سینمای ایران امسال حالوروز خوبی نداشت. اوضاع بد اقتصادی و شرایط پرتنش اجتماعی، به سینما هم سرایت کرد و بعد از یک جشنواره نسبتاً بیرمق، گیشه، در اختیار کمدیهای مبتذل قرار گرفت. البته همیشه فیلمهای کمدی در صدر جدول پرفروشهای هرسال هستند، اما امسال، شاهد ادامه و رشد حرکتی بودیم که از اواخر سال گذشته آغازشده بود و آنهم ساخت فیلمهایی بود که نهحرفی برای گفتن داشتند و نه حتی ادعایی؛ فقط یک هدف داشتند و آن تسخیر گیشه بود. مخاطب خسته و بیحوصله، که از شرایط زندگی واقعیاش ناامید شده است هم به چنین فیلمهایی پناه برد و این شد که با یک عقبگرد بزرگ در سینما، فیلمهایی که ساختار نداشتند، روی شوخیهای جنسی و جوکهای دمدستی فضای مجازی بناشده بودند نبض گیشه را در اختیار گرفتند.
مثل هرسال، بد نیست نگاهی به پرفروشترین فیلمهای سال 97 بیندازیم و ببینیم، این کمدیها در رقابت با آثار مهم و فاخر سینمای ایران به کجا رسیدند.
- هزارپا- ساخته ابوالحسن داوودی
«هزارپا»، موفقترین فیلمی است که در ادامه کمدیهای سبک سینمای ایران ساخته شد. داوودی که در کارنامهاش هم فیلم کمدی دارد و هم جدی، با «هزارپا»، همانطور که خود اذعان کرده هدفی جز خنداندن مخاطب نداشته است. فیلم ایرادات زیادی در فیلمنامه و پرداخت دارد. روایت اصلی در میان خرده روایتها گم میشود و خرده روایتها هم آنقدر جذاب نیستند. علاوه بر این، آنچه کلیت اثر را میسازد تکههایی از تجربههای کمدی چند سال اخیر سینمای ایران است. اما «هزارپا»، با همه نواقصی که در ساختار و محتوا دارد، حداقل سعی میکند، شوخیهای جنسی که در طول فیلم کم هم نیستند را در لفافهای بپیچد و ظاهر مقبولتری به آنها بدهد، باآنکه موقعیت کمیک مهمی نمیآفریند اما قدر تک موقعیتهایش را میداند و زوج عطاران و عزتی بارقههایی از درخشش در فیلم پدید میآورند. «هزارپا»، همان لنگهکفش بیابان سینمای ایران در سالی که گذشت است.
«هزارپا» با فروشی بالغبر سیوهشت میلیارد تومان، پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران است و عوامل فیلم هم که انگار گنج پیداکردهاند، این فروش برایشان کافی نیست و حالا خبر میرسد که «هزارپا» قرار است بهعنوان یک مینی سریال در دو دیویدی باقیمت بیست هزار تومان وارد شبکه نمایش خانگی شود تا «هزارپا»، همچنان پولسازیاش را ادامه دهد.
- مصادره- ساخته مهران احمدی
اولین ساخته مهران احمدی، به طرز شگفتآوری خوب است. «مصادره»، یک کمدی است که به تراژدی هم تنهای میزند و با روایت قصه مردی در طی سالهای منتهی به انقلاب، موقعیتهای طنز جذابی پدید میآورد، زیادهگویی نمیکند و کاراکترهای دوستداشتنی به بیننده معرفی میکند. «مصادره»، دقیقاً مصداق یک کمدی بهجا است؛ نه آنکه بینقص باشد، اما در فضای کمدی سینمای ایران، میتواند بهترین باشد و شاید بهجرئت بتوان گفت بهترین کمدی است که سال گذشته اکران شده است. مهمترین برتری «مصادره»، نسبت به آثار مشابه، داشتن قصهای است که با بیننده ارتباط برقرار میکند، منطق دراماتیک دارد با خرده روایتها و کاراکترهای فرعی جذابی قصهاش را پیش میبرد و لحظات برجسته فیلم در بستر کمدی که در کل فیلم جاری است بنا میشود.
البته «مصادره»، حتی نصف «هزارپا» هم نفروخت و با فروشی نزدیک به 18 میلیارد به کار خود پایان داد. اما رضا عطاران، ستاره هردو فیلم، ثابت کرد که هنوز هم میتواند مخاطب را راضی نگه دارد و همچنان کم ریسکترین و پرسودترین ستاره گیشه است.
- لاتاری- ساخته محمدحسین مهدویان
در سالی که گیشه در تسخیر فیلمهای کمدی بود، محمدحسین مهدویان با متفاوتترین اثرش، «لاتاری» توانست مخاطبان زیادی را به سینما بکشاند و با فروش حدود 14 میلیارد تومان، در رده سومین فیلم پرفروش سینمای ایران در سال 97 قرار بگیرد. حقیقت این است که موفقیت «لاتاری»، بیش از آنکه مدیون ساختارش باشد، به حواشی که این اثر از زمان اولین اکرانش در سی و ششمین جشنواره فجر به راه انداخت بازمیگردد. مهدویان با ساخت دو اثر تاریخی و تریلر، با «لاتاری»، یک درام عاشقانه شهری را روایت میکند، اما ورای آن دست روی احساسات مخاطب میگذارد و غیرت و حس وطنپرستیاش را تحریک میکند. کاراکتر هادی حجازی فر، با همان کله شقی کمال در «ماجرای نیمروز»، و روایت قصهای تابو و بردن جنگ تنبهتن به امارات، به مهدویان کمک کرد علیرغم نواقص فیلمش بتواند همچنان جز موفقترین فیلمسازان گیشه باشد که فضای فیلمسازی خودشان رادارند و اسیر تب کمدی سازی نشدهاند.
- تگزاس- ساخته مسعود اطیابی
مسعود اطیابی در «تگزاس»، همه الگوهای موفق کمدی چند سال اخیر سینمای ایران را کنار هم قرارداد و طبیعتاً موفق هم بود، ولی فقط در گیشه. اطیابی دوستاره محبوب سینما و تلویزیون، پژمان جمشیدی و سام درخشانی را کنار هم قرارداد، از حمید فرخ نژاد که در «خوب، بد، جلف» در کنار این دو موقعیتهای جالبی آفریده بود کمک گرفت و با در نظر داشتن موفقیت «من سالوادور نیستم»، که در برزیل فیلمبرداری شده بود، «تگزاس» را ساخت و شوخیهای سیاسی کمرنگی هم قاتى ماجرا کرد تا یک کمدی بیسروته اما بهغایت سرخوش بسازد و درنهایت توانست با فروش خوبی کارش را در گیشه پایان دهد.
- بهوقت شام- ساخته ابراهیم حاتمی کیا
«بهوقت شام»، آخرین ساخته ابراهیم حاتمی کیا، هم از آن دست فیلمهایی بود که از جشنواره فجر سی و ششم با حواشی بسیار کارش را آغاز کرد. حاتمی کیا در «بهوقت شام»، دوباره در جهان داستانی خودش قدم میزند، اما این بار بستر قصهاش را روایت پدر و پسری اسیر داعش قرار میدهد. حاتمی کیا در ساخت «بهوقت شام»، از امکانات و سرمایه مالی سازمان اوج برخوردار بود و همین موضوع باعث شد بتواند تجربهای جذاب و قابلقبول ازلحاظ بصری از میدان جنگ در سوریه به نمایش بگذارد. حاتمی کیا، آنقدر در «بهوقت شام»، اسیر هنرنمایی تکنیکی شد که از قصه و بنیانهای فکری که باید دربارهشان سخن میگفت غافل شد و با چند شعار آبکی سعی کرد ایدئولوژی فیلمش را بسازد. بااینحال، گرچه «بهوقت شام»، دنیای پر از جنگ و خشونت حاتمی کیا را تمامقد بازتاب میدهد، اما حرفهایش در میان جلوههای ویژه بصری گم میشود. اما حاتمی کیا فیلمسازی است که نامش کافی است تا مخاطبان را به سالن سینما بکشاند، جنجالی که در اختتامیه جشنواره فجر به پا کرد هم مزید بر علت شد تا «بهوقت شام»، باقابلیتهایی که داشت بتواند از بهترین زمان اکران، یعنی اکران نوروز بهترین استفاده را بکند و با فروش سیزده میلیارد در رده پنجم پرفروشترین فیلمهای سال 97 قرار بگیرد.
در این میان،«مغزهای کوچک زنگزده»، ساخته تحسینشده هومن سیدی با فروشی بالغبر 12 میلیارد تومان در رده ششم قرار دارد، «لونه زنبور»، «قانون مورفی» و «تهران لسآنجلس»، که هرکدام از ضعیفترین فیلمهای کمدی سال گذشته بودند به ترتیب در جایگاههای هفتم، هشتم و دهم قرار گرفتند. «فیل شاه» را اما باید شگفتی گیشه امسال لقب داد. انیمیشنی که در رقابت با آثار جدی و گیشهای سینمای ایران توانست با هفت میلیارد فروش در رده نهم قرار بگیرد و ثابت کند که برای سرگرم کردن مخاطب لزوماً نباید به کمدیهای مبتذل پناه برد.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
48