سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت 7:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
آخوندهایی که به حکومت بدون ولایت فقیه فکر میکنند!
فردی به نام محمد «سروش محلاتی» که مواضعی نزدیک به اصلاحطلبان دارد، به تازگی طی اظهاراتی در مراسم بزرگداشت مرحوم هاشمی گفته است:
«در موضوع تشکیل حکومت اسلامی دو نگاه در میان حوزویان متعارف است. نگاه اول بحث حکومت را با شایستگیهای ولیّ آغاز میکند و اسلامی بودن حکومت را به آن میدانند که یک فقیه عادل در رأس حکومت قرار گیرد. پس از آن نظام را اسلامی میدانند و سایر امور برای آنها اهمیت چندانی ندارد. نگاه دوم این است که به جای تمرکز بر فرد، باید بررسی کرد که آیا حکومت، شریعت را به خوبی اجرا میکند؟ بر این اساس حکومت اسلامی حکومتی است که دنبال اجرای شریعت است. این حکومت مطلوب است حتی اگر در رأس آن فقیه جامع نباشد. این نگاه هم طرفداران زیادی در میان حوزویان دارد.»
به گزارش جماران، او در ادامه با بیان اینکه هاشمی نگاه سومی دارد که طرفداران زیادی ندارد، تصریح کرد:
از نگاه ایشان، دینی بودن و مشروعیت حکومت را با ضابطه سومی باید ارزیابی کرد؛ یعنی بررسی شود آیا حکومت به آرمانها و اهدافی که باید پایبند است؟ اگر به این اهداف پایبند باشد، آن حکومت اسلامی است؛ حتی اگر یک حکم اسلامی را به دلیل مشکلات اجرا نکند. [1]
*بر ما مشخص نیست که فرد اشاره شده، حرفهای فوقالذکر مبنی بر وجود نگاهی در حوزههای علمیه که با حکومت منهای ولی فقیه مشکلی ندارد! را از روی عمد گفته است یا اینکه واقعاً برای حرف خود مصادیق عام نیز دارد؟!
پر واضح آنکه این نگاه به حکومت و اسلام، همان نگاهیست که یک هزار و 400 سال پادشاهی بعد از اسلام را بر ایران تحمیل کرد و حتی با شاهان نیز نشست و برخاست میکرد و با محمدرضا شاه پهلوی معدوم نیز مراوده و مذاکره تلفنی داشت.
این نگاه همچنین متوجه این حقیقت ساده نیست که حکومت به یک راهبریِ کلان مادامالعمر (به شرط عدم زوال عقل) نیاز دارد که به مثابه یک ناخدا امورات کلی جامعه تحتالحمایه خود را اداره کند.
ادارهای که صد البته اگر فاجر و فاسق باشد به سمت ظلم رهسپار میشود و اگر در دست اولیالامر و اهلالذکر باشد صبغه الهی مییابد.
در روی دیگر سخن اینکه، به لحاظ عقلانی و به گواه تجربه بشر، هرگز ممکن نیست که در رأس یک حکومت و در اتاق فکر سیاست و اجرای یک کشور، فقیهی جامعالشرایط و مدیر و مدبّر نباشد و آن حکومت مشغول اجرای شرع و دین باشد...
لازم به توضیح است که مرحوم هاشمی نیز زمانی در دوران حیات خود از این گفته بود که شاید روزی بیاید و نظام ایران ولی فقیه نداشته باشد ![2]
درباره محمد سروشمحلاتی گفتنیست که این فرد دیدگاههایی دارد از جمله اینکه مردم ایران شاد نیستند چون حسین (ع) را محور قرار دادهاند، خیمههای امام حسین (ع) در ایران شدهاند مراکز فحّاشی! جمهوری اسلامی مشکل عقل دارد و اعضای فعلی خبرگان، خبره نیستند.
***
آیا ادعای کاهش مصرف گوشت قرمز به دلیل فقر صحّت دارد؟
«فرشاد مؤمنی»، از اقتصاددانان کشورمان که مواضعی نزدیک به اصلاحطلبان دارد به تازگی در اظهاراتی که سایت جماران آنها را منتشر کرد، گفته است:
در کتابی که سال 96 تحت عنوان «عدالت اجتماعی، آزادی و توسعه در ایران امروز» منتشر کردم که از نظر خودم در کتاب با دولت کنونی اتمام حجت کردم؛ یک فصل آن کتاب را به موضوعی تحت عنوان «مدارای نجیبانهی مردم ایران با فقر» اختصاص داده بودم. در آنجا نشان داده بودم که بر اثر اجرای برنامهی تعدیل ساختاری به چه طرز فاجعه آمیزی کیفیت زندگی مردم ایران در حال سقوط است. در صفحهی 302 کتاب «اقتصاد ایران در دوران تعدیل ساختاری» جدولی را داخل این صفحه گذاشتم که از دادههای بانک مرکزی استخراج کرده بودم.
او در ادامه تصریح میکند:
«این گزارش، گزارش بانک مرکزی بود. در آن گزارش نشان داده شده بود که در اثر اجرای سیاستهای رکودزا و تورمزای تعدیل ساختاری که عنصر گوهری در آن دوره سیاست مخرب و ضد توسعهای تضعیف ارزش پول ملّی بود، در فاصلهی 1367 تا 1372 سرانهی مصرف گوشت قرمز توسط ایرانیها برای خانوارهای ایرانی 44 کیلو سقوط کرده است. در سال 1372 نسبت به سال پایان جنگ خانوارهای ایرانی به طور توسط سالی 44 کیلو کمتر از دورهی جنگ گوشت مصرف میکردند. در جدول بانک مرکزی نوشته بود سال 1367 سرانهی مصرف گوشت خانوارها 122 کیلو بوده؛ در سال 1372 به 78 کیلو رسیده است. 44 کیلو سقوط داشته است. بعد من این را در سالهای بعدی دنبال کردم و متوجه شدم در سالهای 1383 متوسط مصرف گوشت توسط خانوارهای ایرانی به 60 کیلو رسیده است. دادههای سال 1391 میگوید این نسبت به 41 کیلو رسیده است. در سال 1391 هر کدام از خانوارهای ایرانی به طور متوسط حدود 80 کیلو کمتر از دورهی جنگ گوشت مصرف میکنند. بعد این را در مورد مواد لبنیاتی دنبال کردم و متوجه شدم عیناً همین روند اتفاق میافتد، بعد در مورد گوشت سفید عیناً از همین روند تبعیت میکند. حتی در مورد مواد نشاستهای سقوطهای خیلی جدّی در مصرف برنج برای خانوارها در این دوره پدیدار شده است. »[3]
*نکته اظهارات مؤمنی درباره کاهش میزان مصرف گوشت قرمز در ایران به دلیل فقر! در حالی است که نگاهی به میزان تولید گوشت قرمز در داخل ایران و واردات آن به کشور نشان میدهد که میزان تولید و واردات گوشت قرمز طی 40 سال گذشته در ایران به نحو چشمگیری و تا میزان 2 درصد در هر سال افزایش یافته است.
به گزارش سایت دولتی ایرانآنلاین در سال 97، تولید گوشت قرمز از 397 هزار تن در سال 1357 به 815 هزار تن در سال 1395 و 838 هزار تن در سال گذشته (96) رسیده است .[4]
غیر از این، تنها طی 2 سال اخیر، میزان واردات گوشت قرمز به کشور نیز تا 50 درصد افزایش یافته است .[5]
غیر از این مورد نگاهی به "افزایش توان خرید حداقل دستمزد ایران" در زمینه خرید گوشت سفید یا قرمز نیز ضروریست.
یک حداقل دستمزد در سال 80 به عبارت 56,790 تومان قادر بوده است که 25 کیلو گوشت گوسفند به عبارت هر کیلو 2,270 تومان را بخرد.
و همین حقوق که در سال 90 به 330, 300 تومان رسید، با افزوده شدن یارانه توانسته است 26 کیلو گوشت گوسفند 14500 تومانی بخرد.
این آمار درباره گوشت مرغ هم جالب توجه است.
به نحوی که حقوق اشاره شده در سال 80 میتوانسته 51 کیلو گوشت مرغ 1100 تومانی بخرد اما در سال 90 به قدرت خرید 117 کیلو گوشت مرغ رسیده است.
همچنین در این میان مصرف فرآوردههای گوشتی (از قبیل آنچه در فست فودها استفاده میشود) نیز در آمار لحاظ نشده است.
این مقایسه آماری صورت بروز یافته شاخص قدرت خرید در ایران یا همان PPP است که بر اساس گزارش بانک جهانی، ایران در آن، جایگاه هجدهمین اقتصاد جهان را دارد .[6]
آقای مؤمنی به عنوان یک اقتصاددان باید پاسخ بدهد که میان انگاره عجیبی که مبنی بر کاهش مصرف گوشت قرمز توسط خانوادههای ایرانی دارند با واقعیت افزایش واردات و تولید گوشت در ایران، با واقعیت افزوده شدن قدرت خرید در ایران و با حقیقت جایگاه هجدهم اقتصاد ایران در جهان، چه ربط و ارتباطی غیر از نتیجهگیری ناصحیح ایشان وجود دارد؟!
مؤمنی پیش از این نیز طی اظهاراتی گفته بود با اجرایی شدن تحریمهای ترامپ، 1 میلیون و 100 هزار نفر در ایران بیکار میشوند ![7]
بایستی اشاره کرد که میان دانش آماری و آنالیز صحیح این آمار فاصله بسیاری وجود دارد و همین باگ اشاره شده است که موجب میشود سیاهنماییهای گستردهای از اقتصاد جمهوری اسلامی ایران در اذهان عمومی صورت بگیرد.
اقتصادی که اگرچه مشکلاتی دارد اما با بحران مواجه نیست و عدهای با سیاهنماییهای عامدانه یا حتی سهوی از آن، کشور را به سمت ایجاد شرایط «فتنه اقتصادی» سوق میدهند.
***
1_ https://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-1093035
2_ http://www.shabestan.ir/detail/News/22282
3_ https://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-1092894
4_ http://www.ion.ir/news/411085
5_ https://www.isna.ir/news/97031406770/
6_ https://www.isna.ir/news/96110703556/
7_ mshrgh.ir/905877