ماهان شبکه ایرانیان

ماجرای تماس بوش پدر با رفسنجانی تقلبی!

تاریخ ایرانی: با درگذشت جورج اچ. دبلیو. بوش، چهل‌ویکمین رئیس‌جمهور آمریکا در سن 94 سالگی، پرونده روابط ایران و آمریکا در دوره 8 ساله ریاست‌جمهوری رونالد ریگان که او معاونش بود و 4 سال دوره ریاست‌جمهوری او از 1989 تا 1993) 1367 تا 1371 (بازخوانی شد.

او که در دوران ریاست‌جمهوری‌اش جنگ اول خلیج فارس و فروپاشی دیوار برلین و شوروی و پایان جنگ سرد رخ داد، رئیس‌جمهور جمهوریخواهی بود که از ماجرای رسوایی ایران - کنترا در دوره معاونتش در دولت ریگان و سقوط هواپیمای مسافربری ایران به دوره‌ای وارد شد که با رژیم صدام حسین، دشمن ایران وارد جنگ شد و آزادی گروگان‌های غربی در لبنان باعث شد از ایران تشکر کند.

در دوره او بود که زلزله 4.7 ریشتری 31 خرداد 1369 نه فقط رودبار بلکه روابط یخ‌زده تهران و واشنگتن را نیز تکان داد؛ ایالات متحده آمریکا بلافاصله پس از زلزله کمک‌های خود را برای مردم ایران ارسال کرد. این نخستین بار پس از قطع روابط دیپلماتیک دو کشور بود که کمکی مستقیم از سوی آمریکا برای ایران ارسال می‌شد.

اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس‌جمهور وقت در خاطرات اول تیرماه 1369 خود نوشته: «دکتر ولایتی [وزیر امور خارجه]، درباره پذیرش کمک‌های خارجی، مخصوصا کشور‌هایی مثل مصر و آمریکا، تلفنی پرسید؛ گفتم مانعی ندارد.» هاشمی با ارسال نامه‌های جداگانه‌ای به رهبران 98 کشور جهان به خاطر کمک به زلزله‌زدگان تشکر کرد، اما آنچنان که در پاورقی خاطرات هاشمی آمده، این فهرست بلندبالا غایب بزرگی داشت و علیرغم اینکه دولت آمریکا 760 هزار دلار کمک به ایران ارسال کرد و کمک‌ها از طرف دولت ایران پذیرفته شد، اما جورج بوش پدر، رئیس‌جمهور ایالات متحده، در زمره رهبرانی که پیام تشکر هاشمی را دریافت کردند، قرار نداشت. موضوعی که دستمایه گزارش روزنامه واشنگتن‌پست شد که نوشت: «علی‌رغم سابقه عدم حسن‌نیت میان ایران و آمریکا، دولت بوش و گروه‌های خیریه 760 هزار دلار کمک نقدی و جنسی به ایران ارسال کردند. اگرچه، برخی از جناح‌های داخل ایران، بحث‌های داغی به راه انداخته‌اند که این پول باید برگردد و رئیس‌جمهوری ایران، آمریکا را از لیست 98 کشوری که از آن‌ها به خاطر کمک‌ها تشکر شده، جا انداخته است!»

یک ماه قبل از زلزله رودبار پیام‌هایی بین بوش و هاشمی به طور غیرمستقیم ردوبدل شده بود: «آقای [سیدحسین]موسویان از وزارت امور خارجه آمد. گفت: سفیر سوئیس – حافظ منافع آمریکا – آمده و پیامی از [جورج]بوش، رئیس‌جمهوری آمریکا آورده است. او در این پیام به طور خصوصی از کمک ما در آزادی [رابرت]پل هیل، گروگان آمریکایی تشکر کرده و گفته است که حافظ اسد [رئیس‌جمهور سوریه]به او اطلاع داده که ایران در این امر کمک موثر کرده است و نیز گفته اطلاعات آمریکا می‌گوید گروگان‌ها ایرانی در دست مارونی‌ها، در همان روز‌های اول کشته شده‌اند، ولی باز هم آن‌ها آمادگی دارند که پیگیری مساله گروگان‌ها را ادامه دهند. گفتم به صورت شفاهی جواب بدهند که اگر زندانی‌های لبنانی از اسرائیل آزاد نشوند، مساله گروگان‌ها احتمالا پیچیده‌تر می‌شود.» (خاطرات هاشمی، 6 اردیبهشت 1369)

سه روز بعد از این پیام تشکر، آمریکا از ایران می‌خواهد پیشنهاداتش را برای جبران لطفی که با آزادی گروگان‌هایش در لبنان کرده ارائه دهد: «آقای [سیدحسین]موسویان از وزارت امور خارجه آمد. گزارش مذاکره با سفیر سوئیس، [حافظ منافع ایالات متحده]، درباره گروگان‌ها را داد و گفت: سوال کرده که انتظار داریم چه اقدامی در مقابل آزادی گروگان‌ها انجام شود؛ پیشنهاد‌هایی ارائه دادم.»

فردای آن روز فرانک رید، دومین گروگان آمریکایی هم آزاد می‌شود، اما در رفتار آمریکا که گویا تشخیص داده اوضاع به سودش در حال تغییر است، نشانه‌هایی مبنی بر عدم وفا به عهد دیده می‌شود. موضوعی که هاشمی رفسنجانی در خاطرات روز 10 اردیبهشت 1369 این‌چنین روایتش می‌کند: «شب به خانه آمدم. در حالی که مشغول نوشتن خاطرات بودم، به اخبار بخش فارسی صدای آمریکا [VOA]گوش می‌دادم، خبر داد که دومین گروگان آمریکایی در لبنان، امشب آزاد شد. اظهاراتی شده که نشان می‌دهد دولت آمریکا می‌خواهد تا پایان آزادی همه گروگان‌هایش، امتیازی ندهد. به نظر می‌رسد، اگر چنین باشد، لبنانی‌ها آزادی گروگان‌ها را متوقف می‌کنند و آمریکا پشیمان می‌شود.» (اعتدال و پیروزی، کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی، سال 1369)

خبرگزاری رویترز همزمان گزارشی به این مضمون منتشر کرد: «عدم تمایل جورج بوش به انجام معامله پس از آزادی دو گروگان آمریکایی، موجب خشم رهبران میانه‌رو در ایران شده و امید‌ها را برای کمک به آزادی 15 گروگان دیگر غربی در لبنان، به یأس تبدیل کرده است. «رابرت پل هیل» و «فرانک رید»، دو گروگان آمریکایی که طی دو هفته گذشته آزاد شده‌اند، نجات خود را عمدتا مدیون کمک اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس‌جمهور ایران می‌دانند که علی‌رغم خطرات سیاسی در کشورش، جهت پایان دادن به بحران طولانی گروگان‌ها مصمم بوده است. ایران و متحدش حزب‌الله لبنان می‌گویند آزادی شش گروگان دیگر آمریکایی، منوط به آن است که واشنگتن، اسرائیل را جهت آزادی صد‌ها عرب زندانی، تحت فشار بگذارد. جورج بوش اعلام کرده است با گروگانگیران وارد معامله نخواهد شد و تا آزادی شش گروگان دیگر آمریکایی، در جهت عادی ساختن روابط با تهران، گامی برنخواهد داشت. این موضع‌گیری جورج بوش، هاشمی رفسنجانی را که برای ساکت کردن رادیکال‌های مخالف، بر روی دریافت امتیازاتی سریع از سوی آمریکا، شرط‌بندی کرده بود، خشمگین کرده است؛ رادیکال‌هایی که کنار نشسته‌اند، در انتظارند ازهرگونه اشتباه هاشمی بهره‌برداری کنند. هاشمی رفسنجانی، با این سخنان که کاخ سفید همانند یک بچه لجوج و لوس و قلدری که حسن‌نیت خود را در قبال آزادی گروگان‌ها نشان نداده، رفتار کرده است، عصبانیت خود را نسبت به واشنگتن نشان داد. واشنگتن ظاهرا برای تضعیف رفسنجانی، بلافاصله پس از آزادی گروگان‌های آمریکایی، از ایران به عنوان یک حامی تروریسم یاد کرد و به ناخدای رزمناو «وینسنس» که هواپیمای مسافربری ایرانی را سرنگون کرده بود، مدال داد. به نظر می‌رسد این اقدامات آمریکا، بیش از آنکه به آمریکا ضربه بزند، قدرت بیشتری به اردوگاه رادیکال‌ها خواهد داد.»

کمک ایران به آزادی گروگان‌ها در لبنان و کمک آمریکا به زلزله‌زدگان رودبار تنها ماجرای مرتبط با روابط دو کشور در آن سال نبود. سال 69 با تبعات افشای گاف خبرساز رئیس‌جمهوری آمریکا آغاز شد. موضوعی که هاشمی رفسنجانی در یادداشت‌های روز 9 فروردین‌ماه به بهانۀ دیدار با رئیس وقت مجلس آن را بازخوانی می‌کند: «آقای [مهدی]کروبی، [رئیس مجلس شورای اسلامی]برای دیدار نوروزی آمد. درباره مسائل سیاسی و اقتصادی مذاکره کردیم. گفت: حدس می‌زند مساله تلفن [جورج]بوش، [رئیس‌جمهور آمریکا]، با مقدمه‌چینی برخی رادیکال‌ها بود. عصر تلفنی گفت، مجله تایم آمریکا همین را نوشته است.»

ماجرای تماس اشتباهی بوش پدر که در سال 1368 به منظور صحبت با هاشمی رئیس‌جمهوری ایران گرفته بود، مدت‌ها مورد بحث رسانه‌های ارتباط جمعی قرار داشت. هاشمی در خاطرات روز جمعه 18 اسفند 1368 نوشته بود: «رادیو آمریکا خبر عجیبی نقل کرد. کاخ سفید رسما اعلان نمود که جورج بوش، یک ماه پیش تلاش کرده با من تلفنی صحبت کند که موفق نشده. معلوم شد با شخص دیگری صحبت کرده و او را دست انداخته‌اند. با اینکه من اصلا خبر ندارم، در این مدت هم چیزی نگفته‌اند. با آیت‌الله خامنه‌ای مشورت کردم؛ قرار شد در نماز جمعه مطرح کنم.»

 

او در خطبه‌های نماز جمعه 18 اسفند 1368 گفت: «گزارش می‌شود رئیس‌جمهور آمریکا از یک ماه قبل در تلاش بوده که با رئیس‌جمهور ایران صحبت کند و بعد معلوم شد کسی که با وی صحبت کرده، رئیس‌جمهور ایران نبوده است. این ماجرا نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها خیلی نیازمند هستند با ایران صحبت کنند و ایران در دنیای امروز جایگاه بالایی به دست آورده است که بزرگترین قدرت دنیا تلاش دارد با ایران تماس بگیرد. این افتضاح همچنین بیانگر سردرگمی حکام کاخ سفید است و «ایران‌گیت» دیگری در واشنگتن در حال وقوع است.»

 

هاشمی در بخش دیگری از خاطرات خود در روز 21 اسفندماه به نواری اشاره می‌کند که وزارت اطلاعات از مکالمات تلفنی بوش با فرد نا‌شناسی در ایران به دست آورده بود که تصور می‌کرد رئیس‌جمهوری ایران است: «عصر دکتر ولایتی [وزیر امور خارجه]آمد. درباره افتضاح سیاسی آمریکا و سوءتفاهم تلفنی بوش مذاکره کردیم. وزارت اطلاعات نوار کوتاهی ضبط کرده که گویا گوشه‌ای از تلفن [جورج]بوش [رئیس‌جمهور آمریکا]به شماره 6161 ریاست‌جمهوری است.»

 

آنطور که بی‌بی‌سی نوشته سرانجام روشن شد که تشکیلات کاخ سفید در تله یک رفسنجانی تقلبی افتاده است و با کسی که خودش را رئیس‌جمهور جا زده گفتگو کرده. مسئولان دولت آمریکا گفتند که صحت‌وسقم هویت طرف مقابل را از دستگاه‌های امنیتی و منابع دیپلماتیک استعلام کرده بودند و مطمئن شده بودند که آن سوی خط٬ اکبر هاشمی رفسنجانی نشسته است. اما در نهایت هرگز روشن نشد که چگونه این اتفاق رخ داده و کاخ سفید این ماجرا را «خجالت‌آور» خواند

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان