به گزارش ایسنا، این مشکلات پیش آمده ناشی از بارش بارانهای سیلابی همواره انتقادهایی را از سوی شهروندان در فضاهای مجازی به دنبال داشته است.نوک تیز این انتقادات اما همواره مورد توجه مدیریت شهری بوده و هست و برخی معتقدند که شهرداری بایستی برای رفع این موضوع اقداماتی موثرتر انجام دهد. اگرچه این انتقاد کاملاً به جا است و بایستی مدیران شهری برای حل مشکل آبگرفتگی در شهرها چارهای بیاندیشند، اما در این میان برخی کارشناسان به رفتارهای نادرست برخی شهروندان در کنار عدم رعایت جزییات اجرایی عناصر شهری اشاره میکنند و معتقدند در برخی مواقع این مردم هستند که بازیگران اصلی این عرصه می شوند.
"پدیده آبگرفتگی در شهرها و راهکارهای مقابله با آن" موضوعی است که با مصطفی بهزادفر عضو هیأت علمی دانشگاه علم وصنعت ایران درباره آن به بحث و گفتوگو نشستهایم.
او در این گفتوگو دلایل اقلیمی و زیست محیطی آبگرفتگی در شهرها و معابر شهری را تشریح و همچنین به مسائلی چون تکنیک شهرسازی، عدم رعایت جزییات اجرایی نیز اشاره کرد. این استاد دانشگاه اما در کنار این موارد به موضوع دیگری نیز میپردازد و معتقد است که برخی از این مشکلات نیز به موضوعات فرهنگی باز می گردد و ناشی از رفتارهای نادرست در شهر است یعنی گاهی به طور خاص مردم بازیگران اصلی هستند. یعنی زبالههای خود را در خیابان و جوی میاندازند و بعضاً برخی رفتگران نیز برای تسهیل کار خود این زبالهها را به زیر پلها هدایت میکنند و در نهایت هنگام بارندگی شدید این زبالهها باعث ایجاد سیلاب های مقطعی میشوند.
مشروح گفتوگوی ایسنا با دکتر مصطفی بهزادفردر پی میآید:
ـ آیا پدیده آبگرفتگی معابر و سیلابی شدن خیابانها که در برخی از روزهای سال با بارش باران شاهد آن هستیم، پدیده جدیدی است؟
آبگرفتگی موضوع جدیدی نیست و به معنی هدر رفت آب باران هم نیست. آبگرفتگی به مسائل متعددی چون تکنیک ساماندهی معابر، ساماندهی آب ها، شبکه فاضلاب و تاسیسات و حفظ محیط زیست شهری وابسته است. به طور اصولی هنگام بارندگی جریانهای آب در مسیر طبیعی آبراههها حرکت میکنند و پس از آن به طرف رودخانهها و سپس دریاها می روند و یا جذب زمین می شوند.این جریان طبیعی همیشه اتفاق میافتاد اما این روزها با گسترش پدیده شهرنشینی و عدم رعایت برخی نکات زیست محیطی بیشتر شاهد تغییر این فرآیند طبیعی هستیم.
ـ علت اصلی آبگرفتگی معابر به هنگام بارش باران در برخی از شهرها چیست؟
بخشی از این موضوع به سازوکارهای اقلیمی باز میگردد.به طور مثال در اقلیم مدیترانهای همیشه جریان طبیعی بارندگی متعادل بوده و قابل پیش بینی است. از طرفی شدت و ضعف هم ندارد.اما در اقلیمهای استوایی و گرم و خشک جریانهای جوی افراط و تفریطی بوده و هست.در اقلیمهای گرم وخشک بارشها گاهی به صورت رگبار میشود و چون زمین خشک بوده و پوشش گیاهی مناسبی وجود ندارد این بارانها موجب سیل و در نهایت تخریب میشوند.
اقلیم کشور ما نیز به جز بخشهای شمالی گرم و خشک است.گاهی بارشهایی پیش بینی نشدهای داریم که منجر به پدیده آبگرفتگی در معابر و جاری شدن آب در خیابانها می شود.از طرفی متوسط بارندگی درکشور زیاد نیست. متوسط بارندگی در حوزه تهران کمتر از 250 میلی متر است. این امر نگرانی گستردهای برای جذب آب باران ایجاد نمی کند مگر اینکه تغییرات اقلیمی باعث بارش رگباری شدید و تخریب محیط شود ولی به هر حال، این بارشها جذب می شوند و مشکلی در جذب طبیعی وجود ندارد. اما این سازوکار جذب می تواند هدایت شدهتر باشد.
موضوع دیگر حائز اهمیت وضعیت توپوگرافی کشور است؛ وجود ارتفاعات زیاد. استرالیا کشوری است 5برابر وسعت ایران ولی بیشترین ارتفاعش از سطح دریا 400 متر است. در حالی که کشور ما دارای ارتفاعات 4هزارمتر و بیشتر نیز هست. یعنی ما واجد جغرافیایی دو عارضه متنوع هستیم که می تواند در رابطه با جریان آبهای سطحی مسئله ساز باشد.
ـ در بخشی از صحبتهایتان به این موضوع اشاره کردید که گسترش شهرها مانعی برای جذب آب باران است، میان این دو موضوع چه ارتباطی وجود دارد؟
طبیعتاً هرچه که سطح مصنوع شهرها (ساختمان، بناها، کفپوش و…) بیشتر شود، سطوح غیر قابل جذب نیز بیشتر می شوند.در گذشته سطوح غیر قابل جذب کمتر بود به علاوه امروزه با گسترش سطح شهرها موانع برای جذب آب باران به زمین نیز بیشتر شده است.به طورمثال کف آسفالت، بتن و نظیر اینها مانع از جذب آب شده و میتواند مشکلاتی در این زمینه ایجاد کند.
ـ با این تفاسیر نقش شهرسازان و طراحان شهری در این میان کجاست؟
طراحان شهری و شهرسازان در این زمینه نقش مهمی دارند و آن هم توجه به مسائل تکنیکی در طراحی و اجرای جزییات شهری است.به طور اصولی در طراحی شبکه راههای شهر شیب رعایت می شود؛ به طوری که آبهای سطحی به راحتی هدایت شوند و جریان داشته باشند؛امامشکلی که وجود دارد این است که در فعالیتهای اجرایی برای ساخت جویها، جداول و خیابان ها در شهرها کیفیت ساختمانی لازم اعمال نمیشود یعنی شیب کلی رعایت میشود، اما به جزییات توجه کافی نمی شود. همین عدم توجه کافی به جزییات اجرا مشکل آفرین است و این موضوع تقریباً در همه شهرها فراگیر است و در نهایت باعث می شود یک بارندگی مشکلات زیادی را برای مردم شهر ایجاد کند.البته ناگفته نماند که برخی از این مشکلات نیز به موضوعات فرهنگی باز می گردد و ناشی از رفتارهای نادرست در شهر است و گاهی به طور خاص مردم بازیگران اصلی هستند.
ـ منظور از بازیگران اصلی چیست و چگونه مردم با رفتارهای نادرست بر این موضوع دامن می زنند؟
در پاسخ به این سوال میتوان گفت ما در شهرها با موضوعی چون ریختن زباله سروکار داریم.جدای جدولبندی وطراحی مناسب جوی، گاهی اوقات برخی افراد زبالههای خود را در خیابان و جوی میاندازند و بعضاً برخی رفتگران نیز برای تسهیل کار خود این زبالهها را به زیر پلها هدایت میکنند و هنگام بارندگی شدید این زبالهها باعث ایجاد سیلاب های مقطعی میشوند پس حتی اگر همه عناصر و ابعاد شهری هم به درستی طراحی شوند نمیتوان تا زمانی که مردم رعایت نکنند از مشکل دوری گزید.
در حقیقت این فرهنگ باید در میان مردم جا بیفتد که به هیچعنوان نباید زباله در خیابان ریخته شود زیرا این زبالهها علاوه بربند آوردن آب راهها، مشکلات محیط زیستی هم ایجاد می کنند.البته این موضوع معظل جهانی است و بایستی کلانتر به آن نگاه کرد.
فاضلاب شهری می تواند بخشی از آبهای سطحی را در خود جای دهد
ـ چگونه میتوان آبهای سطحی را جمعآوری کرد؟
سه راه برای جمعآوری آب های سطحی وجود دارد: یکی از آنها ایجاد مسیرهای دفع آبهای سطحی به صورت جوی و جدول و هدایت آب های سطحی به پایین ترین سطح و در آنجا جمع آوری به صورت حوضچه و یا هدایت برای جذب در اراضی است. دومین راه ایجاد سامانه فاضلاب شهری است. آبهای سطحی در نقاطی وارد سامانه فاضلاب شهری می شوند و باید شرایطی فراهم شود که این آبها با خودشان زباله نداشته باشند تا شبکه فاضلاب دچار مشکل نشود. شبکه فاضلاب یکپارچه در تهران هنوز کامل نشده است و اگر کامل شود و به بهرهبرداری برسد میتواند بخشی از مشکلات را در این زمینه حل کند. البته ایجاد شبکه فاضلاب یکپارچه شهری هم تاحدی میتواند این نوع آب ها را در خود جای دهد.
