*امید بزرگ حداد: این روزها در حالی فرونشست در دشتهای جنوبی، تهدیدی برای کلانشهر تهران محسوب میشود که ما در این دشتها با کمبود شدید آب و خالی شدن منابع آب زیر زمینی روبهرو هستیم و در این حالت فرونشست زمین یک امر طبیعی است.
به گزارش به نقل از روزنامه آرمان، برخلاف تفکری که امروزه درباره تامین آب شهرهای کشور وجود دارد و برخی معتقدند آب استانهای کشور از طریق سدها تامین میشود، اما منابع آب زیرزمینی یکی از اصلیترین منابع آب در تامین آب شرب به حساب میآید. با توجه به اینکه بارشها در یک دهه اخیر به میزان قابل توجه کاهش داشته و همزمان با این اتفاق، برداشت از آب سفرههای زیرزمینی برای تامین آب تسویه خانههای تهران افزایش چشمگیری پیدا کرده و از سوی دیگر با توسعه شبکه جمعآوری فاضلاب و آبهای سطحی، میزان ورود آب به آبخوان و سفرههای آب زیرزمینی به میزان قابل توجهای با کمبود روبهرو شده است. پس طبیعی است، وقتی آب از طریق آبخوانها به سفرههای زیر زمینی نفوذ پیدا نکند، سفرهها خالیتر از گذشته و خاک دچار فشردگی میشود و پدیده فرونشست زمین در دشتهای کشور و تهران رخ میدهد.
سهاتفاق تلخی که دور از ذهن نیست
زمانیکه برداشت از منابع آبهای زیر زمینی و آبهای سطحی در مقاطع کوتاه زمانی رخ بدهد، آبخوانهای فرصت تغذیه مجدد سفرههای زیر زمینی را پیدا میکنند و جبران این کمبودها وجود دارد و به تبع مشکلات و فرونشست زمین کمتر رخ میدهد. هرچند زمانیکه ما به تغذیه آبخوانها توجهای نداریم و در بلند مدت و در چند سال متوالی از آب آنها برداشت میکنیم، فشار زندهای که برروی خاک است، در بلند مدت تحکیم پیدا میکند و هر روز خاک فشردهتر میشود. این فشردگی باعث میشود که در آینده ما باید در انتظار آسیبها و اتفاقات جدی باشیم که جوامع و محل زندگی مردم را تهدید میکند. مهمترین آسیب این موضوع، نابودی منابع آب است، چون معدن و منبع ذخیرههایی که در گذشته وجود داشت و ظرفیت بالقوه محسوب میشد، کاهش پیدا کرده و امکان ورود آب(البته اگر آبی وجود داشته باشد که بخواهد به آبخوان نفوذ پیدا کند) کمتر میشود. چون بر اثر فشردگی خاک فضای خالی و هوای داخل خاک کمتر شده، آب نمیتواند راهی برای ورود به آبخوان پیدا کند. در اثر افت سطح آب و فرونشست سطح زمین، خلل و فرج لایههایی که قبلا آبدار بودند، مسدود شده و به صورت فشرده در میآیند. این امر موجب میشود که طی سالهای آتی حتی با تزریق آب و چندین برابر شدن میزان نزولات جوی، آب در لایههای آبدار نفوذ نکند و به صورت رواناب در سطح زمین جاری شود که به این پدیده اصطلاحا مرگ آبخوانها میگوییم که پدیده جبران ناپذیری است. مساله سوم در تحکیم و فشردگی خاک است که باعث نشستهای ناهمگون در سطح و عمق خاک میشود. وقتی این نشستها گسترش پیدا کند به سازههای عظیم و مناطقی که انسان در آن رفت و آمد دارد، آسیب وارد میکند و این اتفاق برای کشور فاجعه بار، گران قیمت و تا حدودی اصلاح و پیشگیری از آن سخت و بعضا غیر ممکن است. بعضی از اینسازهها که امروزه در جنوب تهران با تهدید مواجه هستند، نیروگاههای انرژی و خطوط راه آهن است. البته خطوط انتقال نیرو و راهآهن به دلیل اینکه در فضای کاملا باز قرار گرفتهاند، خطر کمتری برای انسان دارند، اما وقتی فرونشست زمین به شهر و محلهها