلیون‌ها ویروس در این سیاره، تنها چندتا تا به حال باعث شیوع‌های گسترده شده‌اند. آدالجا به همراه همکارانش، ترکیبی غریب از ویژگی‌ها را که به این ویروس‌ها امکان این کار را داده، شناسایی کردند.

اول از همه اینکه، تقریباً تمام پاتوژن‌های همه‌گیر ویروس هستند. بخشی از این موضوع به فراوانی شدید و اینکه در بسیاری از جا‌ها وجود دارند مربوط می‌شود. ویروس‌ها پرتعدادترین اشکال بیولوژیک هستند که در همۀ اکوسیستم‌ها حضور داشته و به هر نوع اورگانیسمی ورود می‌کنند. آن‌ها می‌توانند میان قاره‌ها سفر کنند و به صورت تریلیونی هر روز از آسمان فرو می‌ریزند؛ در هر متر مربع از این سیاره، حدود 800 میلیون ویروس وجود دارد.

وقتی که جمعیت بزرگ آن‌ها را با سرعت سرسام‌آوری که خود را کپی می‌کنند ترکیب کنید، به سرعت تکاملی می‌رسید که در طبیعت نظیر ندارد. این امر تنها به این معنی نیست که می‌توانند دستگاه ایمنی بدن ما را شکست دهند، بلکه توسعۀ واکسن‌ها و درمان‌های ضدویروسی موثر را نیز بسیار دشوار می‌کنند. در حالی که چندین آنتی‌بیوتیک گسترده‌طیف وجود دارند که می‌توانند گسترۀ زیادی از باکتری‌ها را بکشند، هنوز دارو‌های معادلی که واقعاً در مورد ویروس‌ها کارکرد داشته باشند، ساخته نشده‌اند.

یک گروه، یعنی ویروس‌های آران‌ای، که ژنومشان به جای دی‌ان‌ای از آران‌ای ساخته شده، این خصوصیت‌ها را به کمال دارند. وقتی این ابرپاتوژن‌ها، کپی‌های تازه‌ای از آموزه‌های ژنتیک خود می‌سازد، گام بررسی را که ژنوم از نظر اشتباه چک می‌شود را حذف کرده‌اند و بنابراین جهش‌های زیادی روی می‌دهد و گونه‌های جدید پیوسته در حال ساخته شدن هستند.
 
ویروسهایی از بمب اتم مرگبارترند!

بسیاری از مشهورترین پاتوژن‌ها در این دسته قرار می‌گیرند؛ از جمله آنفلونزا، اچ‌آی‌وی، سارس، مرس، زیکا، ابولا، فلج اطفال، و راینو ویروس (که متداولترین دلیل سرماخوردگی است). اما تهدید‌های کمتر شناخته‌شده‌ای نظیر انتروویروس 68، از خویشاوندان فلج اطفال، است که به دنبال نوزدان، بچه‎ها و نوجوانان است، نیز در همین دسته قرار می‌گیرند. این ویروس در زمستان 1962 کشف شد، وقتی که 4 بچه در کالیفرنیا دچار ذات‌الریه شدند.

هیچکس نمی‌گوید که این ویروس خاص ممکن است ناگهان شروع به کشتن میلیون‌ها نفر کند، اما این ویروس همۀ معیار‌های لازم را دارد؛ از جمله شرط آخر یعنی توانایی در آلوده کردن دستگاه تنفسی. آدالجا می‌گوید: "جلوگیری از این ویروس‌ها بسیار دشوارتر است، چرا که نفس کشیدن، بخش ضروری زندگی است و اینکه مانع از نفس کشیدن مردم در کنار هم شوید، بسیار دشوار است. قضیه‌اش با وقتی که بحث سر خون و مایعات بدنی است فرق می‌کند. "

اینترویروس 68، پس از آن که مدت‌ها در میان جمعیت ایالات متحده خاموش بود، پس از چندین دهه اخیراً رو به رشد گذاشته است. شیوع رازآلود یک بیماری فلج اطفال مانند که در سال 2014 در غرب‌میانۀ آمریکا شکل گرفت و چهار نفر را به کام مرگ فرستاد، به این ویروس نسبت می‌دهند. اوایل این ماه نیز، بچه‌های بیشتری در این ناحیه دچار بیماری شدند که به صورت فلج ناگهانی یک یا چند عضو بدن ظاهر شد. تاکنون آزمایش 12 نفر در ابتلا به نوع نادری از اینتروویروس مثبت بوده است.

