مسیر صعودی بورس تهران برای دومین روز پی در پی کاری ادامه یافت و با بهبود وضعیت داد و ستدها در اکثریت صنایع همراه شد. توافق تجاری چین و آمریکا و واکنش مثبت بازارهای جهانی عاملی بود که بیش از هر چیز رشد عمومی تقاضای سهام را به دنبال داشت که بیشترین نصیب را سهام وابسته بردند. البته فضای مثبت حاکم بر گروههای کالایی به صنایع کوچکتر نیز تسری یافت و روز مثبتی را برای شماری از این صنایع رقم زد. به این ترتیب صنایع وابسته به بازارهای جهانی در کنار گروههای کوچکتر در نقش دو بال صعودی شاخص سهام عمل کردند.با این حال شدت افزایش در شاخص کل نسبت به شاخص هموزن محسوستر بود؛ امری که حاکی از توجه بیشتر فعالان بازار به سهام بنیادی و بزرگ بازار طی روز کاری گذشته است. به این ترتیب، شاخص کل با رشد بیش از 9/ 1 درصدی بر سطح 166 هزار و 304 واحدی ایستاد و شاخص کل هموزن نیز با رشد بیش از یک درصدی سطح 21 هزار و 177 را به اختیار خود درآورد.
خیزش بازارهای جهانی
به دنبال کسری تجاری آمریکا در برابر چین و اختلافات این دو کشور، بازارهای جهانی کامودیتی تحت تاثیر این جدال مسیری کاهشی را در پیش گرفته بود. اتفاقی که سهام وابسته در بورس تهران را تحت تاثیرات منفی قرار داده و از تقاضای آن کاسته بود. تاثیر این مناقشات در افزایش شاخص دلار و کاهش تقاضای فلزات از سوی استفادهکنندگان ارزهای غیردلاری نیز انعکاس پیدا کرد و به افت قیمت در بازار جهانی فلزات پایه دامن زد و به این ترتیب نااطمینانی بیشتر معاملهگران بورسی را نسبت به سهام فلزی در پی داشت. همچنین ریزشهای پیاپی قیمت نفت به موجب مازاد عرضه و موضعگیری ترامپ در برابر کاهش عرضه نفت از سوی عربستان و تاکید او بر لزوم بیشتر کاهش بهای نفت، آثار منفی خود را بر معاملات مرتبط و تصمیمگیری فعالان بورس تهران، به همراه داشت. از این روی، ضمن پیشخور شدن آثار منفی بازارهای جهانی در روزهای قبل، تقاضا در صنایع کالایی کاهش یافت و همگام با سایر عوامل موثر، بهای سهام این گروهها را به مرزهای حمایتی نزدیک کرد. موضوعی که قیمتها را در سطوح جذابی از منظر جلب تقاضا قرار داد و توجهات معاملهگران را به سوی سهام کالایی افتیافته برانگیخت.
از سوی دیگر نیز در حواشی نشست G20 که موعد آن نهم و دهم آذر ماه بود، مذاکراتی انجام شد که پیامدهای مثبتی را در پیش داشت. در شامگاه روز شنبه، رهبران بزرگترین اقتصادهای جهان، دونالد ترامپ و شی جینپینگ، رو در روی یکدیگر قرار گرفتند. در گفتوگوهای صورتگرفته توافقی حاصل شد که هر دو طرف از آن ابراز رضایت کردند. بنا بر این توافق، چین متعهد شد میزان واردات خود را از آمریکا افزایش دهد و در ازای آن ترامپ اعلام کرد از افزایش نرخ 10 درصدی تعرفه بر واردات چینی به 25 درصد صرف نظر کند. به دنبال اخبار امیدوارکننده از توافقی که حاصل شد، بازارهای جهانی دستخوش تغییرات مثبت شدند و هفته جدید معاملاتی خود را با حرکت به سوی مسیر افزایشی آغاز کردند. همچنین، مذاکرات دیگری انجام شد که رشد بیشتر بهای نفت را در بازارهای جهانی سبب شد. روسیه بهعنوان یکی از کشورهای تولیدکننده نفت خام با عربستان، در مورد زمانبندی و کاهش تولید نفت گفتوگو کرد. به دنبال مازاد عرضه و ریزش بیسابقه نرخ نفت در ماه نوامبر طی 10 سال اخیر، طرفین قصد ادامه هرچه بیشتر توافقنامهها و بحث بر حجم و قیمت نهایی طلای سیاه را دارند که در نشست ششم و هفتم دسامبر به آن پرداخته خواهد شد.
چنانکه اشاره شد طی دو روز مثبتی که بورس تهران پشت سر گذاشت، حصول توافق تجاری دو غول اقتصادی و بهبود وضعیت بازارهای جهانی کامودیتی مهمترین عامل رشد بازار سهام بود چرا که وابستگی صنایع کالایی به این بازارها، چشمانداز مشابهی را برای سهام مربوطه رقم میزند و در نتیجه روندی همسو با یکدیگر را طی میکنند. با این حال، شاهد افزایش تقاضا در صنایع کوچکتر بازار نیز بودهایم. به دنبال حاکم شدن فضای مثبت بر صنایع بزرگتر بورس، موجهای پرشتاب صعودی در سهام کوچکتر نیز قوت گرفت. از این روی به منظور پیشبینی معاملات صنایع بزرگتر و کوچکتر در بلندمدت و مقایسه آنها، دو سناریو بررسی میشود.
روند آتی صنایع بورسی در دو سناریو
در سناریوی اول به صنایع بزرگتر پرداخته میشود که از آنها بهعنوان صنایع بنیادی نیز یاد میشود. ارزش بازار این صنایع بیش از نیمی از ارزش بازار بورس را تشکیل میدهد. به همین دلیل شاخص کل سهام معمولا همسو با روند معاملات صنایع یادشده حرکت میکند. صنایع بنیادی صنایعی صادراتمحور هستند بنابراین طبیعی است که به بازارهای جهانی وابستگی مستقیم داشته باشند. طی دو ماه اخیر، ریزشهای متوالی در این بازارها واکنش منفی متقاضیان سهام مرتبط را به همراه داشت که بهای آنها را به سطوح نازلی نزدیک کرد. به این ترتیب، قرار گرفتن در مرز حمایتی در صنایع وابسته به بازارهای جهانی و بازگشت توجهات معاملهگران به سهام مزبور همزمان با رشد بازارهای یادشده مقدمات بهبود معاملات در سهام صادراتمحور را رقم زد.
علاوه بر این، افزایش نرخ ارز سامانه نیما طی روزهای اخیر و کاهش نرخ ارز بازار آزاد از طرفی دیگر، نرخهای این دو بازار را در وضعیتی همگرا قرار داد. واقعیت این است که همگرایی نرخهای این دو بازار و حرکت به سوی تکنرخی شدن ارز، نه تنها از شدت تلاطمات بازار ارز خواهد کاست بلکه حرکت صعودی نرخ سامانه نیما، افزایش پتانسیل سودآوری شرکتهای صادراتی را به همراه خواهد داشت. در صورت تحقق این فرآیند است که تقاضای سهام روندی رو به رشد تجربه خواهد کرد. به این ترتیب اگر قیمتهای جهانی در سطوح بالا ثابت بمانند و سیاستهای اقتصادی از ثبات نسبی برخوردار باشند، خطر کمتری، بازدهی سهام را تهدید میکند و رشدی آهسته و پیوسته در این صنایع حاصل میشود. در این صورت با انتشار گزارشهای ماهانه این شرکتها، شفافیت بیشتری از عملکرد آنها در اختیار معاملهگران گذاشته میشود که اطمینان بیشتری را برای فعالان بازار فراهم میآورد.
در سناریوی دوم به روند معاملات صنایع کوچکتر در بلندمدت میپردازیم. پس از آنکه ورق به نفع سهام بنیادی برگشت، واکنش هیجانی فعالان بازار به رشد تقاضا در صنایع دیگر بازار نیز منجر شد. تحلیلهای کمعمق و بها دادن بیش از حد به صنایع کوچکتر که پشتوانه بنیادی قدرتمندی ندارند، به همراه رفتارهای هیجانی معاملهگران در فضای مثبت بورس، افزایش تقاضا را در سهام غیربنیادی بازار رقم زد.
اگرچه ممکن است در کوتاهمدت شدت سوددهی در سهام یادشده افزایش یابد اما باید به خاطر داشت که این بازدهی در مقیاس بلندمدت دوام پیدا نخواهد کرد. ضمن اینکه کوچک بودن حجم مبنا در این دسته از سهمها، ریسک نقدشوندگی را افزایش میدهد و عملا سرمایههای خرد را با مخاطرات بیشتری مواجه میکند. از این منظر، حرکت نقدینگیهای خرد که میتواند رشد فراتر از ظرفیت قیمت در سهام شرکتهای کوچکتر را به دنبال داشته باشد، حاوی ریسکهای شدیدتری در بلندمدت است. ممکن است در کوتاهمدت رشد قیمت سهام غیربنیادی نسبت به سهام صادراتمحور شدت بیشتری داشته باشد، اما باید به خاطر داشت که این موج موقتی است که به زودی فروکش خواهد کرد و تضمینی برای تداوم سودآوری در شرکتهای مربوطه وجود ندارد. موضوعی که با رصد گزارشهای ماهانه نیز قابل پیگیری خواهد بود.