سرویس فرهنگ و هنر مشرق - در روز دوم "هشتمین هماندیشی سینما انقلاب" آیتالله قائم مقامی درباره ارتباط دین وسینما و وضعیت آینده سینمای ایران بعد از چهل سالگی انقلاب سخنرانی کرد. در ادامه با مهمترین بخشهای سخنرانی آیتالله قائم مقامی آشنا میشویم:
ما معتقدیم بعد از واقعه انقلاب اسلامی، هیچ واقعه دیگری در این سطح در جهان وجود ندارد و از این به بعد نیز هر چه هست ادامه این واقعه است، تا انشاءالله به ظهور اعظم منجر خواهد شد.
انقلاب اسلامی در عرصه هنر هم تحولات اساسی ایجاد کرد. بعد از انقلاب، بیدرنگ هنرها ازاین واقعه اثر گرفتند و متوجه شدند باید این واقعه را یاری کنند و بنابراین در سطوح مختلف به یاری دین آمدند.
*سینما یکی از آن هنرهایی است که به شدت از انقلاب متأثر شد و به یاری آن آمد.
*هنرها اگر قرار است از جانب خداوند کمکی دریافت کنند، باید قبل از آن به یاری انقلابی که از دین متأثر شده است بیایند.
*سینمای قبل از انقلاب سینمای "مرده بُدم"ی بود که با نفس انقلاب به "زنده شدم" تبدیل شد.
*سینمای قبل از انقلاب یا سینمای مبتذل و سخیف بود یا سینمای روشنفکری که تحت تأثیر سینمای فرمگرای آن دوران بود.
*در فرمالیسم، هنری مهم است که حرفی برای گفتن نداشته باشد.
*در سینمای فرمگرا، قرار نیست خود هنرمند به حرف حقی رسیده باشد. هرچه به ذهنش میرسد را بیان میکند و فهم آن را به مخاطب میسپارد. حتی خود هنرمند هم بعد از بیان حرفش، به آن میاندیشد. این منطق در بیان دین، به حماقت تعبیر شده است.
*هر چیزی و از جمله هنر، اگر با دین نسبت پیدا کند و حاکمیت دین را بپذیرد و تکبر نداشته باشد، بلافاصله هویت و شخصیت متمایز پیدا میکند.
*بعد از انقلاب، دین هم به سینما سوژه و موضوع عقلایی داد و هم به متمایز شدن شخصیتها کمک کرد.
*در آینده و در چهل ساله دوم، قرار نیست تجربههای گذشته را تکرار کنیم. باید وارد فضای جدیدی بشویم. باید در این فضا، بیشتر از قبل، متوجه واقعه انقلاب باشیم و سینما را در خدمت انقلاب قرار دهیم.
بیشتر بخوانید:
*ما معتقدیم که زبان سینما، قویترین زبانهاست و به همین دلیل بیشتر از دیگران میتواند حرف حق را بزند.
*مراد ما از سینمای دینی، سینمایی است که حرف و سخن خداوند را بیان کند. سخن خداوند هم، سخنی درکنار دیگر سخنها نیست. به بیان سینمایی، دین ژانری در کنار دیگر ژانرها نیست. ژانر اصلی است. دین درتمام ژانرها حرف دارد.
*کافی نیست سخن دینی داشته باشیم، باید شیوه صحیح بیان آن را هم بلد باشیم. یعنی هم توجه به محتوا و هم توجه به فرم.
در آینده و در چهل ساله دوم، باید موضوعات و سوژههای سینمایی، خودشان را به حقایق دینی نزدیکتر کنند.
*در اسلام، تخیل پذیرفته شده است اما موضوعیت مستقلی ندارد. ما برای قصههای سراسر خیالی ارزشی قائل نیستیم.
*قصههای سراسر خیالی همانند حرفهای بیارزشی هستند که زیبا بیان میشوند.
انقلاب ما در فضای پست مدرن اتفاق افتاد. در این فضا وقتی تجلی رخ میدهد که خودتان را وسیله و ابزار بدانید. در این صورت موضوعیت پیدا میکنید.
مشروح سخنان ایشان به زودی منتشر خواهد شد.