بنا به نظر آدالجا، اینتروویروس‌ها، گونه‌ای هستند که حواسمان را باید به آن‌ها جمع کنیم. او می‌گوید: "این گروه شدیداً از لحاظ توانایی ایجاد بیماری دست کم گرفته می‌شد. به غیر از فلج اطفال، برای هیچ اینتروویروس دیگری واکسن وجود ندارد؛ و همچنین احتمالاً اینتروویروس‌هایی وجود دارند که هنوز کشف نشده‌اند. "

با اینحال، رازآلودترین ویروس‌ها آن‌هایی هستند که دیگر حیوانات را مبتلا می‌کنند. پاتوژن‌های "زونوتیک" شامل اسامی بزرگی، از اچ‌آی‌وی گرفته تا نیپا می‌شود، که مسئول تقریباً همۀ بیماری‌های همه‌گیر تاریخ بشر بوده‌اند. مثل آخرین شیوع آنفلونزای مرغان، که همه‌گیری آنفلونزا در سال 1918 بود و بین 50 تا 100 میلیون نفر را کشت، شیوع این ویروس‌ها در میان پرندگان شروع شد.

اینجاست که شکارچیان ویروس وارد می‌شوند؛ دانشمندانی نظیر اولیوال که در جهان سفر می‌کنند تا منبع بیماری همه‌گیر بعد را پیدا کنند. او می‌گوید در اولین مرحلۀ برنامۀ نظارت بر بیماری‌ها توسط دولت آمریکا که از سال 2009 تا 2014 طول کشید، "ما حدود هزار ویروس جدید پیدار کردیم. " تعداد ویروس‌های کشف‌نشده چند عدد است؟ "ما تخمین می‌زنیم که میلیونها. احتمالاً میلیون‌ها ویروس وجود دارد که دیگر پستانداران را مبتلا می‌کند و به صورت بالقوه می‌تواند انسان‌ها را مبتلا کند. "

با وجود این رقم بزرگ از ویروس‌های ناشناخته که در حیات وحش وجود دارند، جدا کردن آن‌هایی که در میان حیوانات از آن‌هایی که می‌توانند به قاتلان جهانی بدل شوند، مشکل بزرگی است. اما سرنخ‌هایی وجود دارند. مثلاً، دانشمندان می‌توانند به دنبال ژن‌هایی بگردند که ممکن است به ویروسی اجازه دهند که به سلول‌های انسان بچسبند و وارد بدن شوند، یا مشخص کنند چه حیواناتی ممکن است ناقل این ویروس باشند، چرا که مثلاً مردم به احتمال بیشتر با مرغ تماس خواهند داشت تا با عقاب‌ها.
 

 
در سال 2017، اولیوال و همکارانش تصمیم گرفتند تا تحقیق کنند، خطرناکترین پاتوژن‌های کشف نشده، بیشتر احتمال دارد که کجا پنهان شده باشند. تیم او هزاران ویروسی که پستانداران مبتلا می‌کنند، از جمله 188 ویروس که انسان را هم مبتلا می‌کنند، را آزمایش کردند.

یک یافتۀ نه چندان شگفت‌انگیز این بود که همه‌گیری بعدی از میان خفاش‌ها شروع خواهد شد. هیچ کس نمی‌داند چرا، اما خفاش‌ها سرشار از ویروس‌های خطرناک هستند. آن‌ها به عنوان منبع بسیاری از همه‌گیری‌های انسانی، از جمله سارس و ابولا هستند.

یک مولفۀ دیگر پیش‌بینی، طیف حیواناتی است که یک ویروس می‌تواند مبتلا کند؛ در اینجا یک گروه کمتر شناخته‌شده از ویروس‌ها به نام "بانیاویروس‌"ها در صدر فهرست قرار دارند. آن‌ها تنوع گسترده‌ای از قربانیان بالقوه دارند که از حشرات تا گیاهان را در بر می‌گیرد؛ و این یعنی که می‌توانند احتمالاً خود را برای مبتلا کردن انسان نیز تطبیق دهند. جالب اینجاست که هانتاویروس‌ها که گفته می‌شود احتمالاً در ایجاد بیماری عرق‌ریزی قرون وسطا نقش داشته‌اند، از خانوادۀ ویروس‌های بانیاویروس هستند.
 
ویروسهایی از بمب اتم مرگبارترند!

اولیوال می‌گوید: "این‌ها ویروس‌هایی هستند که اکثر مردم اسمشان را هم نشنیده‌اند، اما از نظر ظرفیت بالقوه برای شیوع یافتن، بسیاری قوی هستند. "

وقتی که یک پاتوژن بالقوه، کشف می‌شود، بزرگترین چالش شاید این باشد که مسئولین را قانع کنند آن را جدی بگیرند. استیفن مورس، اپیدمیولوژیست از دانشگاه کلمبیا، می‌گوید این مشکل حتی در مورد ویروس‌های مشهوری نظیر ابولا نیز وجود دارد؛ چه برسد به بانیاویروس‌های نادر و جدید.

