به گزارش خبرنگار گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان، دادگاه رسیدگی به دو تن از اخلالگران بازار ارز در شعبه اول دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم اقتصادی تهران برگزار شد.
حجت الاسلام و المسلمین موحد که ریاست جلسه را برعهده داشت گفت: دادگاه قربانعلی فرحزاد و مرتبطین وی به صورت علنی و با حضور نماینده دادستان و وکلا تشکیل شده است.
قاضی موحد ادامه داد: دو نفر از متهمان با قرار بازداشت موقت از 30/5/97 و 29/8/97 در جلسه حضور دارند و 4 تن از متهمان هم اکنون متواری هستند و به علت معلوم نبودن محل اقامت آنها قرار رسیدگی غیابی صادر شده است و موجبات رسیدگی غیابی به اتهامات آنها فراهم است.
وی خاطر نشان کرد: بر اساس گزارشات متهم ردیف اول در مراحل مختلف جهت واردات ورق استیل و اقلام دیگر از چند بانک مبلغ 446 میلیون و 5 هزار و 332 دلار دریافت کرده که جزئیات آن توسط نماینده دادستان اعلام میگردد.
قاضی موحد در ادامه بیان کرد: متهم ردیف اول با همکاری سایر متهمان از طریق جعل و به طور صوری در سال جاری , و در یک مرحله 320 میلیون و 662 هزار و 201 دلار اخذ کرده و در بازار به قیمت بسیار بالا به فروش رسانده است و ثروت اندوزی ناسالم و غیر قانونی انجام داده و هیچ کالایی وارد نکرده است.
قاضی دادگاه در این لحظه از نماینده دادستان خواست در جایگاه حاضر شود و به قرائت کیفرخواست بپردازد.
نماینده دادستان در بیان کیفرخواست گفت: متهم قربانعلی فرخزاد فرزند موسی متولد 1332 با سواد، متاهل، شیعه، ایرانی، ساکن تهران، بدون سابقه کیفری از تاریخ 30/5/97 بازداشت موقت، وی متهم به اخلال در نظام ارزی و پولی از طریق قاچاق عمده ارز به صورت سازمان یافته و شبکهای و به صورت کلان به مبلغ 446 میلیون و 5 هزار و 332 دلار است.
وی افزود: متهم بعدی تیمور عامری برکی متولد 1337، ایرانی، ساکن تهران، فاقد محکومیت کیفری، بازداشت موقت از 29/8/97 متهم به معاونت در اخلال نظام ارزی و پولی به صورت شبکهای و سازمان یافته به صورت کلان به مبلغ 320 میلیون و 666 هزار و 301 دلار است.
نماینده دادستان گفت: متهم دیگر علیرضا عامری برکی فرزند تیمور متواری، متهم به مشارکت در اخلال در نظام ارزی و پولی از طریق قاچاق عمده ارز به صورت شبکه ای و سازمان یافته به صورت کلان به مبلغ 300 میلیون و 662 هزار و 201 دلار است.
نماینده دادستان بیان کرد: متهم دیگر حمیدرضا عامری برکی فرزند تیمور متواری، متهم به مشارکت در اخلال در نظام ارزی و پولی از طریق قاچاق عمده ارز به صورت شبکه ای و سازمان یافته به صورت کلان به میزان 20 میلیون دلار بوده و متهم دیگر به نام مکی سلطانی متواری، متهم به مشارکت در اخلال در نظام ارزی و پولی از طریق قاچاق عمده ارز به صورت شبکه ای و سازمان یافته به صورت کلان به مبلغ 300 میلیون و 662 هزار و 201 دلار است و متهم دیگر محمد وکیلی متواری، به مشارکت در اخلال در نظام ارزی و پولی از طریق قاچاق عمده ارز به صورت شبکه ای و سازمان یافته به صورت کلان به میزان 320 میلیون و 662 هزار و 201 دلار متهم است.
وی گفت: متهم قربانعلی فرخزاد از تاریخ 1/2/94 تا 1/6/94 مبلغ 27 میلیون و 261 هزار و 864 دلار از بانک توسعه تعاون به بهانه واردات ورق استیل ارز دولتی گرفته است .
نماینده دادستان گفت: متهم در اظهارات خود گفته است برای تامین مبلغ ریالی ارز دولتی با فردی به نام علی قاسمی آشنا شدم که حاضر شد مبلغ ریالی ارز را تامین کند.
