ماهان شبکه ایرانیان

گزارشی از مراسم بزرگداشت فاتحان قله عرفان؛

گچ دستش را شکست تا دوباره به منطقه برود

شهید طاهری دیده‌بان منطقه بود و از ناحیه دست مجروح شده بود؛ اما با اینکه تنها ۱۹ سال داشت گچ دستش را شکست و دوباره به منطقه رفت و آنجا ماندگار شد و به شهادت رسید.

به گزارش مشرق، مراسم بزرگداشت شهدای غرب کشور، فاتحان قله عرفان در تالار اندیشه حوزه هنری برگزار شد؛ یادواره دلیرمردانی که نه تنها توانستند با عزم و اراده، قله‌های بازی‌دراز را فتح کرده و آن را از چنگال دشمن بیرون بیاورند، بلکه توانستند دل‌های انسان‌های مظلوم قصرشیرین و سرپل ذهاب را که گرفتار نامردمان شده بودند را نیز به دست آورده و راه عروج خود را هموار کنند و در نهایت با فتح قله‌های انسانیت به سوی پروردگار خود عروج کنند. چنانچه شهید دکتر بهشتی در رسای این عزیزان می‌گوید: عرفان واقعی، خانقاهش در بازی‌دراز است.

بیشتر بخوانیم:

«شاهین برآفتاب» پرواز کرد

غلامعلی فرمانده‌ای سختگیر و دوستی مهربان بود

گلعلی بابایی: «چه گوارا» انگشت کوچک شهید «باکری» هم نیست

فاصله سه روزه «ماه عسل» تا «بهشت» + عکس

اوایل اردیبهشت امسال نیز یادآور حماسه پرغرور شهدای بازی دراز در سال 60 بود، همان زمان که رژیم بعث عراق ارتفاعات مهم و حساس بازی‌دراز را اشغال نمود و از این ارتفاعات به عنوان دیده‌بانی استفاده کرده و بر شهرستان‌های قصرشیرین، سرپل ذهاب و گیلانغرب مسلط شد؛ اما مردان مرد این سرزمین از جان خود گذشتند و طی عملیات پیچیده‌ای به موفقیت‌های چشمگیری دست یافتند.

مرحله اول این عملیات در اواخر بهمن 1359 توسط گردان‌های پادگان ولیعصر سپاه تهران گردان احمدبن موسی شیراز و تکاوران تیپ 55 هوابرد ارتش به اجرا درآمد. در عملیات اول بازی دراز رزمندگان توانستند ضمن عقب زدن دشمن ارتفاع هزار و هشت، بازی‌دراز را آزاد کنند که همین امر مقدمه‌ای شد برای ادامه کار در این منطقه. عملیات دوم بازی‌دراز، در دوم اردیبهشت سال 1360 انجام شد و نیروهای سپاه با فرماندهی غلامعلی پیچک و دلاورانی چون علیرضا موحد دانش، محسن وزوایی، محسن حاجی‌بابا، علی‌اکبر حاجی پور مرحله دوم آزادسازی ارتفاعات بازی دراز را آغاز کردند. این نبرد روی ارتفاعات هزار و 100 صخره ای، هزار و50، هزار و100 گچی و هزار و150 انجام گرفت.

در نهایت آزادسازی بخش‌های عمده‌ای از ارتفاعات بازی‌دراز، شامل ارتفاعات هزار و50، هزار و100 جنوبی، به اسارت گرفتن 700 نفر از ارتش بعث عراق و وارد نمودن تلفات و خسارات زیادی به نیروهای دشمن و انهدام بخشی از تجهیزات گوشه‌ای از نتایج عملیات بازی دراز است.