او می‌گوید: "دوست ندارم بگویم که می‌شد جلویش را بگیریم، اما اولین گزارش از شیوع ابولا در غرب آفریقا توسط سازمان بهداشت جهانی، گفته بود که یک ویروس به سرعت در حال تکامل به نام ابولا شایع شده و 43 مورد نیز گزارش کرده بود. این یک رقم بالاست. " چند ماه طول کشید تا واکنشی صورت بگیرد و تا آن زمان ابولا خودش را به شهر‌ها رسانده بود.

او می‌گوید: "به نظر من امروز بیش از هر زمان دیگری قادر به پاسخ به بیماری‌های همه‌گیر هستیم، اما بخشی از مشکل به بسیج کردن منابع و ارادۀ سیاسی در جدی گرفتن این بیماری‌ها برمی‌گردد. به نظر من بزرگترین مشکل پاتوژن‌ها نیست، بلکه بی‌عملی است. "

در نهایت، هیچ فهرستی از تهدید‌های همه‌گیری بدون نام بردن از آبله کامل نیست. اگرچه این ویروس از سال 1977 در محیط وحش منقرض شده، وحشت شدید از آن نیز تقریباً فراموش شده است.

محض یادآوری: در طول سلطۀ 3000 سالۀ ویروس آبله، این ویروس میلیون‌ها نفر را از جمله چندین پادشاه و ملکۀ اروپایی و تقریباً تمام جمعیت بومی‌های آمریکای شمالی را کشت. سر مومیایی‌شدۀ رامسس پنجم، فرعون مصری، جا‌های آبله بر خود دارد و استالین نیز به این بیماری مبتلا شده بود، همۀ عکسهایش برای پنهان کردن آثار آبله روتوش می‌شدند.

آبله همۀ مواردی را که برای یک بیماری همه‌گیر نیاز است را دارد: یک ویروس آران‌ای است که از طریق تفس منتقل می‌شود. اگرچه از زمان ریشه‌کنی آن، هیچ ابتلای طبیعی‌ای وجود نداشته، این ویروس آخرین قربانیش را یک سال پس از آنکه انقراضش اعلام شد، به چنگ آورد. وقتی که یک عکاس پزشکی در سال 1978، در یک آزمایشگاه به این بیماری مبتلا شد. این امر می‌تواند باز هم اتفاق بیافتد. انبار‌های آبله هنوز هم در آتلانتا، جورجیا و در شهر علمی کولتسوو، در مرکز روسیه، وجود دارد.
 
ویروسهایی از بمب اتم مرگبارترند!

در دهۀ 1970، اکثر مردم در کودکی واکسینه می‌شدند. اما امروز، برنامه‌های دولتی واکسیناسیون برای این ویروس متوقف شده‌اند، و تنها افرادی که نسبت به این بیماری ایمن هستند اکنون میانسالان و پیرتر هستند. در ایالات متحده و بسیاری دیگر از کشورها، انبوهی واکسن وجود دارد، که برای روز مبادا نگاهداری می‌شود. با این حال، شیوع چنین بیماری مسری‌ای به راحتی می‌تواند جهان را درنوردد و میلیون‌ها تن را بکشد.

همچنین خطر بیوتروریسم نیز وجود دارد. اکنون ساخت ویروس‌ها ممکن شده و برای این کار به چیزی بیش از ترتیب ژنتیکی آن‌ها نیاز ندارید. برای دسترسی به کشنده‌ترین پاتوژن جهان، لازم نیست که دانشمند دولتی باشید. اگر روزی این ویروس رها شود، می‌تواند جهان را برای همیشه عوض کند. همانطور که بیل گیتس سال گذشته گفت، "با سلاح‌های هسته‌ای بعد از کشتن 100 میلیون نفر احتمالاً دست برخواهید داشت. اما آبله دست برنخواهد داشت. چرا که جمعیت بی‌توجه است و آمادگی واقعی وجود ندارد. اگر آبله بگریزد و شایع شود، عدد مرگ‌ها خیلی بالاتر از این‌ها خواهد بود. "

ممکن است از بیماری هولناک عرق‌ریزی در سال 1485 قرن‌ها گذشته باشد، اما ما می‌توانیم همچنان از گذشته یاد بگیریم. آنفلونزا را نامزد ویروس همه‌گیر بعدی می‌دانند؛ و او تنها نامزد نیست. اگر حق با دانشمندان باشد، جدی نگرفتن ویروس‌های مرگبار می‌تواند یک اشتباه فاجعه‌بار باشد.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان