چرا ظریف این روزها حرفی برای گفتن ندارد؟ چرا وزیر خارجه امروز کاری برای انجام ندارد و فعلی از او صادر نمیشود؟ چرا این قدر بیهوا به در و دیوار میکوبد؟ این سر و صداها چیست که از دیپلماسی به گل نشسته مدعیان دیپلمات بودن درمیآید؟
واقعیت این است که رفتند قراردادی با دشمنان قسم خورده اسلام، انقلاب و مردم ما بستند که؛
اولا: توازن در داده و ستانده ندارد.
ثانیا: همزمانی در اجرا در آن مغفول واقع شده است.
ثالثا: در صورت نقض طرف مقابل، برگشت پذیری تعهدات دیده نشده است.
رابعا: ضمانت و تضمین در اجرا در آن دیده نشده است.
خامسا: در مکانیسم حقوقی معتبر در صورت اختلاف، شکایت دقیق پیش بینی نشده است.
دقتهای پنجگانه در شروط رهبری، مجلس و شورای امنیت ملی در پذیرش برجام لحاظ شد، اما اجرا نشد! حالا حریف اصلی ما زده زیر میز مذاکره و قرارداد و پیمان، ما ماندهایم و یک جیغ بنفش! تا دیروز میگفتند؛ برجام به اذن یا امر رهبری بوده، حالا می گویند؛ آن که نشست پای میز مذاکره، ما نبودیم، مردم بودند!
این انصاف نیست! اگر مردم پشت میز مذاکره بودند، دهان رئیس دیپلماسی آمریکا را در این مذاکرات خرد میکردند و هیچ کدام از این بیدقتیها اتفاق نمیافتاد. امروز خسارت محض برجام را پاسخگو نیستند. هر روز آن را بزک میکنند و بهانهای برای دو قطبیسازی در داخل قرار میدهند.
ظریف میگوید؛ "سیاست خارجی حوزه درگیری جناحی نیست"، اما میرود در شورای روابط خارجی آمریکا حرفهایی میزند که عرق شرم باید ریخت. دشمن را تشویق به مداخله در امور داخلی و رقابتهای سیاسی میکند. هرچه منتقدین مشفق راه نشان دادند، ناسزا شنیدند. حالا که با بدعهدی و نقض پیمان طرف مقابل روبهرو شدند، عوض اینکه لحن دیپلماسی خود را عوض و ادب را در برابر منتقدین رعایت کنند، همان کژراهه قبل را میروند. آقای ظریف باید بداند دیپلماسی التماسی جواب نمیدهد. او دیپلمات یک کشور انقلابی با 40 سال سابقه مبارزه با آمریکاست. اگر خود را در این اندازه نمیبیند، چرا خسارت محض برجام را مضاعف میکند؟
غرور ملی را با دیپلماسی التماسی شکستهاند، مدام به در و دیوار میکوبند. هزینه برجام را از جیب مردم دادهاند، به اهداف خود نرسیدهاند. تورم را به حد بیسابقه ای رساندهاند، تحریمهای ظالمانه را مضاعف کردهاند. هنوز خود را قهرمان ملی می دانند؟! چهار هفته است ارتش و پلیس فرانسه در استعداد 10 لشکر زرهی به مردم خود حمله کرده و می کند. ظریف حاضر نیست به مکرون بگوید؛ "حق اعتراض مردم را به رسمیت بشناس." میترسند در تعهد نصفه و نیمهای که در برجام قول دادند و اجرا هم نکردند، صدمه ببینند.
همه این حرفها کنار، آقای ظریف میگوید: "سیاست نگاه به شرق معنی نمیدهد، همان طور که سیاست نگاه به غرب معنی نمیدهد. چون شرق به غرب و غرب به شرق نگاه میکند." اگر واقعا فهم رئیس دیپلماسی کشور از تحولات جهان امروز این است، پس کرکره وزارت خارجه را پایین بکشید، کار را تعطیل کنید که کردهاید.
روابط راهبردی با چین، هند و روسیه را به طاق نسیان کوبیدهاید، برای اینکه نگاه به شرق جواب نمیدهد؟! اگر جواب نمیداد، چه طور ارتش روسیه در سوریه در کنار مدافعان حرم جلوی تجاوز ناتوی آمریکا و ارتش صهیونیستی مبنی بر حمایت از تروریسم را گرفتند؟
روسیه در سال 2000 با پوتین وارد هزاره سوم شد، قبل از آنکه در مسکو روسای جمهور دمپایی میپوشیدند چه طور شرق فرقی نکرده است؟ یک نفر نیست در وزارت خارجه به آقای ظریف بگوید "روسیه جدید" همان شوروی سابق نیست. اگر قبول دارید نگاه به غرب معنی نمیدهد، این چه بساطی بود در برجام به پا کردید و همه خطوط قرمز سیاست خارجی جمهوری اسلامی را درهم نوردیدید و با کریهترین وزیر خارجه آمریکا در خیابانهای لوزان به قدم زدن پرداختید؟
اگر نگاه به شرق معنی نمیدهد، اصلا یک گام به جلو برداشتید و نگاهی به آن انداختید که ببینید معنی میدهد یا نه؟! در این باره گفتنیها بسیار است، بماند. آقای ظریف برای خروج از بنبست برجام و بنبست در سیاست خارجی راههای بسیاری دارد، ازجمله اینکه؛
1- وداع با دیپلماسی التماسی
2- رفتن به سمت دیپلماسی انقلابی و دیپلماسی عمومی
3- اعلام توقف اجرای یک سویه تعهدات برجامی و بازگشت به نقطه صفر
4- نگاه به شرق با این تعریف که هر آنچه غیرغرب است و فاصله با آمریکا دارد
5- تقویت مقاومت و فشار منطقهای به آمریکا و رژیم صهیونیستی و تحکیم روابط با همسایگان
6- قطع امید از اروپا به ویژه سه دولت خبیث انگلیس، آلمان و فرانسه که تاکنون جز همزبانی و همراهی با آمریکا در نقض برجام کاری نکردهاند.
7-عدم پیوست به کنوانسیونهای جهانی که تعهدآور است و هیچ تعهدی را در قبال تعهدات دولت ایران نمیپذیرد. پنهانسازی مضرات این کنوانسیونها فایدهای ندارد. بالاخره یک روزی از جایی بیرون میزند. از این باب سخنان رئیسجمهور در مورد معاهده آب و هوایی پاریس شنیدنی است. این حرفها را باید قبل از رئیس جمهور، آقای ظریف میزد که نزد.
8- یک فکری برای حفظ ارزش پاسپورت ایرانی و حیثیت دیپلماتهای ما به ویژه در اروپا بکنند تا بیش از این به کرامت ملت ایران صدمه نخورد.
موارد یاد شده بخشی از وظایف ذاتی وزارت خارجه است. اینکه یک روز پس از سخنان رهبری مبنی بر اینکه "جریانهای سیاسی به دشمن میدان ندهند"، وزیر خارجه میرود در کنگره یک حزب به اصطلاح اصلاح طلب، تیشه به ریشه دیپلماسی خارجی میزند و به منتقدین مشفق ناسزا میگوید، کار درستی نیست و با وظایف ذاتی وزارت خارجه جمهوری اسلامی نمی خواند.