شهید پیچک به بعثت درونی رسیده بود
سرلشکر مصطفی ایزدی در این مراسم با بیان اینکه بزرگداشت شهیدان میثاق با آرمان‌های مقدسی است و آنان ارزشمندترین سرمایه وجودی خودشان را تقدیم کردند اظهار داشت: پیامبر اعظم (ص) دو بعثت داشتند، یک بعثت درونی در شب قدر که شهید پیچک نیز در همین مسیر در عملیات مطلع الفجر به ملکوت اعلی پیوست.
وی افزود: پیامبر (ص) یک بعثت بیرونی نیز دارند، «… بعث فی الامیین یتلوا علیهم آیاته» بعثت برای «یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه». این بعثت در سوره قدر تنها برای پیامبر اعظم (ص) نیست، برای همین هم ما شب‌های قدر داریم و در دفاع مقدس شب‌های قدر بزرگی چون والفجر ده، چهار، مطلع الفجر، کربلای چهار و پنج را داشتیم.
فرمانده قرارگاه سایبری و تهدیدات نوین قرارگاه مرکزی خاتم عنوان کرد: انسان‌های پیرو مکتب امام نیز دو بعثت دارند، بعثت درونی و بعثت بیرونی، «ان‌الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا بانفسهم» خودت را بساز و به سراغ جامعه هم برو که آن را بسازی و ما خدا را شاکر هستیم که امام (ره) این راه نورانی را گشودند و به بشریت نشان دادند که اسلام چگونه انسان‌پروری می‌کند و شهدای ما نیز این‌گونه بودند.

سرلشکر مصطفی ایزدی تصریح کرد: شهید بروجردی یک روز قبل از شهادت، در قرارگاه حمزه من را صدا زدند و فرمودند: اگر من شهید شدم صبر کن. فردای آن روز با پیکر مطهر غرق به خون او مواجه شدیم که چشمان آبی زیبایش به آسمان دوخته شده بود و عطر دل‌انگیزی از آن به مشام می‌رسید. در عملیات والفجر2 شهید موحد دانش با یک دست قطع شده و مصمم، عازم جبهه بود، آخرین کلامی‌که به من گفت و من دیگر او را زیارت نکردم این بود که شما که دستتان می‌رسد کاری کنید که خدام حرم امام حسین (ع)، پاسداران سبزپوش باشند.

وی گفت: شهید بزرگوار وزوایی، این انسان عارف که بزرگی و بی‌اعتنایی به زخارف دنیا را در او دیدم و عزم جزمش را برای طی طریق سالار شهیدان تاریخ حضرت اباعبدالله الحسین (ع). روح بزرگ این عزیزان به ملکوت اعلی اتصال داشت، خداوند، امام و انقلاب اسلامی، انسان‌هایی را تربیت کرده‌اند که ما می‌توانیم به بشریت ارائه بدهیم تا بدانند که انسان موفق در عرصه‌های اجتماعی و فردی چگونه می‌تواند مراتب عالی کمال را طی کند.

فرمانده قرارگاه سایبری و تهدیدات نوین قرارگاه مرکزی خاتم بیان کرد: مادر شهید بزرگوار غلامعلی پیچک می‌گوید: از ابتدای تولد شخصیتی داشت که نمی‌توانم ادعا کنم او را بزرگ کردم، او بزرگ شده به دنیا آمده بود، وقتی به ابعاد زندگی این عزیز سرافراز نگاه می‌کنیم می‌بینم او کسی است که بعثت درونی و مسیر را طی کرده است، او عاشق امام و ولایت است. این انسان اخلاق، روش، منش، تعامل و سلوکش به گونه‌ای است که او را در این مسیر رهنمون می‌کرد.

سرلشکر مصطفی ایزدی خاطرنشان کرد: شهید بزرگوار بروجردی و پیچک و همرزمانشان قبل از انقلاب گروه مبارز «صف» را درست کردند و در جوار روحانیت راه اصلاح جامعه را در پیش گرفتند، عرفان آنها به فرمایش دکتر بهشتی در صحنه‌های مبارزه بود، اگر می‌خواستند کاری انجام دهند و برنامه‌ای داشتند، حتماً با اجازه شرعی بود.
وی افزود: این شهدا هنگامی‌که انقلاب رو به پیروزی می‌رفت از جمله کسانی بودند که مسیر درست را شناختند و در صحنه اجتماع حماسه آفریدند، آنها شرایطی را ایجاد کردند که انقلاب اسلامی مستقر شود و در ادامه وقتی احساس کردند باید در منطقه کردستان حضور پیدا کنند، حضور طوفنده داشتند و شکست اولیه ترفندهای استکبار توسط این عزیزان انجام شد.

فرمانده قرارگاه سایبری و تهدیدات نوین قرارگاه مرکزی خاتم با اشاره به غربت برخی از شهدا عنوان کرد: چرا شهید پیچک این نابغه نظامی‌را به جامعه معرفی نمی‌کنیم، او یک بسیجی و یک فرمانده بزرگ بود، کاری که شهید پیچک و همرزمانش انجام دادند فقط این نبود که جلوی حرکت دشمن را بگیرند، آنها چه کردند که در عملیات‌هایی که در بازی دراز و منطقه غرب کشور انجام می‌شد و بزرگوارانی چون شهید وزوایی، شهید پیچک، حاج احمد متوسلیان و… آن را انجام دادند، دشمن اینقدر حساس بود، این طور نبود که ما بگوییم ما تنها دفاع کردیم، نه، دشمن به شدت نگران بود.

سرلشکر مصطفی ایزدی با بیان اینکه شهدا بر عهد و پیمانی که با خدا بسته بودند وفا کردند تصریح کرد: امام فرمودند این دفاع مقدس فتح فلسطین را در پی دارد و شاگردان خلف امام، مانند امام حسین (ع) وارد جبهه شدند و یکی از افتخارت بزرگ انقلاب اسلامی‌تربیت چنین انسان‌هایی است. پیامبر اعظم (ع) فرمودند آیه «فاستقم کما امرت و من تاب معک» من را پیر کرد؛ لذا ما هم که تابع پیامبر هستیم باید استقامت کنیم، ما در شرایطی هستیم که دشمن می‌خواهد ما را سست کند؛ اما قرآن می‌فرماید، «ولا تهنوا و لاتحزنوا» ما نباید سست شویم و باید محکم راه شهید پیچک را ادامه دهیم.

انقلابی که متکی بر مردم باشد شکست‌ناپذیر است
وی خاطرنشان کرد: هم‌رزم شهید پیچک نقل می‌کرد که بعد از دو یا سه ماه که رفتیم پیکر مطهر شهید را بیاوریم دیدیم مانند این است که تازه شهید شده است، همان چهره سفید، چشمان زیبا، حتی از گردنش که تیر خورده بود خون تازه می‌آمد. او در آخرین روزهای عمر خود می‌گفت که دوست دارم این عناوین دهن پرکن فرمانده و مسئول را نداشته باشم، دوست دارم در گمنامی و در حال رزم شهید شوم، من به غیر از شهادت به هیچ چیز دیگر راضی نمی‌شوم.

فرمانده قرارگاه سایبری و تهدیدات نوین قرارگاه مرکزی خاتم عنوان کرد: شهید پیچک، قبل از انقلاب، حین انقلاب، بعد از انقلاب، در غرب و شمال‌غرب کشور، ترکمن صحرا، جنگ، در کل هر جا این شاهین انقلاب اسلامی، این انسان بااخلاق، شجاع، مدیر و فرمانده عالی فکر می‌کرد اولویت دارد خودش را نشان می‌داد و حاضر می‌شد و جان خود را هم داد. مقام معظم رهبری راجع به این بزرگوار می‌فرمایند: درود خدا و فرشتگان و صالحان بر سردار شجاع و صمیمی‌و فداکار اسلام غلامعلی پیچک، شهیدی که در دشوارترین روزها مخلصانه‌ترین اقدام‌ها را برای پیروزی در نبرد تحمیلی انجام داد.

حرکت در مسیر شهدا؛ ناامیدی دشمن، امیدواری مردم
سردار محمدرضا یزدی نیز در این مراسم اظهار داشت: وقتی اسم بازی دراز می‌آید و یاد قله‌های بازی دراز می‌افتیم قائدتا مظلومیت مردم سر پل ذهاب و دشت ذهاب و روستاهای اطراف بازی دراز که در روزهای آغازین حمله ددمنشانه رژیم بعثی در فشار، تعرض و گرفتار سربازان خونخوار صدام شدند می‌افتیم.

وی تصریح کرد: برای اینکه بخشی از آلام این مردم کاسته شود و خاک ما به میهن اسلامی‌بازگردد بچه‌هایی که از جان و مال خود گذشته بودند، برای دفاع از مردم و نظام اسلامی‌به میدان آمدند. قدم به قدم و وجب به وجب ارتفاعات بازی دراز شاهد رشادت‌ها و ایثارگری‌ها و از خودگذشتگی‌ها و شهادت این بچه‌ها است.

فرمانده سپاه محمد رسول‌الله (ص) تهران بزرگ عنوان کرد: وقتی اسم بازی دراز می‌آید آنهایی که آنجا بوده‌اند و رفته‌اند متوجه می‌شوند که چگونه هر قدمی‌که برداشته می‌شود نفس آدمی‌به شمارش می‌افتد؛ با این حال بچه‌های ما در زیر گلوله توپ و آتش دشمن از خودگذشتگی کردند تا این ارتفاعات را آزاد کنند و دشت سرپل ذهاب از زیر دید دشمن خارج شود.

سردار یزدی در پایان خاطرنشان کرد: یادواره‌های شهدا وظیفه‌مان را به ما تذکر می‌دهد؛ چرا که دِین شهدا بر گردن ما است و ممکن است به واسطه فشارهای کار و زندگی آنها را از یاد ببریم، همه ما مدیون شهدا هستیم و می‌دانیم که اگر راه شهدا را برویم دشمنانمان ناامید و مردممان امیدوار می‌شوند، امروز بیش از هر زمان نیازمند این هستیم که با اتحاد و همدلی به مردم خدمت کنیم و قدم‌هایمان را برای دفاع از انقلاب اسلامی‌محکم برداریم.

شهید طاهری گچ دستش را شکست تا دوباره به منطقه برود
حبیب الله خطایی نیز اظهار داشت: از بدو تاسیس سپاه در خدمت رزمنده‌ها بودم، در سال 58 فرمانده پادگان ولیعصر بودم، با شروع جنگ و در چند ماه اول در منطقه سراب گرم عملیاتی انجام شد که شهید محسن گلاب بخش که جزو فرماندهان این عملیات بودند به شهادت رسیدند.

وی در ادامه با اشاره به عملیات بازی دراز تصریح کرد: چون امکانات ارتباطی ما بسیار ضعیف بود، تجربیات ما کم بود و بیسیم‌های ما هم در راه کار نمی‌کرد روز قبل از عملیات رفتیم در منطقه و برنامه را با توپخانه ارتش هماهنگ کردیم، قرار بود ساعت 12 شب توپخانه آن منطقه را بمباران کند، بعد قرار گذاشتیم که سه گروه شویم.

این رزمنده دفاع مقدس افزود: طبق برنامه محسن گلاب بخش مشهور به محسن چریک به اتفاق گروهی رفتند و عملیات را انجام دادند و ما هم در قالب گروهی در منطقه کمین قرار گرفتیم، احتمال این می‌رفت که بعد از اینکه عملیات انجام شد عراقی‌ها در حال فرار باشند که سر راه اینها قرار بگیریم و مانع فرارشان شویم که متاسفانه تا نزدیک صبح هم منتظر شدیم؛ ولی خبری از دشمن نشد و چون بیسیم و وسیله ارتباطی هم نداشتیم برگشتیم.

خطایی عنوان کرد: وقتی که برگشتیم شنیدیم که این عملیات هنوز نتیجه نداده و همه بی‌خبر بودند، بچه‌ها به مرور طی روز بعد از مناطق مختلف برگشتند و اطلاع دادند که عملیات موفق نبود، آن زمان هنوز ارتفاعات بازی دراز در دست دشمن بود و بر ما مسلط بودند و هنوز به مرحله‌ای نرسیده بودیم که عملیاتی در منطقه بازی دراز انجام دهیم.
وی در پایان سخنان خود ضمن گرامیداشت یاد شهید علی طاهری گفت: او به همراه شهید علی غفاری از پادگان ولیعصر (عج) اعزام شده بودند، شهید طاهری دیده‌بان منطقه بود و از ناحیه دست مجروح شده بود؛ اما با اینکه تنها 19 سال داشت گچ دستش را شکست و دوباره به منطقه رفت و آنجا ماندگار شد و به شهادت رسید، پیکر وی را بعد از 8 ماه پیدا کردند و برگرداندند.

