شهروند: هزینه ساخت، تنظیم، حقوق ارکستر سمفونیک ملی و خواننده آن کار به همراه اعزام آنها به روسیه و اجرای زنده در سه شهر و هزینههای جانبی دیگر ساخت این سرود چیزی حدود 3.5 میلیارد تومان بودجه به خود اختصاص داد. کار فرهنگی واقعاً کار سنگینی است. این یک سرود ملی و ماندگار بود. فدراسیون ریالی از جیبش هزینه نکرد. برای جام ملتهای آسیا هم به خواننده محترمی که آن را اجرا کرد مبلغ ١٥٠میلیون تومان پرداخت کرد تا این کار ساخته و پخش شود.
باور میکنید مدیران فدراسیون فوتبال برای برنامههای فرهنگی سال آینده، ٩ میلیارد و ٥٠٠ میلیون تومان بودجه تعیین کردهاند؟ آن هم در شرایطی که کل بودجه سالانه ٩٧ میلیارد تومان در مجمع به تصویب رسید و ٥ میلیارد هم کسری داشتند! قضیه وقتی جالبتر میشود که بدانید بودجه کمیته داوران که وظیفه ساماندهی، آموزش داوری، پرداخت حقوق و برگزاری نشستها و همایشهای مختلف و بررسی عملکرد داوران و… را بر عهده دارد، تنها ٣ میلیارد و ٥٠٠ میلیون تومان است یا بودجه تصویبی برای فوتبال ساحلی کشور ٦ میلیارد و ٨٠٠ میلیون تومان بوده و بودجه فوتبال بانوان ٤ میلیارد و ٢٠٠ میلیون تومان بوده است. کمیته جوانان که پرورش نسلهای آینده فوتبال ایران را بر عهده دارد تنها ٨ میلیارد و ٩٠٠ میلیون تومان بودجه دارد و کمیته پزشکی ٢ میلیارد و ٧٠٠ میلیون تومان! این اعداد و ارقام و تبعیضها ما را مجاب کرد که یک بررسی ساده روی عملکرد کمیته پرخرج فرهنگی فدراسیون فوتبال داشته باشیم.
در این که مدیران فدراسیون در سالهای اخیر و بهویژه از زمانی که مهدی تاج ریاست فوتبال ایران را بر عهده گرفته دغدغههای زیادی برای فرهنگسازی داشتهاند، هیچ شکی نیست. بر خلاف بسیاری از ارگانها و فدراسیونهای دیگر از بودجه فرهنگی برای سایر بخشها هزینه صورت نگرفته منتهی چند بحث مهم وجود دارد. ابتدا عدم شفافسازی درباره ریز هزینههای انجام شده در پروژههای فرهنگی و بعد ترتیب اولویتبندیهای مدیران فدراسیون برای تخصیص بودجه بین کمیتههای مختلف! در شرایط کنونی بعد از تیمهای ملی، کمیته فرهنگی از سایر کمیتهها بودجه بیشتری دارد و شواهد و قرائن هم نشان میدهد که اوضاع فرهنگی فوتبال ایران آن طور که باید تعریفی ندارد و ناهنجاریهای زیاد نگرانیها را به اوج رسانده است.
یکی از بزرگترین ایرادها این است که بسیاری از کارهای فرهنگی انجامشده در فوتبال به هیچ عنوان دیده نمیشود! اگر صورتهای مالی و برنامه بودجه فدراسیون در سال ٩٦-٩٧ را مرور کنید، به عنوانهایی از انجام برنامههای فرهنگی برخورد میکنید که شما را با علامت سوالهای مختلفی روبهرو میکند! ١٥٠ میلیون ریال برای برگزاری نشستهای توجیهی آموزشی با مسئولان هیأت فوتبال، ٢٥٠ میلیون ریال برای برگزاری کارگاههای آموزشی، فرهنگی تیمهای ملی قبل از اعزام، ٢٥٠ میلیون ریال برای برگزاری کلاسهای آموزشی عمومی و اختصاصی ویژه تیمهای ملی، ١٠٠ میلیون ریال فوق برنامههای ویژه اعضای تیمهای ملی در بازدید از اماکن فرهنگی، هنری، تفریحی و تاریخی!
١٠٠ میلیون ریال برای برگزاری مسابقات کتابخوانی ویژه اعضای تیمهای ملی، ١٠٠ میلیون ریال برای تهیه و تدوین کتابنامه قهرمانان و آداب معاشرت، ٥٠٠ میلیون ریال برای تهیه و تنظیم و آمادهسازی بسته ویژه تیمهای اعزامی به مسابقات، ٢٠٠ میلیون ریال برای سازماندهی تماشاچیان در مسابقات ملی، ٢٠٠ میلیون ریال برای بدرقه و استقبال از تیمهای ملی، ١٠٠ میلیون ریال برای برگزاری همایشها و نشستهای تخصصی، ٢٠٠ میلیون ریال برای دیدار با پیشکسوتان و بازدید از اماکن بهزیستی و نگهداری ایتام و بیماران خاص و ٢٠٠ میلیون ریال برای کمک به ترویج فعالیتهای همگانی و توسعه ورزش فوتبال در سطح عموم!
جدا از این مسأله که اکثر این برنامهها هیچ وقت اجرایی نشده یا اگر هم شده اطلاعرسانی درستی دربارهاش نداشتهاند، این خردهبرنامههای فرهنگی هیچوقت کمکی به کاهش ناهنجاریهای فوتبال ایران نکرده است. ضمن این که بسیاری از برنامههای فرهنگی که در طول سال شاهد اجرای آن هستیم در پیشبینی بودجه سال قبل جایگاهی نداشت؛ مثل اعزام لیدرها به جام جهانی روسیه و جام ملتهای آسیا امارات، اجرای برنامههای فرهنگی ویژه قبل از جام جهانی در تهران و شهرهای کشور میزبان، هزینه ساخت آهنگ و برگزاری مراسمهای فرهنگی مربوط به بدرقه تیم ملی در جام جهانی و جام ملتهای آسیا و چندین و چند کار فرهنگی دیگر مثل بافت فرشهای دستبافت! البته که درباره این برنامهها شفافسازی مالی هم صورت نگرفته است؛ کاری که باید انجام شود و در امور فرهنگی باشد.
زمانآبادی: بیشتر از این 9.5 میلیارد هزینه میکنیم
غلامحسین زمانآبادی، مسئول فرهنگی فدراسیون فوتبال در گفتگویی به ابهامات به وجود آمده درباره هزینههای سرسامآور فرهنگی و اختلاف فاحش آن با سایر کمیتهها توضیحات قابل تأملی ارائه داد که در زیر میخوانید:
خیلیها انتقاد میکنند که چرا بودجه سرسامآور 9.5 میلیارد تومانی برای کمیته فرهنگی تصویب شده است؟
طبق قانون هر سیستمی باید ٣ درصد بودجه اصلی سالانه خود را صرف کارهای فرهنگی کند، اما فوتبال به خاطر وسعت و اهمیتی که دارد این پتانسیل را دارد که قدرت مانور بیشتری در زمینه فرهنگی داشته باشد. به همین ترتیب هزینه کارهای فرهنگی هم زیاد است. البته برای بسیاری از آنها اسپانسر جذب میشود و فدراسیون ریالی از خودش هزینه نمیکند!
با چنین هزینههایی میتوان چند زمین خوب برای تیمهای ملی ساخت یا دستمزد داوران را افزایش داد و بودجه کمیتههای مهم فدراسیون از جمله داوری و جوانان را افزایش داد تا بیشتر و بهتر کار کنند.
مساله فرهنگی از نظر من و بسیاری دیگر مهمترین است؛ برای نزدیک کردن جامعه و جوانها به فوتبال و داغ ماندن هیجانات فوتبالی باید به صورت شبانهروز کار کرد. اگر کار فرهنگی انجام نشود و مردم نباشند آیا داور و فوتبالی باقی میماند؟ بسیاری از مشکلاتی هم که امروز با آن روبهرو هستیم به خاطر همین بیتوجهی به مسائل فرهنگی است.
اما میتوان این انتقاد را مطرح کرد که کار فرهنگی با ولخرجی فرهنگی تفاوتی آشکار دارد. ما وقتی بودجه فدراسیون را بررسی کردیم به برنامههایی، چون کتابخوانی برای ملیپوشان، کارگاههای آموزشی قبل از اعزامهای ملی، تدوین کتاب قهرمانان و آداب معاشرت و … برخوردیم که در طول سال هیچ اثری از آنها در فوتبال نمیبینیم.
به هر حال، کار فرهنگی وصل است به بینهایت و برنامههای مختلفی در آن باید ایجاد کرد و تلاش برای فرهنگ کتابخوانی و داشتن یک کتاب جامع فرهنگی نیاز است. قبول دارم که شاید دیده نشود و باید برای دیده شدن تمام کارهای فرهنگی تلاش بیشتری کنیم. منتهی نیاز است. همان طور که برای جام جهانی هزینه میکنیم و سرود میسازیم چنین مسائلی هم نیاز است. همه اینها در کنار هم هر کدام در یک بازه زمانی تأثیر خود را در برنامههای فرهنگی میگذارد. البته برای سرود جامجهانی ما ریالی هزینه نکردیم.
پس هزینه ساخت آن را چه کسی داد؟
اسپانسر گرفتیم و یکمیلیارد و ٥٠٠میلیون تومان آن را هاکوپیان داد و بخشی هم توسط بنیاد رودکی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و … تأمین شد. به هر حال هزینه ساخت، تنظیم، حقوق ارکستر سمفونیک ملی و خواننده آن کار به همراه اعزام آنها به روسیه و اجرای زنده در سه شهر و هزینههای جانبی دیگر ساخت این سرود چیزی حدود 3.5 میلیارد تومان بودجه به خود اختصاص داد. کار فرهنگی واقعاً کار سنگینی است.
3.5 میلیارد تومان برای ساخت یک سرود؟
این یک سرود ملی و ماندگار بود. فدراسیون ریالی از جیبش هزینه نکرد. برای جام ملتهای آسیا هم به خواننده محترمی که آن را اجرا کرد مبلغ ١٥٠میلیون تومان پرداخت کرد تا این کار ساخته و پخش شود. کار فرهنگی وصل است به بینهایت و هزینههای مهم آن انتها ندارد. خدا را هم شاهد میگیرم که با وجود مشکلات اقتصادی زیادی که فدراسیون دارد، هر وقت درخواست بودجه برای اجرای یک برنامه به آقای تاج دادیم آن را امضا کردند. در واقع باید بگویم هزینههایی که در طول سال برای کارهای فرهنگی میشود خیلی بیشتر از همین رقمی است که در بودجه برآورد شده است. شما فکر میکنید همین فرشهای دستبافت ویژه تورنمنتهای مهم که بافته میشود و به فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا و تیمهای دیگر اهدا میکنیم، هزینه سنگینی ندارد؟
شما به عنوان مسئول کمیته فرهنگی از نتایج کاری که میکنید، راضی هستید؟
کار فرهنگی در سلول به سلول این فوتبال توسط بخشهای مختلف باید انجام شود. باشگاهها و دستگاههای دیگر هم باید کار کنند. درباره نتیجه کار خودمان، اما من نباید نظر بدهم و مردم باید قضاوت کنند. با تمام کارهایی که انجام شده ما هنوز کلی برنامه فرهنگی اجرانشده داریم که بعضی مواقع فکر میکنم باید افراد دیگری بیایند و آن را اجرا کنند. در کل، اما در سایر دستگاهها و حوزهها هم هزینههای زیادی برای کار فرهنگی میشود و بعضی مواقع کار به نتیجه دلخواه میرسد و بعضی مواقع خیر. برخی مشکلات فرهنگی رایج در جامعه دیگر دست ما نیست و سعی کردهایم با این تلاشها از فوتبال کشور حمایت کنیم.