سرویس سیاسی فردا: امیر تفرشی کارشناس ارشد آمریکای لاتین اظهارداشت: با گذشت حدود دو هفته از تلاش برای به مسند نشاندن «خوان گوایدو» رهبر مخالفان دولت ونزوئلا در جایگاه ریاست جمهوری و اجرای یک کودتای سیاسی در این کشور، دستگاه دیپلماسی ایران اقدام درخوری در این ارتباط انجام نداده است. واکنش وزارت خارجه تنها محدود به یک اعلام موضع از سوی سخنگوی این وزارتخانه و صحبت تلفنی «جواد ظریف» با همتای ونزوئلایی خود بوده که با چند روز تاخیر صورت گرفته است. چند روز پیش نیز شایعهای در رسانهها مبنی بر گم شدن سفیر ایران در ونزوئلا و خروج وی از کاراکاس منتشر شد.
در همین رابطه و برای بررسی این موضوع با «امیر تفرشی» کارشناس مسائل آمریکای لاتین به صورت تلفنی گفتگو کردیم.
نظر شما در خصوص نحوه واکنش ایران به کودتا در ونزوئلا چیست؟
قبل از ورود به اصل سوال شما، لازمست توضیح دهم که کودتایی در ونزوئلا رخ نداده. آنچه اتفاق افتاده، تلاش برای کودتا و سرنگونی دولت قانونی در این کشور است. اما در پاسخ به سوال شما، مشاهده میشود که دستگاه دیپلماسی کشور با لحاظ احتیاط به استقبال این رویداد رفته.
احتیاط یا محافظهکاری؟
شما مختار هستید هر عنوانی برای آن انتخاب کنید. واقعیت اینست که برداشت واحدی در وزارت خارجه در قبال تحولات ونزوئلا وجود ندارد.
لطفا واضحتر توضیح دهید.
ببینید وزارت خارجه برای انتخاب راهبرد خود در قبال این نوع تحولات، بسته به سطح و اهمیت آن، از سفرا، کارشناسان و دفاتر نمایندگی نظرخواهی میکند. زمانی که یک برداشت یا تحلیل واحد در خصوص این رویداد وجود ندارد، نتیجه آن میشود که میبینید.
بالاخره راهبرد نهایی وزارت خارجه چیست؟
راهبرد همین است که عرض کردم؛ موضعگیری محتاطانه و تا حدی دو پهلو؛ به گونهای که جریان تحولات به هر سمتوسویی که رفت، بتوان صیدی از آن داشت.
یعنی امکان همکاری با مخالفان مادورو هم وجود دارد؟
دوستان وزارت خارجه این طور تصور میکنند!
شما با این رویکرد موافقید؟
نظر بنده مهم نیست. مسأله اینست که این تصور چه میزان با واقعیت همخوان است.
منظور بنده هم همین بود.
ببینید ذهن تصمیمگیرندگان در وزارت خارجه با ذهن من و شما متفاوت است. یک اصطلاح رایج بین دیپلماتها وجود دارد که دوست و دشمن دائمی وجود ندارد. برداشت من اینست که این نگاه نسبت به آنچه در صحنه ونزوئلا در جریان است، ناشی از خاماندیشی است و منشاء آن، عدم التفات به ابعاد، پیشزمینهها و پختوپزهایی است که دولت ایالات متحده برای آمریکای لاتین تدارک دیده. در سال 2012 هم افرادی بودند که تصور میکردند که «انریکه کاپریلس» در رقابت با «چاوز» پیروز خواهد شد و پیشنهادشان این بود که جمهوری اسلامی باید با مخالفان چاوز هم ارتباط بگیرد. کمی بعدتر کاپریلس در جریان رقابتهای انتخاباتی تصریح کرد که سفارت ایران از جمله سفارتخانههایی خواهد بود که در صورت به قدرت رسیدن وی، بسته خواهد شد! امروز هم، همین وضعیت است.
یعنی امروز عدهای در وزارت خارجه طرفدار «گوایدو» هستند؟
حالا میتوانید عنوان طرفدار برایش انتخاب نکنید، ولی این گرایش وجود دارد که کار «مادورو» تمام است و نباید روی اسب مرده شرطبندی کنیم.
این نظر در وزارت خارجه قالب است؟
ببینید ما با بدنهای در وزارت خارجه مواجهیم که خروجی آن برجام و Instex است. اتخاذ یک موضع انقلابی از چنین بدنهای، تصوری منطقی نیست. البته نیروهای انقلابی در این ساختار وجود دارند، ولی در حاشیه و اقلیتند.
به نظر شما وزارت خارجه چه اقداماتی میتواند درباره اتفاقات ونزوئلا انجام دهد؟
بنده به عنوان یک پژوهشگر این حوزه، دو روز بعد از شروع بحران پیشنهادات مختصری ارائه کردم. از جمله استفاده از ظرفیت شرکای راهبردی دو کشور مثل روسیه، چین و ترکیه؛ استفاده از ظرفیت برخی نهادها و ائتلافهای بینالمللی مثل اتحادیه آفریقا، سازمان همکاریهای اسلامی، جنبش عدمتعهد و گروه 77. گفتگو و مذاکره در این قالبها با رویکرد محکومیت مداخله خارجی در ونزوئلا و تدوین یک پیشنهاد و ابتکار عمل برای گفتگوی داخلی در این کشور. اینها حداقل اقداماتی است که انتظار میرود دستگاه سیاست خارجی کشور به انجام آنها مبادرت ورزد.