بارزترین ویژگی شهید پیچک
سردارحسین الله‌کرم که خود از نیروهای موثر در عملیات بازی دراز بوده در حاشیه این مراسم اظهار داشت: دشمن با لشکر 8 پیاده کوهستانی و لشکر 6 زرهی و لشکر 4 پیاده کوهستانی قصد داشت خود را به پاتاق و غلاجه برساند تا بتواند دسترسی ما به بغداد را سخت کند؛ لذا اولین پروژه بچه‌ها این بود که نگذارند دشمن به پاتاق و غلاجه برسد.
وی افزود: ما موفق شدیم با شهدایی که روز اول جنگ دادیم و با حضور فرماندهان اصلی غرب کشور یعنی شهید بروجردی، جعفر جنگروی، شهید اصغر وصالی، شهید محسن چریک، شهید سعید جعفری و شهید همدانی راه دشمن را سد کنیم و اهداف دشمن را نقض کنیم.

این رزمنده دفاع مقدس عنوان کرد: مرحله دوم کار ما بحث دروازه بغداد بود که این کار را شهید پیچک انجام داد. دروازه بغداد روی دو ارتفاع، آق داغ و چهارباغ قرار داشت که شهید پیچک باید چند عملیات را انجام می‌داد، یکی عملیات بازی دراز بود، یکی عملیات شیاکوه و دیگری عملیات سومار.

سردار الله‌کرم در ادامه با بیان اینکه قبل از جنگ در جبهه قصر شیرین و نفت شهر بودم و در شناسایی‌ها شرکت می‌کردم تصریح کرد: با توجه به تجربه‌ای که در زمینه شناسایی داشتم در دوران دفاع مقدس هم کارهای شناسایی را انجام می‌دادم، در جبهه گیلاوند هم فرمانده سپاه بودم و البته زیر نظر شهید پیچک در قرارگاه غرب کشور بودم. یکی از شناسایی‌هایی که باید انجام می‌دادیم 25 کیلومتر پشت دشمن بود و برای اینکه برویم پشت دشمن باید چهار روز راه می‌رفتیم. شب اول مسیری را طی کردیم؛ ولی باید روز را یک جایی پنهان می‌شدیم؛ بنابراین 20 کیلومتر راه رفتیم و از جبهه خودی و جبهه دشمن عبور کردیم تا به انتهای دشت شک‌میان و یک روستا رسیدیم.

وی افزود: در آغل‌های روستا پنهان شدیم، تمام روز را باید آنجا می‌ماندیم و پاسداری می‌دادیم، به شهید پیچک گفتم نیاز نیست شما پست بدهید و ما پنج نفر پست‌ها را بین خودمان تقسیم می‌کنیم که ایشان قبول نکرد و گفت شما مسئول پاس‌بخش و هر دو ساعت یک بار افراد را جابه جا کن، اولین نفر هم خودش پست را به عهده گرفت، جالب اینکه همه ما تا ظهر خوابیدیم و شهید هیچ‌کدام را بیدار نکرد، ظهر که خستگیمان درآمد و برای نماز بیدار شدیم دیدیم که شهید پیچک بیدار است و در حال پست دادن است، در حالی که فرمانده قرارگاه غرب کشور بود.

این رزمنده دفاع مقدس گفت: در مرحله دوم باید شبانه از دشت گیلان‌غرب عبور می‌کردیم و می‌رفتیم پشت جبهه بازی‌دراز و روستای تنگ چم امام حسن، آنجا پنهان می‌شدیم و شناسایی‌ها را انجام می‌دادیم، یعنی باید پنج کیلومتر دیگر راه می‌رفتیم، این روستا پشت توپخانه‌ای قرار داشت و دشمن از آنجا سرپل‌ذهاب را مورد تهاجم قرار می‌داد.
سردار الله‌کرم عنوان کرد: در راه رسیدن به این روستا موانع زیادی بود، توپخانه‌ها و قرارگاه‌های دشمن وجود داشت، ما باید 20 کیلومتر پشت قرارگاه‌های دشمن قرار می‌گرفتیم و این کار زمان می‌برد، چند بار ما با ترددهای دشمن مواجه شدیم و مجبور شدیم که پنهان شویم و نتوانستیم روز خودمان را برسانیم آنجا. نزدیک صبح در بیشه‌ای جمع شدیم و چون شش نفر بودیم اگر حرکت می‌کردیم دشمن حتماً ما را می‌دید.

وی افزود: شهید پیچک گفت دو نفری برویم و شناسایی‌ها را انجام دهیم که من گفتم حتماً با گشتی‌های دشمن برخورد می‌کنیم. محسن وزوایی گفت که آیه 9 سوره یاسین «وجعلنا من بین ایدیهم سدا و من خلفهم سدا فاغشینهم فهم لایبصرون» را بخوانیم و همگی عبور کنیم، ما هم آیه را خواندیم، مسیر را در روز پیمودیم و شناسایی را انجام دادیم.
این پیشکسوت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پایان خاطرنشان کرد: اعتقاد پیچک در کنار همه توانمندی، تیزهوشی و توان فرماندهی که در او نهفته بود بارزترین مسئله بود، ضمن اینکه فرماندهی از بالا به پایین برایشان تعریف شده نبود، مثلاً در همان پاس بخشی مشخص بود که ایشان از پایین به بالا توجه لازم را دارد.

شهدای غرب کشور غریب واقع شده‌اند
سردار حسین دینی نیز اظهار داشت: شهید پیچک یک معلم بود، او یک معلم اخلاق بود که با آن سن کم کلی آدم را دور خود جمع کرده بود و جالب اینکه از جمله انسان‌هایی بود که در سن کم ازدواج کرده بود. پیچک فرمانده جوانی بود که توفیق پیدا کرد خدمت حضرت امام (ره) برسد. کسی بود که وقتی از فرماندهی کنار رفت باز هم در میدان ایستاد تا شهید شد؛ در عملیات مطلع الفجر که پیچک شهید شد، فرمانده نبود بلکه شهید حاج بابا فرمانده بود.

وی تصریح کرد: شهید حاج بابا به عنوان فرمانده گروهان آموزشی در امام حسین بود، به محض اینکه جنگ شروع شد با تعدادی از فرماندهان، از جمله شهید ملاشریفی که سه برادر بودند و به شهادت رسیدند، وارد جبهه شدند، ولی یادی از اینها نمی‌شود؛ اینها در جایگاه فرماندهی بودند؛ اما مظلوم واقع شده‌اند.

دینی سپس عنوان کرد: در غرب شهدایی چون غلامعلی پیچک و حاج بابا را داریم که دست کمی از شهدای بزرگ هم ندارند، زندگی جنگ اینها به دو سال نرسیده و همه اینها تا سال 60 به شهادت رسیدند؛ لذا چیز زیادی نمی‌توانیم در موردشان بگوییم، ما به دلیل ساختار سپاه تهران پذیرفتیم این یادواره را برگزار کنیم، این کار را دلی انجام دادم چون مظلومیت اینها برایم مشخص بود و قصد داریم در سال بعد هم یادواره‌ای را با محوریت شهدای غرب برگزار کنیم، مهم‌ترین کار هم که در این یادواره کرده‌ایم تولید کتاب است، اصل یادواره کتاب است.

نابغه فیزیک که دفاع از مظلومان را ترجیح داد
در حاشیه این مراسم گفت وگویی با حاج رضا پیچک برادر شهید غلامعلی پیچک داشتیم وی ویژگی‌های شخصیتی برادر را برایمان این گونه بازگو کرد: برادرم شهید پیچک به مسجد الحسین (ع) رفت و آمد می‌کرد، در آنجا با چند نفر از اساتید دین و قرآن آشنا شد و در کنارشان اعتقاداتش را تکمیل کرد، آنها قرآن را لغت به لغت با او کار کردند و شهید توانست در سن 16 سالگی علوم دینی را تکمیل کند.

وی گفت: شهید در قالب بورسیه فیزیک هسته‌ای وارد دانشکده علوم دانشگاه تهران شد و تقریباً 80 واحد را هم گذراند، قبل از انقلاب به همراه شهید بروجردی و حاج احمد متوسلیان وارد گروه صف شد و هنگامی‌که مناطقی توسط کومله در کردستان درگیر شد وارد جریان کردستان شد.برادر شهید پیچک در پایان عنوان کرد: برادرم فرمانده سپاه منطقه سه بخش فرهنگی تهران بود که در بحث تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و ضدانقلاب و آزادسازی مناطقی که توسط گروهک‌های تروریستی اشغال شده بود فعالیت کرد و با شروع جریان جنگ وارد مناطق غرب کشور شد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان