اقتصادآنلاین - فائزه مومنی؛ بررسی برنامه پنجساله سوم شهرداری تهران در میان سیلی از انتقادات در صحن شورای شهر، هفته گذشته، بعد از 7روز کار فشرده به پایان رسید. البته نه تمام آن، بلکه فقط احکام و بررسی منابع و مصارف به اردیبهشت ماه موکول شد.
اما آنچه که هنوز مورد سوال منتقدان است، این است که آیا این برنامه بعد از حاشیههای فراوان و تغییر دو معاون، توانست به مثابه عصاره فضائل شهرداری و شورای پنجم باشد یا آنکه در میان درگیریهای حزبی و جناحی، پرونده آن با همه کمیها و کاستیها بسته شد؟
به گفته کارشناسان اولین ایرادی که به این برنامه میتوان وارد کرد، عدم تطابق آن بر نظامنامه تدوین راهبردی عملیاتی توسعه شهر و شهرداری است که توسط وزارت کشور تدوین شد. یکی از ویژگیهای این نظامنامه توجه به معقوله شهر جدا از شهرداری است.
همچنین در این نظامنامه توجه شده برخی از نیازهای شهر از جمله نیازهای اقتصادی،اجتماعی،عمرانی و غیره به مقامات ذیربط در دولت ارجاع داده شود که در واقع گامی در جهت حرکت به سوی مدیریت یکپارچه شهری است.
در عین حال بودجه برخی سازمانهایی که در شهر به شهروندان خدمات ارائه میدهند به شورا ارائه و مورد بررسی قرار گیرد که در حال حاضر فقط شرکت آبفا از مجموعه خدمات دولتی، بررسی بودجهاش را به شورای شهر ارجاع میدهد.
شهرداری تهران نیز مکلف شد، بر مبنای این نظامنامه ابلاغی، برنامه پنجساله سوم خود را از سال 1398تا افق1402تدوین کند.
مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران، در سال95، کار خود را با در نظر قرار دادن اسناد بالادستی از جمله همین نظامنامه آغاز کرد و به انتهای آن نیز نزدیک شد. اما با روی کار آمدن حجتالله میرزایی، معاون برنامه ریزی شهرداری تهران، تدوین برنامه از دست مرکز مطالعات خارج شد و به محدوده استحفاظی معاونت درآمد.
معاونت برنامهریزی نیز، تصمیم گرفت تا بدون توجه به نظامنامه و اسناد بالادستی برنامهای برمبنای اولویتهای شهر تهران از جمله آلودگی هوا، ترافیک و حمل و نقل عمومی تدوین کند.
نداشتن یک راهبرد کلی باعث شد تدوین برنامه با مشکلاتی روبرو شود و کارشناسان شورای شهر در هنگام بررسی برنامه اعلام کردند که در برنامه، شاخصها به جای راهبرد و احکام به جای شاخصها آورده شده است. البته با روی کار آمدن معاونت جدید برنامهریزی در قسمتهایی اصلاحاتی صورت گرفت اما باز هم ایرادات زیاد برنامه، با اصلاحات موردی و در زمان کوتاه، رفع نشد.
در هرحال شورای شهر تهران نیز نپذیرفت که بعد از اصلاح چند باره و باوجود ایرادات فراوان، برنامه به شهرداری برگردد و آن را با 500پیشنهاد به صحن شورا آورد.
در زمان بررسی برنامه نیز، هرچند جلسات شورای شهر برای بررسی به قدر کفایت بود اما باز هم اعضا بر سر ماده به ماده آن بحث کرده و پیشنهاد آوردند و همین موضوع باعث شد تا روند بررسی طولانی شود و وقت شورا را برای 7روز بگیرد.
در نهایت شورای شهر احکام برنامه را بدون داشتن جدول منابع و مصرف تصویب کردند ( که در این صورت میزان تحققپذیری آن با یک علامت سوال بزرگ همراه خواهد بود) تا از هفتههای آینده به مرحله تدوین و تصویب بودجه 98شهرداری تهران وارد شوند.
اما باز هم سوالاتی بی پاسخ ماند. از جمله اینکه آیا امکان نداشت تا شورای شهر برنامه پنجساله دوم را برای یکسال دیگر تمدید کند، تا برنامه پنجساله سوم بر مبنای یک چارچوب و نظم خاص تعریف و تدوین شود؟
با توجه به اینکه شهر موجودی زنده و پویاست آیا بهتر نبود که به جای دریافت گزارشاتی بدون صحتسنجی از مناطق، بررسی میدانی از سطح شهر صورت میگرفت و برنامه پنجساله سوم، با ادبیاتی متفاوت تدوین میشد؟
برنامه پنجساله دوم تا چه میزان محقق شد که برنامه پنجساله سوم با کپیبرداری از آن اما با شکل و شمایلی به ظاهر متفاوت تدوین شد؟
برنامه پنجساله سوم شهرداری تهران نیز همانند سایر برنامهها و طرحهایی که در سالهای گذشته تدوین شده بودند، برای خاک خوردن به کتابخانه مطالعاتی شهرداری تهران منتقل شدند و آنچه که مهم بود، منافع یک حزب و جناح برای فرار از انتقادات جناحی دیگر و آنچه که اهمیتی نداشت منافع شهر و شهروندان بود.
هرچند که این رویه سابقهای هم در دولت دارد ؛ درزمان تدوین برنامه ششم توسعه کشور نیز، از جایی به بعد، این برنامه تبدیل به نسخه مشابه برنامههای گذشته شد؛ و این روند همچنان ادامه دارد.