ماهان شبکه ایرانیان

بندر بن سلطان: رهبر ایران مردی روشنفکر است

خبرگزاری فارس: «بندر بن سلطان»، سفیر پیشین سعودی در واشنگتن، رئیس پیشین دستگاه استخبارات و رئیس سابق شورای عالی امنیت ملی عربستان سعودی، در گفت‌وگویی طولانی بانخستین نسخه روزنامه «ایندیپندنت عربی» به تشریح مسائل مختلف منطقه طی سال‌های گذشته تا کنون، از دیدگاه کشورش پرداخت.

در بخش نخست این مصاحبه، بندر به بیان خاطراتی از سفرش به ایران و مسائلی مرتبط با مقامات وقت ایرانی از جمله مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی، علی لاریجانی، محمود احمدی‌نژاد و همچنین رهبر معظم انقلاب پرداخت.

احساس مثبت بعد از جلسه با رهبر ایران

رئیس پیشین استخبارات عربستان سعودی می‌گوید: پس از سفر‌های قبلی‌ام به ایران، در مرتبه بعد (2007- 1386) «درخواست کردم که با [رهبر ایران، آیت‌الله سید علی]خامنه‌ای دیدار کنم، چون در دفعات گذشته هیچ یک از امور صحبت‌شده، محقق نشده بود.»

بندر بن سلطان گفت، «دیدار هم کردم. ایشان زبان عربی را بخوبی می‌دانست. گواهش این است که اشتباهات مترجم را به زبان فصیح، تصحیح می‌کرد. به او گفتم، حضرت آقا! بیایید اصلاً بدون مترجم صحبت کنیم.»

بندر افزود: عجیب این است که من با احساسی مثبت، از آن دیدار خارج شدم. او مردی روشنفکر و اهل مطالعه است.

رئیس شورای امنیت ملی وقت سعودی توضیح داد: یک بار زمانی که [آیت‌الله]خامنه‌ای رئیس‌جمهور بود، سعود الفیصل وزیر خارجه فقید، با او در پاکستان دیدار کرده بود. وقتی الفیصل به همراه علی‌اکبر ولایتی، به محل اقامت ایشان رفتند، دیدند که عمامه‌شان را کناری گذاشته و مشغول خواندن [مطالب یا اشعاری از]متنبی است.

ابوطیب متنبی، از بزرگ‌ترین شاعران تاریخ ادبی عربی و متولد سده چهارم ه. ق. و هم‌عصر حکومت حمدانی‌ها در حلب (سوریه) است و از حیث اهمیت او را همسنگ جایگاه انوری و حافظ در ادبیات فارسی می‌دانند.

بندر بن سلطان افزود: این بار سال 2007 میلادی که به تهران رفتم، [آیت‌الله خامنه‌ای]خیلی جدی و قاطع بود. قبل از آنکه از او خداحافظی و از لاریجانی به دلیل همکاری‌اش تشکر و از او -در صورت تمایلش- برای سفر به عربستان دعوت کنم، پرسید چرا بیشتر نمی‌مانید؟ به او پاسخ دادم که با شیطان بزرگ قرار دارم. گفت، شیطان بزرگ کیست؟ پاسخ دادم "آمریکا"؛ با رئیس جمهورش قرار ملاقات دارم. خندید و گفت، چطور این‌گونه توصیف‌شان می‌کنی؟ مگر دوست شما نیستند؟ گفتم بله، البته دوست راهبردی ما هستند؛ اما ترسیدم بگویم به آمریکا می‌روم و شما بپرسید جنوبی یا شمالی! برای همین از عبارتی استفاده کردم که شما از آن استفاده می‌کنید.

بندر بن سلطان در ادامه گفت، در زمانی که رئیس شورای عالی امنیت ملی سعودی بوده [2005 تا 2015 - در اینجا سال 2007]در جلسه‌ای که با علی لاریجانی [دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران]داشته، به‌طور تصادفی از نزدیک سرلشگر قاسم سلیمانی (فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) را می‌بیند. او مدعی است که در حین جلسه، شخصی وارد جلسه شده که ابتدا او را نشناخته، اما بعد متوجه می‌شود که او سردار سلیمانی است که همیشه خبر‌های تحرکات او را شنیده، اما هیچ‌گاه او را از نزدیک ندیده است.

مصاحبه 14 ساعته بعد از 12 سال

بندر بن سلطان در ابتدای این مصاحبه 14 ساعته که از عصر تا فجر (صبح زود) طول کشیده و در کاخ او در شمال منطقه «ابحر» در شهر ساحلی جده در غرب عربستان انجام شده، به ایران قبل از انقلاب، شاه و مسائل دیگر منطقه نیز پرداخته است.

این اولین مصاحبه او از 12 سال پیش تا کنون است. بندر از «مهر 1384 تا بهمن 1393» (اکتبر 2005 تا ژانویه 2015 - سال به قدرت رسیدن سلمان) رئیس شورای عالی امنیت ملی سعودی و از «تیر 1391 تا آخر فروردین 1393» (جولای 2012 تا آوریل 2014) رئیس دستگاه اطلاعات بوده و قبل از آن نیز از 1362 تا 1384 سفیر سعودی در آمریکا بوده است. زمانی که توافق هسته‌ای امضا شد، او در یادداشتی در روزنامه الکترونیک ایلاف در سال 2016، به‌شدت از آن و باراک اوباما که هیچ گاه با او دیدار نکرده، انتقاد کرد.

تمجید از سیاست سلمان و اتهام به مردم عربستان

بندر در این مصاحبه، سیاست سلمان بن عبدالعزیز در تعیین پسرش محمد بن سلمان در مقام ولایت‌عهدی را ستود و آن را سبب ضمانت ثبات قدرت در کشورش طی 20 سال آینده توصیف کرد، چرا که به گفته او «برادران سلمان همه سالخورده‌اند و حتی نوادگان عبدالعزیز که خودم یکی از آنان هستم، از سن شصت گذشته‌ایم.»

او درباره تغییرات در سیاست کشورش گفت که «عربستان سعودی تنها کشور دنیاست که دولتش زمام ابتکار برای تغییر را دست گرفته، اما مردمش مقاومت می‌کنند!» او مدعی است که ریاض از زمان ملک عبدالعزیز خواستار پیشرفت بوده، اما اکثریت [مردم]آن را نخواسته‌اند. بندر برای مثال می‌گوید، «آموزش دختران» در عربستان ممنوع بود. حکومت قصد داشت مدارسی برای آموزش دختران تأسیس کند، اما مردم هیچ هیجانی از خود نشان ندادند. همچنین موضوع تلویزیون که مردم در مقابل آن هم مقاومت سرسختانه‌ای نشان دادند و حکومت هم توجهی نکرد... شما می‌توانید همیشه ماشین را نو کنید، اما بشر را نمی‌توانید. عجیب این است که در زمان ملک عبدالعزیز اختلافی پیشامد کرد بین بزرگان کشور بر سر استفاده از فناوری و ممنوعیت ورود خارجی‌ها و غیرمسلمانان. این خواسته برخی افراد اطراف شاه بود، اما او در نهایت به شریعت اسلام بازگشت و تصمیمی سرنوشت‌ساز گرفت و به اطرافیان خود توجهی نکرد. اگر به آنان گوش می‌داد، امروز عربستان در توسعه مثل افغانستان بود. با آمدن تلگراف، شاه می‌توانست با کارکنان و سران کشور در همه جای عربستان تماس بگیرد. همچنین نفت و استخراج آن بعد از آمدن خارجی‌ها به مملکت ما بود و اگر ملک عبدالعزیز به فشار مخالفان تن می‌داد، اصلاً اکتشاف نفتی در آن زمان انجام نمی‌شد.»

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان