جایگاه بانوی کربلا، حضرت زینب کبری(س) در تبیین چرایی و چگونگی واقعه عاشورا و رساندن پیام بزرگی که امام حسین(ع) با نثار خون خود، در پی اعلام آن به امت اسلامی بود، بر هیچ کس پوشیده نیست. دوران زندگانی حضرت زینب(س) با عصر امامت چهار امام معصوم(ع) همزمان بود و آن حضرت، از دوران طفولیت، در کوران حوادث غم آلودی که به وقوع می پیوست، آبدیده شد.
با این حال، منابع تاریخی زیادی درباره وقایع دوران جوانی و همچنین، سیره فردی و اجتماعی حضرت زینب(س) در این دوره وجود ندارد. هرچند در سال های اخیر، پژوهش های جامعی در این باره انجام شده و آثار درخور ستایشی پدید آمده است، اما به نظر می رسد که شناخت ما از حضرت زینب(س)، بیشتر محدود به وقایعی می شود که از ذی الحجه سال 60 تا دهم محرم سال 61 هـ.ق روی داده است. به همین دلیل، پرداختن به وقایع دوران زندگی بانوی کربلا، پیش از این تاریخ و نیز، آشنایی با سیره فردی و اجتماعی آن حضرت، ضروری به نظر می رسد.
تجویز اسلام به حضور بانوی مسلمان در فعالیت های اجتماعی، آگاهی، معرفت و حفظ عفاف و حجاب را از جمله عواملی است که بر اساس آموزه های اسلامی و به ویژه طبق سیره حضرت زینب(س)، برای مؤثر بودن این فعالیت ها، لازم و ضروری است.
دوران کودکی و جوانی حضرت زینب(س)، اطلاعات تاریخی محدودی وجود دارد. در منابع تاریخی، سال ولادت حضرت زینب(س)، پنجم یا ششم بعد از هجرت نقل شده است. در روایتی داریم که هنگام ولادت بانوی کربلا، جد بزرگوارش، حضرت ختمی مرتبت(ص)، توجه همگان را به جایگاه بی بدیل دختر امیرالمؤمنین(س) جلب فرمود و همه را به رعایت احترام او، سفارش کرد و در مقام مقایسه، حضرت زینب(س) را مانند حضرت خدیجه(س) دانست که در راه اسلام، همه مصائب و سختی ها را تحمل خواهد کرد. در این روایت، رسول خدا(ص)، حضرت زینب(س) را، در بدو تولد، همتراز خدیجه کبری(س) قرار می دهد.
نکته دیگری که با ملاحظه این روایت و تأمل در آن به ذهن متبادر می شود، شباهت دوران زندگی حضرت زینب(س) با مادربزرگ گرامی اش است؛ می دانیم که حضرت خدیجه(س) در دوران حیاتشان، به ویژه پس از بعثت رسول خدا(ص) و محاصره آن حضرت و اصحابشان در شعب ابوطالب، سختی های فراوانی را تحمل کرد و در نهایت، رحلت فرمود. رسول خدا(ص) هنگام ولادت حضرت زینب(س)، برای آگاه کردن دیگران از حجم مصائب و سختی هایی که آن حضرت در زندگی خود متحمل می شود، مثالی عینی را در این زمینه ارائه می کند تا درک موضوع برای همگان آسان تر باشد.
دوران زندگانی حضرت زینب(س) با دوران امامت چهار امام معصوم(ع) همزمان است. وجه مشترک مبارزات این چهار امام معصوم(ع)، یعنی امیرمؤمنان، امام حسن، امام حسین و امام سجاد علیهم السلام با کژی های دوران شان، مبارزه آشکار و چهره به چهره است. هر چند که الگوی مبارزات با هم فرق می کند، اما اتخاذ چنین رویکردی در مبارزه، هزینه های سنگینی در پی دارد که در این دوره تاریخی، می توان بهای سنگین برگزیدن چنین رویه ای را برای مبارزه، در واقعه جانگذار عاشورا مشاهده کرد. دوران حیات حضرت زینب(س) با پرداخت این هزینه های سنگین و مجاهدت های بزرگ در راه اعتلای اسلام و پاسداری از ارزش ها و آموزه های اسلامی، همزمان بود.
درباره حیات اجتماعی حضرت زینب(س)، از یک سو، می توانیم به روایت «مازنی» اشاره کنیم؛ او نقل می کند که شخصی مدت ها همسایه حضرت علی(ع) بوده، اما حتی یک بار نه حضرت زینب(س) را دیده و نه حتی صدای آن بانو را شنیده است.
