علی دهکردی از همرزمان شهید مدافع حرم حاج حمید تقویفر در گفتوگو با ایسنا در سخنانی بیان کرد: دوستی من و حاج حمید به دوران نوجوانیمان باز میگردد. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، حاج حمید در حالی که 16 یا 17 سال سن داشت به کمک پدرش میرفت و در رسیدگی به فضای سبز اهواز با او همراه میشد. حاج حمید بسیار خانواده دوست بود. پس از اینکه انقلاب به پیروزی رسید و جریانهای التقاطی و خرابکارانه در اهواز شکل گرفت حاج حمید در واحد اطلاعات سپاه فعالیت خود را آغاز کرد. ضرورت حضور در این واحد داشتن تعهد اخلاقی بالا و اعتقادی بود. حاج حمید بسیار با تقوا بود و شئونات اسلامی را رعایت میکرد. با وجود آنکه یک جوان بود اما دچار لغزش نشد.
وی افزود: با خصوصیاتی که درونش وجود داشت اگر کسی در واحد اطلاعات و امنیت دچار مشکلی میشد یا اشتباهی را انجام میداد با صراحت به آن شخص تذکر میداد یا اجازه انجام کار نادرست را نمیداد. ترس و وحشت در وجودش جا نداشت و بسیار شجاع بود. از سوی دیگر انسانی خشن نبود. به دلیل آشناییاش با زبان عربی به مقابله با خلق عرب و جریانهایی که از سوی عراق حمایت میشدند پرداخت. همچنین در مرزها از ورود قاچاق جلوگیری میکرد. آن زمان منطقه هور دست نخورده و بکر بود و حاج حمید توانست آن را شناسایی کند و با بچههای عرب زبان ارتباط دوستانهای بگیرد.
دهکردی خاطرنشان کرد: سال 59 جنگ آغاز شد و به حاج حمید ماموریت دادند تا در فرمانداری کارهای امنیتی درون شهر را انجام دهد اما پس از چند ماه خواستار این شد که وارد فاز نظامی شود. بنابراین به سوسنگرد رفت و با شهید مهدی زینالدین( فرمانده لشکر 17 علیبن ابیطالب قم در دفاع مقدس) کار خودش را آغاز کرد و از فاز امنیتی به فاز اطلاعات و عملیات وارد شد. آن زمان تشکیلاتی در این زمینه وجود نداشت و بیشتر رزمندگان فاقد تجربه یا دورههای خاص بودند اما شاخصههایی که درون حاج حمید وجود داشت سبب شد تا به یک نیروی اطلاعاتی خبره تبدیل شود. همانطور که اشاره کردم به دلیل ارتباط خوبی که داشت توانست عراقیهایی که از صدام بریده بودند را جذب کند و در قالب تیپ بدر سازماندهی شدند که شهید اسماعیل دقایقی ( فرمانده لشکر 9 بدر در دفاع مقدس) نیز در آن واحد فعال بود. روحیات او سبب شد که بین نیروهای عراقی محبوبیت پیدا کند. دوستی او با عراقیها معنوی بود و تقوایی که داشت باعث میشد که عراقیها او را بپذیرند. از سوی دیگر حاج حمید جزو فرماندهانی نبود که نیروها را جلو بفرستد و خودش از مقر هدایت را بر عهده بگیرد. او همراه نیروهایش به خط میرفت و عملیات انجام میداد.
این رزمنده دوران دفاع مقدس با اشاره به اینکه ارتباطات حاج حمید تقویفر با عراقیها همچنان پس از جنگ نیز حفظ شد توضیح داد: زمانی که غائله داعش پیش آمد او توانست تیپ «سرایای خراسانی» را در حالیکه تروریستهای داعش به فلوجه رسیده بودند مجدد سازماندهی کند و از مناطقی همچون کوت، عماره، بصره و ناصریه نیرو جمع کرد. اگر زمانی تیپ سرایای خراسانی به حاشیه رانده شده بود اکنون ظرفیت پذیرش این تیپ ایجاد شده بود و توانست وارد نبرد با داعش شود و منطقهای را به عنوان خط برای فعالیتهایش اختصاص دادند. حاج حمید تا لحظه شهادت در بین عراقیها عنصری بیگانه نبود و حتی پس از آنکه به شهادتش رسید محل شهادتش را زیارتگاه کردند.
وی گفت: زیرکی، کم حرف بودن و هوشیاری از شاخصههای بارز حاج حمید بود. برادر و پدر او به شهادت رسیده بودند اما هیچگاه از آنها حرفی به میان نیاورد تا مبادا امتیاز خاصی برایش قائل شوند.