خبرگزاری تسنیم: امام حسن عسکرى(ع) در سال 232 هجری قمری به دنیا آمدند. بعد از آنکه پدرشان امام هادی(ع) توسط خلیفه وقت به سامرا رفت، ایشان هم به همراه پدر بزرگوارشان به آن شهر رفته و تا زمان شهادت در همان جا زیر نظر مأموران خلفای عباسی بود. دوران امامت حضرت مصادف با حکومت 6 خلیفه عباسی به نامهای متوکل، منتصر، مستعین، معتز، مهتدی و معتمد بود؛ از این جهت چندان عرصه را برای آن حضرت تنگ کرده بودند که همراه با شیعیانشان مجبور به رعایت تقیه بودند؛ با این وجود هیچ گاه در عرصههای اجتماعی حضورشان کمرنگ نشد بلکه از مخالف و موافق دستگیری میکردند.
محمّد بن علی بن ابراهیم بن موسی بن جعفر(ع) نقل میکند: زمانی به تهیدستی مبتلا شدیم و زندگی برایمان دشوار شده بود. روزی پدرم که بعد از امام هفتم(ع) فردی را به امامت نمیپذیرفت، به من گفت: نزد حسن بن علی برویم، زیرا او را به جوانمردی توصیف میکنند. وقتی نزد حضرت رسیدیم، از پدرم پرسیدند چرا تاکنون نزد ما نیامدهای؟ پدرم گفت: با این وضع خجالت میکشیدم خدمت برسم. در نهایت امام(ع) به آنها مبلغی داد.
امام حسن عسکری(ع) علاوه بر اینکه خود تقید شدید نسبت به اخلاقیات فردی و اجتماعی داشتند، مانند سایر معصومان(ع) اطرافیان خویش را مدام سفارش به رعایت اخلاقیات و تقواییات میکردند. این اقدام امام(ع) در عصری که عباسیان جامعه را به انحطاط اخلاقی و رفتاری سوق داده بودند، چراغ راهی پیش روی محبان و دوستداران اهلبیت پیامبر(ص) بود. در ادامه به یکی از سفارشات امام حسن عسکری(ع) در زمینه رعایت تقوای الهی و نیز اخلاق فردی و اجتماعی اشاره میشود.
شما را به تقوای الهی و پارسایی در دینتان و تلاش برای خدا و راستگویی و امانتداری درباره کسی که شما را امین دانسته ـ نیکوکار باشد یا بدکار ـ و طول سجود و حُسنِ همسایگی سفارش میکنم. محمّد(صلی الله علیه وآله وسلم) برای همین آمده است
أُوصیکُمْ بِتَقْوَی اللّهِ وَ الْوَرَعِ فی دینِکُمْ وَالاِْجْتَهادِ لِلّهِ وَ صِدْقِ الْحَدیثِ وَ أَداءِ الأَمانَةِ إِلی مَنِ ائْتَمَنَکُمْ مِنْ بَرٍّ أَوْ فاجِر وَ طُولُ السُّجُودِ وَ حُسْنِ الْجَوارِ. فَبِهذا جاءَ مُحَمَّدٌ(صلی الله علیه وآله وسلم)
در میان جماعتهای آنان نماز بخوانید و بر سر جنازه آنها حاضر شوید و مریضانشان را عیادت کنید. و حقوقشان را ادا کنید، زیرا هر یک از شما چون در دینش پارسا و در سخنش راستگو و امانتدار و خوش اخلاق با مردم باشد، گفته میشود: این یک شیعه است و این کارهاست که مرا خوشحال میکند.
صَلُّوا فی عَشائِرِهِمْ وَ اشْهَدُوا جَنائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ، فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ إِذا وَرَعَ فی دینِهِ وَ صَدَقَ فی حَدیثِهِ وَ أَدَّی الاَْمانَةَ وَ حَسَّنَ خُلْقَهُ مَعَ النّاسِ قیلَ: هذا شیعِیٌ فَیَسُرُّنی ذلِکَ.
تقوای الهی داشته باشید، مایه زینت باشید نه زشتی. تمام دوستی خود را به سوی ما بکشانید و همه زشتی را از ما بگردانید، زیرا هر خوبی که درباره ما گفته شود ما اهل آنیم و هر بدی درباره ما گفته شود ما از آن به دوریم.
إِتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا زَیْنًا وَ لا تَکُونُوا شَیْنًا، جُرُّوا إِلَیْنا کُلَّ مَوَدَّة وَ ادْفَعُوا عَنّا کُلَّ قَبیح، فَإِنَّهُ ما قیلَ فینا مِنْ حَسَن فَنَحْنُ أَهْلُهُ وَ ما قیلَ فینا مِنْ سُوء فَما نَحْنُ کَذلِکَ.»
در کتاب خدا برای ما حقّی و قرابتی از پیامبر خداست و خداوند ما را پاک کرده است. احدی جز ما مدّعی این مقام نیست، مگر آن که دروغ میگوید.
لَناحَقٌّ فی کِتابِاللّهِ وَ قَرابَةٌ مِنْ رَسُولِاللّهِ وَ تَطْهیرٌ مِنَ اللّهِ لا یَدَّعیهِ أَحَدٌ غَیْرُنا إِلاّ کَذّابٌ.
زیاد به یاد خدا باشید و زیاد یاد مرگ کنید و زیاد قرآن را تلاوت کنید و زیاد بر پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) سلام و تحیت بفرستید. زیرا صلوات بر پیامبر خدا 10 حسنه دارد. آنچه را به شما گفتم حفظ کنید و شما را به خدا میسپارم و سلام بر شما.
أَکْثِرُوا ذِکْرَ اللّهِ وَ ذِکْرَ الْمَوْتِ وَ تِلاوَةَ الْقُرانِ وَ الصَّلاةَ عَلَی النَّبِیِّ(صلی الله علیه وآله وسلم)فَإِنَّ الصَّلاةَ عَلی رَسُولِ اللّهِ عَشْرُ حَسَنات، إِحْفَظُوا ما وَصَّیْتُکُمْ بِهِ وَ أَسْتَوْدِعُکُمُ اللّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَیْکُمْ السَّلامَ». (وسایلالشیعه، ج12، ص5)