نماینده دادستان افزود: متهم در اقاریر خود گفته است به علی قاسمی وکالت دادهام کارهای بانکی تخصیص ارز را انجام بدهد و علی قاسمی با وکالت من به بانک توسعه تعاون مبلغ ریالی وارد می کرد و کارهای تخصیص ارز را انجام می داد.
وی بیان کرد: قربانعلی فرخزاد با همکاری علی قاسمی ارز دولتی دریافت می کند و اقدام به فروش دربازار آزاد کرده و کالایی وارد نکرده است.
نماینده دادستان گفت: پس از این سود نامشروع بعد از چهار ماه تصمیم می گیرد از این طریق اقدام به غارت بیت المال کرده و از طریق بانک اقتصاد نوین ارز بیشتری می گیرید و از تاریخ 31/4/94 تا 25/12/94 به وسیله پروفرمهای از بانک اقتصاد نوین ارز دولتی به مبلغ 98 میلون و 122 هزار و 267 دلار دریافت می کند و در این مرحله بدون اینکه یک ریال برای خرید ارز دولتی پرداخت کند با همکاری امید اسدبیگی اقدام به دریافت ارز دولتی می کند.
وی گفت: امید اسدبیگی از متهمین تحت تعقیب دادسرا است با تهیه پروفرمهای جعلی به نام قربانعلی فرخزاد اقدام به ثبت سفارش برای خط تولید نوشابه های گازدار و ورق خام MDF می کند و طبق وکالتی که از وی داشتهابه تخصیص ارز دولتی و دریافت ارز از بانک اقتصاد نوین مبادرت ورزیده و در بازار آزاد فروخته و سهم قربانعلی فرخزاد را پرداخت می نماید.
نماینده دادستان گفت: متهم قربانعلی فرخزاد در اقاریر خود میگوید امید اسدبیگی مبلغ 7 الی 10 میلیارد تومان به وی پرداخت کرد و طبق بررسی توسط سازمان سپاه سود حاصل از ارز دولتی 356 میلیارد و 612 میلیون و 54 هزار و 964 ریال است که متهم حدود سی درصد را دریافت و بقیه در اختیار امید اسدبیگی است که نامبرده به علت پرونده های اقتصادی متواری است.
وی گفت: قربانعلی فرخزاد با توجه به تجربیات و سود قابل توجه اینبار به فکر استفاده ارز دولتی افتاده و از 5/11/96 لغایت تا 5/4/97 با تهیه پروفرمهای جعلی 320 میلیون و 662 هزار و 201 دلار از بانک ملی با همکاری تیمور عامری دریافت می کند.
وی بین کرد: قربانعلی فرخزاد همچنین از سال 94 از طریق یکی از مدیران بانک مرکزی به نام صمد کریمی با تیمور عامری آشنا می شود که پس از مدتی بین قربانعلی فرخزاد و تیمور عامری و فرزندان وی توافق نمی شود و قربانعلی فرخزاد با همکاری علی قاسمی ارز دولتی دریافت می کند.
وی گفت: در سال 96 قربانعلی فرخزاد بر اساس تجربیات برای استفاده از ارز دولتی مجددا به تیمور عامری مراجعه می کند و تیمور عامری که از مدیران حراست بانک مرکزی بوده بعد از بازنشستگی و ایجاد صرافی از نفوذ بالایی در بانک مرکزی برخوردار بود و متهم با آشنایی از این موضوع خواست مبلغ قابل توجهی را از بانک مرکزی اخذ کند. تیمور عامری برای خرید مبلغ ریالی وی را به علیرضا عامری و مکی سلطانی معرفی میکند و به این نحو با توجه به ارتباط کاری بین صرافی عامری و صرافی وکیلی وی را مجاب می کند تا پروفرم شرکت های کاغذی را در اختیار علیرضا عامری قرار بدهد.
نماینده دادستان گفت: پس از مدتی که مقدار ثبت سفارشها زیاد می شود متهم سربرگ را به علیرضا عامری ارسال می کند سپس عوامل وی اقدام به تهیه پروفرم جعلی نموده و توسط امضای قربانعلی در اختیار مکی سلطانی قرار گرفته و اقدام به ثبت سفارش می کند. سپس اقدام به تامین مبلغ ریالی ارز دولتی نموده و این مبالغ به حساب قربانعلی فرخزاد ریخته و بعد از آن به امارات حواله و در اختیار محمد وکیلی قرار گرفته است. محد وکیلی طبق توافق در خارج ازکشور اقدام به فروش ارز دولتی کرده و پس از دریافت سهم خود سهم قربانعلی را به حساب او واریز می کند.
در ادامه قاضی موحد از متهم فرخزاد خواست در جایگاه قرار گیرد و خود را معرفی نماید.
متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: متولد سال 1332 هستم و قبل از انقلاب در کار در و پنجره سازی بودم و پس از آن تقریبا 30 سال در کار آهن فروشی بودم. اوایل انقلاب یک بار به خاطر گرانفروشی به زندان افتادم و تا کلاس پنجم سواد دارم.
قاضی موحد خطاب به متهم گفت: براساس کیفرخواست اتهام شما اخلال در نظام ارزی و پولی کشور از طریق قاچاق عمده ارز به صورت شبکهای و کلان به میزان 446 میلیون و 5 هزار و 332 دلار بوده است. در این خصوص چه دفاعی دارید؟
متهم در پاسخ به قاضی مدعی شد: ارز دو ماه است که قاچاق شده و پیش از آن برای فروش آن التماس میکردند.
قاضی موحد از متهم پرسید: شما چه میزان ارز گرفتید؟
متهم در پاسخ گفت: در سال 93-94 و 95 لیر گرفتم و حدود 200 میلیون تومان ضرر کردم.
قاضی در واکنش به اظهارت متهم گفت: برای چه کاری این ارز را دریافت کردید؟
متهم مدعی شد: میخواستم ورق یا جنس های دیگری بیاورم که تحریم شروع شد و به ما کالایی ندادند.
قاضی موحد از متهم پرسید: شما چند مرحله ارز دریافت کردید؟
متهم گفت: اولین مرحله سال 94 و 95 بود که حدود 150 میلیون لیر دریافت کردم.
قاضی موحد در واکنش به ادعای متهم تصریح کرد: اما سندهای موجود دلالت بر این دارد که شما لیر دریافت نکردید بلکه دلار دریافت کردید.
متهم در پاسخ مدعی شد: به ما لیر دادند.
قاضی موحد در ادامه در خصوص پولهایی که برای خرید کارخانهها هزینه شد از متهم پرسید و گفت: پول خرید کارخانه ها را از کجا آوردید؟
متهم در پاسخ طفره رفته و گفت: میخواستم اشتغال زایی کنم.
قاضی موحد خطاب به متهم گفت: طبق گزارش پرونده و اقرار خودت گفتی که من قبول دارم ارز دریافت کردم و در بازار آزاد فروختم چه توضیحی دارید؟
متهم مدعی شد: نه اینگونه نبوده بانک التماس میکرد.
قاضی در واکنش به این جمله متهم تصریح کرد: قرار شد شما صادقانه جواب دهید.
در ادامه قاضی موحد در خصوص اموال متهم سوالاتی مطرح کرد و گفت: میزان اموالت چقدر است؟
متهم فرخزاد در پاسخ سوال قاضی بیان داشت: ماشین سازی تبریز را اردیبهشت ماه امسال حدود 700 میلیارد خریدم، پیش از عید نیز میلگرد سازی در تبریز را خریدم و کارخانه ریخته گری هم جزوی از ماشین سازی بود.
قاضی موحد خطاب به متهم گفت: قبول دارید ارزی که برای واردات گرفته بودید بنا به تشخیص خودت مورد استفاده قرار دادی؟
متهم در پاسخ مدعی شد: میخواستم اشتغال زایی کنم و زمانی هم که خواستم واردات کنم بخاطر تحریمها نشد.
قاضی در این بخش از جلسه از متهم پرسید که دلارها را به چه صورت فروختی؟
متهم نیز در جواب مدعی شد: به سلطانی وکالت دادم و او دلارها را فروخت.
قاضی در واکنش به این سخن متهم گفت: شما ارز را گرفتید و مسئولیت آن با شماست و در ادامه در خصوص تعداد حسابهای بانکی متهم از وی سوال پرسید که متهم نیز بیان داشت حدود 20 تا 23 تا حساب بانکی دارم که از ده سال پیش افتتاح کردم.
قاضی از متهم پرسید: تاکنون واردات انجام داده ای؟
متهم نیز اظهار داشت: خیلی واردات کردم و از سال 90 -91 واردات کالا انجام میدادم.
قاضی خطاب به متهم گفت: چه کسی شما را راهنمایی کرد که در این مسیر قرار بگیرید؟
متهم مدعی شد: خودم تصمیم گرفتم.
در ادامه قاضی از متهم پرسید: چه کسی گفت ماشین سازی تبریز را بخری؟
متهم در جواب گفت: هیچ کسی.
قاضی پس از طرح این سوال از متهم پرسید ثبت سفارش و تهیه پیش فاکتور که منجر شد این ارزها به شما داده شود توسط چه کسی انجام شد؟
متهم در پاسخ گفت: شرکتها انجام میدادند.
قاضی پرسید: به چند نفر وکالت دادی؟
متهم مدعی شد: نمیدانم.
در ادامه قاضی از متهم پرسید: آیا بعد از ثبت سفارش ورق استیل وارد کردید؟
متهم جواب داد: سال 94 به بعد ایران تحریم شد.
قاضی پرسید: دلار را چه کار کردید؟
متهم جواب داد: به بانک دادم.
قاضی پرسید: یک میلیارد و 900 میلیون تومان بابت این ارز ملی به حساب شما واریز شده است این چه بوده چه کسی واریز کرده؟
متهم پاسخ داد: این مبلغ به حساب من واریز نشده، علی قاسمی از من دستی گرفته بود.
قاضی پرسید: بقیه این مبالغ به حساب چه کسی ریخته شده است؟
متهم مدعی شد: به جیب سلطانی رفته است.
متهم گفت: به شریکم گفتم پول را بفرست. آقای سلطانی فروخت و به حساب من ریخته است به او وکالت داده بودم.
قاضی گفت: شما ارز 4200 تومانی گرفتید؟
متهم پاسخ داد: خیر.
قاضی گفت: بنای شما برای بیان صادقانه مطالب نیست. شما گفتید لیر و یورو گرفتید، امسال چه گرفتید؟
متهم گفت: امسال همه وکالت را به سلطانی دادم و یورو گرفت.
قاضی پرسید: از محل سود ارزها (یورو، لیر، دلار) چقدر سود بدست آوردید؟
متهم گفت: 80 میلیارد تومان.
قاضی پرسید: یکی از اقدامات مجرمانه شما مدرک سازی بوده است و با آقای مکی سلطانی هماهنگ کردید تا زمینه آب کردن ارزها را فراهم کنید چرا؟
متهم پاسخ داد: نه مدارک صوری نبود.
قاضی پرسید: فاکتورها را چه کسی برای شما تهیه میکرد؟
متهم جواب داد: آقای سلطانی.
قاضی گفت: شما این پیش فاکتورها را در تهران تهیه میکردید و با آقای مکی سلطانی در خارج هماهنگ میکردی و با این فعل و انفعال، مدرک سازی انجام داده و فاکتور صوری درست نموده و ارزها را آب کردید.
متهم گفت: ارزها را آب کردیم و به حساب بانک مرکزی ریختیم.
قاضی در این لحظه یکی از شهودی که شاهد چگونگی تهیه فاکتورهای صوری بودی و در دادگاه حاضر شده بود را به جایگاه احضار کرد.
شاهد در جایگاه حاضر شد و ضمن معرفی خود گفت: م. ش متولد و ساکن تهران هستم.
در ادامه صحبتها شاهد گفت: کارمند صرافی عامری بودم؛ اما در حال حاضر نیستم.
قاضی خطاب به او گفت: جمله ای را که عرض میکنم تکرار کنید. «به خداوند سوگند یاد میکنم چیزی جز حقیقت نگویم» و شاهد عینا جمله قاضی را تکرار کرد.
قاضی پرسید: اطلاعات خود را درباره اقدامات آقای فرخزاد بفرمایید.
شاهد گفت: قربانعلی فرخزاد به صرافی ما رفت و آمد داشت، حدود دو سال و از بهمن ماه سال 96 حضورشان مستمر شد تا این اواخر که سه الی چهار روز در هفته در صرافی بودند.
شاهد ادامه داد: آقای سلطانی و علیرضا عامری او را معرفی کرده و بعنوان یکی از کارفرمایان بزرگ کشور و اینکه در تبریز از بزرگان هستند، به ما معرفی کردند. در اواخر سال 96 مکی سلطانی و علیرضا عامری از طریق آقای وکیلی که در امارات مستقر هستند برای ایشان بخاطر اینکه ورق استیل وارد میکردهاند، پروفرمهای ثبت سفارش بانک ملی را آماده کرده و مکی سلطانی پروفرمها را به انتهای پروفرمهای 13 برگی میچسباندند و به بانک ملی شعبه حافظ میبردند. امضای آقای قربانعلی فرخزاد نیز پای برگهها بود.
خبر در حال تکمیل است...