«عایشه بنت الشاطی» در کتاب مشهورش درباره حضرت زینب(س)، می نویسد که در تاریخ، صحبتی از چهره حضرت زینب(س) به میان نیامده و گویی که هیچ کس، سیمای آن بانوی یگانه را ندیده است. از سوی دیگر، شاهد حضور پرشور و تأثیرگذار حضرت زینب(س)، با تمام ظرفیت ها و سرمایه های مادی و معنوی او، در کنار امام زمانش هستیم؛ آن حضرت در روز عاشورا و برای یاری رساندن به امام حسین(ع)، هر آن چه را داشت در طَبَق اخلاص گذاشت و تقدیم کرد. جمع این دو گزاره و تحلیلی که از آن ارائه می کنیم، بسیار مهم و راهبردی است. می توانیم با این تحلیل، به یک الگو و معیار برای حضور بانوان امروز در عرصه فعالیت های اجتماعی برسیم. سیره حضرت زینب(س) نشان می دهد که اولویت بانوی مسلمان باید نقش همسری و مادری او باشد، اما به هنگام ضرورت و زمانی که برای حفظ و پاسداری از دین و ارزش های دینی، چاره ای جز حضور وی در صحنه نیست، باید وارد میدان شود و به مبارزه بپردازد؛ چنان که حضرت زینب(س) چنین رویکردی را در پیش گرفت و حجم فعالیت آن حضرت، به ویژه در دوره پس از واقعه عاشورا، بسیار گسترده بود.
حضرت زینب(س)، در دوران جوانی و پیش از واقعه عاشورا، به لحاظ علمی و معرفتی، جایگاهی در میان مسلمانان داشت. حضرت زینب(س) عالمه ای به تمام معنا بود؛ شیخ صدوق، بر اساس روایات، نقل می کند که مردم و به ویژه بانوان مسلمان، برای آشنایی با مسائل حلال و حرام، به حضرت زینب(س) مراجعه می کردند. روایتی که در این زمینه از امام سجاد(ع) درباره حضرت زینب(س) نقل شده، بسیار معروف است: «أَنْتِ بحَمْدا... عَالِمَةٌ غَیْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَیْرُ مُفَهَّمَة».
عبدا... بن عباس که یکی از عالمان دوران و مفسران مشهور قرآن محسوب می شد، وقتی که می خواست روایتی از بانوی کربلا نقل کند، می گفت: «حدّثَتْنی عقیلتُنا زینب بنت علی؛ زینب دختر علی، بانوی خردمند ما، برای من روایت کرد.» حضرت زینب(س) در دوران اقامت 20 ساله در شهر مدینه، مجالس تفسیر قرآن برگزار می کرد؛ آن حضرت یکی از راویان خطبه تاریخی حضرت فاطمه(س) در مسجد النبی(ص) است. نکته ای که در این جا باید به آن اشاره کنم، این است که حضور حضرت زینب(س) در عرصه فعالیت های اجتماعی، حضوری کاملاً آگاهانه است.
آن حضرت بر جزئیات امور و مسائل جامعه، احاطه کامل دارد و بر مبنای همین احاطه و نیز، آگاهی کم نظیر بر آموزه های اسلامی است که پا به میدان مبارزه می گذارد؛ بنابراین، بانوی مسلمانی که زینب کبری(س) را به عنوان الگوی خود می شناسد، نباید از این مسئله مهم و راهبردی غافل باشد و الا حضور وی در وقایع اجتماعی، حضوری مؤثر نخواهد بود. از سوی دیگر، توجه ویژه حضرت زینب(س) به موضوع عفاف و حجاب نیز، بسیار مهم و درخور توجه است؛ در تاریخ داریم که آن حضرت، در مجلس یزید و با وجود مصائب مختلفی که کاروان اسرا به آن مبتلا بود، موضوع برداشتن نقاب از چهره بانوان خاندان رسول خدا(ص) را مطرح و به آن اعتراض شدیدی کرد. یکی دیگر از وجوه شخصیتی حضرت زینب(س)، جایگاه والای آن حضرت در عرصه عبادت و بندگی پروردگار است.
این وجه از زندگی حضرت زینب(س) نیز، بسیار جذاب و قابل تأمل است. آن حضرت به جایگاه والایی در مقام بندگی خداوند، دست پیدا کرده بود. روایاتی که در کتاب های معتبر وجود دارد، نشان می دهد که حضرت زینب(س)، برنامه ای منظم در عرصه عبادت داشت؛ هیچ گاه نماز شب او، حتی در شب بعد از واقعه عاشورا، ترک نشد و بر انجام مستحبات نیز، مداومت می کرد. جمله تأثیرگذاری که حضرت سیدالشهدا(ع) در آخرین وداع روز عاشورا، به حضرت زینب(س) می فرماید، حاکی از جایگاه ویژه بانوی کربلا، در عرصه عبودیت و بندگی خداست؛ امام حسین(ع) می فرماید که «خواهرم! مرا در نماز شب از یاد مبر» و این سخن، نشان دهنده جایگاه والای زینب کبری(س) در این زمینه است.