به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری میزان، الجزیره در گزارشی به آینده روابط عربستان و آمریکا پرداخته و مینویسد که سال 2019 میتواند آغاز دوره جدیدی از روابط عربستان و آمریکا باشد که نه از سوی رئیس جمهور آمریکا بلکه از سوی کنگره شکل میگیرد.
الجزیره میافزاید: سال 2018 نگرانیها درباره نقش «محمد بن سلمان» در طیفی از خطاهای جنجالی در سیاست خارجی عربستان سعودی مانند جنگ یمن، قتل خاشقجی و محاصره قطر مدام در حال افزایش بود. محمد بن سلمان در سال گذشته همواره به عنوان یک شخص بی رحم و بدون تفکر در نظر گرفته میشد و صلاحیت وی برای سمت پادشاهی به طور فزایندهای زیر سؤال رفت.
در ادامه این گزارش آمده است: حرکت او به سمت متمرکز کردن قدرت که شیوه سنتی تصمیمگیری جمعی و توازن قدرت در مجلس عربستان را از بین برد، موجب بروز نگرانیهایی درباره بیثباتی داخلی بالقوه و توانایی وی برای به انجام رساندن چشمانداز 2030 شد.
الجزیره با اشاره به قتل «جمال خاشقجی»، روزنامهنگار منتقد سعودی در کنسولگری عربستان در استانبول نوشت: پس از قتل از پیش طراحی شده خاشقجی در کنسولگری عربستان در ترکیه این نگرانیها در کنگره آمریکا به سطح بیسابقهای رسید. حمایتهایی از هر دو حزب در کنگره آمریکا برای اقدام علیه ریاض به وجود آمد تاجایی که «لیندسی گراهام»، سناتور جمهوریخواه آمریکایی ضمن مسئول دانستن محمد بن سلمان در قتل خاشقجی خواستار جایگزینی وی شد.
الجزیره با مطرح کردن این سؤال که «آیا سال 2019 آغازی بر ایجاد برخی چالشها در روابط آمریکا و عربستان نخواهد بود؟» مینویسد: پاسخ به این سؤال تا حد زیادی به کنگره آمریکا بستگی دارد.
در ادامه این گزارش آمده است: در قانون اساسی آمریکا اختیار قانونی برای تعیین سیاست خارجی به رئیس جمهور واگذار شده، اما کنگره نیز میتواند موضوعات مربوط به سیاست خارجی را تصویب کند و بنابراین پتانسیل دیکته کردن دستور کارهای سیاست خارجی را دارد و پپیش از این نیز این اتفاق روی داده است.
الجزیره در بخش دیگری میافزاید: کنگره آمریکا همچنین میتواند در صورت داشتن دو سوم از رأی اکثریت درباره طرحهای سیاست خارجی بر رأی رئیس جمهور غلبه کند؛ در دوران چهار ساله دوم ریاست جمهوری اوباما نمایندگان کنگره به طرح «عدالت علیه حامیان تروریسم» (جاستا) رأی مثبت داده و آن را تصویب کردند که به خانواده قربانیان حادثه 11 سپتامبر اجازه میداد علیه عربستان سعودی شکایت کنند. اوباما فورا این طرح را وتو کرد، اما کنگره و سنای آمریکا با اکثریت قاطع این طرح را تصویب کردند.
ترامپ نیز مانند دیگر رؤسای جمهورآمریکا تصمیم گرفته تا مسیر خاصی را در سیاست خارجی در خاورمیانه بپیماید که کنگره میتواند این مسیر را مسدود کند.
الجزیره در ادامه گزارش میافزاید: ترامپ رابطه با عربستان را از یک دیدگاه تجاری میبیند و قصد دارد که از سه طریق از این رابطه سود ببرد؛ نخست فروش سلاح به عربستان سعودی، دوم عربستان از «معامله قرن» حمایت میکند که ترامپ ادعا میکند این توافق میتواند یک دستاورد برای سیاست خارجی دولتش باشد و سوم نقش عربستان در محور ضد ایرانی که این موضوع به ترامپ کمک میکند مشروعیت دولت اوباما را زیر سؤال ببرد.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: ترامپ توجه کمتری به پایههای سنتی روابط با عربستان شامل همکاری دفاعی، توافقهای تبادل اطلاعات و تولید نفت توجه کمتری دارد. با توجه به این واقعیت که آمریکا همچنان عربستان را به عنوان بزرگترین تولید کننده نفت در جهان در نظر دارد، اما ترامپ کاملا به این نکته واقف است که عربستان سعودی به خودی خود نمیتواند در تعیین قیمت جهانی نفت نقش تعیین کنندهای داشته باشد.
تاکنون منفعتی که ترامپ در داشتن رابطه خوب با عربستان سعودی و به خصوص با محمد بن سلمان به آن توجه دارد پوششی برای ولیعهد سعودی درباره خطاهای سیاست خارجیاش در بحبوحه محکومیت فزاینده علیه وی، ایجاد کرده است، اما این موضوع نیز میتواند تغییر کند.
الجزیره در پایان گزارش خود با اشاره به برخی اقدامات ضد سعودی در کنگره آمریکا مانند تصویب دو قطعنامه علیه ریاض نوشت: این تدابیر احتمالا طی ماههای آینده نیز به وسیله هماهنگی میان دو حزب درباره لزوم تنبیه محمد بن سلمان ادامه خواهد داشت. سال 2019 میتواند به عنوان آغاز یک دوره جدید در روابط عربستان و آمریکا در نظر گرفته شود که احتمالا کنگره و نه رئیس جمهور آمریکا این روابط را تعیین و شکل میدهد.