ماهان شبکه ایرانیان

ویژه‌های مشرق؛

روزنامه اصلاح‌طلب برای جاسوس آمریکایی سنگ تمام گذاشت!/ ایران باید در سیاست منطقه‌ای، منافع آل سعود را در نظر بگیرد!

در روزهای گذشته، فعالین رسانه‌ای با اشاره به حادثه تلخ آتش سوزی یک مدرسه در زاهدان، به یاد آوری وعده‌های عملی نشده رییس جمهور مبنی بر گازرسانی به این استان پرداختند.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** روزنامه اصلاح‌طلب برای جاسوس آمریکایی سنگ تمام گذاشت!

روزنامه قانون در یادداشتی به قلم «مسعود باستانی» به تطهیر «عباس امیر انتظام» سخنگوی دولت موقت پرداخت.

مسعود باستانی، نویسنده این یادداشت از محکومین فتنه 88 است که سردبیری وب‌سایت «جمهوریت» به مدیرمسئولی حمزه کرمی را بر عهده داشت. وی در تیرماه 88 در جریان اغتشاشات پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم بازداشت شد. باستانی در دادگاه بدوی به شش سال حبس تعزیری محکوم شد. پخش بخشی از اعترافات وی و حمزه کرمی در دادگاه از سیمای جمهوری اسلامی، از تحولات سیاسی سال 88 بود.

برخی از اتهامات مسعود باستانی، تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی از طریق ارسال اخبار و مطالب جهت‌دار برای وب‌سایت‌های ضدانقلاب در خارج از کشور، جاسوسی و ارسال اخبار و اطلاعات خلاف واقع علیه نظام و نشر اکاذیب به‌قصد تشویش اذهان عمومی، توهین و افتراء به مسئولان عالی‌رتبه نظام از طریق وب‌سایت جمهوریت، دریافت 400 دلار کانادا از یک رسانه ضدانقلاب در کانادا و دریافت دستمزد ماهانه 300 تا 350 دلار از رادیو چکاوک بود.

باستانی در دادگاه 88 با اشاره به محورهایی که از سوی مهدی هاشمی رفسنجانی-مدیریت کلان وب‌سایت جمهوریت- به آن‌ها ارائه می‌شد گفته بود: «تضعیف نهادهای قانونی کشور همچون شورای نگهبان، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی مقاومت بسیج و نیروی انتظامی، ایجاد شبهه در انتخابات، ارائه اخبار ضدونقیض مبنی بر سوءاستفاده از اموال دولتی و القاء تقلب در انتخابات جزو محورهایی بود که در راستای وحدت‌شکنی و ایجاد التهاب در جامعه ما آن را در دستور کار داشتیم».

«مسعود باستانی» در یادداشت روزنامه قانون با عنوان «آزادی ابدی» نوشت: «39 سال پیش در چنین روزی مهندس امیر انتظام دستگیر شد. تاریخ هیچ‌گاه منتظر فرامین و ابلاغیه‌ها نمی‌ایستد. اصالت حقیقت و ضرورت آزادی، موتورهای محرکه تاریخ‌اند. حکومت‌ها و قدرت‌های سیاسی مستقر حداقل در عصر گردش آزاد اطلاعات نمی‌توانند به‌راحتی تاریخ را مهندسی کنند. صحت این چند سطر را به‌راحتی می‌توان در پرونده مهندس عباس امیر انتظام، وزیر امور خارجه دولت مهندس بازرگان و سخنگوی دولت موقت تماشا کرد. مهندس امیر انتظام خیلی زودتر از آنکه محکمه‌های قضایی بار دیگر پرونده‌اش را بازخوانی کنند، در معرض قضاوت افکار عمومی قرار گرفت و از اتهامش تبرئه شد.»

باستانی در ادامه نوشت: «39 سال پیش در چنین روزهایی روزنامه‌های تهران با تیتر درشت در صفحه نخست خود این خبر را منتشر کردند: «عباس امیر انتظام دستگیر شد». روزنامه جمهوری اسلامی، روزنامه انقلاب اسلامی، روزنامه کیهان و روزنامه بامداد چند عنوان پرتیراژ از مطبوعات داغ روزهای پایانی آذر سال 58 بودند که هر یک به شکل جداگانه خبر دستگیری نخستین سخنگوی دولت پس از انقلاب سال 57 را به جرم یا اتهام جاسوسی چاپ کردند. این روزنامه‌ها با استفاده از مطالب مطرح‌شده در کنفرانس رادیو و تلویزیونی دانشجویان فاتح سفارت خبری را تنظیم کرده و مدعی شدند که مهندس امیر انتظام به دلیل جاسوسی برای آمریکا دستگیر شده است.»

