سیوهفتمین دوره جشنواره فیلم فجر هم با تمام نقصها، حاشیهها و البته نقاط قوتی که داشت به پایان رسید. به روال همیشه، بسیاری از بازیگران، کارگردانها، نویسندگان و... که تصور میشد سیمرغ امسال متعلق به آنهاست، دستشان از این جایزه کوتاه ماند. بسیاری از منتقدان و کارشناسان سینما معتقدند که رویدادهای جشنواره، اکران فیلمها و نقدهایی که درباره فیلمها نوشته میشود، اهمیت بیشتری از بخش داوری دارد. داوران هر سال بر اساس سلیقه و مصلحت، نام نامزدها و برندگان را اعلام میکنند و این در حالی است که هم سینماگران و هم طیف بزرگی از منتقدان همواره به انتخابهای تیم داوری خرده گرفتهاند و آن را ناروا دانستهاند. همین موضوع باعث شده تا اختتامیه جشنواره فجر، بیش از آنکه پایان بخش جشنواره باشد، آغازگر سلسله حاشیههای پررنگ، طعنهها، نیش و کنایهها و دلگیریهای سینمایی باشد. نکته مهم امسال آن است که جشنواره یکسره در قبضه جوانان بود. هم مردم فیلمهای جوانان را بیشتر پسندیدند و هم منتقدان. البته داوران هم چندان بی توجه به سینمای پیشرو و تجربهگرای جوانان نبودند. فیلم نرگس آبیار در 13 بخش نامزد دریافت جایزه بود. پس از این فیلم، «ماجرای نیمروز؛ رد خون» با 11 نامزدی و فیلمهای «غلامرضا تختی» و «متری شش و نیم» ساخته بهرام توکلی و سعید روستایی با 10 نامزدی در جایگاه سوم قرار دارند.
جشنواره در مشت جوانان
به نظر میرسد که جشنواره سی و هفتم، به لحاظ نظم برگزاری، از دیگر دورههای جشنواره بهتر بود. با این حال تغییر در برنامه اکران فیلمها مثل همیشه نارضایتی مردم و فیلمسازان را برانگیخت. این مشکل به شیوه انتخاب فیلمها و ضعف اساسی دبیرخانه در اصلاح و تثبیت قوانین حضور در جشنواره باز میگردد. گویا برخی فیلمها تنها با ارائه چند سکانس محدود به دبیرخانه، درخواست حضور در جشنواره را داشتهاند و گویا حتی هیات انتخاب هم بر اساس همین چند سکانس اقدام به پذیرش یا رد فیلمها کردهاند. اتفاقی که در هیچ یک از جشنوارههای جهانی فیلم سابقه ندارد. با این حال فیلمهای امسال تنوع سبکی و ژانری قابل توجهی داشت؛ از درام و کمدی گرفته تا سوررئال، اکشن و حتی نوآر. امسال نیز جوانان در کنار بزرگان این حرفه قدرت نمایی کرده و از آنها پیشی گرفتند، در کنار آثار ضعیف فیلمسازان باتجربهای چون رسول صدرعاملی، کیومرث پوراحمد، فریدون جیرانی و حتی پرویز شهبازی و علیرضا رئیسیان جوانان تازه نفسی چون محمد حسین مهدویان، نیما جاویدی، مهدی جعفری و میلاد صدرعاملی آثاری قابل قبول ارائه کردند. امسال پنج فیلم بیش از سایر فیلمها رضایت مخاطبان را به دست آوردند. سرخپوست به کارگردانی نیما جاویدی 39 ساله، رد خون به کارگردانی محمدحسین مهدویان 37 ساله، شبی که ماه کامل شد به کارگردانی نرگس آبیار 47ساله، تختی به کارگردانی بهرام توکلی 42ساله، متری شیش و نیم به کارگردانی سعید روستایی 29 ساله و 23 نفر ساخته مهدی جعفری 49 ساله.
این دوره از جشنواره در واقع پایانی بر دوران حکومت سینماگران پرتجربه بود. فیلمهای آنان مورد پسند کمتر کسی قرار گرفت و در کمترین بخشهای ممکن نامزد دریافت سیمرغ شدند. محمدحسین مهدویان حالا یکی از رکوردداران تاریخ برگزاری جشنواره فیلم فجر است، فیلمسازی که نه فقط چهار دوره پیاپی، در بخش اصلی جشنواره فیلم داشته است که در هر چهار نوبت از مدعیان جوایز اصلی جشنواره بوده است؛ پس از «ایستاده در غبار»، «ماجرای نیمروز» و «لاتاری»، حالا «ماجرای نیمروز؛ رد خون» چهارمین حضور جشنوارهای مهدویان را در فجر رقم زده و از قبل هم قابل پیشبینی بود که رونمایی از این فیلم در سالن ویژه اصحاب رسانه با استقبال مواجه خواهد شد؛ حتی در آخرین سانس نمایش آخرین روز جشنواره!
تنش
امسال در جشنواره فیلم فجر مهمترین موضوعی که در نشستهای خبری و فضای رسانهای درباره فیلمها مطرح بود، بحث سرمایه فیلمها بود. عمده منتقدان نسبت به منابع مالی فیلمها به دیده تردید نگاه میکردند. حاشیههایی از این دست درباره فیلمهای تختی، قصر شیرین، سرخپوست، جاندار و... قبلا اینطور نبود که فیلمها ساخته شوند و برای یافتن نام سرمایهگذارانش خیلی به این در و آن در بزنید. چند نهاد دولتی بودند که واسطه میشدند برای فیلمسازی و خودشان انتخاب میکردند که به کدام فیلمساز فرصت خلق یک اثر هنری بدهند؛ اما این روزها سرمایهگذاران سینمایی از طیفهای مختلفی هستند و البته بخش خصوصی خیلی فعالتر از نهادهای دولتی وارد میدان هنر و فرهنگ شده است. البته خود این هم جای سوال دارد که سینمایی که همواره نسبت به عدم بازگشت سرمایه گلایه دارد، چگونه محل اقبال و حضور سرمایهگذارانی بیارتباط با حوزه فرهنگ شده است. امسال حوزه هنری بهصورت مستقیم در تولید یک فیلم سینمایی حمایت مالی داشته است و بنیاد سینمایی فارابی هم در 14 فیلم سینمایی حاضر در جشنواره سیوهفتم فیلم فجر، مشارکت داشته است. در کنار این دو نهاد دولتی، موسسه رسانهای، فرهنگی اوج هم از یک فیلم سینمایی دفاع مقدسی حمایت مالی داشته است و مابقی 33 فیلم در موسسات فیلمسازی و با مشارکت بخش خصوصی ساخته شده اند.