خبرگزاری مهر: سرهنگ علی ولیپور گودرزی، گفت: ساعت 11:30 مورخه 21/12/1397 وقوع یک فقره فوت مشکوک در خیابان بهمن یار به کلانتری 130 نازی آباد اعلام شد. با حضور مأموران در محل و تأیید خبر اولیه، موضوع به اداره دهم ویژه قتل اعلام، پرونده مقدماتی با موضوع فوت مشکوک تشکیل و تحقیقات در دستور کار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
وی ادامه داد: در تحقیقات مقدماتی، برادر کوچک متوفی در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «امروز صبح قرار بود تا فرش داخل اتاق خواب را برای شستشو به قالی شویی بفرستیم؛ برای برداشتن فرش به داخل اتاق خواب رفتم که متوجه شدم برادرم به نام ناصر (36 ساله) نفس نمیکشد و به همین علت موضوع را به برادر دیگرم به نام قاسم و مادرم اطلاع دادم؛ ناصر را به داخل حمام منتقل کردیم تا شاید با شستن سر و صورتش به هوش آید، اما او نفس نمیکشید و پس از آن متوجه شدم او فوت کرده است که بلافاصله موضوع را به اورژانس و پلیس اطلاع دادیم.»
سرهنگ گودرزی تصریح کرد: در شرایطی که اعضای خانواده متوفی مدعی بودند او به مرگ عادی فوت کرده، اما پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی و برابر نظریه تیم پزشکی مشخص شد که آثار کبودی ناشی از درگیری بر روی بدن متوفی کاملاً مشهود بوده و علت مرگ ناشی از انسداد مجاری تنفسی بوده است. همزمان با اعلام نظریه پزشکی قانونی مبنی بر وقوع جنایت، کارآگاهان در تحقیقات خود اطلاع پیدا کردند که متوفی علاوه بر دو برادری که در تحقیقات اولیه حضور داشتند، برادر دیگری به نام غلامرضا (40 ساله) دارد که خانواده در مدت تحقیقات هیچ اشارهای به او نداشتند؛ در ادامه مشخص شد که غلامرضا اعتیاد شدیدی به مصرف مواد مخدر دارد و از زمان اعلام خبر فوت برادرش دیگر دیده نشده است.
معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ عنوان کرد: با توجه به شواهد، دلایل و قرائن بدست آمده، دستگیری غلامرضا در دستور کار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت تا سرانجام در کمتر از 24 ساعت از زمان وقوع جنایت یعنی در مورخ 22/12/1397 غلامرضا دستگیر و به اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد. غلامرضا در تحقیقت اولیه منکر هرگونه درگیری و ارتکاب جنایت شد، اما پس از شناسایی آثار ناشی از درگیری بر روی بدنش به ناچار لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنایت و قتل برادر خود اعتراف کرد.
وی افزود: غلامرضا در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: به همراه ناصر داخل اتاق خوابیده بودیم؛ صبح روز 21/12/1397 پس از بیدار شدن از خواب به سراغ ساک دستیام رفتم تا از قرصهای ترک اعتیاد استفاده نمایم، اما هیچ قرصی داخل ساک نبود؛ متوجه شدم که ناصر تمامی قرصها را برداشته و استفاده کرده است. سعید دراز کشیده و در حال سیگار کشیدن بود؛ از او خواستم تا قرصها را به من باز پس دهد که در ادامه با یکدیگر درگیر شدیم؛ روی سینهاش نشسته و گلویش را برای فشار دادم تا اینکه ناصر از ناحیه بینی و دهان دچار خونریزی شد. بسیار ترسیده بودم؛ حال طبیعی نداشتم؛ زمانی متوجه اتفاق شدم که برادر کوچکترم برای بردن فرش وارد اتاق شد و و فریاد زد که ناصر نفس نمیکشد؛ تصمیم گرفتیم تا موضوع را به صورت مرگ عادی نشان دهیم، اما پلیس متوجه واقعیت شد و دستگیر شدم.
سرهنگ گودرزی گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس محترم شعبه دوم دادسرای ناحیه 27 تهران صادر و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.