به گزارش اقتصادآنلاین شهرزاد همتی در شرق نوشت: او در گفتوگویی از چالش انتخاب شهردار در دو سال اخیر میگوید و معتقد است هنوز شورا به آن یکپارچگی ساختاری نرسیده. فخاری در این گفتوگو از تمام اتفاقهایی میگوید که شورا سعی بر گذر از آن داشته است. الهام فخاری را جزء صریحترین نمایندگان شورای شهر تهران میدانند. او جزء معدود اعضای شورای شهر بود که در روز استعفای محمدعلی نجفی، در موافقت با این استعفا صحبت کرد. او در این گفتوگو نیز تأکید میکند باید جلوی توقف شهرداری و شورای شهر را گرفت و فارغ از تصمیمهای سیاسی، کارنامه یکسالو نیمه شهرداری و شورای شهر را بررسی کرد. او میگوید نمیتواند نمره چندان بالایی به تلاش خود و همکارانش در شورای شهر بدهد.
همکاران شما در شورای شهر میگفتند انتخاب سه شهردار از نقاط قوت شورای پنجم است. بالاخره شما شهردار سوم را هم با سلام و صلوات توانستید انتخاب کنید. به طور کلی روندی که از آمدن آقای نجفی و رفتنش ایجاد شد، هیچ وقت برای مردم روشن نشد. این در حالی بود که شما بحث شورای شیشهای و شفافیت را مطرح کرده بودید. درباره این موارد با مردم همصحبت نشدید. اتفاقی را که برای ساختمان بهشت افتاد، چطور ارزیابی میکنید؟ گاهی به نظر میرسد شورای شهر هنوز گیج است و راهش را پیدا نکرده، چقدر این سه مرحله انتخاب شهردار را جزء موفقیتها ارزیابی میکنید؟
نظر همکاران محترم است؛ اما اینکه بگوییم انتخاب سه شهردار نقطه قوت شوراست، به نظرم موضوع مبهمی است. شاید بتوانیم به این شکل بگوییم که با وجود اینکه دو بحران ناگهانی درباره ادامه کار شهرداران منتخب شورا اتفاق افتاد، با اینهمه شورا تلاش کرد شرایط را مدیریت کند و با انتخاب بعدی ثبات را به شهر برگرداند؛ ولی به نظرم اگر توجه میشد، از شهریور 96 و قبلتر که تعداد جلسات ما خیلی زیاد بود، نباید چنین وضعیتی رخ میداد. کسانی که پشتوانه کارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داشتند، در این جلسهها بودند و اینکه این جلسات به شرایطی برسد و بعضی نکتهها و متغیرها بهدرستی مورد توجه نباشد و انتخابی داشته باشیم که دچار چالش شود، منصفانه است که شورا مسئولیت بخشی از این شرایط را برعهده بگیرد. اینکه در دستگاههای دیگر یا بیرون از شورا تصمیمگیریهایی رقم خورد، درباره شهردار اول یا شهردار دوم که مصوب مجلس بود؛ اما به نظرم این شورا با ظرفیت و سرمایهای که داشت، میتوانست برخی چیزها را پیشبینی یا پیشگیری کند و این اتفاق نیفتاد. اگر از این جهت به شورا انتقاد شود، به اندازه سهم شورا روا میدانم. میشد که بهتر از این عمل کرد. بههرحال تلاش بر این بود که یک چهره ملی انتخاب شود که شهر را خوب بشناسد. شاید آن زمان با یک انتخاب دیگر میشد هزینه اجتماعی و روانی را که به مردم تحمیل شد، کاست. دلیل نداشت همه چهرههای ملی را در موقعیت مختلف در معرض مسائلی قرار دهیم و برخی از ما در جریان بخشی از مسائل نباشیم و این مسائل به چالش بزرگی برای شهر تبدیل شود. نمیخواهم کلمه پروژه را به کار ببرم. اینکه از مسئله شخصی به مسئله شهری و ملی تبدیل شود. این در واقع هدررفت توان و انرژی و سرمایه اجتماعی به نظرم قابل پیشگیری بوده است. اگر صرفا روی اشخاص یا آیتمهایی پافشاری شود، اشتباه است. تلاش این بود که نتیجهای اگر در جمع گرفته میشود، همه از آن نتیجه حمایت کنند. خوشحالم که درباره انتخاب اخیر همه واقعا براساس دیدگاه خودشان یا حزبشان رأی دادند و لزوما اینکه اگر اکثریت به نتیجهای رسید، بعد 21 نفر دیگر به آن نتیجه رأی دهند، این فضا نبود. زمانی من شاید خیلی مورد نقد قرار گرفتم؛ اما جزء کسانی بودم که موافق استعفا در صحن صحبت کردم و گفتم وظیفه بزرگی برعهده آقای نجفی گذاشته شده بود. انتخابشدن بهعنوان شهردار تهران توفیق بزرگی است و لطف و حق بزرگ مردم است. اگر کسی در آن شهر به این نتیجه رسیده که بیمار است و باید برود یا فضای شخصیاش اولویت داشته، ما نسبت به این موضوع پافشاری نداشته باشیم؛ چون همه فضای ما روشن بوده. اینکه رأی مردم گویای خواستههای مشخصی بوده، وضعیت شهر نیازمند کار بود. اگر کسی در این شش ماه شرایطی برایش پیش آمده یا به گونهای عمل کرده که به استعفا برسد، به نظر من بهتر بود برود. در انتخاب شهرداری دوم باید نخست بگویم بههرحال خاستگاه انتخاب ما با فراکسیون امید مجلس حتی باید بگوییم سیاسی و مشترک است، هم لیست امید و فراکسیون امید مجلس برخاسته از شورای عالی اصلاحطلبان و تلاشهای شورای عالی اصلاحطلبان در دوره اول بوده، هم لیست شورای شهر در تهران و کلانشهرها کاملا لیست شورای عالی اصلاحطلبان بوده. بنابراین ارتباط سیستمی بین این دو نهاد باید وجود میداشت و بر پایه برنامه مشترک و با اولویتهای هماهنگ کار انجام میشد هرچند از این ارتباط به خوبی استفاده نشد و در 15 ماه گذشته ارتباط کاری نهاد مجلس با نهاد شورای تهران به عنوان پایتخت به نظرم میتوانست خیلی مؤثرتر و مسئلهمحور باشد. این جزء نقدهای من به عنوان یک فعال اجتماعی است. آن زمان این طرح در دست بررسی در مجلس بود. بعضی از نمایندگان مجس اتفاقا گفتند در انتخابی که قرار است صورت بگیرد به این قضیه توجه کنید، به احتمال زیاد این طرح، رأی خواهد آورد.
گویا آقای فرید موسوی با شما هم مشخصا صحبت کردند و هشدار دادند... .
بله. به دلیل ارتباطهای کاری نزدیکتر برخی نمایندگان، بهطور مشخص با ما مطرح شد و چند نفر از ما در جلسه هماندیشی به وضوح مطرح کردیم که این طرح احتمالا به نتیجه میرسد و بر اساس این درباره گزینهها بحث شود. میبینیم شورا با جدینگرفتن این موضوع یا به دلیل کمبود ارتباط مؤثر با مجلس دوباره گزینهها را مرحله به مرحله طی میکند و از طرف دیگر ارتباط مجلس ارتباط درستی نیست و همه مسیر خودشان را در دو دسته جدا طی میکنند تا وقتی قانون مصوب میشود. البته به نظر من لازم است اشاره کنیم آقای مهندس افشانی حتی تا دو ماه قبل از پایان خدمتشان، از واضحگفتن اینکه شرایط استخدامیشان چیست، طفره رفتند. مسئولیت اخلاقی بر گردن ایشان است، شاید باور داشتند که قابل حل است. ایشان قبل از همه میدانسته که چه وضعیتی دارد و به عنوان یک فرد فعال اجتماعی و مدیر باسابقه باید میدانستند حق مردم و شورا بود که درست در جریان باشند. کمتر از دو ماه مانده به پایان خدمتشان از نظر تاریخ قانونی، در شورا به وضوح از ایشان سؤال شد که گفتند به خودم بستگی دارد و این جواب درستی به شورا نبود. چطور به ایشان بستگی داشت؟ ایشان میگفت به خودم بستگی دارد؛ اگر بخواهم میروم و اگر بخواهم میتوانم بمانم. واقعیت این است که اینطور نبود.
شاید به نتیجه لابیها امیدوار بود.
بههرحال این رفتار شفاف و صادقانهای نسبت به سؤالی که از ایشان پرسیده شده بود، نبود. تمام آن مدت هم بخش زیادی از انرژی شورا صرف این مسئله شد که مذاکره کرده و راهحل پیدا کنند و ثبات مدیریت شهری دوباره دچار مسئله میشد و انرژیای که باید برای حرکت شهر به سمت جلو صرف میشد، خواه ناخواه درگیر حل این مسئله شد. به نظرم شورا باید صادقانه سهم مسئولیت خودش را از این موضوع قبول کند. امیدوارم انتخاب اخیر کمک کند که از این حاشیهها و اتلاف سرمایه و توان پیشگیری شود.
به نظرتان آقای حناچی شهردار نهاییتان است؟
امیدوارم اینطور باشد. چون از نظر شرایط استخدامی، ایشان مشکلی ندارد. اگر به بیماری باشد تا جایی که میدانم دچار آن نوع بیماریها نیست. مسئولیت ایشان درحالحاضر از همه خیلی سنگینتر است. وضعیت ایشان متفاوت از دو شهردار پیشین است به چند دلیل؛ نخست اینکه 16 ماه از دوره گذشته و خستگیها محسوس است و دوم اینکه ایشان از بیرون شهرداری نیامده و در دو معاونت شهرداری خدمت کرده و نباید زمان برای آشنایی و دیدوبازدید از دست بدهد و سوم اینکه یک متخصص شهری است که سالهاست با تهران و مدیریت شهری آن ارتباط کاری داشته؛ پس باید چابکتر و هدفمندتر کار کند. از برخی جنبهها شهر در وضعیت دشواری است و تمرکز و فشار و حفظ تعادل برای انجام کار نیاز است. البته امیدوارم با کمک همه نهادها، مردم و کسانی که دوست دارند، شهر در مسیر توسعه و بهبود حرکت کند و تا امروز هم همه اعلام همراهی کردهاند و این را باید به فال نیک گرفت، از بسیج و نهادهای انتظامی تا نهادهای مردمی اعلام همراهی کردهاند. این ظرفیت و مسئولیت بزرگی است و امیدوارم ایشان قدر این فضا را بدانند هرچند کار بسیار دشواری در شهر دارند.
برایند و راندمان شورای پنجم را از آغاز تاکنون چطور ارزیابی میکنید؟
من جزء افراد باورمند به نقد درونسیستمی هستم و شاید تند حرف بزنم. نمره عالی یا خیلی خوبی به شورا نمیدهم. به نظرم ما در انتخاب مسائلی که باید به آنها بپردازیم اولویتبندی مشترک نداریم و هرکدام از افراد راه خودشان را میروند. حتی اگر یک انرژی واحد در 21 بخش منتشر شود، مسلم است که اثربخشی کمتر خواهد شد. انتظار میرفت که اتفاقا این شورا توان و مسائل و انرژیهای پراکنده را در شکل همافزا مشخص کند؛ اگر چند مسئله وجود دارد همه به آن پنج، شش مسئله بپردازند و اینطور نباشد که هرکس فقط بنا بر تشخیص کارشناسان و حزب خودش یک مسیر را برود. البته در مواردی مشترک و هماهنگ مسئلههایی مورد توجه بود ولی این بزرگترین خطر برای شورای پنجم تا امروز است و همچنان هم این اتفاق میافتد.
گاهی به نظر میآید در تصمیماتی که گرفته میشود، کسی به صلاح شهر فکر نمیکند و تصمیمات به خاطر روکمکنی حزبی است. نظرتان چیست؟
قائل به این نیستم که اعضای شورا درباره صلاح شهر بیتوجهی کرده باشند؛ ولی گاهی شاید آنچه صلاح شهر تشخیص میدهند، خیلی کانالیزه، شاید فقط از پنجره خود به واقعیت پرداختن است. مثل داستان فیل مولوی که هرکدام یک بخش را میبینند؛ درصورتیکه کاش میتوانستند روشنایی مشترکی برای هم بیاورند که واقعیت را با هم ببینند. مسئله این است که هرکس یا هر مجموعه حزبی فکر میکنند درستترین چیزی که از واقعیت ادراک میشود، تشخیص کارشناسی آن تیم است. این به حل مسئله کمکی نمیکند. اوضاع مختلف شهری شاید به نوعی متأثر از این امر باشد. اصطلاحی که به کار بردید که شاید شورا هنوز مستقر به خود نیست، یکی از دلایلش همین است. اگر توافق شود و حتی اولویتها مشترک باشد، تغییر مؤثرتری در شهر شکل میگیرد. باید بدانیم ماهیت شورای شهر با شورای استانی متفاوت است. در شورای استان گفتیم با همه کاستیهایی که نهاد شورای میانی دارد و بودجه و ظرفیت کارشناسی قویای ندارد، بااینحال با همکارانمان توافق کردیم که ما مثلا به پنج اولویت میپردازیم. اولویت اصلیمان در استان آب است. در جلساتمان با وزارت آب، وضعیت آب واقعا خیلی کلیدی و مهم است. همینطور وضعیت فرونشستها. حتی کمیسیون فرهنگی اجتماعی ما آنجا بحثی که دارد، رویکردش مسئله آب است. حریم، طرحهای هادی روستایی و ترافیک حملونقل استان دیگر اولویتهای کار ما بودهاند. البته تهران هم گسترده است و هم تنوع سرمایه و ظرفیت دارد، میشد (یا میشود) همافزاتر شود.
گاهی احساس میشود شما در شورای استانی فعالتر هستید تا شورای تهران. اینکه در هر جلسه تا پایان جلسه علنی نمیمانید و جلسات صحن را زودتر ترک میکنید و مشاوران شما میگویند کارهای شورای استان مانده.
اگر به این عنوان گفتهاند، درست نبوده. دلیل خروج از صحن را برایتان توضیح میدهم. در جلسه هماندیشی هم گفتهام اگر جلسه را 9 تا 11 تنظیم میکنیم، باید دستور جلسهمان هم از 9 تا 11 باشد. به حساب اینکه بخشی از نهاد و صحن شورا شاید به گفتوگوهای اجتماعی اولیه ازجمله قرائت قرآن، صحبت، نطق و تذکر صرف میشود. با آن حساب برابر یک فهرست دستور جلسه 20 موردی تقریبا مشخص است که تمدید نیاز است. اگر اینقدر کار داریم، پیشنهادم این است که جلسه از 8 تا 12 باشد و دستورهای بیشتری بررسی شود. وقتی 11 تعیین شده، من باید بتوانم بر مبنای آن ساعت سایر کارهایم را تنظیم کنم. درصدی از جلسات ممکن است نیاز به تمدید داشته باشد؛ اما وقتی بدون استثنا همه جلسات نیازمند تمدید هستند، به نظرم زمانبندی مشکل دارد. احتمالا دقت کردهاید هیچوقت به تمدید رأی نمیدهم؛ مگر وقتی که وسط دستور هستیم و تمدید کمک میکند دستور جمع شود. در غیراینصورت به تمدید رأی نمیدهم؛ چون فکر میکنم ما بهعنوان کسانی که در موقعیت اداره شهر هستیم، اوین مهارتمان را باید مدیریت زمان قرار دهیم.
در شورای استان چه کارهایی انجام میدهید؟
طبق برنامهای که تنظیم کردهایم، با توجه به ظرفیت شورایی خوبی که استان از نظر قانون دارد و این دوره فکر کردم که میتوانیم آن ظرفیت قانونی را به نفع مردم و استان فعالتر کنیم، میدان کار متفاوتی است. من از روزهای کاری یک روز را برای شورای فرادست اختصاص دادهام. روزهای دوشنبه معمولا ساعت هفت هر دو هفته یک بار کمیته انطباق شهرستان شمیران داریم. ماهانه یک بار ساعت هشت صبح دوشنبه اول یا آخر هر ماه شورای شهرستان شمیران داریم و من آنجا نمایندگی دارم و بقیه روز دوشنبه را به شورای استان اختصاص میدهم؛ بنابراین دوشنبهها را شورای فرادست تنظیم کردهام و فکر میکنم یک روز از شش روز هفته (بدون احتساب جمعه) در شورای استان هستم. چون وقت زیادی نیست و به نظرم متناسب است، همه فرادستیها را به دوشنبه اختصاص دادهام. فضایی که در شورای استان داریم، شاید در کمتر جایی داشته باشیم، یکی اینکه درباره قبول مسئولیت زن و مرد خیلی گارد کمتری وجود دارد. شورای استان سیاستزده نیست و میان نیروهای جوانتر و پیشکسوتان همکاری و همدلی ارزنده وجود دارد. همیشه درس تازهای برای همه ما در زمینه توسعه وجود داشته است. سال گذشته و امسال که رأیگیریها به اتفاق آرا بود، اعتماد همکارانمان در شورای استان (بعضیهایشان شاید دوره چهارم است که در شوراها انتخاب میشوند) خیلی با رویکرد مثبت و همراهی و همکاری رأی دادند و حتی خودشان پیشنهاد کردند که ریاست شورا یا بعضی مسئولیتها در اختیار خانمهای عضو باشد.
آیا مایل هستید در انتخابات دوره بعد شوراها هم کاندیدا شوید؟
واقعا امروز به این فکر نمیکنم. الان مثل یک دونده که فقط به جلو حرکت میکند، میدوم. اگر بتوانم، قولهایی که دادهام را عملی کنم (با توجه به اینکه در تلگرام کانال من غیرفعال است) هرچند یک بار آرشیو کانال رسمیمان را نگاه کردم و یادداشتهای دوره انتخابم را که دیدم، فکر میکردم حتما دیگران به همین شیوه ما را ارزیابی میکنند که چه گفتی و الان چه کار کردهای. خودم سعی کردم به خودم اینطور نگاه کنم. در بعضی از محورها فکر میکنم تا حدی توانستهام مؤثر باشم اما اگر این اثربخشی به نفع عموم مردم و در حوزههای مشخصی که بهخصوص من در موردشان صحبت کردهام، محقق نشود، چه دلیلی دارد من به خودم اجازه دهم دوباره کاندیدا شوم و چه دلیلی دارد که مردم را در معرض انتخاب خودم قرار دهم؟ سوگندی که ابتدای کار یاد میکنیم تشریفاتی نیست. خیلی بستگی دارد به اینکه کارنامه من سال به سال اثرگذار باشد.
خوب است که این را میدانید... عدهای فکر میکنند این رأی را خودشان کسب کردهاند... .
واقعیت است. درست است که من در حرفه خودم بین دوستان و همکارانم سرمایه اجتماعی خوبی دارم اما سرمایه اجتماعی من در سال 96 آنقدر نبود که بتوانم رأی یکمیلیونو خردهای داشته باشم و رأی لیست و پشتیبان اجتماعی و سیاسی آن لیست بوده است. اگر ارزیابی شورای عالی ادامه پیدا کند و رأی پشتیبانهای لیست این باشد که من توانستهام به وظایف شهری خودم و برنامه جمع در قبال مردم عمل کنم، بخشی از تصمیم به کاندیداشدنم به آنها بستگی دارد. اما نه اصراری به این کار دارم و نه واقعا در این راستا حرکت میکنم.
در مورد بازداشتهای اخیر استان توضیح بدهید. ما هر روز در استان خبرهایی مبنی بر بازداشت اعضای شورای شهرستانها و کارمندان شهرداری را میشنویم... داستان این بازداشتها از چه قرار است؟
شورای نهاد یک شورای ارزشمند و بینظیر است و اصولی پراهمیت از قانون اساسی است و اثرگذاری مردم بر سرنوشت خودشان از امور خرد تا کلان را محقق میکند اما به این معنی نیست که همه کسانی که به عضویت در شورا انتخاب میشوند، واقعا پایبند به همه آن آرمانها و اصول باشند. ممکن است درصدی از خطا در برخی افراد در سازمان باشد از جمله شوراها، بعضی از افراد واقعا ممکن است افراد متخلفی باشند یا کسانی باشند که با قصد سوءاستفاده از موقعیت در آن سمت وارد شوند. کسی از متخلف و فسادگر دفاع نمیکند آن هم در نهاد مدنی شورا که باید ضد فساد و سالم کار کند. ولی این امر نهاد انتخابی یا انتصابی را هم شامل میشود و مختص شوراها نیست. بخشی از بازداشتهای رخداده در مراحلی بود که سیستم قضائی ورود کرده و در یک بازه زمانی با سازوکارهای قانونی از جمله وثیقه از بازداشت خارج شدند. منتها صرفا بازداشت لزوما به معنی سلب عضویت نیست و خوشبختانه شورای عالی استانها با مصوبههایی که داشته، نظارت بر عملکرد شوراها را در خود مجموعه شورایی تقویت و معنادار میکند.
کدام شهرها بازداشتی دارند؟
بخشی از بازداشتیها به مسئله زمین یا سوءاستفاده از موقعیت شورا برمیگردد. برخی از اعضای شوراها در سطح استان تهران و کشور هستند که ممکن است از موقعیت خودشان به عنوان عضو شورا سوءاستفاده کنند و افراد را بهطور غیرمستقیم مجبور کنند که از خدمات پیمانکاری مرتبط با اینها مسائل شهریشان حل شود یا به تخلفات شهرداری رسیدگی نکنند و نادیده بگیرند.
هیچکدام از بازداشتها سیاسی نبوده؟
میشود گفت خیر. یا ابهام بوده یا مسئلهای وجود داشته. البته رسیدگی به این موضوعات در صلاحیت هیئت حل اختلاف که چندسطحیاند، است و رسانهایکردنشان از نظر اخلاق حرفهای درست نیست چون ممکن است فرد در سطح بالاتر تبرئه شود.