راه حل سوم نیز ایجاد چاههای جذبی است. معمولاً در کوچههای بنبست که شیب نامتقارنی دارند یا به طور عام در فضاهایی که این امکان وجود دارد از چاههای جذبی استفاده می شود. این چاهها در وسط کوچهها حفر می شوند. چاههای جذبی یکی از عناصر کمک کننده هستند که آبهای روان را به سمت سفرههای زیرزمینی هدایت می کنند. راه دیگری نیز برای هدایت و جمعآوری آبهای سطحی وجود دارد.دردنیا آب بارانی که روی ساختمانها می ریزد جمعآوری شده و برای آبیاری فضای سبز و باغچه و نظیر اینها به کار گرفته می شود.البته این موضوع هنوز در ایران جا نیفتاده است.
هدایت آبهای رود درهها به نقاط تعیین شده
ـ به نظر شما رود درهها چقدر می توانند در هدایت آبهای سطحی نقش بازیکنند؟
ما در تهران 7الی 9 رود دره داریم. به وسیله این رود درهها میتوان آبهای سطحی که از کوهستان البرز سرازیر میشوند را به سمت جنوب و به حوضچههایی مشخصی هدایت کرد. از طرفی بیشتر بارندگیها در مناطق شمالی شهر و در بالای محور رسالت و حکیم و رخ میدهد و بعد از آن شدت بارندگی کم می شود. از ارتفاعات شمالی تهران تا شهری ری حدود هزارمتراختلاف ارتفاع وجود دارد. این اختلاف ارتفاع باعث می شود بارندگی بیشتری در آن محدوده داشته باشیم بنابراین اگر میتوانستیم آنها را به سمت مسیلهای موجود هدایت کنیم بسیاری از مشکلات حل میشد.
ـ تجارب جهانی در زمینه ساماندهی آبهای سطحی به چه صورت است و شهرهایی مانند لندن که تجربه موفقی در ساماندهی آبهای سطحی دارند چه اقداماتی انجام دادهاند؟
شهرلندن سامانه فاضلاب بسیار قدیمی دارد و بخشی از آبهای سطحی از طریق همین سامانه فاضلابی جذب می شوند.از طرفی مسیرهایی برای هدایت آبهای سطحی نیز تعبیه شده است و شبکه راهها از نظر جزییات بسیار دقیق هستند. در کنار این موارد نیز مخازن کوچک محلی در شهرتعبیه شده که آب باران را جمع آوری میکنند و در مقیاس محلی برای آبیاری فضای سبز خانهها و پارکها استفاده میشوند بنابراین میتوان گفت رویکرد آنها در این زمینه در مقایسه با ما بسیار متفاوت است.
راهکارهای ساماندهی آبهای سطحی
ـ چه راهکاری برای حل این موضوع پیشنهاد می کنید؟
مشکل اصلی ما اجرای درست جزییات در طراحی جوی، جدول، کف سازی خیابان و معابر، شیب بندی و اجرای درست آنها است. در حقیقت ما با عدم اجرای درست جزییات طرحها در بسیاری از مواقع مواجهیم، که بایستی در درجه اول به این موضوع توجه شود. همچنین بهرهگیری از سیستمهای ساماندهی آبهای سطحی به صورت پیوسته و هماهنگ به نحوی که همه آبهای سطحی با شیب بندی درست به سمت کم شیب ترین قسمت شهر هدایت شوند؛ پس از آن، تعبیه حوضچه ها میانی یا مخازن در شهرهای بزرگ و تعبیه حوضچههای متمرکز از اقداماتی است که میتوان برای بهبود وضعیت انجام داد. از طرف دیگر ایجاد شبکه یکپارچه فاضلاب شهری نیز می تواند تا حدودی جریان آبهای سطحی را در خود جای دهد، البته شبکه فاضلاب نیز ظرفیتی دارد و این موضوع همیشگی نیست.
در مرحله آخر نیز میتوان به برنامه ریزی برای جمع آوری و دفع آبهای سطحی در مقیاس محلی و ناحیهای، به علاوه دفع آبهای سطحی در مقیاس ساختمانها نیز توجه کرد. به طوری که وقتی بارندگی صورت می گیرد در ساختمان ها مخازنی وجود داشته باشد که این آبها را جمع آوری کند و برای مصارف موضعی استفاده شود. در آینده با کمبود آب در شهرها مواجه خواهیم بود و جمعآوری به موقع این آبها می تواند از تبخیر سریع آنها جلوگیری کند. یعنی اگر بتوانیم در تک بناها از بام استفاده کنیم و به سرعت آبها را جذب و جمع کنیم تبخیر کمتر و بهره برداری از آب بیشتر خواهد شد، البته نباید این موضوع را نیز فراموش کرد که تمام این موارد در کنار تغییر رفتارهای نادرست امکان پذیر خواهد شد.