سرویس ورزش مشرق – علی کریمی دوباره یکی از تصمیمات احساسی اش را گرفت و باز هم زندگی و اتفاقات کاملاً جدی اش را با فوتبالِ دورهمی با رفقا و دریبل، لایی زدن و جاگذاشتن این و آن، اشتباه گرفت.
شبی که علی کریمی در برنامه نود حضور یافت و روبروی محمدرضا ساکت نشست را به یاد داریم. هر چه سعی کرد بر اعصابش مسلط باشد در نهایت نشد و صحبتهایش، حتی آن بخشهایی که مستند بود را به درستی بیان نکرد.
فوتبالیستی که صحنه جام جهانی را با زمین خاکیهای فوتبال اشتباه گرفت و پس از تعویض شدن مقابل پرتغال لگدی محکم به ساک تدارکات زد حالا پس از پوشیدن ردای مربیگری هنوز در تصمیم گیری ها احساسی فکر میکند.
بیشتر بخوانید:
پیش از ورود به بحث کناره گیری از سرمربیگری و واگذاری مالکیت باشگاه سپیدرود رشت باید به اقدام پسندیده جادوگر اشاره کرد که با اتکا به داراییهای مالی اش در روزهایی که کسی سمت باشگاه با بدهیهای میلیاردی آن نمیرفت سینه اش را جلو داد و دل صدها هزار طرفدار رشتی فوتبال را با خریدن مالکیت آن شاد کرد.
قطعاً علی کریمی بابت لبخندی که روی لب عشق فوتبالیهای رشت نشانده ثواب بزرگی اندوخته است. کم و بیش گفته میشود او در این مدت بیش از 4 میلیارد تومان برای این باشگاه هزینه کرد.
این اتفاق قطعاً در کارنامه عملکردی کریمی ثبت میشود اما جادوگر باید بداند اتفاقات بعدی هم در رزومه کاری اش نوشته خواهد شد! اینکه بیایی و تیمی را دست بگیری و با قدرت از حمایت و ایستادگی پای ضرر و زیان مالی، برد و باخت هایش دم بزنی ولی ناگهان همه چیز را رها کرده و بروی! یادآور کدام ضرب المثل معروف است که قوره و مویز در آن نمود دارند؟!
بی گمان این حلالیت طلبیدن از مردم رشت اولین تصمیم احساسی علی کریمی نبوده و دوری اش از فوتبال تا ابد ادامه نخواهد یافت.
کریمی با فوتبال زندگی کرده و دوباره به این عرصه بازمی گردد، اما کدام رئیس مجمع یا مدیرعاملی با این طرز تفکر، با این روحیه حساس و شکننده! به علی کریمی اعتماد خواهد کرد؟ کدام هیأت ورزشی استانی تیم فوتبالش را به او میفروشد؟ کدام هیأت مدیرهای مالکیت باشگاهش را به او واگذار میکند؟ علی کریمی خاطرات فوتبالی زیبایی در ذهن و قلب عشق فوتبالها ساخته که تا ابد از یاد نمیروند اما بطور حتم این خاطرات میتوانند جایگزینهای دیگری هم داشته باشند.
رفتاری که علی کریمی در این سالها پس از ورود به عرصه مربیگری در باشگاه نفت تهران و سپیدرود رشت پیشه کرده! یا حملاتی که در صفحات مجازی به کی روش، عادل فردوسی پور، مهدی تاج، فدراسیون فوتبال و خیلیهای دیگر داشته، به راحتی میتوانند در ذهن فرّار مردم عادی کوچه و خیابان جا افتاده و جادویی که در مستطیل سبز با توپ سیاه و سفید میکرد را از یادها ببرند! کما اینکه پس از گذشت مدتی از تهدید به افشاگریهایش علیه مهدی تاج و کارلوس کی روش، کم کم مخاطبان صفحه شخصی اش در اینستاگرام و کانال شخصی اش هم ریزش کردند و کامنت هایی که برایش نوشته میشد 180 درجه با قبل تفاوت پیدا کرد!
دل و جرأت داشتن برای جلو رفتن و باشگاهی را از ورشکستگی نجات دادن اتفاقی مهم در عالم تجارت و اقتصاد است که هر کسی قادر به انجامش نیست اما چرا واگذاری مالکیت؟ بهتر نبود کریمی که 4، 5 ماه قبل با خرید باشگاه سپیدرود دل رشتی ها را قرص کرد حالا به جای خروج کامل از جمع دوستدارانش به ترمیم کادر فنی میپرداخت!
او که خود تیم را در نیم فصل تقویت کرد اگر نمیخواست با سپیدرود بماند چرا همان نیم فصل نرفت تا سرمربی جدید بسته به نیازها و تفکراتش یارگیری کند؟
آقای علی کریمی! خودت را به جای طرفدار دوآتشه سپیدرود رشت بگذار که تا یک هفته پیش در استادیوم حتی پس از باخت سپیدرود گلویش را برایت پاره میکرد! اگر جای آنها باشید، کسی که در این برهه از فصل تیم محبوبتان را وسط زمین و هوا رها کند، حلال میکنید؟
میشد ایستاد و کار را جمع کرد! قطعاً سپیدرود با امتیازات اندکش، شانس خیلی کمی برای ماندن در لیگ برتر دارد ولی قطعاً اگر علی کریمی باشگاه را با این وضعیت به امان خدا رها نمیکرد، بسته به اقداماتی که در حفظ این تیم داشته، کوچکترین خدشهای با سقوط سپیدرود به دسته پایینتر به جایگاهش نزد هواداران رشتی وارد نمیشد اما حالا چه!
اگر کریمی رفت تا سقوط احتمالی سپیدرود رشت پای او نوشته نشود مسیر را اشتباه رفته است! هنوز دیر نشده و او که در 14 هفته همراهی سپیدرود تنها 2 برد، 5 مساوی و 7 باخت بدست آورده میتواند با به خدمت گیری یک مربی کاردان در 10، 11 بازی باقیمانده تا پایان فصل، برای بقا بجنگد!
سپیدرود در این مدت با علی کریمی از 42 امتیاز موجود تنها 11 امتیاز کسب کرد. کمتر از یک چهارم کل امتیازات! بی گمان جدایی اینچنینی کریمی با باشگاهی که هزاران نفر دل نگرانش هستند بیش از هر چیز به جفا در حق مردم رشت شباهت دارد تا هر اتفاقی دیگر.