که هزاران نفر در آن زندگی میکنند، برسد فاجعه ابعاد گستردهتری پیدا میکند. مورد سوم در فشردگی و تحکیم خاک در زمان بروز حوادث طبیعی است. زمانیکه خاک دچار تحکیم شود، خاک سلب شده و در اثر انتقال انرژی زلزله، سطح سلب خاک بیشتر میشود و انتقال انرژی زلزله به سطح و سازهها ابعاد گستردهتری پیدا میکند. این سه مورد نشان میدهد که خالی شدن سفرههای زیر زمینی، تخلیه آبخوانها و فرونشست زمین تا چه اندازه میتواند فاجعه آمیز باشد. از سوی دیگر مطالعات زمینشناسان نشان میدهد که الزاما بودن یا نبودن آبهای زیر زمینی به لرزه خیز شدن یا بیلرزه شدن گسلها و همچنین شکلگیری گسلها ارتباط مستقیمی ندارد، اما مساله آن است که همین مطالعات نشان میدهد تخلیه سفرههای آب زیر زمینی میتواند به تسریع در رخداد یک زلزله مهم بیانجامد. در واقع این بار برداری از لایههای آبدار سطحی میتواند به تغییر در ریتم رخداد زلزلههای اصلی منجر شود.
پیشگیری از بروز فاجعه
مشکل آبخوان امروزه اصلیترین چالش بخش فرونشست زمین در دشتهای تهران و سایر استانهاست و اگر میخواهیم که از این فاجعه جلوگیری کنیم، باید آب را به نوعی به سفرههای آبهای زیر زمینی بازگردانیم و این امر تنها با کاهش برداشت آب و فرصت دادن به تغذیه مجدد سفرههای زیر زمینی محقق میشود. همانطور که در بالا ذکر شد یکی از عوامل عمده در کاهش مخازن آب زیر زمینی برداشت آب از آبخوانهاست. هر چند که نفوذ آب به آبخوانها در اثر خشک سالیهای اخیر بسیار کمتر شده، اما برداشت از آنها یکی از عوامل اصلی در موضوع فرونشست زمین محسوب میشود و تغذیه آبخوانها، از آبهای روی زمین و زیر زمینی صورت میگیرد. این مشکل در کشورهای دیگر نیز وجود داشته و راهکار اصلی آنها مهار و کنترل سیلابها و روان آبهایی بوده که در سطح شهرها هدر میروند. آنها در زمانهایی که بارشها کم و خشکسالی بهوجود میآید، کارهایی انجام میدهند که روان آبهای شهری تا حد ممکن از دسترس خارج نشود و برای باقی مانده آبشان برنامهریزی دارند. از جمله اقدامات آنها که میتوان آن را در تهران نیز اجرا کرد، آنها از یک سازههایی به نام BMPاستفاده میکنند، وظیفه این سازهها این است که سیلابها و آب روان را در مواقع بارش را برای تغذیه آبخوان به کنترل کنند. با توسعه این سازهها و امکاناتی از این قبیل میتوان امیدوار بود که در آینده، مقداری از روان آبهای شهری که بعضا باعث بروز مشکلات در سطح شهرها و بدون استفاده از دسترس خارج میشود، بخشی عظیمی از آن را مهار و کنترل کرده و آب موجود را به آبخوانها وارد میکند و باعث افزایش آب سفرههای زیر زمینی میشود. هرچند باز هم تاکید میکنم، آن بخش از آب که بر اثر کمبود بارشها و به صورت طبیعی در چند سال گذشته کاهش پیدا کرده، خارج از اراده و دسترس ماست، اما آن آبی که امروزه وجود دارد، را میتوانیم کنترل کنیم و به نوعی دوباره به چرخه آبهای زیر زمینی بازگردانیم. کاهش مصرف آب به ویژه در بخش کشاورزی و میزان پروانه بهرهبرداری چاههای آب مجاز باید مورد بازنگری قرار بگیرد. مقابله با حفر چاههای غیر مجاز از دیگر راهکارهای موثر در این زمینه است و دولت باید برای پایش فرونشست کشور و مطالعات جدیتر آن حتما ردیف بودجهای را اختصاص دهد.
* عضو هیأت علمی دانشگاه و کارشناس محیطزیست