وی در ادامه یادداشت نوشت: «حالا این رخداد تاریخی در آستانه چهل‌سالگی است و کمتر از یک‌سال پیش مهندس عباس امیر انتظام چشم از دنیا فروبست. اگرچه امیر انتظام خود بر بالین قاضی محکمه‌اش حاضر شد و بخشش را آغاز کرد اما این اقبال را داشت که بعضی اتهام زنندگان از وی عذرخواهی کنند. جامعه ایرانی یک عدرخواهی به او بدهکار است و یک تجربه تاریخی مهم و آن هم اینکه نباید با سرعت و در لحظات خشم عجولانه افراد را قضاوت کرد و با سرعت برچسب خادم یا خائن را به پیشانی هر کسی چسباند».

برخلاف ادعای نویسنده این یادداشت، طبق سند منتشره از اسناد لانه جاسوسی در جلد دهم صفحه 68 این مجموعه آمده، مأمور نظارت آمریکا درباره ملاقات با امیر انتظام در بحبوحه پیروزی انقلاب گزارش می‌دهد: «او (امیر انتظام) گفت: بعد از سال‌ها دیکتاتوری، مردم آزاد شده‌اند و فکر می‌کنند حق دارند هر چه می‌خواهند بگویند و هرکس می‌خواهد رهبر باشدمقدمتا فکر می‌کردیم بیشتر از چندماه به طول نخواهد انجامید تا مسائلمان را با آمریکا حل کنیم ولی مردم دخالت‌هایشان را ادامه می‌دهند. امیدواریم فرصت داشته باشیم مسائلمان را حل کنیم. در این جهت به کمک‌های شما نیاز داریم».

نکته جالب این که امیر انتظام 10 خرداد 59 به خبرنگاران گفت: «لانه جاسوسی به دست برادران‌مان تصرف شد. من در سوئد به خبرنگاران ثابت کردم که برادران مسلمان ما بعد از 26 سال، از حق قانونی خودشان برای توقف مداخلات آمریکا در امور ایران و بستن لانه جاسوسی دست به اقدام زده‌اند و این حق طبیعی ملت ما بوده است».

اما همین فرد سال 77 در مصاحبه با روزنامه اصلاح‌طلب جامعه، با کم‌حافظه فرض کردن مردم مدعی شد: «وقتی سفارت آمریکا اشغال شد و اسمش را گذاشتند جاسوسخانه، تمام اسناد به دست آمده را به عنوان اسناد لانه جاسوسی منتشر کردند.» یعنی او سندیت اسناد را انکار نمی‌کند - چون نمی‌تواند - بلکه جاسوسخانه بودن محلی که خود صراحتاً جاسوسخانه می‌نامیده، انکار می‌کند!

ارتباط امیر انتظام با مأمورین آمریکایی از اواسط دهه 40 شمسی برقرار و تا پس از انقلاب ادامه داشته است. او در این مدت در اسناد آمریکا با دو اسم رمز «آرلیک» و «اس. دی پلاد» معرفی شده است.

اسناد لانه جاسوسی مربوط به عباس امیر انتظام و ترجمه آن‌ها در کتابهای  شماره 10 و 56 اسناد لانه جاسوسی منتشر شده است.

یکی از کسانی که جاسوسی امیر انتظام را انکار کرد، «محسن میردامادی»- از بازداشتی‌ها و محکومین فتنه 88- بود.

گفتنی است «محمد خاتمی» رئیس دولت اصلاحات-مهرماه 60- خطاب به مهندس بازرگان نوشته بود: «چه نقصی در کار شماست که فردی چون امیر انتظام "جاسوس و مزدور آمریکا" تا سطح معاونت نخست‌وزیر و سخنگوی دولت موقت بالا می‌آید؟».

لازم به ذکر است که بی بی سی فارسی-رسانه روباه پیر- امیر انتظام را یک «دیپلمات انقلابی» می‌نامید!

ناگفته نماند که سرمایه‌گذار و مسوول روزنامه اصلاح‌طلب قانون که در یادداشتی به قلم یکی از محکومین فتنه 88 به تطهیر یک جاسوس آمریکایی پرداخته، به عنوان یکی از بدهکاران بزرگ بانکی، پرونده‌ای مفتوح دارد.

** ایران باید در سیاست منطقه‌ای، منافع آل سعود را در نظر بگیرد!

روزنامه دنیای اقتصاد در مطلبی نوشت: «دو کشور (ایران و عربستان) و به‌خصوص عربستان باید به این جمع‌بندی برسند که با نادیده گرفتن دیگری نمی‌توانند منافع خود را تأمین کنند. یعنی درباره ایران هم لازم است که سیاست منطقه‌ای ما بر مبنای بازی با حاصل جمع صفر نباشد، بلکه منافع مشروع دیگر کشورها و از جمله عربستان هم لحاظ شود. نکته مهمی که در این خصوص وجود دارد این است، اکنون که ایران در صحنه نظامی و میدانی به پیروزی‌های راهبردی مهمی در سطح منطقه دست یافته است، لازم است از طریق دیپلماسی و مذاکره سیاسی با سایر بازیگران منطقه‌ای آن‌ها را به دستاوردهای سیاسی و اقتصادی تبدیل کرده و تثبیت کند».

گفتنی است پیش از این «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه-اردیبهشت 97- در شورای روابط خارجی آمریکا در اظهارنظری تأمل برانگیز گفته بود: «من درباره منطقه خودمان صحبت می‌کنم. ما باید اول به کمبود مذاکره رسیدگی کنیم. ما بارها در خفا و پنهان درخواست مذاکره منطقه‌ای داده‌ایم. نه ایران و نه عربستان سعودی نمی‌توانند هژمون منطقه ما باشند. این یک واقعیت است و باید آن را بپذیریم. هرقدر هم که ناراحت‌کننده باشد، اما هیچ‌یک از ما نمی‌توانیم هژمون جدید منطقه باشیم».

ظریف در ادامه در اظهارنظری ناپخته و نادرست، جمهوری اسلامی ایران را با رژیم آل سعود در یک کفه ترازو قرار داده و گفته بود: «باید به دنبال منطقه‌ای قدرتمند باشیم، نه دنبال قدرتمندترین بودن در این منطقه. ما برای مستثنا کردن یکدیگر و تبدیل شدن به قدرتمندترین در منطقه، منطقه را نابود کرده‌ایم. باید این روند را متوقف کنیم. به شما می‌گویم که ایران آماده این کار است».

متاسفانه دولتمردان و فعالین اصلاح‌طلب در ماههای اخیر بدون توجه به تجربه مهم و پرهزینه برجام و البته بدون توجه به وضعیت فعلی آل سعود و بن سلمان، از موضع ضعف و حقارت زمزمه برجام منطقه‌ای را با محوریت مذاکره با آل سعود مطرح کرده‌اند.

** آتش‌سوزی مدرسه، نتیجه بی‌عملی دولت در گازرسانی به زاهدان

روزنامه همدلی در گزارشی با عنوان «آتشی که بازی نبود» نوشت: «آتش‌سوزی در مدرسه ابتدایی غیردولتی زاهدان اولین حادثه آتش‌سوزی و حادثه تلخ در کشور نبوده و بی‌گمان و با وجود شرایط حاضر آخری هم نخواهد بود، اما این تراژدی دردناک یک بار دیگر زنگ خطر مدارس ناامن کشور را به صدا درآورد. بر کسی پوشیده نیست، مسئولیت تام این حوادث بر عهده دولت است. مردم به مدارس و بالاتر از آن به سازمان وزارت آموزش و پرورش اعتماد دارند که فرزندانشان را برای آموزش به آنان می‌سپارند، بنابراین روا نیست آموزش و پرورش در جواب اعتماد مردم، اجساد بی‌جان یا سوخته فرزندانشان را به آنان تحویل دهد».

این روزنامه اصلاح‌طلب تاکید کرده است که مسئولیت تام حادثه آتش سوزی در مدرسه زاهدان بر عهده دولت است.

گفتنی است-اسفند 95- روحانی در سفر به سیستان و بلوچستان وعده گازکشی و رسیدن گاز به این استان را داد و با روشن کردن یک مشعل نمادین در زاهدان قول داد فرایند گازکشی به زاهدان تکمیل شود. وی در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری 96 به این مسئله بسیار تاکید داشت. اما با گذشت دو سال از این وعده، تنها 20% از مردم زاهدان دارای گاز خانگی شده‌اند و بارها تصاویری از صفوف طولانی کپسول گاز و کمبود آن در فضای مجازی منتشر شده است.

در روزهای گذشته، فعالین رسانه‌ای با اشاره به حادثه تلخ آتش سوزی یک مدرسه در زاهدان، به یاد آوری وعده‌های عملی نشده رییس جمهور مبنی بر گازرسانی به این استان پرداختند.

یکی از فعالین رسانه‌ای با اشاره به این موضوع نوشت: «روحانی 10 اسفند 95 گازرسانی به زاهدان را افتتاح کرد. در چند ماه اخیر مردم سیستان و بلوچستان گرفتار کمبود کپسول گاز هستند. در روزهای گذشته بخاری نفتی یک دبستان در زاهدان آتش گرفت و چهار دختر سوختند. در روزهای گذشته مجلس در دفاع از نماینده سراوان از سیستان جلسه گرفته. واقعاً اینها نمایده مردمند؟».

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان