تا به حال چندین بار در سینما و تلویزیون اتفاق افتاده که اختلاف بازیگران با کارگردان باعث شده بازیگر در میانه راه، فیلم یا سریال را تنها بگذارد و ادامه نقش خود را به امان خدا بسپارد.
معمولاً هم سرنوشت نقشی که بازیگرش قهر میکند، مرگ است.
دلیل اختلاف هرچیزی که باشد و مقصر هر کسی که باشد مسئله مهم این است که همیشه در میان این دعواها، مخاطبی که قصه را دنبال کرده، قربانی میشود.
پانتهآ بهرام، دلدادگان
تازهترین نمونه این اتفاق، قهر پانتهآ بهرام بازیگر یکی از نقشهای اصلی سریال «دلدادگان» است که معلوم شد به دلیل مشکل مالی و تأخیر در پرداخت دستمزد، شخصیت مهم سریال یعنی «افسانه» را رها کرد و باعث شد پایان «دلدادگان» آن چیزی نشود که قرار بود بشود.
به بهانه رفتار غیرحرفهای پانتهآ بهرام، مروری داشتیم بر نمونههای دیگری از بازیگرانی که با قهر و اختلاف پایان شخصیت یا سریال را تغییر دادند.
میلاد کیمرام، نابرده رنج
میلاد کیمرام هم جزء آن دسته از بازیگرانی است که به دلیل اختلاف با علیرضا بذرافشان کارگردان سریال «نابرده رنج» باعث تغییر پایان سریال و سرنوشت دو شخصیت شد.
این سریال سال 90 از شبکه 3 روی آنتن رفت و موفق شد نظر مخاطبان را هم جلب کند.
قصه سریال در سالهای جنگ میگذرد و در پایان، بعد از گذشت چندین سال میبینیم که «اسد» با بازی کامبیز دیرباز و «جابر» با بازی میلاد کیمرام، در جنگ شهید شدهاند و «عماد» که جانباز است با خواهر «اسد» با بازی سحر دولتشاهی ازدواج کرده است.
ماجرا از این قرار است که میلاد کیمرام از کارگردان سریال یعنی علیرضا بذرافشان خواسته بود نامش در تیتراژ جزء بازیگران اصلی باشد، اما وقتی درخواست او مورد قبول واقع نمیشود، او هم در قسمت پایانی سریال بازی نمیکند و باعث تغییر پایان قصه میشود!
قرار بود خواهر «اسد» با «جابر» که ابتدای سریال میبینیم به یکدیگر علاقه دارند، بر سر قبر «اسد» و «عماد» باشند، که با قهر میلاد کیمرام این اتفاق نمیافتد و به جای «عماد» این «جابر» است که شهید میشود.
فریبرز عربنیا
پیش از اکران فیلم «چ» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا، اخبار مختلفی درباره وجود اختلافات میان او و فریبرز عربنیا منتشر میشد.
بخشی از اختلافها به تفاوت سلیقه حاتمیکیا و عربنیا درباره شخصیت شهید چمران مربوط میشد و علاوه بر این اواسط فیلمبرداری این فیلم، گویا فریبرز عربنیا به علت تأخیر در حضور بر سر صحنه فیلم برداری، در اتاق گریم با ابراهیم حاتمیکیا دعوای لفظی و مشاجره کرده بود.
با وجود همه اختلافات ریز و درشت، هر طور که بود فیلم برداری ادامه پیدا کرد تا این که او در سکانس پایانی فیلم حضور پیدا نکرد و با گریم کردن یکی از عوامل فیلم، صحنه آخر از نمای دور فیلم برداری شد.
آذر سال 91، علت اختلاف فریبرز عربنیا با ابراهیم حاتمیکیا و حضور نداشتن او در سکانس پایانی، موضوع بحث داغ برنامه «هفت» بود.
او در گفتوگوی تلفنی با این برنامه توضیح داد که علت این اتفاق به مسائل مالی و دستمزد ارتباطی ندارد.
چون زمان قراردادش با فیلم به پایان رسیده بود، برای ضبط سکانس پایانی سر صحنه حاضر نشده است و هماهنگی برای اتمام فیلم برداری فیلم در زمان مقرر، وظیفه عوامل بوده است.
سام درخشانی، ماتادور
مهرماه سال 92، سریال پلیسی «ماتادور» از شبکه یک سیما پخش شد.
سام درخشانی، پولاد کیمیایی و مجید واشقانی در این سریال نقش پلیس را بازی میکردند.
«مسیح» با بازی سام درخشانی متخصص خنثی کردن بمب بود و در یکی از قسمتهای سریال، «مسیح» که یکی از شخصیتهای اصلی پلیس محسوب میشد، به شهادت رسید.
بعد از منفجر شدن تانکری که سام درخشانی راننده آن بود، در حالی که تصاویر «مسیح» نشان داده میشد، موسیقی غمگینی با صدای احسان خواجهامیری پخش شد.
مخاطبان هم بیخبر از این که چه ماجرایی پشت این اتفاق است، حسابی تحتتأثیر صحنه شهادت «مسیح» قرار گرفتند.
حمید فرخنژاد، روزهای زندگی
اختلاف حمید فرخنژاد و پرویز شیخطادی به فیلم «روزهای زندگی» و یک مسئله مالی برمیگردد. البته در ماجرای این دو، نفر سومی هم وجود دارد که آن سرمایهگذار فیلم، یعنی سیمافیلم است.
طبق گفتههای پرویز شیخطادی، چون این مؤسسه وابسته به صداو سیما نتوانسته بود به موقع بودجه فیلم را تأمین کند و به همین دلیل روند فیلم برداری با مشکل مواجه شده بود، بنابراین حمید فرخنژاد در اعتراض به این وضعیت حاضر نمیشود در ادامه پروژه حضور داشته باشد و سکانسهای پایانی بدون حضور او فیلم برداری میشود.
پرویز شیخطادی در واکنش به این اتفاق از رفتار فرخنژاد گلایه کرده و او را مقصر دانسته بود، اما حمید فرخنژاد هم سکوت نکرد و در مصاحبهای جزئیات ماجرا را توضیح داد و گفت: به پیشنهاد شیخطادی قرار شد مدتی در فیلم بازی نکند تا سیمافیلم که پیش از این به فرخنژاد هم گفته بود پول ندارد، برای تأمین بودجه کاری کند، او هم میپذیرد اما بعد از مدت کوتاهی متوجه میشود که فیلم برداری بدون او ادامه پیدا کرده است.
رسالت سینما در سلامت جسم و جان
سلامت جسم و روان انسان از مهمترین حوزههایی است که سینما ارتباط جدی و ذاتی با آن دارد چرا که اساساً موضوع سینما را شاید با کمی اغماض بتوان انسان و مسائل روانی و جسمی او دانست.
یکی از وظایف و کارکردهای سینما، کمک به حوزههای فرهنگی و علوم اجتماعی و انسانی است. سینما امکان طرح معضلات و چالشها و حتی فضیلتهای انسانی را دارد و به دلیل قدرت و البته تاثیری که بر مخاطبان خود میگذارد میتواند به حل مسائل و چالشهای انسانی در حوزههای مختلف کمک کند.
سلامت جسم و روان انسان از مهمترین حوزههایی است که سینما ارتباط جدی و ذاتی با آن دارد چرا که اساساً موضوع سینما را شاید با کمی اغماض بتوان انسان و مسائل روانی و جسمی او دانست.
در فیلمهای کوتاه، فیلمسازان جسارت بیشتری در طرح مسائل دارند چرا که بسیاری از مشکلاتی و محدودیتهایی که در اکران فیلمهای بلند با آن روبهروییم در این حوزه وجود ندارد و خودسانسوریهایی که در فیلم بلند اتفاق میافتد در این حوزه کمتر دیده میشود.
فیلم کوتاه آزادتر و جسورتر و بیپرواتر با جامعه برخورد میکند بنابراین مسائل را روشنتر بیان میکند.
فیلمهای بلند معمولاً بسیار دیرتر و با مجموعهای از محدودیتها به موضوعات مربوط به سلامت روح و روان و جسم میپردازند ولی فیلمهای کوتاه بدون حاشیه به اصل موضوعات میپردازند.
فیلمها امکان درد دل عمومی را فراهم میکنند، و درددل باعث کاهش و التیام درد و معضل مخاطب میشود.
با همذات پنداری با آنچه در فیلمها مطرح میشود مردم میتوانند به تجربههای مشترک برسند و عملاً در مسیر درمان قرار گیرند.
موضوع سلامت متوجه همه افراد جامعه و با هر وضعیت فرهنگی و یا اقتصادی است و بنابراین هر کسی در هر وضعیت نیازمند این ارتباط خواهد بود.