ماهان شبکه ایرانیان

وبلاگ مشرق

کارگردان مارموز پس از میلیاردر شدن: نظام ناکارآمد است!/ حمله به صداوسیما و قوه قضائیه در سالروز ۹ دی

وزیر "بی‌مهر به مسکنِ" دولت تدبیر، حالا لباس اپوزیسیون را بر تن کرده است. آخوندی: چرا هیچکس با روحانی مخالفت نمی‌کند؟!

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت 7:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

کارگردان «مارموز» پس از میلیاردر شدن: نظام ناکارآمد است!

«کمال تبریزی»، کارگردان سینمای کشورمان که این روزها فیلم سینمایی «مارموز» با محتوای طنز سیاسی را در حال اکران دارد؛ در بخشی از یک مصاحبه با شماره شنبه گذشته روزنامه سازندگی (ارگان حزب کارگزاران) گفته است:

«ناکارآمدی الآن واقعیتی است که در ذهن مردم ما در حال شکل‌گیری است. فرض کنید همین الآن زمان انتخابات مجلس یا ریاست‌جمهوری باشد. فکر می‌کنید اگر همین الآن شروع کنید به اینکه مردم را برای دو، سه ماه دیگر برای آمدن به پای صندوق‌های رأی ترغیب کنید، چند درصد پای صندوق‌های رأی خواهند آمد؟»

در این لحظه روزنامه سازندگی پاسخ می‌دهد «خیلی پایین»! و تبریزی ادامه می‌دهد:

بله، درصد خیلی کمی از افراد حضور پیدا می‌کنند. مگر اینکه اتفاقی بیافتد. موضوع بعدی هم این است که مرتباً مردم احساس کرده‌اند که دولتمردان سر آنها کلاه گذاشته‌اند و بیشتر مقاوم شده‌اند و فکر می‌کنند که این بار اشتباه نخواهند کرد.

*ما دلیل و مدرک آقای تبریزی مبنی بر وجود ناکارآمدی گسترده در ایران را نمی‌دانیم اما ایشان حکماً خوب می‌داند که مقولاتی که در ذهن افکار عمومی شکل می‌گیرد؛ ساخته و پرداخته مراجع اجتماعی، محافل سیاسی، سلبریتی‌ها و اصحاب رسانه است.

روی دیگر این معنی آن است که ناکارآمدی مورد اشاره تبریزی در حالی است که فقط در حوزه کاری ایشان یعنی سینمای ایران، در سال جاری شاهد رکوردشکنی فروش بلیط فیلم‌های سینمایی بوده‌ایم .[1]

اکنون آیا روا بود که آقای تبریزی به جای این حقیقت مسرّت بخش و امیدوار کننده؛ به یک معنای ذهنی که به نظر می‌رسد بیشتر در ذهن خودشان و همفکرانشان در روزنامه سازندگی وجود دارد اشاره کند؟ و هیچ دلیل و سند متقنی هم بر آن اقامه نکند؟

درباره تحلیل این روزهای جریان سیاسی خاص مبنی بر مشارکت پایین و یا عدم حضور مردم در انتخابات آتی -که آقای تبریزی هم علیرغم اینکه بیان می‌کند اصلاح‌طلب نیست اما حرف آنها را تکرار کرده! - بایستی اشاره کرد که اولاً به نظر می‌رسد مردم با مشاهده دروغگویی جریان چپ در معرفی کاندیداهایی که هیچ دستاورد خاصی جز گرانی و شکست و توهین به منتقدان نداشتند؛ طبیعتاً عزمی قوی‌تر برای یک انتخاب بهتر خواهند داشت.

از طرفی ملاک یک انتخابات نیز قانون است و مشارکت پایین نیز بخشی از زیر و زبر، حیات یک نظام سیاسی و مقوله‌ای ممکن‌الوقوع است.

در واقع اصولاً بعید نیست که نظام جمهوری اسلامی ایران در میان اینهمه انتخابات‌های پرشور و بزرگ خود که بعضاً با حضور حتی 80 درصدی رأی دهندگان نیز مواجه بوده؛ مثل خیلی از کشورهای دیگر دنیا شاهد انتخاباتی هم باشد که کمتر از 50 درصد واجدین شرایط رأی در آن شرکت کنند.

گفتنیست، فیلم مارموز، تا این لحظه "2 میلیارد و 400 میلیون تومان" فروش داشته است.

حامد بهداد، نقش اصلی این فیلم سینمایی نیز چند سال قبل در اظهاراتی گفته بود ما _اهالی سینما یا سلبریتی‌ها و غیره- حالمان خوب نیست!

دانستن این نکته نیز خالی از لطف نیست که آقای کمال تبریزی جزو دانشجویان تسخیر کننده سفارت آمریکا نیز بوده است.

ما قضاوت درباره این اطلاعات و جمع‌بندی آنها را بر عهده مخاطبان محترم وامی‌گذاریم...

***

آخوندی: چرا هیچکس با روحانی مخالفت نمی‌کند؟!

«عباس آخوندی»، فعال اصلاح‌طلب و وزیر سابق راه و شهرسازی به تازگی در بخشی از یک مصاحبه تفصیلی با خبرگزاری ایلنا با بیان اینکه برخی پدیده‌های زیست محیطی امروز ایران ثمره اغوای تکنولوژی و عدم مواجهه درست با این پدیده است، می‌گوید:

ما حتی نتوانستیم از اغواگری تکنولوژی فهم دقیقی پیدا کنیم. همین چند روز پیش آقای رئیس‌جمهور در سخنرانی‌اش عنوان کرد که ما آب دریا را شیرین و سپس به کویر منتقل می‌کنیم. یعنی به درگیری با اغواگری بزرگ‌تر از گذشته مواجه شدیم. در گذشته در تخصیص آب به زاینده‌رود فریب خوردیم و اکنون در تامین آب برای زاینده‌رود دچار فریب‌خوردگی هستیم. داستان به همین سادگی است که آقایان می‌گویند: آب را در دریای مازندران شیرین می‌کنیم و به سمنان می‌آوریم یا از دریای عمان شیرین می‌کنیم و به کرمان و زاهدان می‌آوریم! اقلیم، چیزی بسیار فراتر از آب است. کسی هم در ایران عبرت نمی‌گیرد.

او می‌افزاید:

«وقتی که رئیس‌جمهور در مجلس چنین چیزی را مطرح می‌کند، هیچ صدای مخالفی برنمی‌خیزد! و اینگونه می‌شود که دولتی که شعار همگرایی با محیط زیست می‌دهد، به اقدامات ضد محیط زیست روی می‌آورد. تنها مسئله‌ای هم که مورد حساسیت مجلس قرار نمی‌گیرد، همین مسائل اساسی اقلیمی است. این نشان می‌دهد که ما بعد از گذشت 112 سال از مشروطه و گذشت حدود 200 سال از آشنایی با دنیای مدرن، هنوز مقدمات اولیه مدرنیته را نفهمیدیم. »[2]

*درباره اظهارات آخوندی بیان سه نکته ضروریست:

یکم: اساساً گویا آقای آخوندی نمی‌داند که عموم کشورهای جهان درگیر مسئله «تغییر اقلیم» هستند و بحث تغییر آب و هوای یک منطقه لزوماً ارتباطی به نحوه مواجهه آن مکان یا دولت آن مکان با تکنولوژی ندارد.

کما اینکه شاهد خشک شدن دریای آرال در جماهیر شمال ایران و یا حفر کانال سوئز در مصر بوده‌ایم و یا همینطور مثلاً 50 سال قبل در منطقه کرمان نیز برنج کشت می‌شده است که امروز دیگر به دلیل تغییر اقالیم ممکن نیست.

دوم: بحث انتقال آب از دریا به کویر یک بحث دیرینه است که احتمالاً آقای آخوندی در جریان نیست که از 60 سال قبل در ایران محل بررسی و مباحثه بوده، مخالفان و موافقانی دارد و همواره در نامزدی اجرا قرار داشته است.

موافقان این طرح که از قضا استدلال‌های محکمی هم دارند معتقدند به دلیل اختلاف سطح زمین خاصه در کویر مرکزی ایران و فاصله نزدیک این منطقه به دریای عمان و خلیج فارس، می‌توان با انتقال آب، یک دریاچه بزرگ در این منطقه ایجاد کرد.

تاکنون و در دولت احمدی‌نژاد و رئیس‌جمهور روحانی نیز تلاش‌هایی برای اجرایی شدن این تئوری انجام شده است.

مع‌الوصف اما طرح این بحث بر خلاف ژست آقای آخوندی به هیچ وجه یک مسئله دم دستی یا توهمی نیست و می‌توان اینطور نظر داد که اجرای محدود آن در آینده نزدیک می‌تواند حقیقت را در مجادله نظریه‌ها اثبات کند.

گفتنیست به تازگی بحث مهمی در بحث «وجود آب‌های زیرزمینی» هم در محافل و در مجلس مطرح شده که گویا آقای آخوندی از آنهم بی‌خبر است!

و سوم: برخی محافل تحلیلی معتقدند استعفای آخوندی، بعنوان یک اصلاح‌طلب ستادی از وزارت راه دولت آقای روحانی صرفاً به دلیل راهبری پروژه «عبور اصلاح‌طلبان از روحانی» بوده است.

تحلیلی که اظهارات فوق‌الذکر آخوندی نیز بر آن صحّه می‌گذارد.

اما باید به آقای آخوندی یادآوری کرد که با این قبیل ژست‌های محیط زیستی و جا دادن خود در صف مخالفان روحانی، قادر به عبور از روحانی نخواهد بود و مردم ایران هم به جای خواندن این قبیل حرف‌های آخوندی به همدستی او با رئیس‌جمهور در پدید آمدن وضع موجود و سرنوشت مشترک آنها می‌اندیشند.



***

حمله به صداوسیما و قوه قضائیه در سالروز 9 دی

«آذر منصوری»، از فعالان اصلاح‌طلب در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایسنا در روز 9 دی انجام شد، با بیان اینکه زمینه «اعتراض» در ایران فراهم است، می‌گوید:

اقتصاد غیر مولد، رانتی و ضد توسعه نتوانست از فرصت برجام استفاده کند. نهادهایی که براساس قانون نباید در اقتصاد دخالت کنند در اقتصاد غیر شفاف و غیر پاسخگو مانع جلب سرمایه‌گذاران می‌شوند.

او در صحبت‌های خود همچنین اظهار می‌کند:

سهم رسانه ملی از بودجه امسال چند درصد افزوده شده است؟ این رسانه تا چه حد ملی عمل می‌کند؟ یکسویه‌نگری این رسانه ظرفیتی را ایجاد کرده است که مردم قهر کنند و تحت تاثیر رسانه‌های دیگر و شبکه‌های اجتماعی قرار گیرند. اگر این رسانه در چهار دهه گذشته وظیفه تعریف‌شده خود را درست ایفا می‌کرد با بحران بی‌اعتمادی و خطر تک‌صدایی مواجه نبودیم.

منصوری با اشاره به اینکه قوه قضائیه باید استقلال خود را حفظ کند و نظارت‌پذیر و پاسخگو باشد، می‌گوید: این بی‌اعتمادی با دادرسی عادلانه و عملکرد این قوه قابل بازگشت است. [3]

*پیش از این سعید حجاریان نیز طی اظهاراتی تأکید کرده بود که جامعه ایرانی در شرایط عام‌البلوی قرار دارد .[4]

البته این قابل درک است که ستاد جریان سیاسی خاص که در مقولاتی مثل رخدادهای سال 88، برجام و تحویل دادن دولت اعتدال به مردم شکست خورده است؛ با آتشی تندتر به دنبال سیاه نشان دادن اوضاع کشور، ترویج بی‌اعتمادی و مدعی قهر مردم از نظام باشد. اما اینکه این رفتارها بویژه در روزگار بازخوانی فتنه 88 و در ایامی که ذهن مردم در نوستالژی حماسه «9 دی» قرار دارد ابراز می‌شوند جای تأملات زیادی دارد.

تأملاتی که در آنها این مسئله نیز حائز اهمیت است که جریان چپ هنوز از بابت رخدادهای سال 88 و به خیابان کشاندن کسانی از مردم عذرخواهی نکرده است...

منصوری همچنین دلیل و سند خود را مبنی بر وجود بی‌اعتمادی معرفی نکرده است.

ضمن اینکه این چه بی‌اعتمادی و بی‌اثری و قهریست که جریان چپ همواره به مثابه یک قوت روزانه مشغول نقد صدر تا ذیل صدا و سیماست، از اعطای بودجه به رسانه ملی دلخور است و دائماً از بازخوانی رفتارهای سیاسی اصلاح‌طلبان در صدا و سیما دلخور است؟

در واقع اگر تلویزیون و صدای ملی ایران مخاطب ندارد و مردم از آن قهر کرده‌اند پس دلیل اینهمه حساسیت اصلاح‌طلبان چیست؟

حملات منصوری به قوه قضائیه نیز در حالیست که او نه تنها هیچ سندی مبنی بر ناعادلانه بودن عموم دادرسی‌ها در قوه قضائیه و یا عدم اعتماد مردم به این قوه ارائه نکرده بلکه در مقابل این حقیقت نیز قرار دارد که مراجعه سالانه چندین میلیون پرونده دعاوی از سوی مردم به قوه قضائیه تماماً نشانه اعتماد عمومی به این قوه مهم نظام اسلامی است.

خانم منصوری باید این سطح از مطالعه را داشته باشد که در کشوری که مردم به نهاد قضایی و محاکم خود بی‌اعتماد باشند؛ شبکه‌های مافیا رواج می‌یابد و انتقام‌گیری محفلی و خیابانی شیوع می‌یابد.

مجدداً تأکید می‌شود که اصلاح‌طلبان در بزرگترین تقلای خود برای ایجاد «فتنه اقتصادی» در کشور هیچ دلیل مدللی و هیچ سند متقنی مبنی بر وجود «بی‌اعتمادی»، «بحران اقتصادی» و «قهر مردم از قوای نظام» ندارند و ایران اسلامی اگرچه مثل تمام ممالک دنیا با مشکلاتی روزمره مواجه است اما به هیچ وجه با بحران مواجه نیست و در سال چهلم از عمر خود می‌تواند کارنامه‌ای مشحون از رشد و پیشرفت و بیان معقول دلایل مشکلات را به مردم و افکار عمومی ارائه کند.

*عکس از ایلنا

***

1_ www.hamshahrionline.ir/news/411658/

2_ https://daynets.com/FA/AL/1376761

3_ https://www.isna.ir/news/97100904362/

4_ mshrgh.ir/916832

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان