سرویس سیاست مشرق - «سعید حجاریان» - 16 مرداد 97 - در مصاحبه با روزنامه اصلاح طلب «شرق» در پاسخ به این سؤال که «به نظر شما اصلاحطلبان باید با دولت روحانی چگونه برخورد کنند؟ » گفته بود: «من معتقدم میشود اصلاحطلبان بگویند دولت روحانی، دولت ما نیست؛ مشروط بر اینکه ذکر کنند دولت، متعلق به چه جریانی است».
حجاریان در ادامه در پاسخ به این سؤال که «امروز دولت واقعاً در چه زمینی بازی میکند؟» گفت: «دولت کرخت و گیج است و در زمین اصلاحات بازی نمیکند».
تحلیلگران طیف اصلاح طلب پیش از این با لحنی توهین آمیز اعلام کرده بودند که دولت روحانی برای این جناح سیاسی یک رحم اجارهای بیش نیست!
این جریان سهم خود را به صورت تمام و کمال از دولت روحانی گرفت و اکثریت مطلق کابینه در اختیار اصلاح طلبان قرار گرفت. با گذشت حدود یکسال از عمر دولت دوازدهم و در شرایطی که ناکارآمدی بخشهای مختلف دولت و به خصوص تیم اقتصادی و تیم سیاست خارجی افکار عمومی را ناراضی کرده بود، اصلاح طلبان با دنبال کردن سناریوی «فرار از مسئولیت» ژست منتقد به خود گرفته و در پی واگذاری مشکلات به روحانی برآمدند.
بیشتر بخوانید:
وکیلی: روحانی محصول حمایت اصلاحطلبان بود
صادق زیباکلام: بهخاطر دفاع از روحانی شرمندهایم
قوچانی: جامعه روحانی را اصلاحطلب میشناسد
بنابراین با «فرمان قبیلهای» حجاریان مبنی بر اینکه «اصلاح طلبان بگویند، دولت روحانی دولت ما نیست»، پروژه «شانه خالی کردن از مسئولیت کارنامه دولت» در طیف اصلاح طلب کلید خورد.
به فاصله یکروز پس از «فرمان قبیلهای» حجاریان، «عبدالواحد موسوی لاری» وزیر کشور دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه اصلاح طلب اعتماد-17 مرداد 97- گفت: «راه حل داریم، ولی اختیار نه».
حضور اصلاح طلبان در دولت روحانی از سر ناچاری بود!
پس از آن «علی تاجرنیا» از دستگیرشدگان فتنه 88- 19 شهریور 97- در مصاحبه با روزنامه اصلاح طلب اعتماد گفت: «حضور اصلاحطلبان در دولت آقای روحانی کمرنگ و بخش عمده آن از سر ناچاری و نداری بوده است».
تاجرنیا در ادامه گفت: «مشکل اصلی روحانی دولت خودش است. روحانی باید خودش دست به تغییر بزند و کاری از جریان سیاسی اصلاحطلب که تاکنون همراه بوده برنمیآید اما ظاهراً روحانی ترجیح میدهد با حلقه اولیه خود مشورت کند تا حامیانش که باعث رایآوری او شدند. اگر اوضاع به همین شکل باقی بماند، روند همینگونه منفعلانه طی شود و بر سیاستهای غلط اصرار شود؛ طبیعی است که بخشی از همپیمانان روحانی زبان و ادبیات تندتری در نقد دولت پیدا کنند».
تاجرنیا مدعی شده است که «حضور اصلاح طلبان در دولت روحانی از سر ناچاری بود». این در حالی است که اصلاح طلبان در سال گذشته فشار سنگینی به دولت وارد کردند و در آستانه تشکیل کابینه دوازدهم صراحتاً اعلام کردند که باید سهمشان را تمام و کمال از روحانی بگیرند و در آخر نیز چنین شد.
لازم به ذکر است که «محمدرضا خاتمی» - 12 اردیبهشت 96- در مصاحبه با روزنامه اعتماد درباره اینکه چه تضمینی برای همراهی دولت دوم روحانی و اصلاحطلبان وجود دارد؟ گفته بود: «تضمین این مسأله، خود ما هستیم».
«احمد شیرزاد» از فعالین اصلاح طلب نیز- 1 مهر 97- در مصاحبه با روزنامه اصلاح طلب آرمان گفت: «مجموعه اصلاحطلبان کجا ادعا کردهاند که دولت روحانی یک دولت اصلاحطلب است؟ کجا و چه موقع ادعا کردیم که چون حسن روحانی اصلاحطلب است به وی رأی دادیم؟ گویی یادمان رفته است که در چه شرایطی به روحانی رأی دادیم و او را انتخاب کردیم...مگر دست اصلاحطلبان برای دورههای بعد باز است؟ ممکن است اصلاحطلبان از گزینههای مطلوب خود محروم بوده و برای رقابت با جناح اصولگرا دست باز نداشته باشند. این محذورات و مشکلات را باید به یاد داشته باشیم».
شیرزاد در ادامه گفت: «دلیلی ندارد که چون اصلاحطلبان به روحانی رأی دادهاند، به او بگویند افراد یا وزرایی را که ما میگوییم انتخاب کن. نمیتوان گفت چه کسی باشد یا چه کسی نباشد، بلکه تنها میتوان نظر داد و اگر انتقادی در کار وجود دارد مطرح کرد و در مجموع به یک رئیسجمهوری نمیتوان چندان خرده گرفت که با چه افرادی کار کند. رئیسجمهوری میخواهد با افرادی کار کند که مورد اعتماد و مد نظرش باشند تا بتواند برنامهها و کارهای خود را پیش ببرد؛ بنابراین نمیتوان کسی را به شخص اول اجرایی کشور تحمیل کرد».
روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد نیز در ادامه فرمان قبیلهای حجاریان- 11 مهر 97- در گزارشی نوشت: «افسوس و صد افسوس که عمر شادیها همواره کوتاه است. به هر روی دولت دوازدهم آمد و اصلاح طلبان از پیروزی و سکانداری روحانی در پاستور سرمست بودند اما روحانی در همان بدو ورود آب سردی به روی همه خوشیها و امیدهای اصلاحات ریخت و عنان را به یاران بی تدبیر و بدون کلیدش سپرد و اصلاح طلبان را نادیده گرفت و به نصایح آنان برای چیدمان کابینهای توانمند گوش نداد و اینجا همان آغاز ناکامیها بود و در سال دوم دولت روحانی مشکلات اقتصادی تشدید شد و در نتیجه اکنون با افزایش مشکلات اقتصادی و سایر چالشها، مردم از روحانی ناراضی و نسبت به اصلاح طلبان به دلیل حمایتشان از رئیس جمهور عصبانی هستند».
روزنامه آرمان نیز- 6 آذر 97- در مطلبی نوشت: «رویکردها و عملکردهای دولت در حوزههای مختلف به حدی ضعیف و ناامید کننده بوده که اگر از کسی در این ارتباط پرسش شود همه دولت روحانی را مقصر وضع فعلی جامعه میدانند. مشخصاً دولت نتوانسته به وعدههای خود و مطالبات مردم عمل کند. همین امر موجب شده تا موجی از نارضایتی میان بیش از 90 درصد مردم از دولت بهوجود آید. چه اینکه به گفته برخی از فعالان سیاسی اگر همین فردا نیز انتخابات برگزار شود شاید رئیسجمهور 2 میلیون نیز رأی نیاورد. اوضاع روابط روحانی با سرمایه اجتماعی خود به حدی بحرانی است که دیگر مردم حرف دولتمردان را باور ندارند. جریان حامی یعنی اصلاحطلبان نیز کمکم در حال جدا کردن کاسه خود از دولت هستند و جدایی از دولت و اعتدالیون را بر قرار مقدم میدانند. چه اینکه انتخابات 98 نیز در پیش است».
عملکرد دولت روحانی، فاتحه اصلاحات را میخواند
فارغ از تقلای اصلاح طلبان برای فاصله گذاری و رفع مسئولیت از کارنامه دولت، بخش اعظمی از فعالین اصلاح طلب اذعان دارند که عملکرد دولت روحانی به پای اصلاح طلبان نوشته میشود.
در همین رابطه «قدرت علیخانی» از فعالین اصلاح طلب- 18 مرداد 97- در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «من بر این باورم که دولت با این نحو عملکرد خود فاتحه اصلاحات را میخواند».
«محمد سلامتی» از فعالان سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی- 15 مرداد 97- در مصاحبه با روزنامه فرهیختگان گفت: «کارنامه روحانی به پای اصلاحطلبان نوشته شده و آنها نمیتوانند از زیر بار آن شانه خالی کنند».
«احمد شیرزاد» که پیش از این منکر حضور اصلاح طلبان در دولت شده بود، 18 آذر 97- در مصاحبه با روزنامه اصلاح طلب آرمان با عقب نشینی از این ادعا گفت: «شرایط به گونهای نیست که تمامیت جریان اصلاحات از دولت دور بوده و احساس بیگانگی با دولت روحانی داشته باشند؛ بنابراین جدا کردن کامل جریان اصلاحات از دولت به نظر نمیرسد راهکار مناسب و صحیحی باشد».
شکست پروژه «خروج قهرمانانه جهانگیری»
«اسحاق جهانگیری» معاون اول رئیس جمهور، در مناظرههای انتخاباتی 96 در جایگاه کاندیدای پوششی صراحتاً گفت که نماینده جریان اصلاح طلب است. پس از روی کارآمدن دولت دوازدهم، طیف اصلاح طلب جهانگیری را مهمترین نماینده خود در دولت معرفی کرد. جهانگیری معاون اول و به عبارتی نفر دوم دولت بود. در سوی مقابل کارنامه دولت اصلاً قابل دفاع نبود.
بنابراین در ادامه فرمان قبیلهای حجاریان، پروژه «خروج قهرمانانه جهانگیری» کلید خورد.
اسحاق جهانگیری-29 مهر 97- گفت: «من تا این لحظه اجازه برکناری منشی خودم را نداشتهام، پس از من انتظار نداشته باشید که وکیل و وزیر را تغییر دهیم». این اظهارنظر بازتاب گستردهای داشت.
نکته قابل توجه اینجاست که 4 روز قبل از این اظهارنظر جهانگیری، روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «آنها که نمیخواهند در"صف اول" باشی» نوشته بود: «گرچه رئیسجمهور با استعفاهای جهانگیری مخالفت کرده است اما دخالتها و کممحلیها سبب شده است تا برخی از دوستان آقای جهانگیری در جبهه اصلاحات از این وضعیت ابزار نگرانی کرده و خواستار کنارهگیری جهانگیری هستند تا سرمایه و تجربه 40 ساله او که بسیار ارزشمند است حفظ شده و در موقعیت دیگر و در نقشهای سیاسی که پیش روست، از آن بهره برده شود».
در ادامه، واکنش روزنامه اعتماد به پروژه خروج قهرمانانه جهانگیری قابل تأمل بود. این روزنامه اصلاح طلب- 30 مهر 97- در مقالهای با عنوان «دیرشده آقای جهانگیری» به قلم «عباس عبدی» نوشت: «(سال گذشته جهانگیری) به نوعی به عنوان یار کمکی آقای روحانی در انتخابات وارد شد و شاید برای آقای جهانگیری این نوعی از خودگذشتگی فراتر از انتظار بود، کاری که انجام داد و بهطور قطع امروز باید از آن پشیمان باشد. اینبار تصور آن بود که گروه اقتصادی دولت در زیرمجموعه معاون اول عمل کند. من نمیدانم که آیا این را با آقای روحانی شرط کردند یا خیر. اگر شرط کردند و معاون اولی را پذیرفتند در این صورت در اولین لحظهای که خلاف آن را دیدند باید کنارهگیری میکردند و اگر شرط نکردند که هیچ ادعایی نمیتوانند داشته باشند. در هر صورت هنگامی که شواهد روشن حکایت از آن داشت که نهتنها مجموعه اقتصادی همسو با معاون اول نیستند بلکه دایره تنگتر شده است، تنها فرصت را برای کنارهگیری از دولت از دست داد و هنگامی که حوادث دیماه 1396 رخ داد، این فرصت بیشتر از پیش از دست رفت و پس از اعلام دلار 4200 تومانی دیگر نهتنها نمیتواند چنین کند، بلکه معلوم نیست که نتایج مثبتی از کنارهگیری احتمالیاش به دست آورد».
عبدی در ادامه نوشت: «وضعیت آقایجهانگیری مصداق خودکرده را تدبیر نیست شده است. باید همان پارسال تابستان تصمیم نهایی را میگرفت. یا استعفا میداد یا به طور کلی در مقام یک معاون اول معمولی انجام وظیفه میکرد و هیچ مسوولیت مستقیمی را نمیپذیرفت و درباره دلار 4200 تومانی نیز اظهارنظر نمیکرد. متاسفانه حالا دیگر برای هر اقدامی خیلی دیر شده است».
در نهایت تقلای اصلاح طلبان برای «خروج قهرمانامه جهانگیری» با هدف «حضور بی هزینه در 1400» به نتیجه نرسید. یکی از علتهای اصلی عدم توفیق این پروژه، «دلار جهانگیری» بود.
فروردین ماه امسال به هنگام اعلام بسته ارزی توسط جهانگیری، روزنامههای اصلاحطلب، تصویر سوپرمن را با تیترهای «بازگشت اسحاق» و «بازگشت جهانگیری» منتشر کردند و از «حضور مقتدرانه جهانگیری در حل بحران ارزی» خبر دادند؛ اما در عمل 18 میلیارد دلار ارز با نرخ 4200 تومان بر باد رفت و رانتی 130 هزار میلیارد تومانی را در حلقوم مفسدان و رانتخواران دانهدرشت ریخت. افکار عمومی این موضوع را فراموش نکرده است.
دولت روحانی، دولت اصلاح طلبان است
«سید محمد غرضی» وزیر پست، تلگراف و تلفن در دولت هاشمی رفسنجانی- 10 آذر 97- در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «اکثر نیروهای قریب به اتفاق آقای روحانی از جناح اصلاحطلب انتخاب شده است...اصلاحطلبان هر زمانی که به قدرت رسیدهاند نتوانستند دولت را نگه دارند».
«مصطفی ایزدی» از فعالین اصلاح طلب نیز-21 آذر 97- در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «اصلاحطلبان بر سر دوراهی قرار گرفتهاند. اگر بخواهند دولت و آقای روحانی را به طور کامل رها کنند، دیگر در انتخابات ریاست جمهوری 1400، نمیتوانند از فرد دیگری حمایت کنند. چرا؟ به این دلیل که مردم خواهند گفت که اصلاحطلبان از روحانی حمایت کردند تا رأی بیاورد، اما میانه راه او را تنها گذاشتند! مردم این مسائل را میدانند و خواهند فهمید. از سویی هم اگر بخواهند با تمام توان و پتانسیل خود از روحانی حمایت کنند، عملکردها و نمرات منفی دولت روحانی به پای اصلاحطلبان نوشته خواهد شد و باید پاسخگو باشند».
چندی پیش روزنامه اصلاح طلب شرق در مطلبی نوشته بود: «خوب و بد روحانی (لااقل بخش زیادی از آن) در محکمه تاریخ قطعاً به پای اصلاح طلبان نوشته میشود».
«محمد عطریانفر» از فعالین اصلاح طلب نیز چندی پیش گفته بود: «قهرا جامعه هر ناکارآمدی در حوزه دولتی را به پای نیروهای پشتیبان آن دولت مینویسد و حامیان را هم مورد نقد قرار میدهد. در این رابطه چه دولت مقصر باشد و چه ناکارآمدیها با توجه به شرایط بین المللی معطوف به حوزه پیرامونی و فراتر از دولت باشد، فرقی نخواهد کرد. رویکرد جامعه نسبت به دولت و حامیانش و یکی انگاشتن آنها قطعی است».
وضع موجود نتیجه حضور اصلاح طلبان در دولت است
رفتار سیاسی اصلاح طلبان بدین صورت است که در ابتدا سهم خود را تمام و کمال از دولت میگیرند و سپس در زنگ حساب، منکر حضور در دولت شده و نسبت به وضع موجود که خود باعث و بانی آن هستند، انتقاد کرده و غر میزنند و مدعی میشوند که اگر در دولت بودند چنین میکردند و چنان!
اصلاح طلبان بارها ثابت کردهاند که هیچ برنامهای برای اداره کشور ندارند. تنها هنر این طیف «ترساندن مردم» و «تشویق دولت به دلخوشی به نقطههای خیالی» -مثل برجام و FATF- تشکیل کمیته و کارگروه برای رفع حصر، جنجال سازی درخصوص حضور زنان در ورزشگاه، هیاهو برای کنسرت و بی توجهی به مشکلات معیشتی مردم از سوی این طیف موجب شده است تا علاوه بر ناکارآمدی اقتصادی در مدیریت اجرایی، بسیاری از وعدهها بر زمین مانده و مسائل حاشیهای و دستِ چندم، مطالبات اصلی مردم را به حاشیه ببرد.
متاسفانه اصلاح طلبان با مسئله «پذیرش مسئولیت» و «پاسخگویی درباره کارنامه» کاملاً بیگانه هستند. هدف اصلی کسب قدرت و رسیدن به مطامع شخصی و قبیلهای است.
چندی پیش یکی از اعضای سابق دفتر تحکیم و انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر گفته بود: «اصلاحطلبان نگاه ابزاری دوگانه به رئیس جمهور منتخب دارند. از یک طرف او را پس میزنند تا هزینهای پرداخت نکنند. از طرف دیگر تأیید میکنند و دو دستی به روحانی چسبیدهاند. دست از سر روحانی برنمیدارند مگر مطمئن شوند چیزی به آنها نمیماسد...اصلاحطلبان به روحانی مثل ساندیسی نگاه میکنند که تا زمانی که آخرین قطره ممکن در او را میک نزنند، لوله ساندیس را از آن بیرون نخواهند کشید. احتمالاً چند نوبت هم حباب و هوای خالی با طعم آبمیوه باید مکیده شود تا مطمئن شوند که دیگر نمیتوانند از روحانی استفادهای کنند. بعد همان کاری را که با هاشمی رفسنجانی کردند با او میکنند».
«وضع موجود» نتیجه «حضور اصلاح طلبان در دولت» است. در حال حاضر تیرِ لیدرهای جریان اصلاحات از جمله سعید حجاریان به سنگ خورده است. مردم، دولت روحانی را دولت اصلاح طلبان میدانند. اکنون زنگ حساب است و اصلاح طلبان باید درباره وضعیت فعلی اقتصادی در کشور به مردم جواب پس بدهند.