روزنامه همشهری - الهه بصیر: این روزها با روی کار آمدن انواع و اقسام ظروف چینی و بلور و کریستال، ظروف ملامین از مهجورترین ظروف بهحساب میآیند. حالا سالهاست که کارخانههای تولید ظروف ملامین که روزگاری نهچندان دور برای خودشان کبکبه و دبدبهای داشتند، از کار افتادهاند یا تغییر کاربری دادهاند و خط تولیدشان را به سمتوسوی دیگری هدایت کردهاند. خیلیها سرطانزا بودن استفاده از ظروف ملامین را علت اصلی کنار گذاشتن آنها میدانند.
هرچند بسیاری از کارشناسان این فرضیه را رد و تأکید کردهاند تا زمانی که ظروف ملامین ترک برندارد و آلودگی در چین و شکن آن نفوذ نکند هیچ ضرر و زیانی مصرفکننده را تهدید نمیکند، همانطور که چنین ادعایی در مورد ظروف چینی نیز به محض ترکخوردن صدق میکند. البته این بهمعنای بیعیب و نقص بودن ظروف ملامین نیست! و هدف ما هم در این گزارش این نیست که از مزایا و معایب استفاده از ظروف ملامین حرف بزنیم.
تنها میخواهیم بخشی از خاطرات روزهایی را که آشپزخانهها خالی از این همه ظرف و ظروف تجملاتی بود و ظروف ملامین تمام دارایی خانمهای خانهدار بهحساب میآمد مرور کنیم؛ ظروفی که در عین سادگی، خوشنقشونگار بودند و این روزها با منسوخ شدنشان به جرگه نوستالژیهای خاطرهانگیز پیوستهاند.
تولد ملامین
ملامین نخستین بار حدود 55سال پیش در ایتالیا ساخته شد. این محصول 10سال بعد از تولید نخستین ظروف ملامین به ایران آمد. از آنجا که ظروف ملامین بسیار سبک و مقاوم بودند و به نسبت، قیمت پایینی داشتند از همان بدو ورود به ایران با استقبال عمومی مواجه شدند. بعد از سهدهه، استفاده از ظروف ملامین به دلایل مختلف منسوخ شد اما هنوز هم هستند افرادی که از ظروف ملامین در پیکنیک و مسافرت استفاده میکنند؛ چون حمل و شستوشوی آنها آسان است و به راحتی آسیب نمیبیند.
همه با این بشقابها خاطره دارند
چند وقت پیش تصویری از چند بشقاب ملامین قدیمی در فضای مجازی پخش شد که موج مثبتی از خاطره بازی بهدنبال داشت. افراد زیادی آن عکس را منتشر میکردند و میگفتند که با کدام یک از آن بشقابها خاطره داشتند،کدام یک را خودشان داشتند و با دیدن کدام یک از آنها یاد خانه مادربزرگ و پدربزرگشان میافتند. این یعنی نگاه به ظروف ملامین قدیمی، تنها نگاه ابزاری نیست؛ یعنی شاید آن موقع فقط در جایگاه بشقاب، دیس یا کاسه مورد استفاده بودند، اما حالا بار بخشی از گذشته جوانان، بزرگسالان و سالمندان امروزی را به دوش میکشند؛ اهمیتی دارند معادل با آلبوم عکسهای قدیمی یادگاری. آن بشقابهای زمینه آبی با گل سرخ را کمتر کسی فراموش میکند. بشقابهای لیلی و مجنون که چشم همه دنبالشان بود و فقط مهمانها میتوانستند در آن غذا بخورند را کسی از یاد نمیبرد. یا آن دیسهای سبز رنگ ساده با آن حاشیهای که ناشیانه به دورش کشیده شده بود و با لبه بلندی که داشت جان میداد برای سرو پلوی مهمان.
آن کاسههای سفید رنگی که با ترمههای آبی نقش بسته در میانهشان جان میدادند برای ترید کردن آبگوشت و کلهجوش در ظهرهای بلند تابستان که همه در خانه مادربزرگ دور هم جمع میشدند و هربار که صدای زنگ در شنیده میشد آب غذا را بیشتر میکردند و کسی برای تهیه غذای بیشتر به تکاپو نمیافتاد. ظروف ملامین یادآور خاطرات روزهایی هستند که سفرهها در نهایت سادگی و به دور از تجملات و چشم و همچشمی اما گرم و صمیمی پهن میشدند و این صمیمیت و گرما چیزی نیست که از یاد برود.
روزهایی که وسایل خانه را به نام میزدیم
تا چند سال پیش خبری از سرویسهای غذاخوری صدوچندپارچه و بیشتر نبود. اگر قرار بود چندین نفر سر یک سفره بنشینند و غذا بخورند و سفره بزرگی پهن میشد، اینکه همه ظروف یک طرح و رنگ داشته باشند کمترین اهمیتی برای کسی نداشت. هرکدام از ظرفهای خانه ساز خودشان را میزدند و بهاصطلاح لنگهبهلنگه بودند اما کسی از این لنگهبهلنگه بودن و ساز ناکوک زدن طرح و رنگ ظرفها ناراضی نبود. برعکس هرکس به فراخور سلیقهای که داشت یکی از ظرفها را انتخاب میکرد و مدتی که میگذشت همه میدانستند که وقتی فلان بشقاب را سر سفره میآورند چهکسی باید در آن غذا بخورد. بشقابهای گلدار صورتی و قرمز و بنفش معمولا به اسم دخترها سند میخوردند و پسرها بشقابهای آبی و سبز و کرم رنگ را برمیداشتند.
در این میان بشقاب و کاسههای لیلی و مجنون گل مجلس بودند. ارزش بیشتری داشتند و هیچکس دلش نمیآمد آنها را دم دست بگذارد که مبادا در استفاده روزمره آسیب ببینند. آنها را در گنجه یا صندوقچههای چوبی قفلدار نگه میداشتند تا روزی که برای پذیرایی از مهمان رونمایی شوند. همیشه چشم بچهها دنبال آن بشقابهای خوش رنگ و لعاب بود تا روزی که مهمان در خانه را بزند و بتوانند برای یک شب هم شده با رؤیای داستانهای عاشقانهای که پدربزرگ و مادربزرگ برایشان تعریف کرده بودند غذا بخورند.
آن موقعها حتی خیلی از ظروف مصرفی خانه را نمیخریدند بلکه در قرعهکشیهای مواد شوینده برنده میشدند؛ آن هم نه یک دست بشقاب! یک عدد بشقاب یا یک دیس را در قرعهکشی فلان تعاونی یا در جعبههای 12تایی فلان پودر رختشویی برنده میشدند و آنقدر برایشان دوستداشتنی بود که تک بودنش موجب کنار گذاشتنش نمیشد.
طول عمرشان خاطرهساز میشد
یکی از دلایل محبوبیت ظروف قدیمی طول عمرشان بود. ملامینها عمر طولانی داشتند؛ چون بر اثر ضربه و افتادن روی زمین نمیشکستند. به راحتی با برخورد چند بشقاب روی هم بهاصطلاح لبپر نمیشدند یا ترک برنمیداشتند. شستوشویشان راحت بود و بعد از چند بار استفاده، نیازی به سفیدکننده نداشتند. همین امر عمر روکش لعاب ظروف را طولانیتر میکرد.
تنها ایرادشان این بود که وقتی آنها را کنار شعله اجاق گاز میگذاشتند تا هنگام آشپزی قاشق و ملاقه را در آن بگذارند بر اثر حرارت گوشهشان داغ میشد و میسوخت. سوختگی لبه ظروف ملامین با لکههای قهوهای نمایان میشد و شکل و شمایلشان را به هم میریخت.
البته ملامینهایی که پر از نقش و نگار بودند بعد از چند سال استفاده کمرنگ میشدند اما عمرشان با پریدن رنگ از رخسار به پایان نمیرسید. بشقابها از مادربزرگها به یادگار میماندند و دست بهدست میچرخیدند و گاهی از مادربزرگ به فرزندان و نوهها به ارث میرسیدند. به همین دلیل هم بود که خاطرات زیادی را به دوش میکشیدند.
هنوز هم خیلیها با دیدن طرحها و نقش و نگار ظروف قدیمی، نفس عمیقی میکشند، یادش بهخیر میگویند و خوب به یاد میآورند که فلان بشقاب را در خانه مادربزرگ و آن یکی را در خانه خودشان داشتند. خوب به یاد میآورند روزها و شبهایی را که سفره طول و طویلی در ایوان خانه پدریشان پهن شده و چند نمونه از همین ملامینهای خاطرهانگیز برای سرو غذا بر سر سفره چیدهاند. حتی هنوز هم هستند افرادی که بعضی از این ظروف را در صندوقچه یادگاریهایشان نگهداشتهاند تا به فرزندان، نوهها و نتیجههایشان نشان بدهند و خاطرات آن روزها را برایشان تداعی کنند.
زیر گلدانیهای دوستداشتنی
روکش بشقابهای ملامین، لعاب براق و شفافی بود که در نخستین روزهای استفاده لذت خوردن غذا را دو چندان میکرد. اما این روکش لعابی بهشدت آسیبپذیر بود و بر اثر کشیدن چاقو ته ظرف یا شستوشو با سیم و اسکاچهای زبر از بین میرفت. همین موضوع موجب نگرانی میشد، چون به محض آسیبدیدن لعاب ظروف ملامین، فضایی برای رشد و تکثیر میکروبها فراهم میشد. این موضوع برای فرضیه سرطانزابودن ظروف ملامین زمینهچینی میکرد. از اینرو همه آنهایی که استفاده کردن از ظروف ملامین سرخوش و سرمستشان میکرد هم به محض مشاهده خط و خش روی ظروف، نگران سلامتیشان میشدند و آنها را کنار میگذاشتند.
این پایان عمر ظروف ملامین، بهویژه بشقابها و پیشدستیها نبود. از این به بعد تنها جایگاهی که بر سفره داشتند را از دست میدادند و از آنها بهعنوان زیر گلدانی استفاده میشد. یاد گلدانهای سفالی پیچک و بنفشه مادربزرگها بهخیر؛ همان گلدانهای سفالی که برای جلوگیری از خروج آب از سوراخهای کف گلدان، یک بشقاب ملامین گل سرخ زیرش میگذاشتند؛ بشقابی که به مرور با خاک گلدان عجین میشد. خاک چنان در خط و خطوط بشقاب نفوذ میکرد که رنگ و رو میباخت.
استفاده از نمادهای قدیمی برای تزئین خانه
سالها از دوران امپراتوری چینیهای گلسرخی میگذرد اما هنوز هم خیلیها استفاده از آنها را به تمام چینیها و بلورهای امروزی ترجیح میدهند.
هرچند به مرور زمان سرویسهای قدیمیشان ناقص شده و همانهایی که دارند هم لب پر و رنگورو پریده شدهاند اما با لذت از آنها استفاده میکنند و مراقب هستند که آسیب نبینند.
این روزها بشقابهای گلسرخی، چه آنها که تکگلسرخی بر گوشهشان خودنمایی میکرد و چه آنها که دورتادور حاشیهشان گلهای سرخ ریز با برگهای سبز میانشان به چشم میخورد، نمادی از گذشته محسوب میشوند.
آنها که علاقهمند به تزئین خانه با سبک و سیاق گذشته هستند، از این بشقابها بهعنوان دیوارکوب استفاده میکنند. گوشهای از خانه را انتخاب میکنند و چند بشقاب و پیشدستی کوچک و بزرگ را بهصورت بیقاعده کنار یکدیگر روی دیوار نصب میکنند تا آن قسمت از خانه رنگ و بویی از گذشته داشته باشد و با حال خوش خاطرات دیروزشان جان بگیرد. این بشقابها آنقدر در مد امروز جا بازکردهاند که بسیاری از سایتها و کانالهای ویژه فروش کالاهای دست دوم و عتیقه از راه فروش همین بشقابها و تشویق جوانان امروزی به تزئین خانهها و کافهها با نمادهای قدیمی درآمد کسب میکنند.
ظهور بشقاب چینیهای گل سرخی
تاریخچه تولید ظروف چینی به بیش از 1700سال قبل برمیگردد. در همه این سالها انواع و اقسام طرح و نقشها و رنگها بر ظروف چینی خوش نشستهاند و مورد توجه قرار گرفتهاند. اما کمتر از یک دهه بعد از ورود ظروف ملامین به ایران، چینیهای گل سرخی روی کار آمدند. این ظروف بسیار محبوب بودند و همان موقع که ملامینهای رنگارنگ از همه دلبری میکردند، اگر اقتصاد خانواده اجازه میداد همه ترجیح میدادند که چینی گلسرخی را جایگزین ظروف آشپزخانهشان کنند.
ناگفته نماند که چینیهای گلسرخی هم از همان ظروفی بودند که برای پذیرایی از مهمانها کنار گذاشته میشدند و بچهها خوابشان را میدیدند. چینیهای گل میخکی و گل گندمی هم همزمان با گلسرخیها روی کار آمدند. بیانصافی نکردهایم اگر بگوییم به اندازه گلسرخیها محبوب نبودند اما آنها هم برای خودشان عالمی داشتند و در خانه مادربزرگها خوش درخشیدند.
نقش و نگار چینیگلسرخیها روی زیورآلات
چینیهای گل سرخی بدون اغماض و اغراق و بدون کوچکترین گزافه و افراطی در جرگه نوستالژیهای خاطرهانگیز و دوست داشتنی جا دارند. ظرافت گلهای نقش بسته بر این ظروف آنقدر طرفدار دارد که باوجود هزاران هزار طرح و نقش امروزی که بر ظروف چینی نقش میبندند، هنوز هم خیلی از کارخانههای تولید ظروف چینی همان گل سرخهای دوستداشتنی را بر ظروف تولیدیشان حک میکنند. این نقش خاطرهانگیز به نشستن بر ظروف چینی اکتفا نکرده و روی پارچهها نیز خوش نشسته است. حتی این روزها بازار عرضه زیورآلات نوستالژیک بهشدت مورد توجه علاقهمندان واقع شده است. منظورمان دستبند، گردنبندهای بهاصطلاح رومانتویی و انگشتر و گوشوارههای گلسرخی است.
کجا دنبال ردپایی از گذشته بگردیم؟
اگر ساکن تهران هستید و با خواندن این مطلب دلتان برای حال و هوای خانههای قدیمی و سفرههای رنگینی که در خانه مادربزرگ پهن میشد تنگ شده است، همین فردا شال و کلاه کنید و سری به جمعهبازار پارکینگ پروانه، واقع در خیابان جمهوری بزنید. این جمعه بازار که کمی پایینتر از چهارراه استانبول قرار دارد محل مناسبی برای عرضه دستاوردهای دستی و سنتی است که میتوانید نمونهای از بشقابهای گل سرخی که بهعنوان دیوارکوب استفاده میشوند یا همان زیورآلات گل سرخی را در آنجا پیدا کنید.
بسیاری از کالاهای عتیقه در این مجموعه به معرض فروش گذاشته میشود؛ از اینرو اگر شانس با شما یار باشد و به موقع برسید چهبسا چند ظرف ملامین قدیمی هم به پستتان بخورد و دست شما را بگیرد و به گذشته ببرد که دیگر نورعلینور میشود. اگر ساکن شهرستانها هستید که کارتان آسانتر است زیرا در بساط همه سمساریها میتوانید نمونههایی از این ظروف قدیمی دوست داشتنی پیدا کنید.