ماهان شبکه ایرانیان

جایگاه حضرت فاطمه علیها السلام در منابع اهل تسنن

منابع حدیثی اهل تسنن شامل کتاب های تاریخی، سیره، شرح حال، جوامع حدیثی، معجم های احادیث و.

جایگاه حضرت فاطمه علیها السلام در منابع اهل تسنن

1) طرح مسئله

منابع حدیثی اهل تسنن شامل کتاب های تاریخی، سیره، شرح حال، جوامع حدیثی، معجم های احادیث و... از قرن دوم هجری تاکنون دارای احادیث و گزارش هایی درباره رسول اللّه، اهل بیت، همسران، منسوبان و اصحاب آن حضرت هستند. چهره تابناک و نورانی اهل بیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم که طبق حدیث شریف کساء محور و کانون آن حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام است، در منابع حدیثی اهل تسنن می درخشد و علی رغم منع ثبت و روایت حدیث به ویژه احادیث فضایل اهل بیت در زمان خلفا مشاهده می شود که روایات درباره فضایل و ویژگی های آن حضرت در این منابع کم نیست. سؤال این است که با وجود منع نقل و ثبت حدیث و رواج جعل چگونه است که خرده گیری و ذم درباره آن حضرت مشاهده نمی شود؟

این مقاله احادیث و روایات موجود در منابع حدیثی اهل تسنن را بر حسب موضوع درباره حضرت فاطمه زهرا علیها السلام عنوان بندی و ارایه کرده است.

2) معرفی حضرت زهراعلیها السّلام

فاطمه دختر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم سیدة نساء العالمین آخرین دختر حضرت خدیجه بنت خویلد علیها السّلام و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بود (کاتب واقدی، بی تا: ج 8، ص 19). در کتابهای اهل تسنن در کوچکتر بودن حضرت زهرا و رقیه خواهر آن حضرت اختلاف نظر است، لکن ابن عبد البر، ابن اثیر و عسقلانی معتقدند که آن حضرت خردسال ترین دختران پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بود (ابن عبد البر، 1415 ق: ج 4، ص 448؛ ابن اثیر جزری، 1475 ق: ج 7، ص 216؛ عسقلانی، 1415 ق: ج 8، ص 262). آن حضرت در سن 41 سالگی رسول خدا در مکه به دنیا آمد و در تاریخ ولادتش میان صاحبان کتاب ها اختلاف نظر است، لکن این سال صحیح تر است (همان).

فاطمه علیها السّلام مکنّا به«ام ابیها» (ابن اثیر جزری، 1415 ق: ج 7، ص 216) و ملقّب به «زهراء» بود (عسقلانی، 1415 ق: ج 8، ص 262).

رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم، فاطمه علیها السّلام را در اوایل محرم سال دوم پس از هجرت، پس از جنگ احد به ازدواج علی بن ابیطالب علیه السّلام درآوردند. نیز گفته شده است که ازدواج آن دو چهار ماه و نیم پس از ازدواج پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم با عایشه بود. سن مبارکش هنگام ازدواج پانزده سال و پنج ماه و سن علی بیست و یکسال و پنج ماه بود (ابن عبد البر، 1415 ق: ج 4، ص 448؛ ابن اثیر جزری، 1415 ق: ج 7، ص 216؛ عسقلانی، 1415 ق: ج 8، ص 262). علی علیه السّلام مالی نداشت و مهریه فاطمه علیها السّلام به پیشنهاد رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم زره علی بن ابی طالب بود که پیامبر از غنائم جنگ بدر به او بخشیده بود، پس حضرت علی علیه السّلام زره خود را صداق فاطمه علیها السّلام قرار داد که حدود 084 درهم ارزش داشت و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود که با یک سوم بهای آن عطریات خریداری شود (کاتب واقدی، بی تا: ج 8، صص 22 -20؛ ابن عبد البر، 1415 ق: ج 4، ص 448؛ ابن اثیر جزری،  1415ق: ج 7، ص 216؛ عسقلانی،  1415ق: ج 8، ص 263).

ابن اثیر نقل می کند که فاطمه علیها السّلام گریست، رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: «مالک تبکین یا فاطمه! فو اللّه لقد أنکحتک أکثرهم علما و أفضلهم حلما و أوّلهم سلما» (ابن اثیر جزری،  1415ق: ج 7، ص 216) : چرا گریه می کنی!بخدا قسم ترا به ازدواج فردی درآوردم که از همه عالم تر و صبورتر است و اول فردی است که اسلام آورد. رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم برای ایشان دعا فرمود: «الهم بارک فیهما و بارک علیهما و بارک لهما فی نسلهما» (همان، ص 217؛ عسقلانی،  1415ق: ج 8، ص 265) بار خدایا در میانشان برکت ده و بر آنها برکت نازل فرما و در نسل ایشان برکت بده. رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به فاطمه علیها السّلام فرمود: جز این نمی خواستم که تو را به بهترین اهلم (فرد از خانواده ام) مزدوج کنم (کاتب واقدی، بی تا: ج 8، ص 24).

ابن ابی الحدید می نویسد: ازدواج علی با فاطمه زمانی رخ داد که خداوند به شهادت ملائکه آنها را به عقد یکدیگر درآورد (ابن ابی الحدید، 1383 ق: ج 9، ص 139).

ثمره این پیوند حسن، حسین، ام کلثوم و زینب علیها السلام بودند (کاتب واقدی، بی تا: ج 8، ص 26؛ ابن عبد البر،  1415ق: ص 448) و علی علیه السّلام هرگز در حیات فاطمه علیها السّلام ازدواج دیگری نکرد (ابن عبد البر، همان). نسل رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فقط از طریق فاطمه علیها السّلام است (عسقلانی،  1415ق: ج 8، ص 263).

3) شأن و منزلت حضرت فاطمه علیها السّلام

مقام و منزلت حضرت زهرا علیها السّلام از نقل های فوق مشهود است. اینکه پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم شخصیتی که معصوم است و از روی هوا و هوس سخن نمی گوید (النجم، 3) ، همسر این دخترش را عالم ترین، بهترین خاندانش و اول مسلمان انتخاب می کند، علی رغم اینکه از ثروتمندان و سرشناسان قوم به خواستگاری زهرا علیها السّلام آمده بودند و پیامبر نپذیرفته بودند، نشانه جایگاه معنوی و عالم بودن و بهترین بودن حضرت فاطمه علیها السّلام است. درحالی که پیامبر درباره سایر دخترانش چنین حساسیتی نداشت.[1]

هنگامی که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم برای مباهله با اهل کتاب حاضر شد، آیه شریفه زیر نازل گردید:

«... فقل تعالوا ندع أبنآئکم و نسآئکم و انفسنا و انفسکم...»

 (آل عمران، 61) (بگو بیایید فرزندانمان و فرزندان شما، و زنان ما و زنان شما و خود ما و خود شما را بخوانیم...). آنگاه رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فاطمه و علی و حسنین را همراه برد و فرمود: «اللّهم هؤلاء أهلی» (حاکم نیشابوری، 1411 ق: ج 3، ص 15).

رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم کسی از همسران خویش را نبرد، بلکه از میان زنان فقط فاطمه علیها السّلام را همراه برد؛ بنابراین فاطمه مصداق«نسائنا» بود.

انس بن مالک می گوید: رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم مدت شش ماه برای رفتن به نماز صبح از کنار خانه فاطمه عبور می کرد و می فرمود:

«الصلاة یا أهل بیت محمد، انّما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا»

 (الاحزاب، 33) به درستی که خداوند می خواهد تا پلیدی را از شما اهل بیت بزداید و شما را پاک پاکیزه نماید.

ام سلمه می گوید: آیه «انّما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت» (الاحزاب، 33) در خانه من نازل شد پس رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به دنبال فاطمه و علی و حسن و حسین فرستاد و فرمود: «هؤلاء أهلی» . عرض کردم یا رسول اللّه! آیا من از اهل بیت نیستم؟فرمود: تو به خیری (حاکم نیشابوری، 1411 ق: ج 3، ص 146؛ ابن اثیر جزری،  1415ق: ج 7، ص 218؛ عسقلانی،  1415ق: ج 8، ص 265؛ سیوطی، 1411 ق: ج 5، ص 198).

4) جایگاه حضرت زهرا علیها السّلام نزد رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم

محبوب ترین فرد نزد پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم، فاطمه علیها السّلام بود (ابن اثیر جزری،  1415ق: ج 7، ص 218). این علاقه نه تنها به سبب نسبت پدر و فرزندی بلکه به سبب جایگاه و مقام حضرت زهرا علیها السّلام بود، زیرا رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم دارای چند فرزند دختر بود.

از علی بن ابی طالب علیه السّلام نقل شده است که فرمود: از رسول خدا پرسیدم کدام یک از ما نزد شما محبوب تر است، من یا فاطمه؟فرمود: «فاطمه أحبّ الی منک و أنت أعزّ علی منها» (همان، ص 219) : نزد من فاطمه محبوب تر است و تو عزیزتری. ابن عباس نقل کرده است که هرگاه پیامبر از سفر بازمی گشت، به دیدار دخترش فاطمه می رفت (همان؛ ابن عبد البر،  1415ق: ج 4، ص 449).

جمیع بن عمیر تیمی می گوید که نزد عایشه رفتم و از او پرسیدم: پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم چه کسی را بیش از همه دوست می دارد، گفت فاطمه، سؤال شد از مردان چه کسی را؟ گفت: همسرش را (ابن اثیر جزری،  1415ق: ج 7، ص 219).

طبرانی و ابن اثیر به سند خود از امیر المؤمنین علیه السّلام روایت می کنند که فرمود: رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به فاطمه فرمود: «انّ اللّه یغضب لغضبک و یرضی لرضاک» ، (خداوند با خشم تو خشمناک و از رضایت تو خشنود می گردد) (طبرانی، 1404 ق: ج 22، ص 402؛ ابن اثیری جزری،  1415ق: ج 7، ص 219؛ عسقلانی،  1415ق: ج 8، ص 266).

ابن عباس و دیگران نقل کرده اند که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم چهار خط بر روی زمین کشید و فرمود: آیا می دانید که این خطوط چیست؟ گفتند: خدا و رسولش بهتر می دانند. سپس فرمود: برترین زنان بهشت خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد و مریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم هستند. رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم با عباراتی شبیه این گفتار فاطمه علیها السّلام و مادر گرامی اش خدیجه کبری علیها السّلام را ستوده است، از جمله فرموده است: «حسبک من نساء العالمین مریم، خدیجة، فاطمة و آسیة» بهترین زنان عالم، مریم، خدیجه، فاطمه و آسیه هستند. «سیدات نساء أهل الجنة أربع: مریم و فاطمة و خدیجة و آسیة» ، سرور زنان بهشت چهار تن هستند: مریم، فاطمه، خدیجه و آسیه، «خیر نساء العالمین أربع: مریم بنت عمران، آسیة بنت مزاحم، خدیجة بنت خویلد و فاطمة بنت محمّد» (بهترین زنان بهشت چهار تن می باشند: مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) (ابن عبد البر،  1415ق: ج 4، ص 451؛ طبرانی، 1404 ق: ج 22، ص 402؛ عسقلانی،  1415ق: ج 8، ص 264).

رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بارها با عباراتی نظیر یکدیگر فرمود: فاطمه پاره تن من و نور دیده من و میوه قلب من است؛ هر که به او بدی کند، به من بدی کرده و هر که او را مسرور گرداند، مرا شاد کرده است. او اولین فرد از خاندان من است که به من ملحق می شود. ایشان درباره فاطمه و همسر و فرزندانش فرمود: بار خدایا می دانی که اینان اهل بیت من و عزیزترین افراد نزد من هستند. پس دوست بدار هر که ایشان را دوست می دارد و دشمن بدار هر که ایشان را دشمن بدارد و یاری فرما هر که ایشان را یاری نماید (کحاله، 1404 ق: ج 4، ص 125).

زید بن أرقم می گوید: رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به فاطمه و خانواده او فرمود: هر که با شما دشمنی و جنگ داشته باشد، با او دشمنم و می جنگم و هر که با شما در صلح و آرامش باشد با او در صلح و آرامش هستم (عسقلانی،  1415ق: ج 8، ص 266).

این دو همسر جوان با سختی و تنگدستی زندیگی کردند. کارهای سنگین خانه، آرد کردن و نان پختن، دستهای حضرت زهرا علیها السّلام را آزرده بود. امیر المؤمنین علیه السّلام به وی فرمود که نزد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم برو و خدمتکاری طلب نما. فاطمه علیها السّلام ناچار نزد آن حضرت رفت و پس از مدتی درنگ، خواسته خویش را بر زبان آورد. پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: در شرایطی که اصحاب کفّه محتاجند، چیزی نمی توانم بدهم. پس از آن کلماتی را که جبرائیل علیه السّلام برای آن حضرت آورد، به فاطمه علیها السّلام هدیه کرد و فرمود: برای آنکه فضیلتی از تو فوت نشود، ذکر و تسبیحی به تو تعلیم می دهم که کمک و ثواب تو باشد و آن عبارتست از: 33 بار سبحان اللّه، 33 بار الحمد اللّه و 34 بار اللّه اکبر (کاتب واقدی، بی تا: ج 8، ص 25؛ عسقلانی،  1415ق: ج 8، ص 267).

بدیهی است که حضرت زهرا علیها السّلام برای رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بسیار عزیز بود، به همین سبب پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم چیزی به دخترش عطا کرد که برای او مفیدتر از خدمتکار باشد، یک هدیه و کمک معنوی. به تجربه بر ایمان ثابت شده است که این ذکر خستگی را از انسان می زداید و به توان و وقت ما برکت می دهد.

5) حضرت فاطمه علیها السّلام در کلام همسران رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم

فضایل و مناقب فاطمه علیها السلام چنان بی شمار است که حتی عایشه نیز نتوانسته است از ذکر آن خودداری کند و می گوید: «کسی را در گفتار و کلام شبیه تر از فاطمه به رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ندیدم» . هرگاه بر آن حضرت وارد می شد، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم او را مورد لطف قرار می داد و به پیشوازش می رفت و در کنار او می نشست. عایشه می گوید: «کسی را راستگوتر از فاطمه ندیدم مگر فرزندانش را» (ابن عبد البر،  1415ق: ج 4، ص 450).

این گفته ها تصدیق الهی درباره پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را در ذهن می آورد که فرمود:

«ما ینطق عن الهوی»

 (النجم، 3) و

«لقد کان لکم فی رسول اللّه اسوة حسنة...»

 (الاحزاب، 21).

عایشه گفت: هرگز کسی را با فضیلت تر از فاطمه جز پدرش ندیدم (عسقلانی،  1415ق: ج 8، ص 264).

جمیع بن عمیر می گوید: از عایشه پرسیدم، چه کسی نزد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم محبوب تر از همه بود؟گفت: فاطمه. گفتم از مردان؟گفت: همسرش (همان).

ام سلمه می گوید: فاطمه نزد پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم آمد، آن حضرت به او چیزی فرمود که فاطمه گریست. سپس مطلبی فرمود که فاطمه خندید. از او در این باره سؤال کردم، گفت: رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به من خبر داد که امسال رحلت خواهد فرمود، پس گریه کردم، سپس فرمود: «ما یسرّک أن تکونی سیدة نساء اهل الجنة» ، پس خندیدم (ابن اثیر جزری،  1415ق: ج 7، ص 219).

از عایشه نقل شده که گفت: فاطمه آمد، قدم برمی داشت مانند قدم برداشتن رسول خدا. پیامبر فرمود: «مرحبا بإبنتی» سپس سمت راست آن حضرت نشست، پس پیامبر رازی با او در میان نهاد و او گریه کرد. سپس رازی به او گفت که او خندید (کاتب واقدی، بی تا: ج 8، ص 27؛ عسقلانی،  1415ق: ج 8، ص 265).

عایشه می گوید: فاطمه برای طلب میراث خود نزد ابو بکر آمد و فدک را طلب کرد، ابو بکر گفت: پیامبر فرمود: «لا نورث ما ترکنا صدقة» فاطمه علیها السّلام از این پاسخ غضبناک شد و بعد از وفات پیامبر شش ماه زندگی کرد (کاتب واقدی، بی تا: ج 8، ص 28).

6) حضرت فاطمه علیها السّلام در کلام اصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم

1-6) شأن حضرت زهرا و خانواده

ابن عباس می گوید: حسن و حسین بیمار شدند. رسول خدا با علی در میان مردم بیماری آنها را یاد کرد. پس گفتند: ای ابو الحسن (علی) ، چرا برای فرزندانت نذر نمی کنی. علی و فاطمه و فضّه خدمتکار ایشان نذر کردند که سه روز روزه بگیرند. حسنین بهبود یافتند. چیزی برای خوردن در خانه یافت نمی شد. علی از شمعون یهودی سه صاع جو قرض کرد و فاطمه آن را آرد کرد و پنج قرص نان به تعدادشان پخت. هنگام افطار در برابرشان بود که فقیری نزد ایشان آمد و گفت: السلام علیکم أهل بیت محمد. مسکینی از مساکین مسلمانان هستم. مرا سیر کنید که خدا شما را از خوراکیهای بهشت سیر کند. سهم افطار خود را به مسکین دادند و این برنامه سه روز تکرار شد و هر بار ایشان با آب افطار کردند و در نوبت دوم یتیمی و در روز سوم اسیری به ایشان مراجعه کرد. پس از آن از شدت ضعف و گرسنگی، علی علیه السّلام حسنین را نزد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم برد. سوره انسان (دهر) توسط جبرئیل علیه السّلام به عنوان هدیه به اهل بیت بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم نازل شد (زمخشری، 1407 ق: ج 4، ص 670).

2-6) رقت قلب

انس می گوید: فاطمه به من گفت: ای أنس چگونه قلبهایتان طاقت آورد که خاک بر پیکر رسول خدا بریزید؟! (ابن اثیر جزری،  1415ق: ج 7، ص 221) ، سپس گریه کرد و در فراق پدر شعر سرود. فاطمه نزد قبر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ایستاد، مشتی از خاک قبر برداشت و آن را بر چشمهایش گذاشت و گریه کرد و شعر سرود (کحاله، 1404 ق: ج 4، ص 113).

3-6) حق خواهی

بلاذری می نویسد: فاطمه علیها السّلام به ابوبکر گفت: رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فدک را به من بخشید. علی بن ابی طالب علیه السّلام بر این گفته شهادت داد. ابوبکر شاهد دیگری خواست. ام ایمن شهادت داد. ابوبکر گفت: ای دختر رسول خدا می دانی که شهادت دو مرد یا یک مرد و دو زن پذیرفته است. فاطمه علیها السّلام مجلس را ترک کرد. در روایت دیگری آمده است که ام ایمن و رباح خدمتکار پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم شهادت دادند و ابو بکر نپذیرفت و گفت: شهادت یک مرد و دو زن لازم است (بلاذری، بی تا: ص 44).

4-6) آمادگی برای لقاء اللّه

سلمی نقل می کند که فاطمه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در بستر افتاد و روز وفاتش علی علیه السّلام برای حاجتی از منزل بیرون رفت. فاطمه به من گفت: ای مادر برایم آب بریز تا خود را بشویم. برای او آب ریختم و خود را خوب شست، سپس فرمود: لباس جدیدم را بیاور. لباس را برای آن حضرت آوردم. سپس فرمود: رختخواب مرا در وسط اتاق بیانداز. در رختخواب قرار گرفت و رو به قبله شد، سپس فرمود: ای مادر! من الان قبض روح می شوم، خودم را غسل داده ام، هیچ فردی لباس مرا درنیاورد. فاطمه علیها السّلام رحلت فرمود. علی علیه السّلام آمد و این خبر را به او دادم (کاتب واقدی، بی تا: ج 8، ص 27).

عمرة بنت عبد الرحمن می گوید: عباس بن عبد المطلب بر فاطمه دخت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم نماز گزارد، او و علی و فضل بن عباس وارد قبرس شدند (همان، ص 29).

جابر از محمد بن علی-امام باقر علیه السلام-نقل می کند که فاطمه علیها السّلام در شب دفن شد (همان).

7) نقل حدیث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم

حضرت زهرا علیها السّلام از اصحاب و راویان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم است و از آن حضرت، همسر و دو پسرش (حسنین) ، عایشه، ام سلمه، سلمی ام رافع و انس روایت کرده اند و فاطمه بنت حسین و دیگران نیز به صورت مرسل از آن حضرت روایت کرده اند (عسقلانی،  1415ق: ج 8، ص 262).

1-7) طبرانی به سند خویش از امام حسین بن علی علیه السلام از مادرش فاطمه علیها السّلام روایت می کند که فرمود:

«رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم شب عرفه نزد ما آمد و فرمود: خداوند به همه شما مباهات می کند و همه شما به ویژه علی را می بخشد. این را به سبب اینکه فرستاده خداوند به سوی شما هستم می گویم، نه به سبب علاقه خویشاوندی. این جبرائیل است خبر می دهد که سعید به تمام معناست هر که علی را در حیات و مماتش دوست بدارد، و شقی (بدبخت) به تمام معناست هر که علی را در حیات و بعد از موتش، دشمن بدارد» (طبرانی، 1404 ق: ج 22، ص 415).

2-7) طبرانی به سند خود از عکرمه از ابن عباس از حضرت فاطمه علیها السّلام روایت می کند که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود:

پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: خبر رحلتم به من داده شد. فاطمه گریه کرد. رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: گریه نکن!تو اولین کسی هستی که به من ملحق می شوی. ابن عباس گوید: به او (فاطمه) گفتم: دیدم گریه کردی، و سپس خندیدی. فاطمه گفت: پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به من فرمود: زمان رحلتش فرا رسیده، من گریه کردم. فرمود: گریه نکن، تو اولین کسی هستی که به من می پیوندی، و من خندیدم (همان).

3-7) کاندهلوی گفتار فاطمه علیها السّلام را بعد از دفن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به انس در کتابش ذکر کرده است (کاندهلوی، 1394 ق: ج 2، ص 435).

ابن اثیر به نقل از فاطمه بنت حسین علیها السّلام از فاطمه علیها السّلام روایت می کند که فرمود: «کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم إذا دخل المسجد صلّی علی محمد و سلّم و قال ربّ اغفرلی ذنوبی و افتح لی ابواب رحمتک و إذا خرج صلّی علی محمد و سلّم و قال رب اغفرلی ذنوبی و افتح لی أبواب فضلک» ، رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم هرگاه وارد مسجد می شد بر محمّد صلوات و درود می فرستاد و می فرمود: پروردگارا گناهانم را ببخش و درهای رحمتت را به رویم بگشای، و هرگاه خارج می شد، می فرمود: بار خدایا گناهانم را ببخش و درهای فضلت را به رویم باز کن (حنبل، بی تا: ج 6، ص 282؛ ابن اثیر جزری،  1415ق: ج 5، ص 524؛ طبرانی، 1404 ق: ج 22، ص 423).

8) حضرت زهرا علیها السّلام پس از رحلت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم

1-8) احمد حنبل نقل می کند: (پس از رحلت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) فاطمه علیها السلام به ابو بکر گفت: «أخبرنی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم انّی اول أهله لحوقا به» پدرم به من فرمود: اولین فرد از خانواده که به ایشان می پیوندد، من هستم (حنبل، بی تا: ج 6، ص 283).

2-8) پس از رحلت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم، حزن و اندوه بر زهرا علیها السّلام مستولی شد. جبرئیل نزد آن حضرت می آمد تا هم صحبت او شود و او را تسلی دهد و از احوال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و جایگاه ایشان و وقایعی که برای فرزندانش اتفاق خواهد افتاد، فاطمه علیها السّلام را باخبر کند. علی علیه السّلام آن گفتار را می نوشت و بدین ترتیب مصحف فاطمه تهیه شد.

مصحف در میان مسلمانان به معنای قرآن بوده است، اما این مصحف، قرآن و حلال و حرام آن نیست، بلکه علم وقایع آینده است (کحاله، 1404 ق: ج 4، ص 128).

3-8) بر اساس گفتار علمای اهل سنت، رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در زمان حیات خود فدک[2] را به فاطمه علیها السّلام بخشید و آن سرزمین مدت سه سال در تصرف زهرا علیها السّلام بود. پس از رحلت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و در آغاز خلافت، خلیفه اول فدک را تصرف نمود (ابن ابی الحدید، 1383 ق: ج 19، ص 2).

4-8) طبری به سند خود از عروه و او از عایشه نقل می کند که گفت: «انّ فاطمة و العباس أتیا ابا بکر یطلبان میراثهما من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و هما حینئذ یطلبان أرضه من فدک، و سهمه من خیبر، فقال لهما ابو بکر: أما إنّی سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم یقول: لا نورّت، ما ترکنا فهو صدقة. أنّما یأکل آل محمّد فی هذا المال و إنّی و اللّه لا ادع امرا رأیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم یصنعه. إلاّ صنعته. قال: فهجرته فاطمة. فلم تکلّمه فی ذلک حتّی ماتت» ، فاطمه و عباس نزد ابو بکر آمدند و ارثی را ک از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم باقی مانده بود طلب کردند. آن دو، زمین پیامبر در فدک و سهم خیبر آن حضرت را خواستند. ابو بکر به آنها گفت: من از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم شنیدم که فرمود: ما ارث نمی گذاریم، آنچه می گذاریم صدقه است. همانا آل محمد از این مال استفاده می کنند. به خدا قسم رها نمی کنم کاری را که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم انجام داد، جز اینکه انجام دهم. راوی گوید: فاطمه از ابو بکر دوری گزید و هرگز با او صحبت نکرد تا از دنیا رفت (طبری، بی تا: ج 3، ص 401).

5-8) قضیه سوزاندن در خانه حضرت زهرا علیها السّلام مطلبی است که عده ای از بزرگان اهل سنت آن را ذکر کرده اند:

ابن عبد ربه مالکی مذهب در کتابش آورده است: ابو بکر، عمر بن خطاب را فرستاد تا علی و کسانی که بیعت نکرده بودند را از خانه فاطمه بیرون بیاورد و گفت، اگر ابا کردند با آنها قتال کن. چون بیرون نیامدند عمر آتش آورد تا خانه فاطمه را بسوزاند (ابن عبدربه، 1404 ق: ج 3، ص 63 و ج 2، ص 443). طبری در تاریخ خود می گوید: عمر گفت: به خدا قسم البته خانه را بر شما آتش می زنم مگر آنکه بیرون بیایید (طبری، بی تا: ج 2، ص 443). ابن قتیبه نوشته است: جمعی از متخلفین-از بیعت با ابو بکر-در خانه فاطمه دختر پیغبر اطراف علی جمع شدند. ابو بکر عمر را فرستاد تا ایشان را بیاورد. عمر به در خانه فاطمه آمد و فریاد زد بیرون بیایید و با خلیفه رسول خدا بیعت نمایید؛ اگر اطاعت نکنید قسم به خدایی که جانم در دست اوست این خانه را با هر که در آن هست آتش می زنم. به عمر گفتند فاطمه دختر پیامبر در خانه است. گفت ولو در خانه، دختر پیغمبر باشد (ابن قتیبه، 1322 ق: ص 3). طبرانی نقل کرده است: ابو بکر و عمر به طرفدارانشان دستور دادند تا به خانه فاطمه هجوم ببرند (طبرانی، 1404 ق: ج 1، ص 62). یعقوبی می نویسد: به خانه (خانه فاطمه علیها السّلام) هجوم بردند، محسن را کشتند و فاطمه را مجروح کردند (یعقوبی، 1413 ق: ج 2، ص 126).

ابن ابی الحدید نیز گفتاری مشابه دارد که ترجمه آن چنین است: عمر با مردانی از انصار و چند تن از مهاجران به طرف خانه فاطمه علیها السّلام رفت و گفت: قسم به آنکه جانم در دست اوست اگر برای بیعت از خانه بیرون نیایید خانه را با افراد آن می سوزانم. فاطمه علیها السّلام رحلت فرمود درحالی که خشمگین بود (ابن ابی الحدید، 1383 ق: ج 2، ص 20). شهرستانی با همه تعصبش در کتاب خود، گفتار نظّام از بزرگان معتزله را نقل کرده که گفته است: «إنّ عمر ضرب بطن فاطمة، یوم البیعة حتّی القت الجنین من بطنها و کان یصیح احرقوا دارها بمن فیها، و ما کان فی الدّار غیر علی و فاطمة و الحسن و الحسین» ، عمر بن خطاب چنان فاطمه را بزد که فرزندش سقط شد و عمر فریاد زد: خانه را با هر که در آن است بسوزانید و در خانه جز علی و فاطمه و حسن و حسین کسی نبود (شهرستانی، 1367: ص 57).

عمر رضا کحاله نیز قضیه غصب فدک و سوزانیدن در خانه فاطمه علیها السّلام را نوشته است (کحاله، 1404 ق: ج 4، صص 118-114).

بعد از وفات پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم هرگز خنده بر لبان زهرا علیها السّلام دیده نشد. آن حضرت بیشتر گریان بود و پیوسته از ظلمی که بر امت اسلام می رفت، رنج می برد تا به خدای عزوجل پیوست و بدین ترتیب حضرت زهرا علیها السّلام اولین فرد از خانواده رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بود که به آن حضرت ملحق شد. هنگامی که در بستر بود به اسماء بنت عمیس فرمود: «زشت می دارم چگونگی حمل جسد زنان را» . اسماء گفت: ای دختر رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم آیا به شما نشان دهم آنچه را در حبشه دیدم؟آنگاه با برگ و شاخه های خرما تابوتی درست کرد و پارچه ای بر آن انداخت. فاطمه علیها السّلام فرمود: «چه زیباست!» و به اسماء سفارش کرد که در شستن بدن مبارکش به علی علیه السّلام کمک کند و اجازه ندهد کسی وارد شود (ابن اثیر جزری،  1415ق: ج 7، ص 221).

ابن اثیر می نویسد: روایت شده است که در آخرین لحظات حیات، فاطمه علیها السّلام غسل کرد و کفن پوشید و سفارش کرد که پس از فوت، علی علیه السّلام کفن را از بدن او خارج نکند و در شب دفن شود، سپس ادامه می دهد: صحیح این است که علی و اسماء او را غسل دادند، و اللّه اعلم (همان). علی بن ابی طالب بر بدن آن حضرت نماز گزارد. نیز گفته شده است که عباس نماز گزارد (همان).

حضرت زهرا علیها السّلام به دنبال مبارزه اش علیه ظالمان و غاصبان تصمیم گرفت که اجازه ندهد بر وی نماز گزارند و از محل دفنش باخبر شوند؛ پس به همسرش وصیت کرد تا بدن مطهرش را شبانه دفن کند.

9) خطبه ها و سخنان حضرت فاطمه علیها السلام

سخنان کوبنده و خطبه های بیدارکننده زهرا علیها السّلام در پاسخ به ظلم هایی که بر آن حضرت و امام و همسرش (علی) روا داشتند و پایمال کردن حقوق ایشان و بی وفایی اهل مدینه نسبت به اهل بیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم -که امانت آن حضرت بودند و آنها را به امت سپرده بود و فرموده بود: «انّی تارک فیکم الثقلین کتاب اللّه و عترتی اهل بیتی» -و طبق آیه شریفه قرآن، فرمود: «لا اسئلکم اجرا الاّ المودّة فی القربی» (الشوری، 32) ، چنان مشهور است که جمعی از بزرگان اهل سنت آن را نقل کرده اند. از جمله ابن طیفور و ابن ابی الحدید خطبه حضرت زهرا علیها السّلام را در کتاب هایشان نقل کرده اند (ابن طیفور، 1361 ق: ص 23؛ ابن ابی الحدید، 1383 ق: ج 4، ص 87). ابن ابی الحدید از جوهری -از موثقین عامه-نقل کرده که این گفتار صحیح و ثابت است. سیوطی به نقل از ابن قتیبه می گوید: این بیانات اصل است، و این نکته دال بر این است که این گفتار موضوعه نیست. عمر رضا کحاله، خطبه حضرت زهرا علیها السّلام را خطاب به ابو بکر و سخنان گله مندش از بی وفایی مردم، در پاسخ زنانی که به دیدار آن حضرت آمده بودند، در کتابش آورده است (کحاله، 1404 ق: ج 4، ص 117 و 129).

10) نتیجه

بسیاری از دانشمندان اهل تسنن درباره حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام قلم زده اند. از مطالب ذکرشده نتیجه می شود که همه این دانشمندان و نویسندگان به آن حضرت احترام گذاشته اند و مدح هایی درباره آن حضرت ثبت کرده اند و نتوانسته اند بر وجود مبارکش خدشه یا ایرادی وارد کنند، زیرا طهارت و پاکی حضرت زهرا علیها السّلام و مقام بالای آن حضرت نزد خداوند و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم جایی برای ایجاد خدشه به وجود مبارک آن حضرت نگذاشته است. رفتار و احترام پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم نسبت به حضرت فاطمه علیها السّلام بارها و بارها در برابر دیدگان بسیاری از اصحاب تکرار شده بود، لذا صدیقه طاهره برتر از آن بود که جز مدح بتوانند چیز دیگری درباره اش بگویند. بنابراین آن حضرت بهترین الگو برای همه زنان عالم است.

منابع

قرآن کریم

ابن ابی الحدید، عبد الحمید بن هبة اللّه (1383 ق) ، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، چ 2، بیروت: دار احیاء الکتب العربیة.

ابن اثیر جزری، علی بن محمد ( 1415ق) ، اسد الغابه فی معرفة الصحابة، تحقیق و تعلیق علی محمد معوض و عادل احمد عبد الموجود، بیروت: دار الکتب العلمیة.

ابن طیفور، احمد بن ابی طاهر (1361 ق) ، بلاغات النساء، نجف: مکتبة مرتضویه.

ابن عبد البر، یوسف بن عبد اللّه ( 1415ق) ، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق و تعلیق علی محمد معوض و عادل احمد عبد الموجود، بیروت: دار الکتب العلمیة.

ابن قتیبه، عبد اللّه بن مسلم دینوری (1322 ق) ، الامامة و السیاسة، تصحیح و شرح محمد محمود الرافعی، مصر: مطبعه النیل.

ابن عبدربه، احمد بن محمد (1404 ق) ، العقد الفرید، تحقیق مفید محمد قمیعه، بیروت: دار الکتب العلمیه.

بلاذری، ابو الحسن، رضوان محمد رضوان (بی تا) ، فتوح البلدان، بیروت: دار الکتب العلمیه.

حاکم نیشابوری (1411 ق) ، مستدرک علی الصحیحین، بیروت: دار المعرفة.

حنبل، احمد بن محمد (بی تا) ، مسند، بیروت: دار صادر.

زمخشری، محمود بن عمر (1407 ق) ، کشاف عن حقائق غوامض التنزیل، تصحیح مصطفی حسین احمد، چ 3، بی جا: دار الکتب العربی.

سیوطی، عبد الرحمن بن ابی بکر (1411 ق) ، الدر المنثور، بیروت: دار الکتب علمیه.

شهرستانی، محمد بن عبد الکریم (1367) ، الملل و النحل، تصحیح محمد بن فتح اللّه بدران، چ 3، قم: منشورات الشریف الرضی.

طبرانی، سلیمان بن احمد (1404 ق) ، المعجم الکبیر، تحقیق حمدی عبد المجید السلفی، چ 2، بیروت: دار احیاء التراث العربی.

طبری، محمد بن جریر (بی تا) ، تاریخ طبری، بیروت: مؤسسه الاعلمی.

عسقلانی، ابن حجر احمد بن علی ( 1415ق) ، الاصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق و تعلیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت: دار الکتب العلمیة.

کاتب واقدی، محمد بن سعد (بی تا) ، الطبقات الکبری، بیروت: دار صادر.

کاند هلوی، محمد یوسف (1349 ق) ، حیاة الصحابة، بیروت: دار الفکر.

کحاله، عمر رضا (1404 ق) ، اعلام النساء فی عالمی العرب و الاسلام، چ 5، بیروت: موسسه لرساله.

یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب (1413 ق) ، تاریخ، تحقیق عبد الامیر نهنا، بیروت: مؤسسه الاعلمی.

پی نوشت ها

[1] ابو العاص همسر زینب دخت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بود که اسلام نمی آورد. عثمان بن عفان هم همسر رقیه بود و پس از رحلت رقیه با ام کلثوم دختر دیگر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ازدواج کرد (طبری، بی تا: ج 2، ص 14).

[2] فدک قریه ای نزدیک مدینه و شامل چندین باغ و بستان بوده است. در فتح خیبر مالکان آن بدون جنگ نصف آن را با رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم صلح کردند که طبق قوانین اسلام چنین غنیمتی ملک خاص پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم است.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان