ماهان شبکه ایرانیان

ادامۀ ماجرای کاناپه این بار با فیلمسازان

از هفتۀ پیش که یادداشت نگارنده در همین ستون به دلایل ارزش انسانی فیلم «کاناپه» اثر آقای کیانوش عیاری و توقیف تاسف بار آن می پرداخت تا امروز، این مسئله ابعاد دیگری نیز پیدا کرده است

ادامۀ ماجرای کاناپه این بار با فیلمسازان

سینماسینما، امیر پوریا

از هفتۀ پیش که یادداشت نگارنده در همین ستون به دلایل ارزش انسانی فیلم «کاناپه» اثر آقای کیانوش عیاری و توقیف تاسف بار آن می پرداخت تا امروز، این مسئله ابعاد دیگری نیز پیدا کرده است. این را از آن جهت می گویم که واکنش ها نسبت به اعلام توقیف از جانب معاون نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی وزارت ارشاد، جریان داشته است. نه آن که خود اتفاق یعنی محروم شدن ابدی مردم از تماشای آن چه فیلم به زیبایی از زندگی و دلمشغولی های خانوادۀ ایرانی این سال ها ثبت کرده، تغییری یافته باشد. به عبارت دیگر، دکتر داروغه زاده با اعلام این که نمی توان برای رفع ممنوعیت فیلم کاری کرد، ناخواسته میدانی برای اظهارنظر ما و دیگران در این زمینه فراهم کرده. در یکی از واکنش های قابل درک، خود آقای عیاری به این اشاره کرده که این فیلم عملاً بایگانی شده بود و دوباره از آن حرف زدن توسط مسئولان، روشن نیست به چه انگیزه ای صورت گرفته است. نگارنده تصور می کند انگیزه، مرتبط باشد به همان چیزی که موجب اظهارات کم و بیش مخالف برخی سینماگران با روش استفاده از کلاه گیس در فضاهای داخلی خانه در این فیلم شده است. از جمله، دیدگاهی از جانب آقای فرزاد مؤتمن که از سانسور در گذشتۀ سینمای کلاسیک شروع کرده و به این رسیده که بیننده در حال تماشای فیلم، خودش آن چه را که اصل ماجرای جاری بر پردۀ سینما بوده، در نظر می گیرد و مثلاً در دیدن خانم های باحجاب در محیط داخلی خانه جلوی همسر و فرزندان شان، می داند که این یک فرض نمایشی بر حسب شرایط اعتقادی این جامعه است و بر همین اساس، آن را می پذیرد. (طبعاً نقل به مضمون).

راستش این که با کار آقای عیاری موافق باشیم یا نه، اساساً مدخلیّتی ندارد. به ما دخلی ندارد که موافقت یا مخالفت اعلام کنیم. آن چه این قلم در باب توقیف «کاناپه» نوشت نیز تنها به تماشای دنیای عمیقاً انسانی فیلم و تعجب از در نظر نگرفتن ویژگی های آن، برمی گشت؛ نه نظر دادن دربارۀ تمهید اجرایی اقای عیاری در طول ساخت آن. نکتۀ بسیار کلیدی که هم دوستان نظارتی و هم بالادستی های فراتر از مدیریت سینمایی به آن بی توجه اند، این است که نه آقای عیاری و نه فیلم «کاناپه» قصد ندارند بدعتی در این زمینه بگذارند. بعد از «کاناپه»، آقای عیاری سریال «٨٧ متر» را برای تلویزیون ساخته و طبعاً در آن محدودۀ معمول حجاب شخصیت های خانم را رعایت کرده است. به گمانم اگر بعدتر فیلمی هم بسازد، بار دیگر تمهید کلاه گیس را تکرار نخواهد کرد. در حقیقت، آن یک تجربۀ ویژه بود که در جهان آن فیلم با عینیاتی که از زندگی در دل خانه های طبقۀ متوسط معاصر ترسیم می کرد، معنای خودش را می یافت. بنا نبود و بنا نیست تکرار شود. این را پیشتر در گفت و گو با چهار خانم بازیگر فیلم که سر تراشیدند تا کلاه گیس به سر کنند نیز با تأکید عرض کردم: هیچ بازیگر زنی در این سینما حاضر نیست برای هر کارگردان میان-مایه و هر فیلم متوسط و متعارف، چنین فداکاری زنانۀ بزرگی بکند. بنابراین، اگر مدیران فرهنگی و فراتر از آنان می خواهند با جلوگیری از «کاناپه» مانع باب شدن این تمهید شوند، نگرانی به دل راه ندهند. خود به خود باب نخواهد شد. و اگر دوستان سینماگر با طرح دیدگاه های موافق ضوابط، می خواهند بگویند تصمیم ندارند به شیوۀ اقای عیاری در «کاناپه» واقع نمایی کنند، باز هم نیازی نیست خودشان را خسته فرمایند. پیشاپیش می دانیم و اساساً کار آقای عیاری، نوعی تجویز برای سینمای ایران نبوده که نیازی به اعلام برائت از آن باشد. به جای اینها، ایجاد امکان تماشای «کاناپه» برای همگان، می تواند تمام این بدگمانی ها را از بین ببرد: چون همه خواهند دید که این یک تجربۀ یگانه است و توصیه ای به سایرین نمی کند.

منبع: اعتماد

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان