به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از خراسان، بر اساس لایحه بودجه 98 و تصمیم احتمالی مجلس، حقوق سال 98 کارمندان به طور متوسط 20 درصد افزایش مییابد. پیشبینی میشود که دستمزد کارگران نیز برای سال آینده حدود 20درصد افزایش یابد. حداقل حقوق و دستمزد سال 97 برابر با 11,140,573 ریال بود. در نتیجه حداقل دستمزد برای سال 98 چیزی حدود 13,368,687 میشود. اما این رقم چه تناسبی با هزینههای واقعی زندگی مردم در این روزهای سخت دارد؟ یکی از اعضای کانون عالی شورای اسلامی کار چندی پیش گفت: متأسفانه با توجه به شرایط اقتصادی این روزها، فاصله بین خط فقر و تورم به 53 درصد رسیده است و در این شرایط حقوق یک کارگر کفاف 10 روز از ماه را میدهد. اوضاع کارگران در این شرایط خوب نیست. بطور مثال، 90 درصد کارگران این روزها از خوردن گوشت محروم هستند زیرا حقوق آنها کفاف خرید گوشت را نمیدهد. در این سیاهه هزینههای اصلی یک زندگی متوسط را بررسی خواهیم کرد تا ببینیم رقم حداقل حقوق کارگری در ایران چقدر با واقعیات زندگی این روزها تطابق دارد. آیا دخل خانوارها کفاف خرج آنها را میدهد؟ همچنین برای درک بهتر وضعیت دخل و خرج ایرانیها، اول جایگاه ایران از حیث حداقل حقوق و درآمد سرانه در دنیا را از نظر گذرانده و سپس مقایسهای بین ایران و ترکیه از منظر هزینههای زندگی و قدرت خرید واحد پولی دو کشور خواهیم داشت.
مقایسه حداقل حقوق در ایران با کشورهای جهان
دستمزد سالانه میانگین در ایران بر اساس شاخص برابری قدرت خرید در سال 2018، در حدود 11 هزار و 8 سنت بوده و دستمزد ساعتی 4 دلار و 8 سنت. تاکید میکنیم که این رقم بر اساس شاخص برابری قدرت خرید است. زیرا اگر رقم اسمی حقوق را در نظر بگیریم، دستمزد میانگین سالانه حدود 4 هزار دلار و دستمزد ساعتی 1 دلار و 75 سنت میشود. بعداً بطور بسیار ساده شاخص برابری قدرت خرید را توضیح میدهیم.
برای اینکه شما در یک نگاه بتوانید حداقل دستمزد ساعتی در ایران را با سایر نقاط دنیا مقایسه کنید، این مقایسه را بصورت گرافیک نقشه کشورهای جهان آماده کردهایم. هر چه رنگ کشورها آبی پررنگ تر باشد دستمزدها در آن کشور بیشتر است و هر طیف رنگ بیانگر یک بازه دستمزدی میباشد که در توضیحات زیر نقشه آمده است.
شاخص برابری قدرت خرید کشورها چیست؟
برابری قدرت خرید یا PPP برابر است با نسبت هزینههای دو سبد کالای یکسان در دو جامعه بر حسب ارزهای ملی آنها.
{\displaystyle E1,2={\frac {\ CB1}{\ CB2}}} یکی از معروفترین مواردی که اقتصاددانان در مورد آن، برابری قدرت خرید را محاسبه کردند، همبرگر مک دونالد است؛ زیرا این همبرگر در بسیاری از کشورهای جهان با کیفیت یکسان مصرف میشود. فرض کنیم که مصرفکننده این کالا در کشور آمریکا دو دلار و در کشور بریتانیا 1٫5 پوند بابت خرید همبرگر مک دونالد پول پرداخت کنند، نسبت 1٫5 پوند به دو دلار برابر 0٫75 خواهد بود. عدد 0٫75 در مقایسه با نرخ برابری ارز آمریکایی (دلار) و ارز انگلیسی (پوند) که 0٫62 است، بزرگتر است و این به مفهوم آن است که مک دونالد در بریتانیا گرانتر از مک دونالد آمریکایی است.
حالا {\displaystyle E={\frac {\ 1.5}{\ 2}}=0.75} اگر بخواهیم بهطور ساده و تنها بر اساس شاخص همبرگر مک دونالد داوری کنیم، باید بگوییم که:
- قدرت خرید مردم کشور آمریکا بیشتر از کشور بریتانیا است.
- توان رقابت پذیری اقتصاد کشور آمریکا بیشتر از اقتصاد کشور بریتانیا است.
- استاندارد زندگی در کشور آمریکا بیشتر از کشور بریتانیا است
- نرخ تبدیل ارز کشور آمریکا به ارز کشور بریتانیا منطقی به نظر میرسد.
مقایسه دو کشور ایران و ترکیه بر اساس شاخص برابری قدرت خرید
انتخاب کشور ترکیه چند علت داشت. همسایگی این کشور، وسعت، جمعیت و حجم اقتصاد تنها چند مورد از شباهتهای ایران و ترکیه است. پس مقایسه بین این دو میتواند به واقعیت نزدیکتر باشد. اما قبل از مقایسه وضعیت سبد معیشتی این دو کشور، شمایی کلی از وضعیت ایران و ترکیه را مرور میکنیم. به رغم تساوی تقریبی در جمعیت و تعداد خودرو، ایرانی ها 10 برابر ترکیه، بنزین مصرف می کنند، درحالیکه تولید ناخالص داخلی ایران نصف ترکیه است. همچنین میانگین درآمد هر ایرانی (درآمد سرانه) در سال 2018، 20 هزار دلار و هر شهروند ترکیهای، 27 هزار دلار بوده است.