ماهان شبکه ایرانیان

سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر/ ۲۸

روزنامچه فجر: حماسه مردان کوچک/ آژانس شیشه‌ای؛ ۲۰ سال بعد +عکس

فیلم ۲۳ نفر، یکی از بهترین فیلم‌ها در ژانر دفاع مقدس است، یکی از آثاری که برای سینمای ایران ماندگار خواهند شد.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - ویژه‌نامه جشنواره فجر 37 - / سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر از 9 بهمن ماه با برگزاری آئین افتتاحیه بصورت رسمی کار خود را آغاز کرد و جشن سال جدید سینمای ایران فرا رسید. همانند سال‌های گذشته، مشرق در ایام برگزاری جشنواره، نقدهای مختلف و متنوعی از منتقدان و صاحب‌نظران این حوزه را بر فیلم‌های در حال اکران منتشر خواهد. همچنین برای هر روز اکران، گزارشی با عنوان روزنامچه فجر به مخاطبان ارائه خواهد شد که گزارشی از فیلم‌های اکران شده (در سانس اصحاب رسانه و منتقدان) خواهد بود.

*********

روزنامچه فجر - شماره هفت

نویسنده: امیر اهوارکی

در روز هفتم جشنواره، دو فیلم در گفتمان انقلاب اسلامی چشم‌ها را خیره کردند. فیلم‌های زهتابچیان و مهدی جعفری که شور عجیبی به جشنواره دادند. فیلم‌های نمایش یافتۀ امروز در سینمای رسانه‌ها عبارتند از:

نت‌های مسی، یک رؤیا / رضا فرهمند (مستند)

دیدن این فیلم جرم است / رضا زهتابچیان (فیلم اول)

23 نفر / مهدی جعفری

پالتو شتری / مهدی علیمیرزایی (فیلم اول)

آژانس شیشه‌ای، بیست سال بعد

دیدن این فیلم جرم است / رضا زهتابچیان

خلاصه داستان: یک پیرمرد مست (احسان امانی) با اتومبیلش، به تعقیب و آزار یک زن چادری به نام هانیه (لیندا کیانی) می‌پردازد. شوهر او امیر، فرماندۀ پایگاه مقاومت بسیج است که ضارب را دستگیر می‌کند. تلاش‌های فوق العاده‌ای برای آزادی گروگان در جریان است...

اولین ساختۀ سینمایی محمدرضا زهتابچیان، فیلمنامۀ خوبی دارد. اما در کارگردانی دچار ضعف‌هایی است. هرچند که از یک کارگردان فیلم اولی، بیش از این انتظار نمی‌رود. و این هم عمدتاً به سبب حجم اکشن فراوان و زمان اندک تولید بوده است.

فیلم، می‌تواند روایت دیگری از آژانس شیشه‌ای (1376) تلقی شود که 21 سال بعد به تولید رسیده. فرد مظلوم ماجرا، در اینجا به همسر امیر (لیندا کیانی) تبدیل شده. کسی که از یک فرد مستِ دو تابعیتی، زخم خورده است. و حالا امیر (مهدی زمین‌پرداز) سعی دارد کلاف سر در گم او را بگشاید.

فعالیت‌های فراوانی برای آزادسازی ضارب در جریان است. همه نوع مسئول رده بالا، برای او اقدام می‌کنند. و تماشاگر در این میان با خود می‌اندیشد که اینها چه نسبتی با انقلاب و جمهوری اسلامی دارند. این افراد در کدام قسمت از مملکت در حال خرابکاری هستند؟ مملکت ما در این سال‌ها چطور به قهقرا رفته است؟ کاپیتولاسیون چگونه نانوشته و ظریف، بر کشور ما حاکم شده است؟ آخوندهای فاسد چطور هنوز منشأ اثر هستند؟!

جمله‌ای زیبا هست که در سال‌های اخیر رایج شده و دارد کم‌کم به یک ضرب المثل سیاسی تبدیل می‌شود: "برخی از مسئولان تا به حال، چندین بار خواسته‌اند که نظام را سرنگون کنند، اما مردم نگذاشته‌اند." نمونۀ این ضرب المثل را به نحوی می‌توان در این فیلم دید.

فیلم تماماً در شب می‌گذرد و بجز سکانس ابتدایی، لوکیشن ثابتی دارد. یکی از ضعف‌های فیلم آن است که مردم در آن حضور ندارند. در حالیکه ماجرای گروگان‌گیری قاعدتاً با تجمع مردم همراه است. تصویربرداری فیلم (روزبه رایگا) خوب و قابل قبول است. موسیقی فیلم، پرحجم است و بهتر است از حجم آن کاسته شود. بازی‌ها نیز از سطح کیفیِ خوبیِ برخوردارند؛ حمیدرضا پگاه، حمید ابراهیمی و مخصوصاً مهدی زمین‌پرداز (در نقش امیر) که به لحاظ بازی و همچنین گریم، متفاوت از نقش‌های او در فیلم‌های مهدویان است.

بازی امیر آقایی به عنوان فرمانده‌ای که از جنگ سوریه بازگشته است، در مواقعی نادرست است. او نباید منفعل باشد و سر به زیر بیاندازد. باید چشم در چشم دشمن شود تا او سرش را پایین بیاندازد. بنابراین گمان می‌کنم که انتخاب او برای این نقش، شاید چندان وجهی نداشته باشد. باید فردی مسن‌تر، با قدی بلندتر و چشمان نافذتر انتخاب می‌شد. چیزی شبیه به حمید فرخ‌نژاد.

فیلم نمرۀ قبولی را می‌آورد و رضایت تماشاگران عادی را کسب می‌کند. اما اگر بودجه و امکانات بیشتری داشت، می‌توانست بهتر از اینها باشد. کشور ما به این نقدهای درونی نیاز دارد. اگر نمونۀ چنین فیلمی در زمان دولت سازندگی و دولت اصلاحات ساخته می‌شد، مفسدان نمی‌توانستند اینقدر عمیق نفوذ کنند.

مردان کوچک

23 نفر / مهدی جعفری / **** (عالی)

خلاصه داستان: 23 نفر از نوجوانان 13 تا 18 ساله در عملیات مقدماتیِ بیت المقدس اسیر می‌شوند. صدام پس از شکست در خرمشهر سعی دارد از این ماجرا سوء استفاده کند. لذا آنها را به کاخ خود می‌آورد و اعلام می‌دارد که به طور یکطرفه آنها را آزاد خواهد کرد. مطبوعات عراق عکس‌هایی از آنها منتشر می‌کنند. زمانی که 23 نفر متوجه می‌شوند که عضوی از تبلیغات حزب بعث قرار گرفته‌اند، اعتصاب غذا می‌کنند تا به صلیب سرخ معرفی شده و به جمع سایر اسیران بازگردند. آنها به خواسته خود می‌رسند و به این سبب تا روز 26 مرداد 1369 در اسارت می‌مانند.

فیلم سینمایی 23 نفر، یکی از بهترین فیلم‌ها در ژانر دفاع مقدس از کار درآمده است، یکی از آثاری که برای سینمای ایران ماندگار خواهند شد. فیلم به قوت تمام، یک نوع حماسه و مردانگی و سلحشوری خلق می‌کند که بر خلاف معمول، در میدان نبرد و با رستم و پهلوانان و رمبو نیست. حماسه‌ای است با چند نوجوان اسیر که همگی کمتر از هجده سال دارند.

فیلمساز به خوبی توانسته این حدیث رسول خدا را که "حبُّ الوطنِ منَ الایمان" معنا کند و حسّ خوب وطن‌دوستی را به مخاطبانش القاء کرده و نعمت‌های نهفتۀ ما را یادآور شود. فیلم با اینکه از تلخی اسارت و شکنجه سخن می‌گوید اما حسّی عجیب در خود دارد که کام مخاطبانش را شیرین می‌کند و گاهی حتی اشک او را دمی‌آورد و به شکرگزاری می‌رساند. این فیلم 103 دقیقه‌ای نه تنها خسته‌کننده نیست بلکه تماشایش همچون یک فیلم کوتاه به نظر می‌رسد.

23 نفر، دومین ساختۀ مهدی جعفری است. فیلم قبلی او ایستگاه اتمسفر (1395) هنوز اکران نشده است. جعفری در سینمای ایران به عنوان مدیر فیلمبرداری پانزده فیلم سینمایی شهرت یافته، از ما همه خوبیم (بیژن میرباقری / 1383) تا عصر یخبندان (1393) و به وقت شام (1396). این تجربیات به کمک او آمده تا این حماسه خلق شود.

یکی دیگر از علل موفقیت فیلم، خود مهدی جعفری یک مستند شش قسمتی از ماجرای 23 نفر ساخته است. این فیلم به تهیه کنندگی علیرضا رئیسیان در شبکه چهارم سیما به تولید رسید و در سال 1388 از شبکه چهارم پخش شد اما در شلوغی‌های آن سال بحرانی، دیده نشد و قدر ندید. یک نسخۀ 73 دقیقه‌ای از آن، با نام «23 نفر و آن یک نفر» استحصال شد که سوم مهر 1392 در سینماتک خانۀ هنرمندان نمایش یافت و بنده از آنجا بود که با موضوع آشنا شدم. همان وقت قصد داشتیم در مشرق با مهدی جعفری مصاحبه کنیم که به دلیل مشغله‌های مختلف محقق نشد. مخصوصاً که از زمان پخش فیلم نیز چند سال گذشته بود و کسی آن را به یاد نمی‌آورد.

حکایت آن 23 نفر؛ مستندی غافلگیرکننده

یکی از آن 23 نفر به نام احمد یوسف‌زاده، خاطرات اسارت را سال 1390 در قالب کتابی به نام «آن بیست و سه نفر» در انتشارات سورۀ مهر منتشر کرد و باعث شهرت ماجرا شد. رهبر معظم انقلاب تقریظ کوتاهی بر آن نوشتند و متعاقباً مطالباتی برای ساخت این اثر پدید آمد. و خدا را شکر که به درستی به ثمر نشست.

آنچه در فیلم می‌بینیم تماماً واقعی است. نمونۀ این دیالوگ‌ها و ماجراهای فیلم، در خود مستند توسط افراد مختلف آن گروه 23 نفره، بازگو می‌شوند. حکایت ملا صالح قاری (متولد 1328 در آبادان) به عنوان مترجم صدام، کاملاً واقعی است و او حتی بعد از پخش مستند از زیر نگاه‌های تند همشهریان خود خارج نمی‌شد. در حالیکه او همکار بعثی‌ها نبود، بلکه یک اسیر بود که از قضا شکنجه‌های فراوانی توسط آنها دیده در رژیم شاه نیز چند سالی را در زندان قصر بود.

بعد از پخش مستند از شبکۀ چهار، یکی از برنامه‌های دو قدم مانده به صبح (با مجری‌گری محمد صالح علاء و تهیه کنندگی سعید بشیری) به این ماجرا پرداخت و با حضور مجتبی راعی و حبیب احمدزاده با ملا صالح قاری گفت‌وگو شد. این برنامه توانست ملا صالح را در نظر همشهریانش تطهیر کند. در نسخۀ بلند 73 دقیقه‌ای، از تصاویر برنامه دو قدم مانده به صبح نیز استفاده شده است.

در انتها علل موفقیت فیلم را برمی‌شمارم:

1. واقعی بودن ماجرا و حماسه‌ای که فیلم از آن حکایت دارد

2. ساخت مستند محققانه‌ای دربارۀ 23 نفر توسط مهدی جعفری

3. چاپ کتاب احمد یوسف‌زاده و به دست دادن جزئیات بیشتر از ماجرا

4. بازی‌های خوب و حیرت‌انگیز نوجوانان و مخصوصاً سعید آلبو عبادی در نقش ملا صالح

5. وجود تصاویر مستند از دیدار 23 نفر با صدام که حس عجیب مستند را به فیلم داستان وارد کرده است

سعید آلبو عبادی می‌تواند نامزد یا برندۀ بهترین بازیگر مرد در جشنواره شود. مخصوصاً که شباهت عجیبی به خود ملا صالح دارد. و این هم رزق خاص خداوند برای این فیلم بوده است. و همچنین بازیگران 23 نفر که برخی از آنها شباهت عجیبی به نقش اصلی دارند و نقش خود را به زیبایی ایفاء کرده‌اند. اگر داوری‌ها به طور طبیعی پیش رود، برتری فیلم‌های آبیار، جعفری و مهدویان قطعی است. اینها تکنیک و محتوای عالی را با هم دارند.

همانطور که در یادداشت فیلم خانم آبیار گفتم، تماشای فیلم‌هایی از این قبیل، باعث خواهد شد که فیلم‌های روشنفکری و دغدغه‌های حقیر آن جماعت غربزده، بیش از قبل از چشم مخاطبان بیفتد. این فیلم‌ها کاملاً خط و ربط‌ها را در سینمای ایران از هم جدا خواهد کرد و روسیاهی را به ذغال باقی خواهد گذاشت. اینها همسو با دشمنان، تعریف غلطی از سینما به دست ما داده‌اند.

باید به سازمان اوج، مجتبی فرآورده (تهیه کننده) و مخصوصاً مهدی جعفری به دلیل موفقیت در ساخت این اثر حماسی تبریک گفت.

متفرعنان

پالتو شتری / مهدی علیمیرزایی / *** (خوب)

خلاصه داستان: فرید (سام درخشانی) دلال ازدواج می‌شود تا کیانای متکبر (بهاره کیان افشار) را به عقد یک فلسفه‌خواندۀ متفرعن درآورد و پولی به جیب بزند.

نخستین ساختۀ مهدی علیمیرزایی، یک کمدی قابل توجه است که بر خلاف ژانر رایج سینمای ایران، مبتذل نیست. همه نوع مخاطب آن را می‌فهمند اما افراد تحصیل کرده لذت بیشتری از آن خواهند برد. علیمیرزایی پیش از این، دو جین فیلمنامه نوشته است که عمدتاً هم فیلم‌های پرفروش سینمای ایران شده‌اند. فیلم‌های از قبیل: گشت ارشاد (1390) که با بازنویسی سعید سهیلی هدر رفت، در مدت معلوم (1393)، کاتیوشا (1396) و اولین تولد (علی عطشانی، 1397) 1st Born که در امریکا تولید شده و وال کیلمر و تام برنگر در آن بازی کرده‌اند.

پالتوشتری، یک روایت اول شخص به دست می‌دهد که در سینمای ایران کمتر شاهد آن بوده‌ایم. فیلم همانطور که تفرعن دختران امروزی را نقد می‌کند عمده تمرکز خود را بر نقد کسانی قرار داده که با تحصیلات دانشگاهی، گمان می‌برند که از بقیه بیشتر می‌فهمند.

فیلمنامه بر مبنای داستانی از خود نویسنده نوشته شده است. داستانی به نام «شیخ اشراق و دیرشدگی ازدواج کیانا». این داستانِ چهار صفحه‌ای در شمارۀ پنجم از همشهری داستان (دورۀ اول، سردبیری مهدی قزلی) دی 1388 منتشر شده است. برای این فیلمساز، ساخت آثار بهتری را آرزو می‌کنیم.

******

درباره جشنواره فجر 37 بیشتر بخوانید:

فیلمی یکرنگ از کارگردانی رنگارنگ + عکس

شبه‌فیلسوفانی که اندازه «شتر» هم نمی‌فهمند! +عکس

تباه‌کردن سوژه طلایی در انبوه فضولات تصویری! + عکس

چرا «ردخون» بی‌خیالِ قهرمانش می‌شود؟ + عکس

سکانس‌های نفس‌گیر از کارگردان «نفس» + عکس

تخیلات سینمایی یک جوان 39 ساله؛ دقیقه‌ای چند؟ + عکس

آغازی خوب برای فیلمی نه چندان خوب +عکس

قد و قواره سینماییِ آقای 195 سانتی! +عکس

هم «دیدن این فیلم جرم است» هم فکر کردن به آن! +عکس

فیلمی یکرنگ از کارگردانی رنگارنگ + عکس


 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان