روزنامه ایران: دو ماه قبل مرد میانسالی به شعبه 2 دادیاری دادسرای ویژه سرقت رفت و گفت: من در کار ساختمانسازی هستم. برای تکمیل یکی از پروژههایم نیاز به پول پیدا کردم. برای همین تصمیم گرفتم خودروی پرادوام را که 500 میلیون تومان ارزش داشت بفروشم. خودروام را در سایت آگهی کردم. پسر جوانی به نام پدرام تماس گرفت و گفت: ماشین را برای یکی از دوستانش میخواهد. به محل قراری که پدرام گفته بود رفتم و بعد از اینکه او ماشین را دید به داخل بانک رفت و دقایقی بعد بیرون آمد و یک قبض واریز 100 میلیون تومانی به من داد و گفت: پول را از طریق حساب شبا برایم واریز کرده است. از آنجا که میدانستم پول 24 ساعت بعد به حسابم میرسد، شک نکردم. قرار شد فردای آن روز برای گرفتن باقی پول و تحویل دادن ماشین بروم. روز بعد متوجه شدم پولی به حسابم نیامده است. با این حال، چون قبض دستم بود فکر کردم مشکل از بانک است.
مرد 55 ساله ادامه داد: وقتی برای ملاقات با پدرام رفتم او پشت فرمان خودرو نشست، اما ناگهان با چاقو به من حمله کرد و بعد از چندین ضربه مرا از ماشین بیرون انداخت. با ماشینم فرار کرد و رهگذران مرا به بیمارستان بردند. دو هفته در بیمارستان بستری بودم و چند تار صوتیام نیز از کار افتاده است.
با شکایت مرد میانسال تحقیقات به دستور خاکزاد، دادیار شعبه دوم دادسرای ویژه سرقت آغاز شد. در ادامه بررسیها کارآگاهان موفق شدند رد پدرام را بزنند و در نهایت پسر جوان در مخفیگاهش بازداشت شد.
پدرام که خود را در دام پلیس میدید به ناچار به سرقت پرادو اعتراف کرد و گفت: من مهندس عمران هستم و در یک شرکت کار میکردم که به خاطر ورشکستگی تعطیل شد و من هم بیکار شدم. کم کم با دوستان ناباب آشنا شدم و آنها پیشنهاد خرید و فروش مشروبات الکی را به من دادند. مدتی مشغول این کار بودم که با پسر جوانی آشنا شدم. شهریار سارق سابقه دار بود. وقتی از ماجرای زندگیام با خبر شد، به من راهی را نشان داد که یک شبه پولدار شوم. دو هفته به من آموزش داد و بعد از آن من به دنبال پیدا کردن سوژهای مناسب برای سرقت بودم. در یک سایت اینترنتی با آگهی فروش پرادو مواجه شدم. برای اینکه اعتماد فروشنده را جلب کنم یک قبض بانکی جعل کردم و، چون میدانستم 24 ساعت طول میکشد تا پول به حساب واریز شود، با این ترفند نقشه سرقت ماشین را کشیدم. بعد از سرقت به یکی از شهرهای غربی کشور رفتم و خودرو را 25 میلیون تومان فروختم. 14 میلیون تومان آن را نقد گرفتم و قرار شد مابقی پول را بعد بگیرم. خریدار نیز همانجا خودرو را اوراق کرد تا وسایل آن را بفروشند. با اظهارات مهندس جوان؛ سه مردی که خودرو را اوراق کرده بودند نیز بازداشت شدند.
منبع: روزنامه ایران