به گزارش "ورزش سه" ، همین چند ساعتی که از بازی گذشته با چند نفر همکلام شده اید؟ از چند نفر شنیدید که در عمرشان هرگز چنین صحنه ای ندیده بودند؟!
چرا همه چیز روی سر لیگ و فوتبال حرفه ای نشدهی ایران خراب میشود؟ مگر در همین لیگ غیرحرفه ای تا به حال چنین چیزی رخ داده؟
صد البته که نه، این اصلا دلیل قضیه نیست.
مردی که امشب برای هزارمین بار از میراثش برای فوتبال ایران حرف زد، چند کلمه را جا انداخت. دعوا، تنش، تشنج، پا را فراتر از حد و حدود گذاشتن؛ اینها همه از کیروش برای ما غیرحرفهای ها به یادگار مانده.فوتبال ما این سالها سراسر شده قهر و دعوا.
بیشتر از هر زمان دیگری. مدتیست دعوای همیشگی قرمز و آبی را داریم، اما با تِم تیم ملی! ناباورانه است. حسابی همه به جان هم افتاده اند.
اما سوال اینجاست که، مربیای که چهار سال پیش مثل یکه بزن ها برای بنجامین ویلیامز خط و نشان میکشید که جرات داری از اینجا رد شو، چطور میخواهد تنش را از تیمش دور کند؟ کسی که در بیربط ترین زمان ممکن، علیه وزیر مملکت حرف می زند، چطور ممکن است بازیکنی را به زمین بفرستد که به کار داور سرک نکشد و دخالت نکند؟با کدام دلیل منطقی بازیکن این تیم باید در زمین به اعصابش مسلط باشد؟ چنین تیمی لاجرم کاپیتانش گردن حریف را می گیرد، طفل پرمدعایش به رقیب سیلی میزند و آن یکی هم به تمارض بازیکنی که از شدت مصدومیت تعویض شد، اعتراضات عجیب و غریب می کند.
فوتبال عقب ماندهی ایران هیچ جای این عکس نیست. ناسلامتی یک نفر از این گروهی که به مذاکره 5+1 رفته، کاپیتان تیم است. سه نفر دیگر لژیونر هستند و فقط یک نفر در این لیگ بدردنخور توپ می زند؛ همان که خوش شانسی هایش را با حضور در ترکیب تیم ملی یکجا نصیبش کردند و درون زمین فقط بدبیاری برایش ماند.