سرویس سیاست مشرق - ر وزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** عبدی: در دوره شاه حکومت اسلامی نبود، ولی مردم متشرع و اخلاقی بودند
«عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «بار اضافه بر دوش قانون» نوشت: «حکومت در مقام هدایت مردم نیست، بلکه این رهبران دینی و معنوی هستند که مردم هدایتگری آنان را میپذیرند. مگر پیش از انقلاب حکومت اسلامی بود که مردم متشرع و اخلاقی بودند؟ حتی حکومت در آن زمان ضد این نگاه بود، ولی چون هدایتگری مردم از دل پذیرش خودخواسته نصایح و راهبریهای علمای دینی بود، به طور طبیعی مردم دینی میشدند. حکومت اسلامی در حقیقت باید بازتابدهنده و نه ایجادکننده همین گرایش باشد. به علاوه حکومتی که انتخابی است، چگونه میتواند در مقام هدایتگری برآید؟».
عبدی در ادامه نوشت: «مگر شبکهها و سایتهایی که فیلتر نیستند، بدون اشکال هستند؟ قطعاً خیر؛ در بسیاری از آنها مفاسد روشنی وجود دارد ولی استفادهکننده خودش باید پرهیز کند و نمیتوان به خاطر او کل دسترسی را قطع کرد. در نتیجه نمیتوان شبکه اجتماعی که دهها میلیون نفر عضو دارد که قاطبه افراد محترم در آن عضو هستند را به دلیل فساد احتمالی یا حتی قطعی فیلتر کرد. باید به محدودیتهای قانون در تحقق جامعهای سالم توجه داشت. اگر بخواهیم بار اضافی از قانون بکشیم، به طور قطع از انجام وظایف اصلیاش نیز باز خواهد ماند و اعتبار آن به کلی از میان خواهد رفت. همان طور که بار اضافی از شبکههای انتقال برق موجب سوختن و از مدار خارج شدن آن میشود، تحمیل بار اضافی بر قانون نیز خطر خروج قانون از مدار هنجاری اجتماعی را دارد».
چندی پیش عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «ناکارکردی نهادهای اجتماعی» در روزنامه اعتماد نوشته بود: «کنار هم قرارگرفتن دین و سیاست، اثرگذاری دین را از بین برده است»! عبدی در یادداشت مذکور نوشته بود که التزام به مناسک و عبادات، در دوره طاغوت نسبت به دوره فعلی-نظام جمهوری اسلامی-بیشتر بوده است!
طیف اصلاحات قلمرو دین را از مناسبات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جدا میدانند و حیطه آن را حداقلی و صرفاً به عبادت فردی محدود میکنند. از این رو نظام سیاسی برآمده از رأی مردم و بر پایه احکام دین، نه تنها در مخیله آنان نیست بلکه همواره حمله به نهادها و ساختارهای نظام اسلامی مانند نهاد انتخابات، سپاه، شورای نگهبان و… که متضمن پاسداری از جمهوریت و اسلامیت آن است، در دستور کار آنهاست. چه اینکه عباس عبدی خود لفظ پرداز خروج از حاکمیت هم بوده است.
سکولاریزه کردن جامعه و حکومت و به عبارتی جدایی دین از سیاست یکی از مهمترین اهداف طیف اصلاحات است. اشخاصی که با روی کارآمدن دولت اصلاحات، سردمدار این ایده ضد دینی بودند، در سالهای بعد در کشورهای غربی ساکن شده و همصدا با دشمنان ایران، به بسط نظریات خود پرداختند.
«اکبر گنجی» از اصلاح طلبان فراری نیز- فروردین 79- در مصاحبه با روزنامه تاگس اشپیگل آلمان گفته بود: «حرکت اصلاح طلبان ما عاقبت به جدایی دین از سیاست خواهد انجامید. در یک جامعه مدرن جدایی دین از سیاست یک امر بدیهی است. وقتی شما جامعه را مدرنیزه کنید این جدایی بالاخره پیش خواهد آمد. ایران در حال حاضر از فاز قبل از مدرن به فاز مدرن پیش میرود».
لازم به ذکر است که عبدی پیش از این مدعی شده بود که «در مواجهه با مسئله مشروب خواری باید همانند دوره طاغوت عمل کنیم»! و در ادامه مدعی شده بود که «باید همانند برخی کشورهای اروپایی، مواد مخدر را آزاد کنیم»! و علاوه بر این مدعی بود که «الگوی پیشرفت ایران در 50 سال آینده، خیالی است»!
جریان سیاسی خاص که پیشنهاد جدایی دین از سیاست را مطرح میکند، همان جماعتی است که ایستادگی در مقابل باجخواهی دشمنان بیرونی و مخصوصاً آمریکا را «تنشآفرینی»! و دفاع از منافع ملی و عزت مردم را «تندروی»! و «افراطیگری»! میداند.
** نماینده اصلاح طلب: اقتصاد کشور در لبه پرتگاه است، به دولت نمره 14 میدهم!
«معصومه آقاپورعلیشاهی» نماینده مردم شبستر و عضو فراکسیون امید در مصاحبه با روزنامه قانون گفت: «مردم به فقر مطلق رسیدهاند…اقتصاد کشوربه لبه پرتگاه رسیده است...اینقدر مشکلات کشور زیاد است که خودمان دودستی داریم خاکریزهای اجتماعی واقتصادی کشوررا بدون هیچ هزینهای به دشمن میدهیم».
آقاپور علیشاهی در ادامه در پاسخ به سوالی درباره عملکرد دولت گفت: «زمانی که قرار است دولتی را نقد کنیم ابتدا باید تمام مسائل ومشکلات آن دوره را در ارزیابی درنظر بگیریم. اینکه دولت چه پتانسیلهای دراختیارداشته و چگونه ازآن ها استفاده کرده باید را درکنارهم قرارداد و بعد قضاوت کرد باتوجه به شرایط فعلی واینکه دولت آقای روحانی در چنین شرایطی چگونه عمل کرده است. باید بگویم ازاردیبهشت سال 97 و زمانی که مرحله دوم تحریم هاشروع شد، دولت دچار دستپاچگی درتصمیمات کشور شد. ازطرف دیگر بعداز انتخابات 96 هنوز فضای جامعه فضای انتخابات است؛ جناحهای مخالف هنوز در فضای رقابت انتخاباتی ماندهاند، درصورتی که نتیجه با قطعیت اعلام شده است ولی باتوجه به تمام شرایط به عملکرد آقای روحانی نمره 14 میدهم».
وی در ادامه گفت: «کلمه فتنه بار منفی دارد نباید افکار اذهان عمومی را بابیان این کلمات مشوش کرد».
این نماینده اصلاح طلب با بحران نمایی، مبهم سازی آینده و بن بست نمایی حل مسائل کشور، تقصیرها را به گردن منتقدان دولت انداخته و مدعی شده است که منتقدان هنوز در فضای انتخاباتی هستند!
این ادعا در حالی است که یکی از نقدهای پرتکرار-حتی از سوی کارشناسان حامی دولت- به دولت آقای روحانی این است که متاسفانه هنوز دولت در فضای انتخاباتی قرار دارد و به جای گزارش عملکرد و اینکه چه کردیم، همچنان وعده داده و از بایدها در آینده سخن میگوید!
نمایندگان فراکسیون امید علیرغم اذعان به وضعیت نامناسب اقتصادی-البته با چاشنی سیاه نمایی! - همچنان درگیر رفع حصر و مسائل دست چندم بوده و از مطالبه گری از دولت درخصوص مطالبات معیشتی مردم امتناع میکنند.
** ابتکار: بنزین داخلی یک فراورده خطرناک بود!
«معصومه ابتکار» معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «وقتی قرار است سیاستهای زیست محیطی به اجرا درآید، منافع عدهای به خطر میافتد…مسائلی بر سر تولید بنزین پتروشیمیها ایجاد شد. زمانی که در شورای شهر تهران روی این مساله کار میکردیم، فکر نمیکردم که پشت قضیه بنزین یک رانت بزرگی وجود داشته باشد. تصورم این بود که قضیه فقط سیاسی است که در شرایط تحریم، مسئولان مجبور شدند از این فرآورده خطرناک (بنزین داخلی) استفاده کنند تا کمبودها جبران شود. بعد متوجه شدیم علاوه بر جبران کمبودها، بحث رانت مطرح است».
گفتنی است در پاییز 93، یک سال پس از جریانسازی سازمان محیط زیست (به ریاست ابتکار) و برخی از مسئولین وزارت نفت در خصوص آلایندگی و سرطانزا بودن بنزین داخلی، محمدباقرنوبخت سخنگوی وقت دولت گفت: «دولت سرطانزا بودن بنزین تولید داخل را نفی میکند».
ماجرای فضاسازی رسانهای پیرامون ارتباط «بنزین تولید داخل» و «آلودگی هوای شهرهای بزرگ کشور» همچون پایتخت و اصفهان و اراک و تبریز، از پیش از روی کارآمدن دولت روحانی توسط تیمی مشخص از اصلاح طلبان و ضدانقلاب خارج نشین آغاز شد. هدف اصلی از این عملیات رسانهای، مقاومت در برابر رفع وابستگی به بنزین خارجی با شعار «ما میتوانیم» بود. در این میانه، علاوه بر به خطر افتادن منافع عدهای رانت خوار در داخل کشور که از واردات میلیونی بنزین منافع زیادی بدست میآوردند، بخشی از ضد انقلاب نیز به واسطه شکست پروژه «تحریم صادرات بنزین به ایران» و قدم گذاردن کشور در مسیر خودکفایی عصبانی بودند.
** بین اروپا و آمریکا شکاف ایجاد کردیم، این هم سندش!
روزنامه ایران در گزارشی با عنوان «دیپلماسی ایران تزلزل در هژمونی امریکایی» نوشت: «علاوه بر پیگیری مؤثر ایران در حوزه مناسبات منطقهای، عقبنشینی امریکا از برجام و کوششی که این کشور برای امنیتی کردن فضای جامعه بینالملل علیه ایران از خود نشان داده از جمله بزنگاههای تاریخی است که محل بروز دیپلماسی هدفمند دولت روحانی قرار گرفته است. دوره پس از خروج امریکا به روزها و هفتههای پرکار مقامهای دیپلماسی ایران تبدیل شد که حاصل سفرها و دیدارهای پیوسته آنها به کشورهای اروپایی و غیر اروپایی طرف برجام از فرانسه، انگلیس و آلمان گرفته تا چین و روسیه، در کنار پایبندی به تعهدات برجامیاش، تعمیق شکاف میان امریکا و متحدان اروپاییاش بود».
حامیان برجام بارها مدعی شدهاند که با توافق هستهای، میان ایران و آمریکا شکاف ایجاد کردهایم و این شکاف روز به روز عمیقتر نیز میشود!
این در حالی است که اروپا در روزهای گذشته در آخرین اقدام خود بیانیهای 12 بندی منتشر کرد که دقیقاً مشابه بیانیه 12 بندی پمپئو علیه ملت ایران است.
اروپا در این بیانیه توهین آمیز، کیفرخواستی علیه جمهوری اسلامی ایران منتشر کرد و مدعی شد که ایران علاوه بر کنارگذاشتن توان موشکی و هستهای، در زمینه حقوق بشر و قدرت منطقهای خود باید به اروپا و آمریکا جواب پس بدهد!
در بیانیه مذکور تاکید شد که هیچ اشکالی ندارد که آمریکا ایران را تحریم میکند و اروپا در واکنش به تحریمها، ابراز تأسف! میکند اما ایران باید تا اطلاع ثانوی و بدون چشم داشت، تعهدات برجامی خود را یکطرفه اجرا کند!
مقامات اروپایی بارها اعلام کردهاند که در موضوع ایران با آمریکا هم هدف بوده و فقط در مسیرهای رسیدن به این هدف با یکدیگر اختلاف نظر دارند. برخلاف ادعای حامیان برجام، توافق هستهای هیچ شکافی میان اروپا و آمریکا ایجاد نکرد.
علاوه بر این هدف اصلی برجام لغو تمامی تحریمها و گشایش اقتصادی برای مردم بود، نه ایجاد شکاف میان اروپا و آمریکا!