ماهان شبکه ایرانیان

گزارش مشرق/

آیا کارلوس کی‌روش یک پروژه سیاسی است؟

از همان روزی که اکبر ترکان تنها دستاورد قابل عرضه ایرانی را «آبگوشت بزباش» خواند، محتمل بود که «پروژه»های نمادینی با هدف الگوسازی در لزوم به کارگیری مدیر خارجی به کار بیافتد.

سرویس سیاست مشرق - روز 19 آذرماه، حسن روحانی که به وزارت راه و شهرسازی رفته بود، در پایان سخنانش، جملاتی قابل تامل به زبان آورد:

"‌ وقتی کشور یک سرمربی خارجی را برای فوتبال خود استخدام کرده و این مربی تیم ملی را ارتقا می‌دهد، چرا با یک سرمایه گذار چنین برخوردی انجام ندهد؟"[1]

این اظهارات از زبان رییس قوه اجرایی کشور، صرفا یک قیاس ساده نیست و عقبه و ذهنیت جدی در پس این اظهارات است که برخی از تبعات آن را در سالیان اخیر در نحوه اداره کشور دیده‌ و می بینیم. ذهنیتی که در توان داخلی در اداره امور کشور تردیدهای جدی دارد و لازمه‌ی اداره کشور را نه اتکاء به خاک استعدادخیز این مرز و بوم، که «بستن» با خارجی ها (آن هم از نوع غربی) می داند. یکی از وجوه مهم این ذهنیت، استفاده از «مشاوران» خارجی و مدیران «خارجی» در ساحات مختلف حکومت‌داری است.

ذکر این نکته لازم است که منظور از «خارجی» در این گزاره‌ها، صرفا فردی نیست که آباء و اجدادش هم خارجی باشند، بلکه می تواند شامل کسانی باشد که از قضاء زاده‌ی این مرز و بوم هستند، اما هویت آن‌ها در غرب شکل گرفته و حتی تابعیت غربی دارند.

پرونده‌های مهم سالیان اخیر را مرور کنیم: «کاوه مدنی» در سازمان حفاظت محیط زیست، «فریدون فشارکی» و «کمال فروغی» در وزارت نفت، «نزار زاکا» در معاونت زنان ریاست جمهوری، «مراد طاهباز» در محیط زیست، «دری اصفهانی»،«تریتا پارسی»، «هومن مجد»، «علی واعظ» و...در جریان مذاکرات هسته‌ای....تنها مصادیقی از نفوذ و سیطره این ذهنیت در دولت است. حالا رییس جمهور، پای را از این فراتر گذاشته و رسما و عملا از ورود مدیران «خارجی» (به تمام معنا) به عرصه مدیریت کشور می گوید. تاکید ایشان بر مثال «کی‌روش» اصلا اتفاقی نیست و محصول یک پروژه تبلیغاتی است که اکثریت قریب به اتفاق مردم صرفا وجه ورزشی آن را دیده‌اند.

هومن مجد(سمت راست) در حال رایزنی با تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای
کاوه مدنی و عیسی کلانتری
مراد موشه طاهباز، در جلسه سازمان حفاظت از محیط زیست
نزار زاکا با شهیندخت مولاوردی
تریتا پارسی در کنار تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای

در آبان ماه  سال گذشته، محمد مایلی‌کهن، پیشکسوت فوتبال و مربی اسبق تیم ملی که به صراحت لهجه معروف است، حرف قابل تاملی زد که این‌ روزها حرف دل بسیاری از فعالان فوتبال هم هست. مایلی کهن در واکنش به برخورد تند  کی‌روش با مسوول کمیته انضباطی فدراسیون، گفته بود:

" ایشان سرمربی تیم ملی نیستند بلکه همه کاره فدراسیون هستند!"[2]

حقوق  چند میلیون دلاری کی‌روش، لیست بلندبالای پاداش‌ها، دست باز کی روش در بستن قراردادهای تبلیغاتی، مبسوط‌الید بودن کی‌روش در فدراسیون فوتبال و برخوردهای تحقیرآمیز او با سایر دست‌اندرکاران فوتبال، تیم پشتیبان قوی رسانه‌ای که در راس آن‌ برنامه 90 و شخص فردوسی پور است و... همه نشان از آن دارد که کی‌روش نه فقط یک سرمربی، که یک «پروژه‌ی» خاص و مورد حمایت است. پروژه‌ای که قرار است به عنوان یک «الگو» به افکار عمومی عرضه شود که حتی مشکل «آب خوردن»مردم نیز باید به دست مدیران چشم آبی و وارداتی حل شود.

در یکی دو سال گذشته، در بسیاری از محافل اصلاح طلبان و حامیان دولت، بحث این که چرا نمی توانیم به مانند تجربه کی‌روش، در حوزه‌های دیگر هم مدیر(بخوانید مستشار) وارد کنیم، یکی از بحث‌های رایج بوده و رییس جمهور صرفا چنین بحثی را تنها از جایگاه تریبون رییس قوه مجریه به زبان آورد و به آن رسمیت بخشید.

کی‌روش در این چند سالی که در فوتبال ایران مشغول به فعالیت است، بارها مسؤولان ارشد فدراسیون و حتی وزارت ورزش را زیر ضرب حملات کلامی خود قرار داد و اصطلاحا نسق آن‌ها را کشید و هر بار هم حرف او به کرسی نشست؛ از نصرالله سجادی، معاون ورزش قهرمانی وزارت ورزش تا شخص وزیر ورزش بر سر مساله تمدید یا عدم تمدید قرارداد[3]... و البته مربیان تیم‌های لیگ برتر هم که سوژه‌های همیشگی حملات کی‌روش هستند و دعوای اعصاب‌خردکن او با «برانکو ایوانکویچ»، سرمربی پرسپولیس، هم داستان همیشگی صفحه نخست روزنامه‌های ورزشی است.

همه این موارد نشان می دهد که کی‌روش، فراتر از هر سرمربی فوتبال دیگری در جهان، از رانت قدرتی برخوردار است که او را در همه این مجادله‌ها برنده بیرون می آورد و فارغ از هر نتیجه‌ای که می گیرد (حتی اگر هیچ دستاورد و جام و جایزه‌ای به کلکسیون افتخارات تیم ملی اضافه نکرده باشد)، لشکری از مداهنه گران و مدحیه‌سرایان به دنبال او هستند. به واقع، کی‌روش را می توان یک نماد از یک ذهنیت دانست که متاسفانه چند سالی است سنگرهای مهم حکومتی را هم در اختیار گرفته اند و انتهای تفکر آنها آن‌ها «نتوانستن» ملت ایران است.

به بیان دیگر، از همان روزی که (18 آبان 93)، اکبر ترکان، مشاور روحانی، از این گفت که ایرانی‌ها جز «قرمه‌سبزی» و «آبگوشت بزباش» هیچ چیز دیگری برای عرضه در صنعت ندارند،[4] محتمل بود که «پروژه»هایی به صورت پایلوت برای نمادین‌سازی این «ناتوانی» و «خودناباوری» کلید بخورد. با سخن اخیر رییس جمهور، حال با صراحت بیشتری می توان گفت که کی‌روش یکی از همان پروژه‌های نمادین است.

البته چندی قبل‌تر، درست در میانه‌ی حرف و حدیث‌ها درباره شهردار شدن یا نشدن آقای پیروز حناچی، فیلمی از صحبت‌های ایشان منتشر شد که تلویحا از لزوم استفاده از مدیران خارجی در کشور سخن می گفت:

" ما برای تیم ملی میرویم، مربی خارجی می‌گیریم... مگر شهرسازی کشور از تیم ملی کشور کمتر است!؟ ما باید قبول کنیم که خیلی از تجربیات را نداریم. ما باید قبول کنیم که تجربه تعادل منطقه‌ای در مقیاس کلانشهر را بطور کامل نداریم."

دو سه سالی قبل‌تر، در 28 مهر 94، محمدرضا نعمت زاده، وزیر سابق وزراتخانه راهبردی صنعت، معدن و تجارت، در همایش روز ملی صادرات گفت:

"من به برخی از شرکت‌ها پیشنهاد واردات مدیران خارجی را دادم که برخی از آنها نیز اقدام به این کار و از این شرایط استقبال کردند. هیچ اشکالی ندارد که برای حضور در بازارهای بین‌المللی از مدیران باتجربه خارجی و دانش آنها استفاده کنیم. همان‌طور که در بخش ورزشی مربی خارجی به کشور می‌آوریم در اقتصاد نیز نیازمند به آوردن مدیران اقتصادی خارجی هستیم."[5]

روز 2 تیر امسال، روزنامه اصلاح‌طلب «آفتاب یزد»، در گزارشی با عنوان «در سیاست و اقتصاد هم کی‌روش می خواهیم» نوشت:

"مدیریت کارآمد، این همان حلقه مفقوده‌ای است که موجب می شود منابع ریز و درشتی که در کشور داریم، از دست برود. گویی یک کی روش در عرصه‌های مدیریتی کم داریم. البته کی‌روش یک فرد نیست، کی‌روش یک طرز تفکر و یک سبک مدیریت است. وقتی صحبت از فقدان او در سیاست و اقتصاد می کنیم، به معنی کمبود مدیریتی سیستمی، هدفمند، برنامه‌ریزی شده و باتجربه است که خوب می داند مقابل مشکلات صف‌آرایی کند."

جای تاسف دارد که در آستانه 40 سالگی انقلاب، این ذهنیت بر تفکر مسوولان ارشد اجرایی کشور حاکم باشد که باید به تجربه مستشاران غربی دوره قاجار بازگردیم تا مملکت روی پیشرفت و توسعه را ببیند. این چیزی جز ضعیف و ناتوان انگاشتن خیل عظیم سرمایه انسانی کشوری نیست که جزو نخبه‌ترین، فرهیخته‌ترین و مستعدترین نیروهای انسانی جهان هستند.


[1] https://www.isna.ir/news/97091909371

[2] https://www.mashreghnews.ir/news/794800

[3] https://www.parsnews.com/fa/tiny/news-247336

[4] https://www.tasnimnews.com/fa/news/1393/08/19/553246

[5] https://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/07/28/893890

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان