سرویس جهان مشرق - «تروریسم» به لفظی سیاسی تبدیل شده که تنها شامل مخالفان غیردولتیِ دولتهای غربی میشود و دیگر هیچ. سایر گروههای تروریستی نهایتاً عنوان «افراطیگری» را به خود اختصاص میدهند و واقعیت تلختر اینکه برخی بعد از واقعه مرگبار کشتار در مساجد نیوزیلند از بکاربردن همین لفظ نیز خودداری کردهاند.
بیشتر بخوانید:
نعل وارونه زیباکلام و حادثه تروریستی نیوزیلند
آیا تظاهراتکنندگان «شارلی ابدو» برای نیوزیلند هم تظاهرات میکنند؟
خون سلبریتیها با خون مسلمانان به جوش نمیآید!
باز هم خون مسلمانان چشم روزنامههای اصلاحطلب را نگرفت +تصاویر
وقتی یک واقعه تروریستی علیه مسلمانان رخ میدهد، برخی سیاستمداران غربی و دنبالهروان داخلی آن علاوه بر محکومکردن این واقعه حرف از این میزنند که تقصیر خود مسلمانها است؛ گویی مسلمانها مهدورالدم هستند و مرگشان چندان تأثربرانگیز نیست. اما وقتی واقعه مشابهی علیه مسیحیان در غرب رخ میدهد، فقط آن مسلمان تروریست را محکوم میکنند و هیچکس از اینکه تقصیر خود دولتهای غربی است که خاورمیانه را اشغال کردهاند، حرفی نمیزند. چرا؟ آیا هر واقعه تروریستی باید ما را یاد اسلام بیاندازد؟ مگر ما بوشِ پسر هستیم؟
این از ناآگاهی نسبت به جوامع غربی است که خبر از فرقههای تروریستی غیرمسلمان در این جوامع نداریم و خیال میکنیم تروریسم و افراطیگری به دین خاصی مربوط است. در حالی که افراطیگری یک ویژگی روانشناختی در انسانها است و هر کس با هر مسلک و مرام سیاسی یا مذهبی ممکن است اسیر آن شود و بی دلیل موجه به انسانهای دیگر صدمه بزند.
از گلباران مساجد توسط مسیحیان تا خونسردی ترامپ
آمریکا، کانادا، بریتانیا، استرالیا شاهد صحنههای زیبایی از همدردی میان پیروان دو آیین ابراهیمی بود که اوج آن در نیوزیلند و شهر کرایستچرچ به تصویر کشیده شد؛ همان جایی که حمله خشونتبار جمعه رخ داده بود.
روز شنبه مسیحیان در کشورهای مختلف به اهدای گل به مساجد پرداختند تا بگویند اگر یکی از آنها جنایتی کرده است، ربطی به دین آنها ندارد و مسلمانان و مسیحیان میانهرو باید دست در دست هم در برابر تندروی به نام هر مرام سیاسی یا دینی که باشد بایستند.
مسیحیان از این هم جلوتر رفته، در کلیسای جامع کریستچرچ برای قربانیان مسلمان این فاجعه تروریستی مراسم ترحیم گرفتند و در ساحل آوکلند شمع روشن کردند. نخستوزیر این کشور در اقدامی ابتکاری با روسری در میان خانواده قربانیان ظاهر شد.
ظاهراً این مسیحیان به خوبی میدانند که تروریسم و افراطیگری مرز نمیشناسد و برخلاف آنچه که رسانههای جریان اصلی آمریکا روایت میکنند، ماجرای آن از یازده سپتامبر 2001 شروع نشده است. با این حال دانلد ترامپ رئیسجمهور آمریکا نظر دیگری دارد. به نظر او افراطیون مسلمان بزرگترین تهدید تروریستی هستند و نژادپرستان سفیدپوست اگر چه «مشکل بسیار بسیار حاد» دارند، اما «یک گروه کوچک» هستند.
ترامپ برای اینکه گرفتار پرسشهای چالشیِ بیشتر از سوی خبرنگاران نشود، گفت چندان اطلاعی از این ماجرا ندارد و باید صبور بود تا اطلاعات بیشتری از بازجویی متهم به دست آید. با این حال گفت «اگر منظورتان آن چیزی است که در نیوزیلند رخ داد، شاید به برتریطلبان سفیدپوست برگردد» اما فکر نمیکند یک تهدید فزاینده در جهان باشد. ظاهراً او یادش رفته که سفیدپوستان برتریطلب (نژادپرست) عامل بسیاری از وقایع تروریستی در آمریکا بودهاند.
با این گروههای تروریستی در آمریکا آشنا شویم
دیدگاههایی که در این دو سه روزه منتشر شد، ما را بر آن داشت تا مرور مختصری بر سابقه گروههای تروریستی در آمریکا بیاندازیم تا مشخص شود به جز جنایاتی که دولت آن کشور در قرون گذشته بر سر بومیان آن منطقه آورده است، چه افراطیونی بدون هیچ گونه ارتباطی به اسلام دست به جنایت علیه مردم بیدفاع زدهاند:
1857: حمله شبهنظامیان یوتا به مهاجران
120 کشته از زن و مرد و کودک، حاصل حمله یک گروه تروریستی به نام شبهنظامیان قلمرو یوتا به قطار مهاجران بود. تنها 17 کودکِ زیر هفت سال جان سالم به در بردند.
دهههای بعد از جنگ بردهداری: کشتار بردگانِ آزادشده به دست کوکلاس کلان
بعداز الغای بردهداری در آمریکا، گروهی از سفیدپوستان برتریطلب با نام کوکلاس کلان (KKK) از هر روشی از جمله ارعاب و قتل برای پیشبرد سیاست خود استفاده کردند. آنها در دهههای بعدی دستور کار خود را به ضدیت با کمونیست، کاتولیسیسم و همجنسبازی گسترش دادند و به ویژه از ابتدای دوره ریاستجمهوری ترامپ فعالیتهای جدیدی را برای احیای خود آغاز کردهاند.
1917: بمبگذاری آنارشیستها در ایستگاه پلیس
یکی از جنایات قدیمی تروریستی به هرجومرج طلبان برمیگردد. آنها در پاسگاه میلواکی بمبگذاری کردند و 10 نفر را به قتل رساندند.
1921: سیصد کشته سیاهپوست به دست سفیدپوستان "برتریطلب"
سفیدپوستان برتریطلب در در 31 مه 1971 در حملات زمینی و هوایی (!) به آفریقاییتباران در اوکلاهما حمله کردند. 35 ساختمان در نتیجه این حمله نابود شد، 30 میلیون دلار خسارت وارد آمد، 10 هزار نفر بیخانمان شدند و 300 نفر کشته شدند. در آن زمان ناحیه تولسا مسکن ثروتمندترین آفریقاییتباران در آمریکا بود.
دهه 1970: کشتار هواداران مذاکره با کوبا توسط آلفا 66 و امگا 7
نمیتوان در میامی زندگی کرد و طرفداران مذاکره با کوبا بود! این مهمترین دستور کار دو گروه آلفا 66 و امگا 7 بود که آنها را به بمبگذاری و قتل فعالان میانهرو سوق داد. نمونه آن، لوسیانو نیوس است که به جرم تبلیغ برای مذاکره با کاسترو، کشته شد. عمده مخالفان دولت کمونیستی کوبا طی دو دوره بعد از انقلاب در آن کشور به میامی مهاجرت کردهاند.
دهه 1970 و 1980: قتل 13 پلیس به دست گروه ارتش آزادبخش سیاه
گروهی با ایدههای نژادپرستانه و مارکسیستی در این دو دهه برای براندازی حکومت آمریکا تلاش کردند و در این راستا به 60 اقدام خشونتبار از جمله قتل 13 افسر پلیس دست زدند.
دهه 1970-1980: دزدی و قتل توسط جبهه متحد آزادی
این گروه را موفقترین شبکه چپگرا و مارکسیست در آمریکا میدانند که طی حدود 10 سال در شمال شرق آمریکا مرتکب 20 فقره بمبگذاری و 9 مورد دزدی از بانک شد. کارخانههای بزرگ و تأسیسات نظامی از اهداف بمبگذاریهای جبهه متحد آزادی بود.
1972-1974: قتل و آدمربایی توسط چریکهای چپگرا
ارتش آزادیبخش سیمبیونس نام گروهی بود که در سالهای 1972 تا 1974 به دزدی، آدمربایی و دو مورد قتل اقدام کرد. این گروه از چریکهای شهری تشکیل میشدند.
1980: قتل دو تن به دست عضو ارتش ارباب
عضو یک گروه سفیدپوست و مسیحی تندرو که از چند سال قبل تشکیل شده بود، در این سال به قتل دو تن در آمریکا دست زد، یک مغازهدار و یک نظامی. وی چند سال بعد به همین جرم اعدام شد.
1980-1985: پانزده حمله تروریستی از سوی اتحادیه دفاع یهود
این اتحادیه که هدفش دفاع از یهودیان به هر شیوه ممکن است، در این مدت مسئول 15 حمله تروریستی بوده است و تازه سه حمله نیز از سوی سایر یهودیان در همین سالها رخ داده است. حدود بیست سال بعد یکی از آنها که طراح حمله به مسجدی واقع در کالیفرنیا و دفتر عیسی از اعضای عربتبار کنگره بود، دستگیر شد.
1983-1984: قتل چهار تن به دست گروه فرمان (The Order)
یک گروه انقلابی و از جرگه نژادپرستان سفید پوست بودند که به قتل چهار تن از جمله یک مجری معروف رادیو به نام آلن برگ دست زدند.
دهه 1990: بمبگذاری توسط مسیحیان تندرو
جدال بر سر حلال یا حرام بودن سقط جنین همچنان در میان مسیحیان ادامه دارد. این جدال در دهه 1990 آن چنان بالا گرفت که منجر به چند اقدام تروریستی شد، از جمله بمبگذاری در دو کلینیک سقطجنین توسط گروهی که خود را اصطلاحاً «ارتش خدا» مینامید. مسیحیان تندرو همچنین یک کلوب شبانه همجنسبازی را منفجر کردند.
2012، 2015: موج جدید حمله سفیدپوستان برتریطلب
سفیدپوستان که در دهه 1970 به بعد با تشکیل شبکه بزرگی به نام «ملل آریایی» و «برادران آریایی» در بسیاری از ایالتهای آمریکایی به تبلیغ دیدگاههای خود پرداختهاند، به تدریج موج جدیدی از اقدام تروریستی را کلید میزنند. 6 کشته و 4 زخمی از میان سیکها در معبد سیکهای ویسکانسین نتیجه حمله یک سفیدپوست برتریطلب در سال 2012 بود. سه سال بعد یکی دیگر از آنها در چالزتون به کلیسایی هجوم برد و 9 نفر را کشت.
دهه اخیر: قتل 5 تن به دست نژادپرستان اتموافن
یک گروه نئونازی که دستور کار اصلی آن دشمنی با یهودیان و همجنسبازان است، دستکم مرتکب 5 قتل در سالهای اخیر شده است. یکی از آنها جوان 19 سالهای به نام بلیز برنزتین بود که هم یهودی و هم همجنسباز بود و جنازهاش 8 روز پس از گمشدن در 10 ژانویه در یک پارک پیدا شد. گفته میشود این سازمان شاخه هایی در کانادا، آلمان و بریتانیا دارد.
جمعبندی
تنها با بررسی گروههای تروریستی در آمریکا مشخص میشود که آن قدر این گروهها از نظر مرام و تفکر متفاوت و متنوع هستند که نمیتوان افراطیگری و تروریسم را صرفاً به مسلمانان نسبت داد یا اقدام تروریستی یکی را نتیجه انتقام از اقدام تروریستیِ گروه دیگری دانست. از مارکسیستهای چپگرا و نژادپرستان راستگرا و از یهودیان تندرو تا مسیحیان افراطی همگی طی دهههای گذشته یک یا چند گروه تروریستی تشکیل دادهاند، فارغ از اینکه گروهِ هدف آنها در بمبگذاری یا قتل، مرتکب چه گناهی شدهاند.
حالا یک سناتور آمریکایی در بیانیهای پس از حادثه نیوزیلند مدعی شد «عامل اصلی این حادثه در درجه اول برنامه مهاجرت است که اجازه میدهد مسلمانهای متعصب به نیوزیلند مهاجرت کنند». فریزر گفت بیمعنا است اگر تقصیر را به گردن برتریطلبان سفیدپوست یا قوانین حمل سلاح بیاندازیم!
پرسش این است که با وجود این همه حمله تروریستی در خاک آمریکا از سوی گروههای مختلف سیاسی، نژادی و دینی در طی تاریخ گذشته، چگونه میتوان مقصر حادثه مرگبار نیوزیلند را مسلمانها دانست؟! آن سیصد مهاجر سیاهپوستی که فرزندان بردگان آفریقایی در آمریکا بودهاند و در 1921 به دست همین سفیدپوستان برتریطلب کشته شدهاند، چه گناهی مرتکب شده بودند؟ آیا آنها هم در میان خود سیاهپوستانِ فناتیک (متعصب) داشتهاند یا به عکس، خود طی چند قرن مورد ظلم آمریکاییان بودهاند؟
آن عده از مسلمانان تندرو که دست به اقدام تروریستی میزنند، مگر چند سال است در جهان ظهور و بروز دارند که بتوانیم اقدامات تروریستیِ گروههای ریشهدار در قرون گذشته را به گردن آنها بیاندازیم؟
به نظر میرسد اگر مسلمانها خود پرچمدار مبارزه با افراطیگری در میان خود و سایر ملتها نباشند، دهان یاوهگویان به چنین یاوههایی باز خواهد ماند و به خود اجازه میدهند با انکار تاریخ، واقعیت را به گونهای دیگر و طبق منافع خود منعکس کنند و عدهای بیخبر را به دنبال خود بکِشند.
منابع
https://www.theguardian.com/world/2019/mar/17/agony-turns-to-frustration-as-christchurch-muslims-await-loved-ones-for-burial
https://www.theguardian.com/world/2019/mar/16/we-love-you-mosques-around-world-showered-with-flowers-after-christchurch-massacre
https://edition.cnn.com/2019/03/16/politics/donald-trump-new-zealand-white-supremacy-muslims/index.html
https://edition.cnn.com/2019/03/15/politics/white-house-new-zealand-mosque-attacks/index.html
https://www.nytimes.com/2018/08/03/us/las-vegas-shooting-final-report.html
https://en.wikipedia.org/wiki/Domestic_terrorism_in_the_United_States
https://www.dailymail.co.uk/news/article-6816249/Hundreds-leave-floral-tributes-mosques-Sydney-Opera-House-lights-remember-victims.html
https://www.britannica.com/topic/Aryan-Nations